راه نرفته در مدیریت محله
متاسفانه در دهههای گذشته، ضعف نظام محلهای و برآورده نشدن اهداف متصور برای ساختارهایی چون سراهای محله و شورایاریها در درگیرسازی و جلب مشارکت مردم در امور شهری، سبب شکلگیری و تشدید نظام متمرکز و عمودی مدیریت شهری و انفعال شهروندان در برابر مسائل شهر تهران شده است. در حال حاضر جایگاه مبهم مفهومی مدیریت محله در شهر تهران به عنوان یک آسیب جدی مطرح است و میتوان این آسیب را مهمترین معضل برای سرای محله و شورایاری برشمرد. مدیریت محلی در حال حاضر فاقد هویت مشخصی در اسناد بالادستی است و اساسا اختیارات مدیریت محله و جایگاه آن در نظام برنامهریزی محلات و مناطق دیده نشده است. از طرفی مدیریت محلی به لحاظ مفهومی برای مدیران شهرداریها نیز به درستی تعریف نشده است. آن چیزی که تحت عنوان مدیریت شهری محله محور نزد مدیران شهرداری متداول شده است بیشتر به «مدیریت خدمات محله و تراکمزدایی از مسئولیتهای شهرداری در سطح محله» تبدیل شده است.
این درحالی است که مدیر محله از حیث وظایف کاری شباهتی به یک شهردار دارد که مقیاس عملکردش در سطح یک محله است، اما جایگاه آنها در حال حاضر وظایف بیشمار مدیر محله را پوشش نمیدهد. به همین علت نحوه برخورد با مدیران محلات و اعضای شورایاری، نه در جایگاه مدیران محلات بلکه به عنوان بازوی اجرایی دستورالعملهای شهرداری ناحیه و منطقه در محله بوده و نوع رابطه نهاد مدیریت محله با شهرداری به رابطه سلسله مراتبی و از بالا به پایین تبدیل شده است. از سوی دیگر ساختار سرای محلات در اثر دیدی غلطی که نسبت به آن وجود دارد و پیشتر توضیح داده شد، به ساختاری تمرکزگرا و غیرمشارکتی تبدیل شده و بیشتر فعالیتهای سرای محله دستوری، آمرانه و به شدت گزارش محور مبتنی بر ارائه عکس، مستندات و سند و آمار انجام میشود. عموم برنامههایی که مدیران محلات اجرا میکنند ماهیت مشارکتی نداشته و مردم در تعیین اولویت و نیازسنجی برای اجرای برنامهها نقشی ندارند، در حالیکه مشارکت کامل تنها در جایی تحقق مییابد که مردم و مسئولین سطح محلی بتوانند نقش فعال در فرآیند تصمیمگیریها و اداره محله بر عهده گیرند.
موارد فوقالذکر تنها بخشی از آسیبهای مطرح در زمینه نظام مشارکت محلهای است و نشان میدهد که عملکرد و اثربخشی نهادهای محلهای به دلیل ضعفهای موجود در ساختار تشکیلاتی و چارچوب نامناسب وظایف تعریف شده برای این نهادهای محلهای در سالهای اخیر از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار نبوده است. نتایج حاصل از رویکردهای اتخاذ شده تاکنون، ضرورت بازنگری جدی در نحوه مدیریت و عملکرد مدیریت شهری برای دستیابی به یک نظام کارآمد را گریزناپذیر کرده است. احیای نظامات محلهای، محله محوری و دموکراسی محلی و تبدیل مدیریت از سطح عمودی به افقی، درگیر شدن کلیه ذینغعان و ذیمدخلان در شهر و به میدان آوردن تمامی توان و سرمایه فیزیکی و مادی شهروند در اجرای طرحهای شهری است که زمینه دستیابی به حکمروایی خوب را فراهم میکند.
از آنجائیکه نقش سراهای محله و شورایاریها در زمینه درگیرسازی شهروندان در امور محلی بسیار حائز اهمیت است و بسترساز حرکت از نظام متمرکز مدیریت شهری به سوی حکمروایی خوب شهری و خروج شهروندان از انفعال در برابر مسائل شهر و به ویژه محله و دستیابی به یک نظام برنامهریزی محلی کارآمد است، بنابراین تقویت هویتهای محلهای و بهرهمندی از مشارکت سازمانهای مردمنهاد و اجتماع محور نیازمند بازتعریف ساختار سراهای محله و شورایاریها و تقویت مهارتها و توانمندیهای مسوولان امر است. آنچه در این ساختار مهم است لزوم تغییر نگاه از نوع معرفتشناسانه آن به امور شهر و شهروندان است که بازنگری و اصلاحات نهادی به خصوص در حیطه قوانین و پیشنیازهای حقوقی را طلب مینماید. بدون شک با توجه به پیچیدگیهای مسائل شهری و درهم تنیدگیهای آن بدون مشارکت مردم و دموکراسی در سطح خرد آن امکانپذیر نخواهد بود. آنچه ذکر آن رفت، اهمیت و ضرورت توجه ویژه به جلب مشارکت مردم در مقیاس محلی را آشکار میکند. با توجه به این مسائل، در برنامه سوم توسعه شهر تهران به موضوع مشارکت به عنوان عنصری اساسی در حرکت از حکمرانی به حکمروایی خوب شهری توجهی ویژه و کاربردی شده است و برنامهریزی مشارکتی (از پایین به بالا) و رویکرد توسعه مبنا در سطوح منطقهای و محلهای از مهمترین گامها در این مسیر در نظر گرفته شده است.
در راستای تحقق رویکرد فوقالذکر پس از تصویب احکام برنامه سوم، در ماههای پایانی سال ۹۷ تدوین نظامنامه برنامه یکپارچه توسعه مناطق و محلات شهر تهران با هدف ایجاد چارچوبی برای تهیه برنامه توسعه شهرداریهای مناطق و تلفیق آن با برنامه توسعه محلات در دستور کار معاونت برنامهریزی و توسعه شهری و امور شورا قرار گرفت. بدین منظور از طریق برگزاری جلسات هماندیشی و دعوت از اندیشمندان، فرهیختگان و صاحبنظران دانشگاهی، مدیران و معاونان حوزه برنامهریزی و فعالان سازمانهای مردم نهاد در حوزه توسعه محلات و مناطق، نیازها و سوالات و الزامات تدوین برنامه در سطح محلات و مناطق طرح شده و بر اساس جمعبندی نظرات و ایدههای مطرح شده پیشنویس «نظامنامه برنامه یکپارچه توسعه محلات و مناطق در شهر تهران» تهیه و تدوین شد. این نظامنامه با رویکرد توسعه محلهمحور و تلفیق برنامهریزی شهری و سازمانی به تشریح ابعاد مختلف مرتبط با تهیه، تدوین، تصویب، اجرا، ارزیابی و پایش برنامه توسعه محلات و مناطق در شهر تهران میپردازد.
همچنین بر اساس ماده ۴۱ برنامه مصوب سوم توسعه شهر تهران، تهیه و تدوین برنامه توسعه محلات شهر تهران، طبق تفاهمنامه منعقد شده فی مابین سازمان نوسازی شهر تهران و معاونت برنامهریزی و توسعه شهری و امور شورا، برای ۱۵۰ محله دارای بافت فرسوده که عمدتا در مناطق جنوبی شهر تهران قرار دارند در دستور کار قرار گرفت و فرایند آن از نیمه دوم سال ۹۷ آغاز شد. اسناد برنامه توسعه محلات دارای اولویت که توسط دفاتر توسعه محلهای و با راهبری مدیریت سیاستگذاری و برنامهریزی راهبردی و طی برگزاری جلسات کارشناسی متعدد تهیه شده بود، در طی دی ماه تا اسفند ماه ۹۷ بررسی و آماده بررسی در شهرداریهای مربوطه در سطح مناطق شهر تهران شد. سند برنامه توسعه محلهای شامل نتایج حاصل از شناخت، بررسی و سنجش وضعیت موجود، برداشت دادههای میدانی از طریق پرسشنامه تدوین شده (شامل ۴ بعد، ۱۶ معیار و ۹۰ سنجه) برقراری ارتباط با نهادهای محلهای و برگزاری کارگاههای مشارکتی در محلات هدف بوده است. اطلاعات مرحله نخست اسناد توسعه محلهای از طریق راهاندازی سامانه ورود اطلاعات و پیشخوان توسعه محلهای در دسترس مدیران شهری قرار گرفته و تاکنون بررسی این اسناد در کارگروههای تخصصی معاونتهای برنامهریزی ۱۵ منطقه شهر تهران انجام شده است.
همچنین در سند عملیاتی برنامه سوم توسعه شهر تهران، ارتقای نقشآفرینی و مشارکت موثر شهروندان از طریق راهبردها و سیاستها و اقداماتی پیشبینی شده است که در ۵ سال آتی باید مورد اجرا، پایش و ارزیابی قرار گیرند. این راهبردها دارای ارتباطات درونی با یکدیگر بوده و تحقق هر یک از آنها در گرو تحقق دیگری است. راهبرد نخست به منظور ارتقای نقش آفرینی موثر شهروندان در مقیاس محلی، ارتقای مشارکت شهروندان در فرایند تحقق بازآفرینی پایدار شهری است. زمینه و بستر مورد نیاز برای تحقق جریان و راه اندازی فرایند بازآفرینی پایدار شهری با ایجاد فضاها و عرصههای عمومی فعال و سرزنده شهری برای ارتقای حضور شهروندان و شکلگیری تعاملات اجتماعی آن فراهم میشود. تقویت حضورپذیری در مقیاس محلی با ارتقای داراییهای گروههای مختلف اجتماعی به تقویت حس تعلق شهروندان به محله و ارتقای هویت محلهای منجر شده و بالطبع افزایش نرخ مشارکت محلی مردم در فعالیتهای محله را به دنبال خواهد داشت.
راهبرد دیگر تدوین شده برای تحقق اهداف برنامه سوم توسعه شهر تهران، بسط برنامهریزی مشارکتی محلهمحور است. این کلان راهبرد از طریق تقویت حضور مردم در تصمیمگیری و رایگیریهای محلی و ترویج نظام محله محور و رویکرد توسعه از پایین به بالا برای درک بیشتر نیازها و همراهی ساکنین و شهروندان ممکن میشود و نیازمند ایجاد تغییرات ساختاری و بسترسازی است. بازنگری و توجه ویژه به نظام طرحریزی شهری با هدف کارامد ساختن اسناد توسعه در مقیاس محلهای و توجه به پروژههای خرد و کوچک مقیاس محلی از جمله تغییرات ضروری در این زمینه به شمار میروند. از جمله اقدامات مهم و پیشنیاز تحقق این راهبرد، تاسیس و راهاندازی نهادهای دائمی توسعه محله با تاکید بر تسهیلگری و ارائه خدمات فنی، اطلاعرسانی و آموزش عمومی است که از طریق حساسسازی و شبکهسازی میان گروههای اجتماعی و ایجاد مطالبهگری و کنشگری نسبت به مسائل و مشکلات محلات و اقدام در راستای حل آنها میتواند اعتمادسازی عمومی در سطح محلی را به دنبال داشته باشد.
از سوی دیگر ارتقای نقش موثر شهروندان در اداره امور شهر مستلزم اتخاذ راهبرد ارتقای عملکرد نهادهای محلهای است که از طریق افزایش سهم مشارکت سازمانهای مردم نهاد (سمنها) در برنامههای توسعه محلی امکانپذیر میشود. توجه به اینکه حائز اهمیت است که اصلاح ساختار نهادهای محلهای اعم از شورایاریها و سراهای محلات اقدام بسیار مهمی است که در صورت تحقق آن و هدایت این دو نهاد محلی به سمت سازمانهای مردم نهاد با هدف شکلگیری شبکههای همیاری محلی و توانمندسازی نهادهای محلهای موجود میتواند راهگشای رفع آسیبهای کنونی و تحقق بخش عمدهای از اهداف برنامه سوم توسعه در زمینه مشارکت مردم باشد.
در نهایت امر، تقویت و ساماندهی تشکلهای کسب و کار راهبرد دیگری است که در راستای تحقق هدف کلان مشارکت مردم تبیین شده است و به وسیله تعریف پروژههای مشارکتی از محل عوارض نوسازی و تقویت و ساماندهی تشکلهای محلی و کسبوکارهای دانشبنیان امکان تحقق آن وجود دارد. بازآفرینی مشارکتی پهنههای صنعتی رها شده در محلات شهری و تهیه بستههای فرصتهای اقتصادی محلی در جهت کارآفرینی و توانمندسازی از اقدامات لازم در این زمینه محسوب میشوند. همچنین توسعه و گسترش سازمانهای غیردولتی و تعاونیهای فعال در حوزه کسب و کارهای دانش بنیان از طریق حمایت از استقرار صنایع خلاق در محلات دارای مسائل اجتماعی و فرهنگی خاص جلب مشارکت ساکنان در هنر و فعالیتهای فرهنگی در مقیاس محلی شده و سبب شکلگیری گروههای تولیدی خوشهای در محلات خاص و توسعه بازار کار محلی در اطراف آنها میشود.