دنیای اقتصاد-برزین جعفرتاش:
بدون سرمایه و سرمایهگذاری توسعه صنعتی ممکن نیست. بنگاهها برای حفظ و ارتقای خود نیازمند سرمایهگذاری و تامین سرمایه در گردش هستند. مشکلات تامین مالی نه تنها توسعه بنگاه را غیرممکن میکند، بلکه عملکرد عادی بنگاه نیز مختلف میشود. آلیس امسدن، اقتصاددان توسعه با بررسی مساله تامین مالی در کشورهای صنعتی موفق و کشورهای کمتر موفق (سایرین) تاکید میکند که مشکل در بسیاری از موارد نه کمبود سرمایه که خجالتی بودن سرمایه بود. به عبارت دیگر به علت شرایط نامناسب اقتصادی، تمایلی برای سرمایهگذاری وجود نداشت و مردم ترجیح میدادند پولهای خود را صرف بخشهای غیرتولیدی، عمدتا بازرگانی و قرض دادن کنند. هنر سیاستگذاری اقتصادی این است که نظام انگیزشی اقتصاد را بهگونهای تغییر دهد که مردم انگیزه سرمایهگذاری در فعالیتهای مولد را پیدا کنند. مطالعات تاریخی در اکثر موارد نشان میدهد که پول و سرمایه کافی در کشورهای عقبمانده وجود داشت؛ ولی مشکل اصلی شرایطی بود که انگیزه لازم برای سرمایهگذاری منوط به عدم انگیزه برای سرمایهگذاری در کارهای مولد بود.
ویلیام استرلی، نویسنده کتاب «جست و جوی گریزان برای رشد» و از اقتصاددانانی است که روی توسعه کار میکند. او اعتقاد دارد تاثیر شانس قرارگیری در یک اقلیم و جغرافیای مناسب بیشتر از سیاستهای اقتصادی بر توسعه اثر دارد. او در مقالهای با عنوان «سیاست خوب یا شانس خوب؟» به همین مساله میپردازد. ما در این نوشتار قصد بررسی یکی از مقالات مهم او را داریم. او در این مقاله ضمن نشان دادن اثر ناچیز سیاستگذاری بر توسعه، نشان میدهد که تاثیر جغرافیا، محیط بیماری و نوع محصولات زراعی چگونه از کانال نهادها و اقتصاد سیاسی بر توسعه اثر دارد.
دنیای اقتصاد -البرز نظامی:
در سالی که گذشت، نگارنده کموبیش هر پنجشنبه یک یادداشت درباره نظریات اقتصادی موجود درخصوص مسائل پیشروی جوامع انسانی عرضه کرد. نظریاتی که همزمان مخالفان و موافقانی را با خود به همراه داشت. امری که دستکم در عرصه علوم انسانی و اجتماعی رخداد عجیبی بهشمار نمیرود. از آغاز دوران روشنگری تاکنون، درخصوص مسائل پیش روی جوامع انسانی نظریات مختلفی مطرح شده است. نظریاتی که گاه درصدد اصلاح یا تکمیل نظریات دیگر بودند و گاه قصد ستیز با دیگر نظریات داشتهاند. از این رو، مباحثه و جدال اندیشهها با یکدیگر در عرصه علوم انسانی برای کسانی که در این حوزه مشغول هستند، نهتنها امری عجیب محسوب نمیشود، بلکه آنها چنان به آن خو کردهاند که از غیر آن هراس دارند. شاید این نزاعها برای کسانی که در حوزه علوم انسانی و اجتماعی مشغول فعالیت هستند، امر هیجانانگیزی به شمار آید؛ اما برای دیگران میتواند یأسآور باشد.
دنیایاقتصاد- کیوان حسینوند:
ظهور اولیه ایده پول خصوصی یا به عبارتی دقیقتر، پول غیرملی را میتوان بهصورت خلاصه ایدهای درباره خصوصیسازی پول، ایجاد رقابت در بازار پولهای خصوصی یا غیرمتمرکزسازی پول دانست. ایدهای که هایک به تفصیل در ۱۹۷۶ در کتاب خود تحت عنوان «Denationalization of Money» که به فارسی نیز با عنوان «خصوصیسازی پول» برگردان شده، مطرح کرده است و آن را بسط داد. در این یادداشت، قصد بر آن است تا میزان انطباق ارزهای دیجیتال را با آنچه هایک سعی در گسترش آن داشت، بررسی کنیم.
خرداد گذشته برای فیلمبرداری مجموعه «زن_بدون_مرز» در رسانه تصویری «اکوایران» راهی سیستان و بلوچستان بودیم. در هواپیما مسافری در کنار من نشسته بود که برای چندمین بار عازم زاهدان و بعد چابهار بود. با او که به صحبت نشستم، گفت که بلوچستان خاک مهماننوازی دارد. اگر یکبار به این منطقه سفر کنید، هوس سفر دوباره هیچگاه شما را تنها نمیگذارد. همان زمان به یاد محمود زند مقدم و کتاب «حکایت بلوچ» افتادم. دکتر زند مقدم از سال ۴۳ به مدت ۵۰سال به این منطقه سفر میکرد. در این میان روزگاری ساکن این دیار بود و همانجا به کار و فعالیت مشغول بود. بعد از آن سالی دو تا سهبار به این دیار سفر میکرد و به یادداشتبرداری و شرح احوالنویسی مردم این دیار مشغول بود. مجموع این یادداشتها و روایتها در مجموعه هفتجلدی «حکایت بلوچ» به چاپ رسیده است.
نویسنده: مورای ان.روتبارد
مترجمان: متین پدرام و وحیده رحمانی
در مقدمه ویرایش چهارم این کتاب آمده است: «دستورالعمل استفاده: اگر دل خوشی از دولت ندارید، این کتاب را بخوانید. اگر به دولت علاقهمند هستید، این کتاب را بخوانید!»
تاریخ اقتصاد همه کشورها پیوند عمیقی با تاریخ کشاورزی دارد و ایران هم از این امر مستثنی نیست. این تاریخ با تجاری و صنعتی شدن کشاورزی فرم و شکل جدیدی به خود گرفت. درست زمانی که تولید و صادرات محصولات کشاورزی از فرم سنتی خارج شدند و توانایی ورود به عرصههای نوین اقتصادی را پیدا کردند، اقتصاد ایران وارد عرصه جدیدی از ابراز وجود شد. این عرصههای جدید موجب وارد شدن کشور به دوران توسعهای فراگیر شد: دوران حکمرانی پهلویها. این تحولات از دیدگاه کتاب «اقتصاد کشاورزی ایران» بهویژه در سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ رخ داده است؛ زمانی که کشاورزی ایران در برنامه نوسازی دوره پهلوی اول جای گرفته است.
دنیای اقتصاد -البرز نظامی:
«اقتصاددان کسی است که فردا میفهمد که چرا آنچه دیروز پیشبینی کرده بود، امروز اتفاق نیفتاده است.» این نقل قول از لورنس جی.پیتر را کموبیش هر دانشجوی سال اول اقتصادی در ابتدای کتاب اصول علم اقتصاد گریگوری منکیو دیده است. نقل قولی که گویی منکیو، این اقتصاددان شهیر آمریکایی، عامدانه آن را در همان ابتدا آورده است. انگار که منکیو با این کار قصد دارد که همان ابتدای امر، حساب کار دست نودانشجوی علم اقتصاد بیاید. به دیگر سخن، منکیو در همان ابتدا میخواهد تکلیف یک چیز را مشخص کند؛ اینکه اقتصاد مانند فیزیک نیست که در آن خبری از پیشبینیهای دقیق یا به بیان بهتر، خبر از ایمان و یقین باشد.
نقل و انتقالات رانتهای سیاسی بهطور برونزا هم باعث افزایش فساد سیاسی و هم کاهش کیفیت نامزدهای شهرداری میشود. این گزارش که بر شواهدی از برزیل استوار است، نشان میدهد که انتقال بیش از حد منابع سیاسی دارای ابعاد اقتصادی و سیاسی مخربی است.
صنعت خودرو در ایران مشکلات ساختاری اقتصادی-سیاسی عمیقی رنج دارد؛ بهطوریکه برای اصلاح این صنعت علاوهبر اصلاح اساسی این ساختار معیوب، باید ابعاد تاثیرگذار دیگری از جمله قیمتگذاری و نحوه فروش، راهبرد حمایت از صنعت خودرو، الگوی توسعه فناوری، رقابت در بازارهای داخلی و جهانی، ایمنی و کیفیت، اسقاط، آلایندگی و مصرف سوخت، حکمرانی شرکتی و نحوه تامین مالی نیز اصلاح و تعیین تکلیف شود.
دنیای اقتصاد-برزین جعفرتاش:
رقابتپذیری صنعت به طور تاریخی تحتتاثیر چه عواملی بوده است؟ آلیس امسدن، اقتصاددان توسعه سهگانه سرمایهگذاری در ماشینآلات و کارخانههای در مقیاس اقتصادی، مدیریت نوین ناشی از راهآهن و سرمایهگذاری در توزیع را عوامل اولیه ارتقای رقابتپذیری صنایع کشورها میداند.
دنیای اقتصاد :
«سختگیری بیشتری باید انجام داد»؛ این خلاصه دیدگاه جریانهای سیاسی افراطی امروز جهان غرب در برابر مهاجران است. دیدگاهی که هر سال در میان شهروندان نظامهای لیبرال دموکراسی طرفداران بیشتری مییابد و درست به همین دلیل، احزاب افراطی در جهان غرب، سال به سال محبوبیت بیشتری پیدا میکنند. این روند احساسات مهاجرستیزانه که با پیروزی سال ۲۰۱۶ ترامپ در آمریکا و برگزیت در انگلستان در همان سال شروع شد، آنچنان پرقدرت در حال ادامه دادن است که گویا نهتنها قصد زوال ندارد؛ بلکه، شدت بیشتری به خود میگیرد. مساله نحوه مواجهه با مهاجران، این روزها به یکی از اضلاع اصلی تشکیلدهنده گفتمانهای سیاسی در نظامهای لیبرال دموکراسی بدل شده است. از اینرو، شاید برای هر مخاطبی این پرسش به وجود آید که چگونه نظامهای لیبرال دموکراسی که علیالقاعده باید میزبان مهاجران باشند، کارشان به اینجا رسیده است؟ همچنین شاید این پرسش به وجود آید که تحلیلگران آینده این روند را چگونه میبینند؟ و دست آخر اینکه بهطور کلی علت به وقوع پیوستن پدیده مهاجرت چیست؟ «دنیای اقتصاد» به این پرسشها پاسخ میدهد.
دنیای اقتصاد-امیررضا انگجی :
نابرابری در توزیع مالکیت زمین بهطور نامطلوبی بر ظهور نهادهای ارتقادهنده سرمایه انسانی (مثلا مدارس دولتی) و در نتیجه سرعت و ماهیت گذار از اقتصاد کشاورزی به یک اقتصاد صنعتی تاثیر منفی گذاشته و به ظهور واگرایی زیاد در درآمد سرانه بین کشورها کمک میکند. پیشبینی تئوری در رابطه با تاثیر نامطلوب تمرکز مالکیت زمین بر هزینههای آموزشی بهطور تجربی بر اساس شواهدی از آغاز قرن بیستم در ایالات متحده صورت گرفته است.