بیش از پنج دهه از روند شهرنشینی شتابان و توسعه بی رویه شهرهای کشور میگذرد. جمعیت شهرهای کشور بهویژه در کلان شهرها به بیش از چهار برابر و وسعت آنها به بیش از هشت برابر شهر دهه چهل شمسی رسیده است. دگرگونیهای فضایی و جمعیتی شهرها از یک سو و ناکارآمدی سیاستها و برنامههای توسعه و همچنین عدم پاسخگویی طرحهای توسعه شهری به چالشهای پیش روی شهرها از سوی دیگر، زمینه ساز بروز مسائل و مشکلات عدیدهای در ساختار و سازمان اجتماعی، اقتصادی و فضایی شهرهای کشور شده است.
ترکیب فعلی مدیریت شهری تهران با شعار «تغییر مثبت»، از شهروندان رای اعتماد گرفت و به ۱۲ سال حضور مدیران قبلی در نظام اداره شهر پایان داد. خلاصه کارنامه دو ساله این دوره از مدیریت شهری که علیالقاعده از روی سه شاخص «برداشت عمومی مستند به نظرسنجیها»، «قضاوت کارشناسی برگرفته از تحلیلها» و «شواهد پیش روی چشمها در شهر» قابل استخراج است، نشان میدهد: آن تغییر که باید به احیای شهر به معنای «لذت بردن از زندگی و سکونت در تهران» بیانجامد هنوز رخ نداده و تحقق آن همچنان آرزوی پایتختنشینها است.
بنیاد شهرداران جهان هر دو سال یک بار جایزه و تقدیرنامه شهردار جهان را به شهردارانی از سرتاسر جهان اهدا میکند که تلاشهای برجستهای را برای جوامع خود انجام دادهاند و چشمانداز زندگی و کار در شهرهای کوچک و بزرگ جهان را توسعه دادهاند. این نهاد بینالمللی یک مرکز تحقیقات و مطالعاتی بشردوستانه است که خود را وقف شهرداریهای جهان کرده است و در آن کارشناسان و متخصصانی از اروپا، آسیا و قاره آمریکا گرد هم آمدهاند تا با همکاری با یکدیگر شهرهایی قدرتمند، عدالتمحور و سعادتمند را که به خوبی اداره میشوند، شکل دهد.
اتاق شهردار تهران به لحاظ «محل استقرار»، پردهای دیگر از آلبوم عجایب مدیریت شهری است. طبقه نهم ساختمان شورای شهر که درست در مجاورت ساختمان مرکزی شهرداری تهران در خیابان بهشت قرار دارد، نه فقط در این دوره که طی دورههای قبل، در اختیار شهردار بوده و هست. بالاترین نقطه مکانی پارلمان شهری پایتخت که در حالت طبیعی و متعارف باید مورد استفاده اعضای شورا باشد و در بهترین شکل ممکن به دفتر کار رییس شورا به عنوان عالیترین مقام نظارتی شهر تبدیل شود، به صورت کاملا نامتعارف، محل سکونت کاری شهردار تهران شده است. مهمانان کاری شهردار تهران هنگام مراجعه به ساختمان اصلی و غافلگیری با «اعلام عدم حضور شهردار در آنجا و سپس هدایت آنها به ساختمانی با سردر متفاوت (شورای شهر)»، به احتمال زیاد به یک قضاوت اولیه درباره آشفتگی نظام حاکم بر اداره شهر تهران میرسند. از پیروز حناچی به عنوان منتقد دورههای قبل مدیریت شهری و شهردار فعلی شهر تهران در بدو ورود به اتاق کارش درباره این جانمایی عجیب دفترکار سوال کردیم. شهردار بدون آنکه توجیه (دفاع) کند، میگوید: فرصت نشده به این موضوع خاص بپردازم. اما معمولاً در دنیا، شهرداریها در قدیمیترین ساختمان شهر مستقر میشوند. ایدهآل آن است که ساختمان بلدیه که در «توپخانه» در حال نوسازی است را به ساختمان مرکزی شهرداری تهران تبدیل کنیم.
پیروز حناچی، شهردار تهران با حضور در دهمین نشست «مجمع جهانی شهری» که اخیرا در ابوظبی برگزار شد، ضمن زیرسوال بردن اقدام کشور میزبان در «عدم صدور روادید برای تعدادی از اعضای هیات ایرانی» و همچنین «مانعتراشی برای برپایی غرفه شهرداری تهران در نمایشگاه مجاور نشست»، پیام صلح و دوستی شهروندان تهران را خطاب به شهروندان شهرهای عضو مجمع جهانی شهری اعلام کرد.
سیدمحمد بهشتی، استاد دانشگاه و صاحبنظر برجسته حوزه معماری و شهرسازی الزامات ورود شهرداری به عصر چهارم مدیریت شهری را تشریح کرد. وی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» اعلام کرد: بعد از پشت سر گذاشتن سه دوره مدیریت شهری از عصر خدمات شهری و اجرای پروژههای بزرگمقیاس و رویآوردن به طرحمداری و قانونمداری در شهر، هماکنون در حال ورود به عصر چهارم مدیریت شهری به عنوان حد اعلای مدیریتی در این زمینه هستیم. وی پیشروی در این عصر را مستلزم حاکمیت اندیشه و خرد در مدیریت شهری میداند. مشروح گفتوگوی با وی را در ادامه بخوانید:
بیتردید هر شهری برای ساماندهی سیمای کالبدی خود نیاز به اسناد هدایت کالبدی شامل نقشهها و ضوابط و مقررات مرتبط با آن دارد. اما پشتیبان این سند فضایی در واقع تحلیل و سیستمهای کلان و خرد اقتصادی سیاسی و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی، پیشبینی و آیندهپژوهیهای میانمدت و کوتاهمدت (سالانه) در مکان (عرصه شهر) است.
دبیر شورایعالی شهرسازی و معماری ایران از بروز سه علامت مهم مبنی بر بهبود عملکرد مدیریت شهری تهران طی دو سال گذشته خبر میدهد؛ فرزانه صادق مالواجرد، معاون وزیر راه وشهرسازی و دبیر شورایعالی شهرسازی و معماری کشور در گفت وگو با «دنیای اقتصاد» ضمن تشریح سه محور بهبود عملکرد مدیریت شهری تهران در دو سال گذشته، نواقص و نارساییهایی که از گذشته تا امروز در مجموعه مدیریت شهری وجود داشته را تشریح میکند؛ با این حال و بنا بر اعلام وی در دوره فعلی مدیریت شهری تهران به دنبال افزایش تعامل و گفتوگو بین نهاد عالی نظارت بر طرحهای شهری (شورایعالی شهرسازی و معماری) و شهرداری تهران، روندی آغاز شده است که به واسطه ایجاد فهم مشترک بین این دو نهاد، میتوان به اصلاحات ساختاری در فرآیندهای شهرسازی و معماری پایتخت امیدوار بود؛ معاون وزیر راه و شهرسازی در بخش دیگری از گفت وگوی خود از پیگیریهای این شورا به منظور اصلاحات ساختاری در سیاستهای توسعه شهری کلانشهرها به خصوص شهر تهران خبر داده و تاکید میکند بسیاری از معضلات شهری پایتخت همچون تراکم فروشی و تصمیمات غیرکارشناسی در حوزه شهری از طریق اصلاح رویهها و یکپارچهسازی سیاستهای شهری قابل حل و فصل است. مشروح گفت وگو با فرزانه صادق مالواجرد را در ادامه بخوانید:
سیاستهای شهری ایران هماکنون در چنبره نظام بخشی کشور گرفتار است. نظامی که نه در آن جایی برای موضوعات و برنامههای فرابخشی ( همچون طرحهای آمایش ملی و سرزمین) و نه مکانی در خور برای موضوعات و برنامههای میان بخشی ( نظیر طرحهای منطقهای، شهری و شهری) وجود دارد.
آیا میتوان باور کرد مسائل کلیدی و چالشهای آزاردهنده «تهران امروز»، خیلی قبلتر از این دوره هم در این شهر، «مساله» شهروندان بوده است؟ حتی میتوان تصور کرد غلظت مشکلات تهران در دهههای قبل به حدی بوده که دولتیها و مدیران وقت شهرداری نسبت به آن حساسیت هشدارگونه از خود بروز داده باشند؟
خودروهای مسافرکش با پلاک غیر از تهران، دستفروشهای کنار خیابان و مترو، گلفروشها و فال فروشهای سر چهارراه، کارتنخوابها، گداها و بسیاری از گروههایی که مخل نظم شهری دانسته میشوند، اگرچه متفاوتاند، اما در گفتار رسمی ادارهکنندگان شهر واجد یک خصوصیت مشترکاند؛ بسیاریشان «تهرانی» نیستند و از مناطق دیگر آمدهاند. اینها همه پدیدههای بیرونی و عارضی بر تهران هستند که برای «زیباسازی» باید شهر را از آنها «پاکسازی» کرد، برای حضورشان در پایتخت محدودیت ایجاد کرد و در چارچوب «مسوولیتهای اجتماعی» آنها را به محل «اصلی» زندگیشان بازگرداند.
هنگامیکه کتاب را دیدم خیلی هیجان زده شدم به واسطه اینکه هم بخش قابل ملاحظهای از آن تکرار مسائلی از تهران است که چند دهه پیش هم وجود داشته و هم از این جهت که در قالب کتاب نوشته شده و از آرشیو گزارشهای کارشناسی به سندی تبدیل شده است که میتواند فضای همگانی شدن مسائل شهر و گفتوگو درباره آن را فراهم کند.
کتاب تهران ۵۶ به نظر من فرصت بسیار خوبی برای درگرفتن خیلی از صحبتها پیرامون مسائل شهر تهران است. همانطور که میدانید در ۶ دهه گذشته اسناد و گزارشات متعددی راجع به مسائل تهران منتشر شده است که به نظر میرسد در گزارشات و اسناد رسمی، کنفرانسی که توسط موسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد و اسناد آن نیز مکتوب است، اولین سند رسمی است که درباره توضیح مسائل تهران است و فکر میکنم برخی از اسنادی که در مقدمه برنامه سوم و به بهانه تدوین برنامه سوم آماده شد، جزو آخرین اسنادی است که راجع به مسائل تهران منتشر شده است.
یکی از رویکردهای مهم مدیریت شهری در طول سالهای پس از دهه ۴۰ شمسی تاکنون، توسعه زیرساختها و اجرای پروژههای بزرگ بوده است؛ البته بخشی از این توسعه زیرساختی، بدون شک در راستای نیاز شهر و شهروندان بوده و برخی از پروژهها هم بدون نیازسنجی یا اثربخشی لازم در طول این سالها اجرا شده که بررسی آن نیازمند مجال دیگری است. در طول دو سالی که از عمر مدیریت جدید شهری در پایتخت گذشته این موضوع مورد توجه قرار گرفته که اداره شهر نیازمند یک تغییر نگرش و رویکرد در اجرای پروژهها، است. در همین راستا، حامد مظاهریان، معاون برنامهریزی، توسعه شهری و امور شورای شهردار تهران از آغاز فاز نوینی در نگاه به پروژههای عمرانی شهر با رویکرد اجرای پروژههای کوچکمقیاس در سطح محلات پایتخت خبر داده است و میگوید: «این نگاه در دستور کار جدی مدیریت شهری تهران قرار گرفتهاست.» مظاهریان در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» ضمن تشریح جزییات تغییر رویکرد در نگرش به اجرای پروژههای شهری، مهمترین برنامههای شهرداری تهران برای اداره بهتر پایتخت در دو سال باقیمانده از حیات دوره فعلی مدیریت شهری را نیز تشریح کرد. مشروح گفتوگو با وی را در ادامه بخوانید:
شهرها با سرعت بالایی در حال رشد هستند. بر اساس پیشبینیها تا سال ۲۰۵۰ حدود ۵/ ۲ میلیارد نفر به جمعیت شهری جهان افزوده خواهد شد، در حالی که مهاجرتها نیز برای دستیابی به فرصتهای اقتصادی، اجتماعی و خلاق نیز ادامه خواهد یافت. امروزه بهرهبرداری از زمین در کلانشهرهای جهان بسیار متراکم است، شهرهایی که به دلیل بافت اقتصادی و اجتماعی متنوع، با حکمرانی دشواری مواجه هستند.
یک صاحبنظر ارشد حوزه اقتصاد شهر اعلام کرد: مدیریت شهری در تهران همواره نسبت به دو پارامتر کلیدی در اداره پایتخت، برداشت غلط داشته است و همین مفهوم نادرست در سالهای اخیر بر شیوه شهرداری سایر شهرهای بزرگ و حتی ریزشهرها و مناطق غیرشهری پرتقاضا در برخی استانها نیز اثر معنادار داشته است.
دو دهه مصرف درآمدهای سمی برای اداره شهر تهران، نظام مدیریت شهری را به یک غده بزرگ سرطانی دچار کرده که با پیشروی آن در همه این سالها، اکنون ۴ بخش و عملکرد در شهر، فلج شده است.
نزدیک به سه دهه است که نظام مدیریت شهری تهران استفاده از درآمد حاصل از ساخت و ساز را به عنوان پایه اصلی کسب درآمد خود قرار داده و هزینه اجرای تمامیبرنامههای عمرانی و اصلاحی خود را از این محل کسب میکند. این وضعیت نظام مدیریت شهری را دچار یک دور باطل فزاینده کرده است به این شکل که از یک طرف شهرداری برای تامین هزینههای توسعه شهر، تمامیتلاش خود را در جهت افزایش ساخت و ساز و کسب درآمد حاصل از آن قرارداده است، اما همین ساخت و ساز خود اصول مبنایی توسعه شهر همچون توسعه زیستپذیری از یک طرف و گسترش فعالیتپذیری و رشد پویای اقتصادی را از طرف دیگردر معرض تهدید قرارداده است.
نقشه مالی تدارک دیده شده برای اجرای سیاستهای شهری جدید در پایتخت ۹۹ حاوی ۷ مسیر جهشی برای رسیدن به «تهران در حد انتظار» است. نتایج بررسیها از جزئیات لایحه بودجه سال ۹۹ شهرداری تهران حاکی است: آنچه برای دخل و خرج سال آینده کلانشهر تهران طراحی شده ۷ تفاوت کلیدی با بودجه سالهای گذشته دارد. مهمترین نقطه قوت این لایحه، «تغییر پارادایم» در شکل تعریف پروژههای شهری و هزینهکرد در شهر است.
هر چند دولت و مجلس در دوره بعد از انقلاب تلاشهای معینی را در زمینه عدم تمرکز مالی و اداری، اصلاح نظام درآمدی شهرداریها و اعطای کمکهای بلاعوض به شهرداریها کردهاند، تلاشهای آنها به دلیل بیاطلاعی آنها از نقش محوری شان در ایجاد قوانین و نهادهای لازم در این عرصه، با موفقیت کامل همراه نبوده است. در زیر اجمالا به اهم این مسائل پرداختهایم .
دولتهای محلی در عمده پایتختهای جهان از حدود سه دهه پیش تا کنون شیوه سنتی تامین مالی شهری را کنار گذاشتهاند یا سهم آن را در مقایسه با مسیرهای موثر جایگزین، بسیار کم کردهاند اما در تهران تداوم حرکت شهرداری در همان مسیر به ظاهر ساده، اما پر از دستانداز و رو به ناکارآمدی، در حال حاضر شدت دو معضل اقتصادی بزرگ برای مدیران شهر را رو به افزایش گذاشته است.
فارغ از دیدگاههای مختلف در خصوص مداخله یا عدم مداخله دولت و ضرورت وجودی آن، به جز دیدگاه سوسیالیستی نفیکننده مالکیت خصوصی، در دیدگاههای دیگر، چه از نوع دولت رفاه تا اقتصاد نئوکلاسیک و دولت حداقلی، هر نوع وضع مالیاتی باید فلسفه و منطق خاص خود را داشته باشد. برخی مواقع مالیات برای درونی کردن اثرات بیرونی منفی وضع میشود و برخی مواقع برای اصلاح تخصیص منابع یا در شرایطی دریافت سرانه هزینه خدمات و کالاهای عمومی!
بررسیها نشان میدهد، منابع اصلی شهرداریهای موفق دنیا که در ردیف درآمدهای سالم و تنظیمکننده جریان استفاده از خدمات شهری محسوب میشود، کمترین سهم را در بودجه تهران و دیگر شهرهای کشور دارد. شهرداری پایتخت طی سالهای گذشته با غفلت از مهمترین ردیفهای درآمدهای پایدار، عمده هزینههای شهر را از مسیر فرعی که کمترین سهم را در بودجه شهرداریهای جهان دارد، تامین کرده است. با آغاز دوره جدید مدیریت شهری، یکی از مهمترین وعدههای مدیران شهرداری کاهش سهم درآمدهای ناپایدار و مسموم شهرسازی و افزایش سهم درآمدهای پایدار در بودجه اداره پایتخت بوده است. اما به نظر میرسد مدیریت شهری پس از گذشت دو سال هنوز نتوانسته به طور دقیق و کامل در این مسیر حرکت کند. رضا نصراصفهانی استادیار اقتصاد شهری دانشگاه هنر اصفهان در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» به بررسی علل و عوامل موثر بر این موضوع پرداخته است.
برای اداره بهتر هر مجموعهای علاوه بر دانش مدیریتی باید منابع مالی لازم نیز وجود داشته باشد، حالا شهری همچون تهران را در نظر بگیرید؛ کلانشهری با حدود ۷/ ۸ میلیون نفر جمعیت که به عنوان پایتخت کشور همواره مقصد بسیاری از ساکنان سایر شهرها برای استفاده از امکانات و فرصتهای این شهر است، اداره تهران به چه میزان بودجه نیاز دارد؟ آیا گزینهای برای تغییر مسیر درآمدزایی جهت اداره شهر تهران پیشروی مدیریت شهری وجود دارد؟ عبدالحمید امامی معاون مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» معتقد است: شهرداری با وجود تمام تنگناهای مالی، یک مجموعه ثروتمند محسوب میشود که باید بتواند به خوبی از ثروت در اختیار در جهت منافع عموم شهروندان استفاده کند.
مدیریت شهری در کلانشهر تهران از چند دهه گذشته، با مشکلات و معضلات مختلف از جمله بافتهای فرسوده، آلودگی هوا، مشکلات ترافیکی، ضعف حملونقل عمومی، ساختوساز غیرایمن و انواع مشکلات مالی به ویژه چالش بدهیهای انباشته و ناترازی منابع و مصارف مواجه است. مشکلات و معضلات مدیریت شهری در تهران، روندی فزاینده دارد که نشاندهنده لزوم بازنگری در سیاستهای جاری است.
در حال حاضر بودجه شهرداریها به طور متوسط حدود ۲۵ درصد از بودجه عمومیکشور است. در واقع مقیاس شهرداریها در ایران یک چهارم دولت ایران است که نشان دهنده وزن بالای شهرداریها به لحاظ مالی در ایران است. به لحاظ اداری شاید این وزن حتی بیشتر نیز باشد، چرا که بسیاری از فعالیتهای روزمره شهروندان (که بیش از ۷۴ درصد جمعیت کشور را شامل میشود) با سیاستها و مقررات شهرداریها در ایران گره خورده است. به همین خاطر پرداختن به نظام اداری و مالی شهرداریها و رفع انحرافات آنها اهمیت زیادی دارد.
وضعیت شاخصهای زندگی در هر شهر را در درجه اول، طرح تفصیلی آن شهر تعیین میکند. ممکن است در عام بودن این ادعا بتوان تردید کرد، اما اگر شاخصهای مختلف را به شاخص «خودرو محوری» تقلیل دهیم، دیگر جای تردیدی نیست که طرح تفصیلی شهر تهران، عامل اول پایین بودن کیفیت زندگی در این کلانشهر در حوزههای گوناگون است.
در میان موضوعات گوناگون شهری، ترافیک را میتوان در گروهی دستهبندی کرد که اخبار آن شاید برای صاحبنظران و شهروندان به یک اندازه جاذبه دارد. دخالت مستقیم عامل انسانی در وضعیت ترافیک سبب میشود ابعاد این موضوع فراتر از سایر مسائل مبتلابه شهر از سوی شهروندان دنبال شود و به همان نسبت اطلاعرسانی فراگیر درباره برنامههای ترافیکی شهر و آثار اجرای این برنامهها میتواند در همراه کردن شهروندان به عنوان یکی از ارکان دخیل در ترافیک با این قبیل برنامهها موثر باشد. از این رو در گفتوگوی «دنیای اقتصاد» با سکاندار سابق حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران، به جزییات چهار ابتکار و برنامه ترافیکی مدیریت شهری در دوره کنونی پرداخته شده است. سید محسن پورسیدآقایی، معاون سابق شهردار تهران در این گفتوگو گزارشی از آخرین وضعیت برنامه توسعه دوچرخهسواری در تهران و اقدامات پیشرو در این حوزه، آخرین بازخوردها از اجرای نسخه دوم طرح ترافیک جدید مبتنی بر حذف طرح زوج و فرد و تبدیل این محدوده به حلقه دوم طرح ترافیک، ابتکار عمل برای تقویت ظرفیت ناوگان اتوبوسرانی و همچنین پیشنهاد افزودن پهنه «حمل و نقل (T)» به طرح تفصیلی در جریان بازنگری این طرح ارائه کرد. مشروح این گفتوگو را در زیر میخوانید:
حمل و نقل عمومی ستون فقرات همه شهرهای جهان به شمار میآید، ستون فقراتی که در برخی موارد میتواند اصلا حال و روز خوشی نداشته باشد و در برخی موارد دیگر میتواند در شرایطی کاملا استاندارد و رضایتبخش قرار داشته باشد. از آنجا که این امکان وجود ندارد تک تک افراد یک خودروی شخصی داشته باشند، حمل و نقل عمومی بهترین جایگزین محسوب میشود. یک سیستم حمل و نقل عمومی مناسب، مسیری طولانی را میپیماید تا به شهروندان کمک کند با هزینه کمتری نسبت به تاکسیها، به مقصد برسند.
قصه از چنین روزهایی در دو سال قبل آغاز شد؛ روزهای آلوده میانه پاییز سال ۱۳۹۶ که قدری جلوتر رفت، کار به تعطیلی مدارس و ادارات هم رسید. در آن روزها این سوال که چرا سیاستهای سالهای گذشته برای کنترل ترافیک و آلودگی هوای ناشی از آن به نتیجه نرسیده و مدیریت شهری سابق، تهران را غیر از انبوه بدهیها و پروژههای نیمهتمام، با انبوهی از آلایندههای پاییزه به بعدیها تحویل داده، پرسشی بود که پاسخ میطلبید.
تامین هزینههای ساخت و بهرهبرداری از زیرساختهای شهری به طور عام و زیرساختهای حمل و نقلی به طور خاص، یکی از چالشهای فراروی مدیریت شهری است که «اخذ عوارض بهرهبرداری» از این تسهیلات و زیرساختها به عنوان یکی از راهکارهای حل این معضل در بسیاری از شهرهای پیشرفته دنیا به کار گرفته شده است. اما پرداختن به موضوع اخذ عوارض از دو جهت قابل توجه است؛ اول از دیدگاه مالی و سرمایهگذاری که ضمن تامین هزینههای احداث و نگهداری توسط استفادهکنندگان، شرایطی را فراهم میکند که هزینههای جانبی استفاده از این تسهیلات همچون اثرات اجتماعی و زیستمحیطی نیز به نحوی جبران شود. از سوی دیگر اجرای این طرح نوعی ابزار اقتصادی برای مدیریت حمل و نقل محسوب میشود که میتواند در باز توزیع بار ترافیک در شبکه معابر شهری، کاهش ازدحام و تشویق به استفاده از حمل و نقل عمومی مفید واقع شود.
آمار فزاینده خودروهای فرسوده در حال تردد در تهران و انبوهی از مصوبات بر زمین مانده درباره الزام به از رده خارج کردن ناوگان فرسوده کشور از سوی دیگر، اگرچه امید برای بازگشت آسمان آبی به تهران را کمرنگ کرد، اما «معاینه فنی» توانست خلاء اجرای قوانین در این زمینه را تا حدودی پر کند و با استفاده بهینه از بضاعت موجود مدیریت شهری، آسمان آبی را به پایتخت بازگرداند.
معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران از پایان شهرفروشی در پایتخت خبر داد. عبدالرضا گلپایگانی اعلام کرد از این پس تمام پروانههای ساختمانی براساس مقررات و ضوابط طرحهای جامع و تفصیلی شهر تهران صادر خواهد شد و مجوزهای مربوط به تغییر کاربریها و اضافه تراکمهای غیر اصولی به هیچ سازندهای اعطا نمیشود. وی همچنین از تغییر برخی دیگر از رویکردها در مجموعه مدیریت شهری تهران در ارتباط با موضوعات شهرسازی و معماری خبر داد. متن گفت و گو با عبدالرضا گلپایگانی را در زیر بخوانید:
شهرداریها در نقاط مختلف جهان، به پروانههای ساختمانی نگاه «ماشین چاپ پول» ندارند بلکه از این اهرم برای تنظیم عرضه مسکن، کاهش هزینه ساخت مسکن و توزیع متعادل ثروت در سطح شهر استفاده میکنند.علاوه بر ارتقای ایمنی عمومی، روند صحیح صدور مجوزهای ساخت و سیستمهای بازرسی نیز میتواند حقوق مالکیت و روند ایجاد سرمایه را تقویت کند. با اینحال اگر این روندها زمانبر و پرهزینه باشند، سازندگان به روشهایی دست میزنند تا با دور زدن مجرای صدور مجوز، ساختو سازها را ادامه دهند.
ارتقای محدوده فضای سبز شهری یک راهکار مطلوب برای مقابله با یکی از چالشهای اصلی کلانشهر تهران یعنی آلودگی هوا محسوب میشود. کارشناسان شهری و محیطزیست تاکید میکنند توسعه فضاهای سبز شهری علاوه بر ارتقای کیفیت منظر شهری، یکی از راهکارهای مناسب برای کاهش سطح آلودگی هوا و جلوگیری از افزایش آن در کلانشهرها است. به ویژه در شهر تهران که طی سالهای اخیر علاوه بر رشد جمعیت با معضل افزایش تردد خودروهای شخصی نیز مواجه بوده است. از این رو توسعه فضاهای سبز شهری در کنار اقدامات اساسی و اصلی دیگر همچون توسعه حمل و نقل عمومی میتواند برای کاهش آلودگی هوا، گرهگشا باشد. طی سالهای اخیر اگرچه گامهای مثبت و روبهجلویی برای افزایش سرانه فضای سبز شهری در پایتخت برداشته شده، اما مقایسه این شاخص با سرانه استاندارد جهانی نشان میدهد، وضعیت کنونی شهر تهران در حوزه فضای سبز با وضعیت استاندارد و مطلوب جهانی فاصله دارد.
مبحث ساماندهی باغها و اراضی مشجر، با توجه به حقوق ناشی از مالکیت خصوصی، ارزش سرمایهای ومبادلاتی باغها و مزارع و افزایش ارزش افزوده که به مکان و زمان بستگی دارد با پیچیدگیهای خاصی در مدیریت و برنامهریزی مواجه است.
مطابق با اطلاعات کلانشهر تهران، هر فرد تهرانی بهطور متوسط سالانه شش برابر وزن خود زباله تولید میکند. این اطلاعات نشان میدهد که متوسط سرانه زباله تولید شده در تهران طی یکسال بیش از ۲۰۰ کیلوگرم و ارزش روزانه زباله تولید شده در تهران ۱۸۰ میلیون تومان است. سرانه تولید روزانه زباله در جهان ۲۵۰ تا ۳۰۰ گرم است که در ایران این عدد برابر با ۶۰۰ گرم است. زباله تولید شده در شمالشهر تهران طبق مطالعات انجام شده حداقل دوبرابر میانگین آن در سطح کشور و چهار برابر استاندارد جهانی است. تعداد دفعات جمعآوری زباله در تهران دو تا سهبار در روز است که این مقدار در کشورهای جهان ۲ تا ۳ بار در هفته است. مجموعه این اطلاعات نشان میدهد مدیریت شهری پایتخت در حوزه مدیریت پسماند، با چالشهای زیادی روبهرو است. صدرالدین علیپور، رییس سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران با اشاره به چالشهای مدیریت پسماند، معتقد است مشارکت شهروندان، فرآیند جمعآوری پسماند را چند مرحله به جلو هدایت خواهد کرد. میزان عقبافتادگی از اهداف برنامه پنج ساله سوم و چرایی کثیف شدن شهر تهران از دیگر موضوعاتی است که در این گفتوگو به آن پرداخته شده است.
کاهش آلودگی و مبارزه با تخریب باغات، دو وعده مدیران شهری پایتخت در دوره جدید است. مدیران شهری با استناد به نظرسنجیهای انجام شده از شهروندان تهرانی، معتقدند از طریق حل چالشهای اصلی شهر تهران همچون آلودگی هوا، میتوان کیفیت زندگی پایتختنشینان را ارتقا داد. زهرا صدر اعظم نوری، رییس کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر تهران در گفتوگو با «دنیای اقتصاد»، چالشهای تحقق این دو وعده و مهمترین اقدامات انجام شده از سوی مدیریت شهری در دو سال گذشته در این حوزه را توضیح داده است.
ایران، امروز با مسائل چندلایهای در حوزههای مختلف دست به گریبان است. در حوزههای اقتصادی با مسائلی چون تورم، گسترش فقر، رکود صنعت، کاهش رشد اقتصادی، بحران بازنشستگی نسلی که حاصل پنجره جمعیتی دهه ۶۰ هستند، کاهش تولید ناخالص داخلی، افزایش بیکاری، نوسان بازارها، تحریم و... رو به رو است. در حوزه فرهنگی-اجتماعی مشکلاتی چون افزایش نرخ آسیبهای اجتماعی (اعتیاد، طرد اجتماعی، حاشیهنشینی و...)، پدید آمدن شیوههای جدیدی از آسیبها، مسائل اجتماعی چون طلاق، کاهش بعد خانوار و استحکام خانواده، نابسامانی آموزش رسمی و عمومی، کاهش اعتماد عمومی در بین مردم که ساختاری مانع از توسعهی کشور را پدید آوردهاند. استفاده بیش از حد از توان محیطی کشور و سیاستهای نادرست در زمینه محیط زیست زندگی را تهدید میکند. مسائلی چون گرد و غبار، افزایش آلودگیهای شهری، افزایش کمآبی، افزایش خشکسالی و... زیست شهرهای ایران را با چالش جدی مواجه کرده است. تهران به عنوان پایتخت این کشور در کنار پیچیدگیهای خاص خود در موقعیت مرکزی در تمامی حوزهها نسبت به کشور نیز قرار داشته و چشم امید به سوی این شهر بسته شده است، شهری که خود با نابرابری اجتماعی به عنوان اصلیترین چالش مواجه است.
مقوله دیپلماسی دارای پیشینهای بسیار طولانیتر از پیدایش دولتهای متمرکز است؛ دیپلماسی به شکل کنونی برای نخستینبار در شهرهای خودمختار «اسپارت» و «آتن» یونان متولد شد و از آن زمان تا پایان دوره رنسانس، شهرها در زمینه دیپلماسی جهانی یکهتاز بودند. با روی کار آمدن دولتهای متمرکز و ملی، دیپلماسی شهری به باد فراموشی سپرده شد. با این حال طی سالهای اخیر، شهرها بار دیگر درحال بازگشت به عرصه نقشآفرینی در معادلات و روابط بینالملل هستند و این نقش به طور فزایندهای روبه رشد است و حتی اعمال تغییرات قانونی برای به رسمیت شناخته شدن نقش شهرها در دیپلماسی دور از ذهن نخواهد بود. حوزه دیپلماسی شهری بسیار متنوع تر از دولتهای مرکزی است و زمینههای مختلفی همچون روابط بینشهری، همکاری با سیستمهای بینالمللی، ترویج صلح، توسعه، ارتقا حقوق بشر و بهبود اقتصادی را در خود جای می دهد و از این منظر نسبت به دیپلماسی دولتی دارای برتری است.
جهانی شدن اقتصاد در دو دهه گذشته، بسیاری از عرصه های زندگی بشر در مناطق گوناگون جهان را دگرگون کرده است و با کم اهمیت کردن مرزها، زمینه گسترش ارتباطات در سطوح مختلف را فراهم کرده است. در این راستا، کلانشهرها متاثر از مظاهر جهانی شدن، به واسطه ارتقای جایگاه اقتصادی، زیرساختی و ... خود، شکل نوینی از دیپلماسی را متبلور می سازند که به آن دیپلماسی شهری گفته می شود. در این یاداشت، تعاریف، مصادیق، اشکال و موقعیت شهر تهران در دیپلماسی شهری مورد بررسی قرار گرفته است. سخن محوری نوشتار این است که بهرغم ارتقای کلانشهر تهران در رده بندی های جهانی، اما همچنان محدودیتهایی برای رسیدن به جایگاه شایسته در پیش است.
دیپلماسی شهری معلول عصر جهانی شدن است. عرصهای که در آن فرصتها فرامرزی شده و چالشها، جهانی میشوند. در این فضای نوین، سازمانهای غیردولتی به کنشگرانی بینالمللی تبدیل شده و نقشی جهانی میگیرند و جایگاه دولتها را به عنوان تنها بازیگر عرصه جهانی دستخوش تغییر و تحول میکنند. در این میان، ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هر جامعهای، بازیگران عرصه دیپلماسی شهری آن را فعال میکند؛ انجمنهای شهری، سازمانهای مردم نهاد، دولتهای محلی، شهرداریها و ... از فعالان جدی و برجسته این عرصه هستند، اما آنچه توجه به دیپلماسی شهری را برجستهتر میسازد نقش و نفوذ هر یک از این بازیگران در حوزه فعالیتهای بینالمللی و جهانی است.
با وجود پتانسیلها و ظرفیتهای فراوانی که تهران برای گفتن و دیدن و روایتکردن داشته و دارد، اما همواره جای آن در سبد تبلیغی بنگاههای گردشگری جهان خالی بوده است و جز معدودی از سیاحان و جهانگردان که خودجوش از تهران گفته یا نوشتهاند، ما کمتر از تهرانی که بیش از دو قرن است محل تحولات اساسی یک کشور و حتی محل تحولات جهانی شده است و محل شکل گیری اولین مجلس دموکراتیک و انتخابی قاره پهناوری مثل آسیاست و زوایای رویدادی و تاریخی و هنری بسیاری را در دل خود جای داده است، یاد شده و به نوعی مقصد گردشگری یا سرمایهگذاری برای خارجیان تلقی و تبلیغ نبوده است. سالهاست که نام تهران در رسانهها و مجامع بینالمللی، یک نماد از پایتخت کشوری است که در مذاکرات، مباحث و مبادلات عمدتا سیاسی، آن هم نه به شکل منفیاش، از آن سخن گفته میشود. سهم این شهر و این بستر اجتماعی و فرهنگی به عنوان یک کلانشهر که آمیزههای متعددی از فرهنگ و تاریخ ایران را در خود جای داده، در مبادلات فرهنگی، گردشگری و گفتوگوی اجتماعی، علمی و اقتصادی بین نمایندگان ملل مختلف، به چه میزانی است؟
در ایران مقابله با فساد مالی و اداری، دغدغهای بوده که سالیان طولانی در شعارها، دستورالعملها، ظوابط و کیمتههای پیگیری و ... نمود یافته و تلاشهای فراوان و بودجههایی عظیم در این راه مبذول شده است. شهرداری تهران نیز از این قاعده مستثنا نبوده است.
امروزه شهرداریها بهواسطه اختیاراتی که در حوزههایی همچون توزیع منابع و خدمات اجتماعی یا صدور مجوزهای ساختوساز و تجاری دارند به تیغ دولبهای بدل شدهاند که هم میتوانند پرچمدار حکومتها برای اعتمادسازی در سطح جامعه باشند و هم ممکن است به «لانه فساد» بدل شوند. بنابر وجود این ریسک، شهرداریها در سرتاسر جهان، اقدام به برداشتن گامهایی موثر در مقابله با فساد در سازمان ها و نهادهای شهری کردهاند و فصل مشترک تمامی این برنامهها را میتوان التزام عملی به «شفافیت»، «پاسخگویی» و «مسئولیتپذیری» دانست. شهر تورنتو کانادا هم با بهکارگیری همین مدل توانسته از یک دهه فساد شهری بگریزد و فساد را به حداقل کاهش دهد.
پژوهشها و تحقیقات متعدد در حوزه فساد کماکان از مفهوم و ابعاد گرفته تا مقیاس و انواع ادامه دارد. گستردگی و تنوع در این پدیده هم نشان از اهمیت موضوع و هم نشانهای از پیچیدگی این عارضه دارد. در ایران فساد سالهاست که به یکی از چالشهای حاکمیت و دغدغه شهروندان تبدیل شده است. هرچه زمان میگذرد میزان نگرانی و ادراک نسبت به این عارضه بیشتر و بیشتر شده است. شاید به دلیل نوع ارتباط و سطح تعامل برخی نهادها و دستگاهها با مردم، فساد از این کانال زودتر از سایر دستگاههای کلان و اجرایی حس شده است. یکی از این سازمانها مدیریت شهری یا به اصطلاح عمومیتر شهرداریها بوده است. شهرداری از لحاظ هویتی در ایران یک واحد ویژه محسوب می شود و کمتر نهادی شبیه این سازمان در کشور وجود دارد. شهرداری نه صد درصد غیردولتی و نه صد در صد دولتی است. شرح خدمات این نهاد بسیار گسترده است. به همین دلیل بالاترین سطح تعامل با شهروندان و فعالان اقتصادی را دارد. نوع ساختار و کارکردهای متنوع می طلبد در عارضهیابیهای این نهاد به مسائل درونی و بیرونی همزمان توجه شود.
مبارزه با فساد و حرکت شهرداری به سمت شفافیت، یکی از مهمترین وعدههای انتخاباتی اعضای شورای شهر تهران در دور پنجم بود. در کنار آنها، پیروز حناچی نیز در اولین روز حضور در بهشت به عنوان شهردار پایتخت، در صحن علنی شورای شهر سوگند یاد کرد؛ مبارزه با فساد را سرلوحه فعالیتهای خود قرار دهد. هر چند که به نظر میرسد مسیر مبارزه با فساد در مجموعه مدیریت شهری پایتخت، با دشواریها و موانع زیادی مواجه است که پروسه مبارزه با آن را زمانبر و سختتر کرده است. از دیدگاه بسیاری از کارشناسان، به دلیل ساختار متفاوت شهرداری، پروسه مبارزه با فساد در این مجموعه متفاوت از سایر دستگاهها است. در واقع، شهرداری از لحاظ هویتی در ایران یک واحد ویژه محسوب شده و کمتر واحدی شبیه این نهاد در کشور وجود دارد. ویژگی منحصر به فرد شهرداری این است که نه صد درصد غیردولتی و نه صد در صد دولتی و در عین حال، شرح خدمات این نهاد بسیار گسترده است. در گذشته دولت به شهرداری برای تامین هزینههایش کمک میکرد، یعنی دولت، شهردار را انتخاب کرده و خودش به این نهاد کمک مالی میداد اما امروز شهرداری باید بخش عمده درآمد خود را مستقلا تامین کند؛ تامین منابع برای هزینههای جاری و توسعهای طبیعتا یکی از دغدغههای مدیریت شهری است اما برخی میگویند این ساختار تولیدکننده فساد است.
مدیریت شهری به بزرگی تهران کاری بسیار دشوار است. از این رو برای ارائه یک تحلیل دقیق درباره کارنامه عملکرد مدیریت شهری به این نکته باید توجه کرد. ضمن اینکه شهرداری هم بخشی از کلیت نظام اداره کشور است و از شرایط عمومی آن تاثیر میپذیرد. وقتی شرایط اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور در وضعیت دشواری است طبیعی است که شهرداری هم متاثر از این وضعیت بوده و با چالشهای جدی روبرو خواهد شد، اما بهرغم این نکات باز هم میشود عملکرد دوره جدید مدیریت شهری را نقد و بررسی کرد. البته در دو سال اخیر که مدیریت شهری به گرایش سیاسی دیگری منتقل شده تهران سه شهردار مختلف داشته و تبعا مقایسه این شرایط با ثبات ۱۲ ساله مدیریت شهری دوره گذشته کار درستی نیست. اما به هر حال میشود تغییرات را تحلیل کرد.
تهران امروز کلانشهری است با ۸.۶ میلیون نفر جمعیت، یعنی بیش از ۱۱ درصد جمعیت ایران فقط در شهر تهران زندگی میکنند. شهری که بهنظر میرسد شمال و جنوب و شرق و غرب خود را بلعیده و در حال پیشروی مداوم است. شهری متنوع و متراکم، چند لایه و پیچیده، سرشار از فرصت و لبریز از تهدید. برنامهریزی و اداره کردن شهری در این ابعاد امری است که شاید حتی در نگاه اول ناممکن بهنظر برسد. بازیگران بیشمار دخیل در شکلگیری هر روزه زیست شهری در تهران این کار را پیچیدهتر هم میکند. بازیگرانی که با منافع متفاوت یا حتی متضاد و در اختیار داشتن منابع یا حوزه نفوذ در شکلگیری تهران امروز و فردا نقش ایفا میکنند. تخمین زده میشود که حدود ۲۷ دستگاه عمومی دولتی یا غیر دولتی تهران را اداره میکنند.
در آموزههای دینی ما آمده که رستگار نمیشود کسی که در ۴۰ خانه، این طرف و آن طرف خانهاش، کسی شب، گرسنه سر بر بالین بگذارد. در رسوم ماست که وقتی کسی از دنیا رفت، معمولا جنازه او را از مقابل منزل یا محل کارش تشییع میکنند. گاهی سر کوچه متوفی، حجله میگذارند. باز در رسوم ماست که در شب عروسی معمولا عروس و داماد را بعد از جشن تا منزل شان همراهی میکنند.
مدیریت بحران مبتنی بر چرخه چهارمرحلهای (پیشگیری، آمادگی، مقابله و بازسازی بازتوانی) یکی از وظایف جدایی ناپذیر حکومتها هم در بعد ملی و هم در بعد محلی است. هر چه که میزان خطرپذیری، ریسک، شدت و سوابق رخداد حوادث در یک منطقه جغرافیایی بالاتر باشد، به همان نسبت شکلگیری نظام مدیریت بحران و توسعه فعالیتهای مربوطه به آن اهمیت و ضرورت مییابد. تهران به عنوان پایتخت کشور و کلانشهری که در نظام سلسله مراتبی شهری در بالاترین رده قرار گرفته و فاصله بسیاری نیز با سایر شهرها دارد، افزون بر اینکه ویژگیهای بحرانی جغرافیایی کشور را – بخصوص در بحث زلزله – داراست، بنابر خصوصیات کلانشهری و تمایزات جمعیتی، اقتصادی، عمرانی، زیرساختی و اجتماعی، بستری کاملا بالقوه برای رخداد انواع حوادث طبیعی و انسان ساخت است که امکان بروز و ظهور و گسترش انواع بحرانها را دارااست. چنین فضایی قطعا نیازمند شکل، رویکرد و فرآیندهای مناسب، نوین و مبتنی بر دانش روز مدیریت بحران خواهد بود.
رشد شهرنشینی و گسترش شهرها و کلان شهرها و لزوم ارزیابی وضعیت موجود آنها، شناسایی مسائل و مشکلات و برنامهریزی برای رفع مسائل و حرکت در راستای توسعه شهرها، یکی از مهمترین چالشهای امروزی کشورهای مختلف است. محله به عنوان کوچکترین واحد تقسیمات شهر در توسعه پایدار و برنامهریزی برای شهر نقش موثری دارد و در نظریهها و رویکردهای مختلف مرتبط با توسعه محلهای، اهمیت مشارکت ساکنان محله در فرآیند برنامهریزی و اجرای پروژهها در راستای ارتقای کیفیت زندگی، همواره مورد تاکید است.
پیشرفتهای روزافزون بشر و مدرنسازی شهرها اگرچه با خود فرصتهایی را به همواره داشته، اما چالشهای جدی را هم برای افراد ایجاد کرده است که مهمترین آنها، ازدیاد جمعیتی، مشکلات ترافیکی و تراکم بالای شهری است. از اینرو در جهت افزایش نقشآفرینی افراد و شهروندان در فضای اجتماعی و توسعه گردهمآییهای شهروندان، باید قلمرو عمومی را در شهرها گسترش داد تا آنها بتوانند ضمن حفظ ایمنی روانی خود، فعالیتهای آزادانه اجتماعی را در این محیط انجام دهند و اینگونه روحیه نشاط به بطن و متن جامعه تزریق شود. یکی از انواع ابزارهای شهری برای ترویج قلمرو عمومی در شهرها میتواند ساخت و توسعه پلازا (میدانهای شهری بزرگ) باشد؛ مکانی عمومی که امکانات تجاری و اجتماعی را در دل خود جای داده است و فضایی پرشور و گرم را برای شهروندان ایجاد می کند. یک جنبه مثبت دیگر پلازاها را میتوان توانایی آنها در حفظ و ارتقای ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و شهری دانست و افراد میتوانند با افزایش تبادل اطلاعات و آگاهی خود، کیفیت زندگی شهروندی را ارتقا دهند. این مکانها از دیرباز در یونان باستان وجود داشتهاند و در ایران هم اوضاع به همین منوال بوده است، با این حال شهرهای ایران نیز درگیر روند توسعه شهری اغلب بدون برنامهای بودهاند که موجب توسعه لجامگسیخته محدوده شهری شده است. با اینحال در ایران نیز پلازاهای قابل توجهی ساخته شدهاند که از مهمترین آنها، میدان نقشجهان اصفهان و میدان آزادی در تهران هستند.
بازخوانی تجربیات ناموفق دورههای گذشته مدیریت شهری، یکی از راهکارهای پرهیز از تکرار خطاهای شناختی است که به اتخاذ تصمیمات غلط منجر شده است. یکی از این تصمیمات اشتباه که در اواخر دوره چهارم شورای شهر، توسط شهرداری وقت اتخاذ شد، اجرای وارونه پروژه موسوم به «پلازا» یا معادل فارسی تدارک دیده شده برای آن یعنی «ایوان انتظار» بوده است. بیش از دو سال و نیم از زمان افتتاح پروژه موسوم به پلازا در میدان ولیعصر تهران میگذرد، اما فضایی که برای شهروندان تدارک دیده شده، عموما جز برای «عبور» مورد استفاده قرار نمیگیرد، چراکه در این نقطه از شهر، با عرصه دادن به خودروها و حذف عابران از تراز صفر میدان، عملا شکل وارونهای از پلازا اجرا شده است.
بازخوانی تجربیات ناموفق دورههای گذشته مدیریت شهری، یکی از راهکارهای پرهیز از تکرار خطاهای شناختی است که به اتخاذ تصمیمات غلط منجر شده است. یکی از این تصمیمات اشتباه که در اواخر دوره چهارم شورای شهر، توسط شهرداری وقت اتخاذ شد، اجرای وارونه پروژه موسوم به «پلازا» یا معادل فارسی تدارک دیده شده برای آن یعنی «ایوان انتظار» بوده است. بیش از دو سال و نیم از زمان افتتاح پروژه موسوم به پلازا در میدان ولیعصر تهران میگذرد، اما فضایی که برای شهروندان تدارک دیده شده، عموما جز برای «عبور» مورد استفاده قرار نمیگیرد، چراکه در این نقطه از شهر، با عرصه دادن به خودروها و حذف عابران از تراز صفر میدان، عملا شکل وارونهای از پلازا اجرا شده است.
مدیریت شهری پایتخت در دوره جدید، افزایش قلمروهای عمومی در سطح شهر را یکی از مهمترین محورهای کاری خود در حوزه اجتماعی تعریف کرده است، اما این فضاها چه ویژگیهایی دارند و افزایش آنها چه اثراتی را میتواند در تعاملات اجتماعی شهروندان به وجود آورد. حسین ایمانی جاجرمی جامعهشناس شهری در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» به تشریح این موضوع پرداخته است.
وضعیت فعلی جانمایی فعالیتها در سطح کلانشهر تهران نشان میدهد عمده فعالیتهای تجاری-اداری-خدماتی در قالب پهنههایی متمرکز شکل گرفتهاند؛ پهنههایی که به همراه محورهای منشعب از آنها به مرور فضاهای مسکونی را عقب رانده و سیطره خود را بر زیرساختهای محدود شهری گسترده کردهاند. در این میان با توجه به جایگاه تهران به عنوان پایتخت کشور و همچنین موقعیت ویژه آن در زمینه ارائه فرصتهای شغلی و خدماتی؛ این شهر علاوه بر جمعیت ساکن خود روزانه پذیرای جمعیت مهاجر زیادی به خصوص از شهرهای اطراف است.
در طرح جامع جدید تهران ایده قرار دادن ۵ رود-دره اصلی که از کوه البرز جاری میشوند، به بافت شهری کلانشهر تهران وارد میشوند و تمام طول شهر را تا جنوب آن طی میکنند، به عنوان ساختار اصلی طرح در اولویت اجرایی مطرح شده است. طراح طرح جامع،هادی میرمیران، این ساختار را بر اساس طبیعت جغرافیایی کلانشهر تهران در مطالعات و کارهای قبلی، تشخیص داد و پرداختن به این محورهای اکولوژیک را با در نظر گرفتن امکان استفاده از زمینهای بزرگ با کاربری عمومی و خدماتی و سبز و باز واقع در همجواری این محورها، به عنوان راهی برای ارتقاء کیفی فضاهای عمومیکلانشهری و تاثیرگذاری در کیفیت زندگی ۹ میلیون شهروند تهرانی مدنظر قرار داد.
یکی از مهمترین اقدامات مدیریت شهری در دوره جدید، انجام نظرسنجیهای دورهای از شهروندان مناطق مختلف تهران است. اقدامی که با دو هدف سنجش رضایت شهروندان از عملکرد مدیریت شهری و شناسایی نیازها و خواستههای آنها از مدیریت شهری انجام میشود. از زمان شکلگیری دوره جدید مدیریت شهری در شهریور۹۶ تاکنون، سه نظرسنجی گسترده از شهروندان انجام شده است. اگرچه بخشی از نتایج این نظرسنجیها ناظر به دیدگاه شهروندان نسبت به عملکرد شهرداری و شورای شهر در حوزههای مختلف است، اما بخش مهمی از آنها میتواند چراغ راه مدیریت شهری برای تصمیمگیریهای آینده در بخشهای گوناگون باشد. در این میان سوال اصلی آن است که پس از انتشار نتایج این نظرسنجیها، آیا مسیر جدیدی پیشروی مدیران شهری در حوزههای مختلف تصمیمگیری گشوده شده است؟ این نظرسنجیها تا چه حد مبنای تصمیمگیری مدیران ارشد شهرداری قرار میگیرد؟
پدیده «وندالیسم» یا «تخریب اموال عمومی» یکی از انواع آسیبهای اجتماعی است که سالانه، هزینههای گزافی را بر شهرداریهای شهرهای بزرگ کشور تحمیل میکند. کارشناسان معتقدند که رفتارهای وندالیستی، عوامل مختلفی دارند اما افزایش سطح آگاهی، تحصیلات و فرهنگ اجتماعی میتواند تاثیر بسزایی در کاهش آن داشته باشد. به گزارش «دنیای اقتصاد»، یکی از چندین دغدغه مدیریت شهری، پیشگیری و مقابله با پدیده وندالیسم یا تخریب اموال عمومی است. جامعهشناسان شهری معتقدند: وندالها همچون ویروسی خطرناک بر پیکره شهرها افتاده و زیبایی و طراوت مناظر شهری را با رفتارهای نادرست خود تخریب میکنند. نکته قابل توجه آنکه، هر سال هزینههای هنگفتی در شهرهای جهان صرف ترمیم و بازسازی وسایل و متعلقات عمومی شهر میشود که توسط وندالها از کارایی خارج شده اند.
بدون شک نفوذ عوامل فرهنگی بر رفتار انسان قطعی است، فرهنگ زیربنایی است که مبین تمامی رفتارها، دانش، ارزشها و... است که شیوه زندگی مردم را مشخص میکند، حالا در شهری همچون تهران، مردم از گوشه و کنار کشور با آداب و سنتهای متفاوت، گرد هم آمدند و وجود فرهنگ های مختلف در یک شهر کار مسوولان را سختتر میکند، چرا که آنها باید ضمن احترام به همه فرهنگها و سنتها، اقدامی فراتر انجام دهند و با بها دادن به موضوعات «شهروندی» هویت شهر را حفظ و ارتقا دهند، شهرداری تهران نیز در دوره جدید مدیریت شهری سعی دارد با تغییر رویکردهای فرهنگی و توجه بیشتر به اصالت موضوعات اجتماعی، موجبات ارتقا سطح کیفی فرهنگ شهری را فراهم کند، اقدامی که بنا به گفته محمدرضا جوادی یگانه، معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران باید از دوران کودکی و در مدرسه آغاز شود در ذیل گفتوگو با او در مورد اقدامات فرهنگی و اجتماعی در شهرداری تهران را میخوانید:
بیشک مشارکت آگاهانه نقطه ثقل و عنصر مرکزی در دستیابی به حکمروایی خوب شهری و توسعه پایدار است. مشارکت محلی آن بخشی از مباحث مدیریت شهری را در برمیگیرد که جنبه بیرونی و کنش ارتباطی زیست شهر و در مقیاس خرد آن، زیست محلی را شامل میشود. جلب مشارکت شهروندان در تهیه و اجرای طرحهای توسعه شهری، برنامههای بازآفرینی پایدار شهری و سطوح مختلف تصمیمگیری و تصمیمسازی و اداره امور محلی را میتوان در سه سطح تشکل نیافته (با محوریت اداره امور محلی)، نیمه تشکلیافته (نهادی/ سیاسی) و تشکلیافته (با محوریت موضوعات اقتصادی و جلب مشارکت تشکلهای کسب و کار) طبقهبندی کرد. ایجاد زیرساختهای مشارکت شهروندان در امور محلی یکی از اصلیترین راهکارهای حرکت به سمت بازآفرینی پایدار شهری است که در پایینترین سطح آن یعنی در مقیاس خرد محلات شهری قابل تحقق بوده و بسط و ارتقای آن مستلزم اتخاذ رویکرد مشارکتی نسبت به برنامهریزی محلات شهری است. نهادهای محلهای اعم از شورایاریها، سرای محلات، سمنها و سازمانهای اجتماعات محلی و ... به عنوان مهمترین نهادها و سازمانهای محلهمحور در تحقق مشارکت شهروندان نقش اساسی دارند.
کافهگردی و کافهنشینی در حالی از سالهای دور یکی از اصلیترین انتخابهای تهرانیها برای گذران اوقات فراغت و برگزاری دیدارهای دوستانه، غیررسمی و در برخی موارد قرارهای رسمی بوده که طی یکی دو سال گذشته این روش دیرینه انواع متفاوت ملاقاتها، با تغییراتی همراه شده است. طی یکی دو سال گذشته، موج جدیدی از کافهگردی و کافه نشینی در تهران با ورود شکل تازهای از کافه رستورانها به فضای شهری نه تنها معنا و مفهوم جدیدی را به حوزه گردشگری درون شهری پایتخت وارد کرده است بلکه رفت وآمد به کافهها را جان و رونق تازهای بخشیده است.
۵۰ سال پیش از این گردشگری در تهران، برای تهرانیها یا خارجیهایی که به هر دلیلی به این شهر میآمدند، به چند چیز محدود میشد: کوهنوردی در دامنههای البرز، رفتن به زیارت شاه عبدالعظیم و خوردن کباب، خرید کردن در بازار تهران و احیانا خوردن چلوکباب در آنجا، بازدید از موزه ایران باستان... والسلام! مردم اغلب در خانههای حیاط دار خودشان از میهمانانشان پذیرایی میکردند. و کافه و رستوران خیلی کم بود. البته باید گفت که پیادهروهای تهران جاهای بهتری بودند برای گردش و تفریح و قدم زدن. در کنارشان هم وسائل پذیرائی کمابیش فراهم بود.
الگوی جهانی تجربه شده در نظام مالیه کلانشهرهای دنیا نشان میدهد: یکی از موثرترین منابع درآمدی شهرها رونق گردشگری و تزریق منابع درآمدی حاصل از آن به بودجه اداره شهرها است. به همین دلیل مسوولان بسیاری از شهرهای جهان برای افزایش تعداد گردشگران، اهدافی را برای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت در شهرهای تحت مدیریت خود تعیین کردهاند، اما برخی از شهرهای جهان توانستهاند در این مهم گوی سبقت را از سایرین بربایند. ارزش صنعت مسافرت و گردشگری جهان در حدود ۸/ ۸ تریلیون دلار در سال است و بخش اعظم این فعالیت اقتصادی روزافزون، در تعداد محدودی از شهرهای جهان متمرکز شده است.
توسعه گردشگری در شهر تهران به عنوان یکی از منابع ایجاد درآمد پایدار برای پایتخت در حالی از سالهای گذشته تاکنون به عنوان یکی از توصیههای کارشناسی به مدیران مجموعه شهری تهران مطرح بوده است که کارشناسان این اقدام را دستکم مستلزم پیمودن ۱۰ گام مهم میدانند.
عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران از طراحی یک سیاست جدید برای توسعه گردشگری در شهر تهران و ایجاد یک منبع درآمد پایدار برای پایتخت از این محل خبر داد. حسن خلیل آبادی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» با اشاره به ماده ۷۲ برنامه پنج ساله سوم شهرداری تهران اعلام کرد: قرار است با استناد به این ماده، سازمان گردشگری در مجموعه مدیریت شهری تهران تاسیس شود و با تاسیس این سازمان تمام فعالیتهای گردشگری مربوط به پایتخت به صورت یکپارچه و با هماهنگی وزارت میراث فرهنگی و گردشگری از سوی این وزارتخانه سیاستگذاری و اجرا شود؛وی تاکید کرد در رویکرد جدید به شهر تهران تبدیل پایتخت به مقصد گردشگری به عنوان یک شعار و سیاست اصلی در این زمینه مطرح است؛ مشروح گفتوگو با وی را در ادامه بخوانید:
عمر مدیریت شهری پایتخت در دوره پنجم به نیمه رسید. دو بال مجموعه مدیریت شهری یعنی شهرداری و شورای شهر طی دو سال گذشته برای ایجاد تغییر و تحول اساسی در الگوی اداره شهر تهران، با تکیه بر چند هدف اصلی همچون ایجاد شفافیت، توقف قطار شهرفروشی و افزایش کیفیت زندگی شهروندان از دو مسیر کاهش ترافیک و آلودگی هوا، تلاش کردند تا تصویر جدیدی از خود در میان شهروندان ایجاد کنند. چراکه عمده پایتختنشینان در اواخر دوره گذشته مدیریت شهری برای حل مجموعهای از مشکلات متورم شده زیرپوست شهر خواهان تغییر تیم مدیریت شهری و ایجاد تغییرات اساسی در ساز و کار اداره شهر شدند و از طریق رای به یک لیست کاملا متفاوت از اعضای تیم گذشته مدیریت شهری، این خواسته خود را اعلام کردند.
ربیس شورای شهر نقش اصلی پارلمان محلی پایتخت را تعیین ریل حرکت شهرداری، سیاستگذاری و برنامهریزی امور شهر معرفی میکند. محسنهاشمیرفسنجانی رییس شورای شهر میگوید: مدیریت شهری در مسالهشناسی پایتخت با مشکل جدی روبهرو نیست اما مشکل اصلی در حوزه اقدام برای حل این چالشها است که در حوزه اختیارات شورای شهر نیست. متن گفتوگو با رییس شورای شهر تهران را در ادامه میخوانید:
من علاقمندم شورای پنجم پایتخت را، شورای تغییر گفتمان بنامم. تقریبا شورا در همه حوزههای ماموریتی شهرداری، گفتمان جدیدی را مطرح کرده است؛ ولو اینکه موفق به حاکم کردن تمام و کمال آن را در فضای عریض و طویل شهرداری نشده باشد و البته این شورا، با طرح گفتمان جدید در هر حوزه ماموریتی، به مطالبات جدیدی در جامعه شهروندی نیز دامن زده است و این توسعه این مطالبات، گاهی سوزن به تخم چشم خود نیز بوده است.
رییس یکی از حساسترین کمیسیونهای تخصصی شورای شهر پایتخت از «مسیر رفته» و «راه باقیمانده» تا دستیابی به شهر مطلوب میگوید. محمد سالاری رییس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران معتقد است: وظیفه این کمیسیون به دو دلیل حجم تخلفات ساختمانی در مقایسه با سایر تخلفات شهری و مهمترین مطالبه شهروندان در مسیر اصلاحات فوقالعاده سنگین است.
شهرداری تهران براساس وظایفی که سایر دستگاههای بالادستی به آن محول میکند، میتواند در حوزه اقدامات فرهنگی و اجتماعی نقش کمکی ایفا کند، اما به دلیل توان مالی شهرداریها و همچنین گستردگی آنها در شهرها و میزان اثرگذاری، قانون اجازه داده تا در ساختار شهرداری مقوله فرهنگ و اجتماع به صورت ویژه دیده شود، در شورای شهر تهران نیز کمیسیون فرهنگی و اجتماعی به عنوان نهاد ناظر و برنامهریز شهرداری خط مشی شهرداری در حوزه فرهنگ عمومی و مسائل اجتماعی را مشخص میکند. با روی کار آمدن تیم مدیریت شهری جدید نوع نگاهها از انجام پروژههای سختافزاری فرهنگی به سمت مردم چرخش یافت. رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر معتقد است جامعه نیازمند افزایش امید به زندگی و نشاط فرهنگی و اجتماعی است.
تهران با بودجه بیش از ۱۸هزار میلیارد تومان اداره میشود، شهری با جمعیت بیش از ۸ میلیون نفر که سرویسدهی به آنها در حوزههای محتلف شامل حمل ونقل، پسماند و... نیازمند بودجه قابل توجهی است. هرچندکه مجید فراهانی رییس کمیته بودجه شورای شهر، معتقد است: شرایط اقتصادی ناشی از تشدید تحریمهای ظالمانه آمریکا، منجر به رکود اقتصادی در سال جاری شده که اثرات آن بر درآمدها و منابع مالی شهرداری نیز تاثیر گذاشته است، هرچندکه در حال حاضر هزینه اداره شهر امکان برای توسعه و عمران شهر را سلب کرده و این یعنی ظلم به شهروندان. متن گفتوگو با این عضو شورای شهر تهران را در زیر بخوانید:
انجمنهای شورایاری محلات شهر تهران که امروز به اختصار شورایاری خوانده میشوند با هدف تقویت مشارکت شهروندان در اداره شهر از اواخر دهه ۱۳۷۰ طراحی و تاسیس شده است. اعضای این شورا با رای مستقیم مردم محلات تهران انتخاب شده و به عنوان بازوی نظارتی شورای شهر، نحوه مدیریت شهر در سطح محله را رصد و ارزیابی میکنند. انتخابات اولین دوره شورایاری به سال ۱۳۷۹ بازمیگردد و امسال پس از چهار دوره تشکیل این انجمنها، در چهارم مردادماه انتخابات پنجمین دوره آن نیز برگزار شد. در گزارش پیش رو بر اساس اطلاعات ثبت شده از نامزدهای عضویت در شورایاری، رایدهندگان و منتخبان تصویری کلی از این انتخابات و نتایج آن ارائه خواهد شد.
ستاد شورایاریها یادگار دکتر پرویز پیران است که در سال ۷۸ طرح آن را تهیه و به شورای اول داد. اولین انتخابات شورایاریها در محله جوانمرد قصاب و پس از آن در محله حکیمیه برگزار شد. ۱۰ محله به صورت آزمایشی در شورای اول دارای شورایاری شدند.فاطمه جلاییپور نخستین رئیس ستاد شورایاریها بود. شورای دوم نیز از این نهاد خلق شده توسط شورای اول استقبال کرد و حتی بیش از گذشته مورد توجه مدیران شهر قرار گرفت. ریاست دومین ستاد شورایاریها بر عهده رسول خادم بود.
معاونت خدمات شهری شهرداری تهران از آن حوزههایی است که تمام اقداماتشان چه خوب و چه بد به سرعت به چشم تهرانیها میآید. از کثیف یا تمیز بودن سطل زبالهها و به طور کل سیستم جمعآوری پسماند تا آبگرفتگی معابر و کیفیت فضای سبز شهری. اینروزها گلایهها از این حوزه کاری مدیریت شهری در میان شهروندان بیش از گذشته شده است. از جمله عملکردهای این حوزه که اخیرا با انتقاداتی از سوی برخی از شهروندان مواجه شده مربوط به مسدود شدن معابر پس از بارش باران و برف میانه آبان است. کمی قبل تر نیز عملکرد این حوزه شهری در خصوص جمعآوری سگهای ولگرد با واکنشهای زیادی در فضای مجازی مواجه شد. مجتبی یزدانی، معاون خدمات شهری شهرداری تهران که بیش از سه سال است در این کسوت فعالیت میکند معتقد است هرچند اداره تهران بزرگ بسیار سخت است اما با مدیریت درست و استفاده از افراد خبره امکانپذیر است و عملکرد این حوزه آنچنان که گفته میشود بد و غیرقابل قبول نبوده است.
در سراسر جهان، نرخ تولید زباله در حال افزایش است. در ۲۰۱۶، شهرهای جهان بیش از ۲ میلیارد تن زباله خشک تولید کردند، حجمی که معادل نرخ روزانه ۷۴/ ۰ کیلوگرم برای هر نفر است. بر اساس پیشبینیهایی که «بانکجهانی» در این سال ارائه کرد با نرخ پرشتاب رشد جمعیت و شهریشدن، انتظار میرود تا ۲۰۵۰ تولید زباله جهان با افزایشی ۷۰ درصدی به سطح ۴/ ۳ میلیارد تن در سال برسد. بر این اساس در مقایسه با کشورهای توسعهیافته، شهروندان در کشورهای در حال توسعه، به خصوص جمعیت مناطق فقیرنشین، بیش از همه تحتتاثیر مدیریت نامطلوب زباله قرار میگیرند. در کشورهای کمدرآمد، بیش از ۹۰ درصد از زبالهها در مناطق مدیریتنشده رها یا در مناطق آزاد سوزانده میشوند. این وضعیت اثرات مخربی برای سلامت، ایمنی و محیطزیست جوامع به همراه دارد. خدمات ناکارآمد مدیریت زباله یکی از بسترهای اصلی انتقال بیماری محسوب میشود، امری که به تغییرات آبوهوایی جهان از طریق تولید گاز متان دامن میزند و ممکن است به طور غیرمستقیم منجر به خشونتهای اجتماعی شود.
میتوان این سوال را که آیا شهر تهران نسبت به قبل کثیف تر شده را به این صورت مطرح کرد که آیا زباله در شهر تهران به صورت پایدار مدیریت میشود؟ چون میتوان یک شهر بسیار تمیز داشت و زبالهای در سطح شهر نباشد و همه شهروندان راضی باشند، اما محیط اطراف شهر خیلی کثیف باشد و زبالهها به بدترین شکل در اطراف شهر انباشت شده و باعث تخریب محیطزیست شود.
«لایروبی مسیلها و برفروبی معابر»، «ساماندهی سگهای ولگرد» و «سیستم جمعآوری پسماند»؛ سه حوزه پرچالش حوزه خدمات شهری شهرداری تهران محسوب میشوند که طی سالهای اخیر، مورد توجه بسیاری از منتقدین حوزه مدیریت شهری بوده است. اصغر عطایی، مدیرکل امور خدمات شهری شهرداری تهران در گفتوگویی با «دنیای اقتصاد» به بررسی روند خدماتی شهرداری در این سه حوزه در دوره مدیریت شهری جدید پرداخته است.
در حالی که تامین مالی چه در حوزه ساخت خطوط و چه در حوزه خرید و ساخت واگن با ابرچالش روبهروست، مدیران مترو در تلاش هستند از ردیفهای پیشبینی شده در بودجه سال ۹۸ به بهترین شکل ممکن به نفع توسعه مترو استفاده کنند. علاوه بر کارگاههای عمرانی فعال در دو خط شش و هفت و ارقامی که پیمانکاران مترو به منظور فعال نگاه داشتن این کارگاهها مطالبه میکنند و شرکت متروی تهران و حومه به عنوان کارفرما باید آن را پرداخت کند، خرید تجهیزات به منظور بهرهبرداری از ایستگاههای جدید این خطوط به ویژه با توجه به وارداتی بودن اغلب آنها و نرخ کنونی ارز نیز نیازمند تامین مالی قابل توجهی است، اما شاید دشوارتر از تمام اینها، تامین مالی برای خرید واگن یا تجهیزات آن به منظور مونتاژ در شرکتهای واگنسازی داخلی است.
بیش از یک دهه از آخرین بازنگری طرح جامع حمل و نقل ریلی شهر تهران میگذرد و طرح مبنای عمل کنونی، آخرین بار در سالهای ۸۵ و ۸۶ برای افق ۱۴۰۹ تدوین شد. با این حال سرعت بالای تحولات جمعیتی و کالبدی پایتخت بازنگری دوباره این طرح را اجتنابناپذیر کرده بود و به این ترتیب در پایان دوره گذشته مدیریت شهری، یک شرکت مشاور مامور به انجام این بازنگری شد. این شرکت داخلی البته از تجربه مشاور فرانسوی که در سالهای قبل از انقلاب اسلامی، اولین طرح جامع حمل و نقل ریلی را تدوین کرده بود، استفاده کرد تا نتیجه این بازنگری بهترین شکل ممکن باشد. این بازنگری در سال ۹۷ به سرانجام رسید و طرح بالادست حمل و نقل ریلی تهران برای تحقق تا افق ۱۴۲۰ طراحی شد اما پروسه تصویب آن هنوز به سرانجام نرسیده است.
روی کار آمدن اعضای پنجمین دوره شورای شهر تهران را از این بابت که نگاه ترافیکی متفاوتی را بر کشور حاکم کردند، میتوان یک نقطه عطف در حوزه مدیریت حمل و نقل و ترافیک پایتخت برشمرد. شورای شهر طی ۱۰ سال پیاپی در دورههای سوم و چهارم، اولویت حمایت خود از برنامههای مرتبط با امر ترافیک را به تزریق بودجه به معاونت فنی و عمرانی به منظور تکمیل پروژههای بزرگراهی، تقاطعهای غیرهمسطح، تونلها و تنها بزرگراه طبقاتی تهران معطوف کرده بود. همین نگاه سبب شد طی سالهایی که شهردار منتخب شورای سوم و چهارم، سکان اداره تهران را به دست داشت، بیش از ۹۰ درصد از کل شبکه بزرگراهی ۵۵۰ کیلومتری که در طرح جامع حمل و نقل و ترافیک تهران پیشبینی شده است و باید تا افق ۱۴۰۴ تکمیل شود، خیلی زودتر تا ابتدای سال ۹۶ به اتمام برسد.