چالشهای حوزه مدیریت پسماند شهر تهران بررسی شد
زباله؛ مصیبت یا ثروت؟
برنامه میانمدت شهرداری برای تحول در جمعآوری و دفن زبالهها
شهر تهران، از جمله کلانشهرهای دنیا است که حجم تولید زباله در آن چندبرابر استاندارد جهانی است. در حال حاضر مدیریت شهری، با چه چالشهایی در حوزه مدیریت پسماند مواجه است؟
نکته مهم و اولویتدار که در حوزه مدیریت پسماند باید به آن توجه شود آن است که طی ۱۵ سال گذشته از یک مدل واحد برای مدیریت این حوزه استفاده شده است. به این معناکه انواع پسماند شامل زبالههای خشک یا تر، انواع مصالح ساختمانی، پسماند چوبی و ... در یک نوع مخزن جمعآوری میشود. نکته مهم دیگر آنکه، مخازن مورد استفاده برای جمعآوری زباله، کثیف و دارای بوی نامناسب است. یکی از مهمترین دلایل کثیفی مخازن زباله در شهر تهران نیز آن است که ساعت مشخصی برای خارج کردن زبالهها از خانهها و قراردادن آنها در مخازن جمعآوری زباله وجود ندارد. از همین رو فرصتی برای شست و شو و تمیز کردن این مخازن وجود ندارد. بنابراین یکی از چالشهای اولیه در حوزه جمعآوری پسماندهای شهر تهران، این موضوع است.
نکته یا چالش سوم در این حوزه آن است که به دلیل ارزشمند بودن و افزایش قیمت پسماند خشک، در ساعات مختلفی از شبانهروز شاهد جمعآوری این بخش از پسماندهای قرار داده شده در مخازن زباله از سوی زبالهگردها هستیم. همین موضوع منجر به سرازیر شدن بخشی از زبالهها به معابر شهری و همینطور شکلگیری مناظر بصری نامناسب در خیابانها و کوچههای شهر میشود، چراکه مخازن موجود در سطح شهر باز هستند و روی آنها درب کنترلی وجود ندارد. علاوه بر این جنس مخازن تهیه شده برای جمعآوری زباله و پسماند شهری به گونهای است که پس از گذشت مدت زمانی از بین میروند، چراکه مخازن فلزی پس از مدتی سوراخ و بخشی از شیرابه زبالهها از آنها خارج میشود. در مجموع با توجه به این سه نکته میتوان گفت یکی از مهمترین دلایل تمیز نبودن معابر شهری، فرمت ذخیرهسازی و شکل مخازن جمعآوری پسماند شهری است. از این رو به نظر میرسد، اگرچه طی سالهای گذشته، انتخاب این روش برای جمعآوری پسماند شهری مناسب دیده شده، اما نیاز است که پس از گذشت سالها، تغییری در این بخش شکل بگیرد.
اما همانطور که شما اشاره کردید نحوه جمعآوری پسماند شهری در این مخازن، طی سالهای گذشته هم وجود داشته است با این حال مشکل مربوط به کثیفتر شدن شهر تهران، طی مدت اخیر بیشتر قابل مشاهده است.
درست است، چراکه چالشهای حوزه مدیریت پسماند فقط به این سه مورد محدود نمیشود. چالش بعدی این است که سیستم تفکیک از مبدا و دفن زباله به ابتداییترین روش اداره میشود. در بعضی از پروسهها مثل مدیریت دفن، بیش از پنجاه سال است که پسماندها به جایی مثل آرادکوه منتقل میشود. زمانی در تهران مردم زبالههای خود را در یک میلیون و دویست هزار نقطه میگذاشتند و شهرداری با استفاده از خودروهای ویژه جمعآوری زباله، پسماندها را به آرادکوه منتقل میکرد، اما چون پس از گذشت چندین سال، در جریان تغییر روند فرهنگ شهرنشینی، مبنای جمعآوری زباله، درب خانههای شهروندان شد. پس از آن، در یک فرآیند دو یا سه ساله، تصمیم گرفته شد جهت جلوگیری از پخش شدن زبالهها در سرتا سر کوچهها و معابر و زیاد شدن گربهها و موشهای خیابانی، زبالهها به مخازن قرارداده شده در هر کوچه منتقل و سپس شهرداری از آن محل به جمعآوری زبالهها اقدام کند. هر چند ۱۵ سال قبل، این تصور وجود داشت که انتخاب این شیوه جمعآوری زباله بهترین تصمیم مدیریت شهری است، اما به مرور تغییراتی در این روند به وجود آمد که سبب شد اکنون ایرادات و اشکالاتی مربوط به این شیوه جمعآوری به وجود آید. اول آنکه، محدودیت سیستمی برای اعلام زمان ساعت ۹ هر شب، برداشته شد. بنابراین شهروندان در هر ساعت از شبانهروز اقدام به انتقال این زبالهها در مخازن میکنند. دوم آنکه، اگرچه به شهروندان اعلام میشود که تفکیک زباله از مبدا مهم است، اما مخزن مشخصی برای تفکیک زباله در معابر قرار داده نشده، عملا این هدف محقق نمیشود. این در حالی است که در تمامی شهرهای دنیا که به این موضوع توجه میشود، مخازن تفکیک زباله در ساختمانها قرار داده میشوند و شهروندان تلاش میکنند تا از درون ساختمانها به تفکیک زباله اقدام کنند. سومین موضوع به مساله اجتماعی متاثر از این روش، یعنی زبالهگردی و کودکان زبالهگرد باز میگردد که فرمت مخازن، عملا امکان کنترل آنها را از مدیریت شهری سلب میکند. چهارم آنکه، شکل جمعآوری و انتقال پسماند به گونهای است که پس از جمعآوری مختلط پسماند تر و خشک، در مرکز دفن زباله، کمپوست تهیه شده به دلیل وجود خرده شیشه یا دیگر پسماندهای تفکیک نشده، از کیفیت بالایی برخوردار نیست.
در مجموع از آنجاکه فرمت ذخیرهسازی پسماندها، تفکیک از مبدا به شکل مناسب و ... استاندارد نیست، پروسه جمعآوری پسماند از ابتدا تا انتها با مشکل مواجه میشود. بنابراین نیاز است تا کل پروسه اصلاح شود، اما تغییر این روند زمانبر و نیازمند تصمیمات اساسی است.
برای تغییر این روند چه اقداماتی در دستور کار قرار دارد؟
مجموع برنامههایی تحت عنوان «کاپ» به معنای «کاهش پسماند» در حال پیگیری و اجرایی شدن است. کاهش پسماند در برنامههای اجرایی مدیریت شهری به این دلیل اصل قرار گرفته که در تمامی مباحث زیستمحیطی، کاهش آلودگی از مبدا اتفاق میافتد و به همین دلیل ابتدا باید مبحث کاهش پسماند را در قالب برنامههای متنوع پیگیری و اجرایی کنیم. پس از آن، در گام بعدی، خرید زبالهسوز و تولید گاز از آن قرار دارد. از همین رو است که شعار امسال برنامه محیطزیست سازمان ملل، کاهش پسماند است. شهرداری تهران نیز این شعار را محور اصلی برنامه خود در حوزه مدیریت پسماند قرار داده است.
برای کاهش پسماند چه برنامهای را پیگیری و اجرایی میکنید؟
در این مسیر سه گام اصلی در قالب سه برنامه زمانبندی جداگانه مدنظر قرار دارد. در فاز کوتاه مدت در نقاطی که امکان گذاشتن مخازن تفکیکی وجود دارد، همچون شهرکها، ساختمانهای بلندمرتبه، مراکز تجاری و ... را شناسایی میکنیم؛ پس از شروع به این اقدام، مخازن تفکیکی را در نقاط موردنظر مستقر و به موازات آن در همین نقاط، مخازن فعلی را جمعآوری میکنیم. در فاز میانمدت به سراغ ساختمانهایی میرویم که یک اتاقک پسماند دارند یا در حیاط یا اطرافشان جایی دارند که بتوان مخازن را داخل ساختمان گذاشت. در برخی محلات و نواحی با همکاری مناطق کار میکنیم تا مثل همه جای دنیا مخازن را به داخل ساختمانها ببریم و آموزشهای لازم را بدهیم.
در گام دراز مدت به سراغ معاونت شهرسازی رفتیم؛ در مقررات ملی مسکن، قانونی داریم که ساختمانهایی که جدید ساخته میشوند همان طور که باید پست برق داشته باشند باید اتاقک پسماند هم داشته باشند. اگر این مورد را الزامی کنیم، در ساختمانهای جدید اتاقک پسماند خواهیم داشت و مخازن داخل آنها قرار میگیرد و زبالههای خشک و تر تفکیک شده و در نتیجه تفکیک از مبدا آسانتر میشود. علاوه بر این طی دو سال آینده، بنا داریم خطوط پردازش پسماند تحت عنوان MRF را راهاندازی کنیم. این خطوط در نقاطی از تهران که دارای حریم هستند جانمایی میشوند. در این خطوط سرپوشیده، شیرابه جمع میشود و پیمانکار رفت و روب باید کل پسماند را قبل از انتقال به محل دفن به این خطوط ببرد. زبالههای خشک را با دقت و با حجم بیشتر جمعآوری کرده و فشرده میکند تا شیرابهاش را بگیرد و به آراد کوه منتقل کند که عوارض هم در آنجا کم میشود. از این طریق، دیگر کسی زباله را اطراف سطل پراکنده نمیکند و هم قابل کنترل است و میتوانیم کارگرهایی را ببینیم که کودک نباشند و لباس کار مناسب و شرایط بهداشتی داشته باشند و در آنجا تفکیک انجام دهیم.
از طرف دیگر چون زباله تفکیک شده است، زبالهتری که برای کمپوست منتقل میکنیم کیفیت بالاتری دارد. زبالهای که نه کمپوست میشود و نه میشود به عنوان زباله خشک استفاده کرد اسمش ریجکت است. میتوانیم با افزایش ظرفیت زبالهسوز با کیفیت بالای زیست محیطی و استاندارد روز دنیا زباله سوز احداث کنیم. اگر پروسه را به این شکل انجام دهیم دفن امروز که حدود سه چهار هزار تن است به زیر هزار تن میرسد. در کنار این اقدامات، تعدادی مخازن چندگانه که شیشه، قوطی و کاغذ جدا و سربسته هستند و کسی به آنها دسترسی ندارد در جلوی فروشگاههای بزرگ، دانشگاهها، مترو و جاهای پرتردد قرار میدهیم. بنا داریم در یکی دو ماه آینده پنجاه مورد از این ایستگاهها را در تهران راهاندازی کنیم. در بازه دو ساله میتوانیم ۳۱۴ دستگاه در سطح شهر غیر از زباله خانگی قرار دهیم تا به این شکل سیستم پسماند خشک را جمع کنیم.
میزان عقبماندگی از برنامه پنجساله سوم در حوزه پسماند چقدر است؟
در مورد میزان اقدامات پسماند در هشت ماهه اول سال ۱۳۹۸ نمیتوانم به صورت کمی و کیفی رقم بگویم، اما در قالب طرح کاپ تلاش کردیم که میزان زبالههای حجیم را به زیر هزار تن کاهش دهیم. یکی از علتهای این کاهش آن بود که با پیمانکارانی همکاری کردیم که مستقیما لاستیکها را جمعآوری میکنند و به آراد کوه نمیبرند یا برای جمعآوری شیشهها چندین فراخوان دادیم و پیمانکارانی پای کار آمدهاند که به ساختمانهای در حال تخریب رفته و شیشههایشان را جمعآوری و به فروش میرسانند. این قبیل فعالیتها حجم کار را کاهش داده است. همچنین در مناطق دستگاههایی داریم که سرشاخهها را خرد و به خاک اره تبدیل میکند و در ساختن نئوپان و ام دی اف، استفاده میشود، سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران پای کار آمده و در پنج شش نقطه این کار را میکند تا سرشاخهها به آراد کوه نرود. با همین شیوه توانستیم حدود ۸۰۰ تن پسماند را کاهش دهیم. این در حالی است که پیش از این، آمار پسماند شهر، بیش از ۷ هزار و ۵۰۰ تن بود که به آرادکوه میرفت، اما اکنون به حدود ۵هزار و ۴۰۰ تن رسیده است. البته، در حوزه زیرساختی، همچون فرمت مخازن، انتقال و ماشینآلات عقبافتادگی زیادی وجود دارد. اگر این برنامهها را در تمام مناطق انجام دهیم میتوان با قطعیت گفت مدیریت پسماند یک تحول جدی را تجربه خواهد کرد و از آن به عنوان یک عملکرد خوب دوره مدیریت شهری نام برده خواهد شد.
در برنامه پنج ساله سوم بیشتر موضوع کاهش پسماند با محوریت کم کردن زبالههای حجیم و استحصال انرژی بود. پروژه استحصال انرژی به دلیل این که نیاز به حضور شرکتهای خارجی بود، اما از تحریمها متاثر شده به نتیجه نرسیده است؛ ولی روی مابقی موضوعات که مباحث مربوط به تفکیک است در درجه اول منوط به ایجاد زیرساخت است؛ یعنی میتوانیم آموزش بدهیم، اما تا زمانی که شکل مخازن و فرمتشان را کامل تغییر ندهیم توفیقمان زیاد نخواهد بود.