چرا بازوهای محلهای پارلمان شهر کار نمیکند؟
مانع پنهان مقابل شورایاریها
در این دوره برای برگزاری انتخابات شورایاری، مهدی چمران، عباس شیبانی و حسن بیادی نقش اصلی داشتند. در این شورا بود که شهرداری ملزم شد در تمامی محلات خود، مکانی را به شورایاریها اختصاص دهد. پس از این دوره، سه دوره دیگر از انتخابات شورایاری در شهر تهران طی سالهای ۸۷، ۹۳ و ۹۸ برگزار شد. مطابق با اصل هفتم قانون اساسی، شورایارها، منتخبان مردم برای اداره بهتر محلات شهر هستند که به صورت افتخاری فعالیت میکنند. به تعبیر دیگر، شورایاریها به مثابه شوراهای کوچک محلی و پل ارتباطی شهرداری با مردم؛ نهادی مردمی، داوطلبانه، غیرانتفاعی و غیر سیاسی هستند. در این بخش از قانون هدف از تشکیل شورایاریها به عنوان یکی از مصادیق دموکراسی؛ بهرهگیری از اندیشه، تخصص و تجربه شهروندان در اداره امور شهری، جلب مشارکت معتمدین و ساکنین محلهها، برقراری ارتباط بین ساکنین محلهها با شورای شهر، شهرداری تهران و سایر دستگاههای اجرایی، گسترش نظارت شهروندان در امور مختلف، واگذاری امور محلهها به خود مردم و نهادینه کردن فرهنگ مشارکت شهروندان عنوان شده است، اما سوال اصلی آن است که پس از برگزاری پنج دوره از انتخابات شورایاری در شهر تهران، این نهاد مردمی تا چه حد توانسته در ریل اصلی خود حرکت کند؟ برخی از کارشناسان شهری معتقدند مهمترین آسیب شورایاریها از زمان تشکیل آن تاکنون، درگیری با مسائل حاشیهای، حرکت کردن به سمت یک نهاد سیاسی به جای یک نهاد اجتماعی و نبود حمایتهای قانونی لازم برای نهادینه شدن آن است.
هر چند که در این میان برخی دیگر از فعالان حوزه شهری معتقدند وجود ترکیبهای مختلف فکری در این ستاد طی سالها گذشته مانع از سیاسی شدن این شوراها شده است. به طوریکه افرادی که آشنایی بیشتری با ترکیب شورایاریهای مناطق دارند معتقدند که همه نوع گرایش فکری، اجتماعی و سیاسی در میان آنها حضور دارد، به نحوی که حتی با نظارت استصوابی و هر ترفند دیگری در چهار دوره گذشته، یکدستی فکری و سیاسی بر آنها حاکم نشده است. بنابراین هم شورایار غیرسیاسی در هر محله حضور دارد و هم شورایارانی که وابسته به یک جریان فکری و سیاسی خاص هستند. با این حال به نظر میرسد شورایاریها اگرچه بهعنوان حلقه اول و رابط مدیریت شهری و شهروندان شناخته میشوند اما نقش و جایگاه این نهاد پس از گذشت یک دهه از عمر کاری آنها هنوز ناشناخته است. آمار مشارکت شهروندان در انتخابات اخیر شورایاریها در سطح شهر تهران به خوبی موید این موضوع است. مطابق با اطلاعات منتشر شده، در نیمه نخست سال جاری، انتخابات شورایاری در ۳۴۸ محله از ۳۵۴ محله پایتخت برگزار شد. ماحصل این انتخابات، برگزیده شدن ۳هزار و ۱۲۳ نفر بهعنوان اعضای اصلی شورایاری بود. نکته قابل توجه آنکه، مطابق با آمار نهایی اعلام شده فقط ۵۰۹ هزار و ۱۰۸ نفر از شهروندان در این انتخابات شرکت کردند.
بررسی چرایی آمار نسبتا پایین مشارکت در انتخابات شورایاریها، آدرس دو فاکتور اثرگذار را نشان میدهد. فاکتور اول، ناشناخته ماندن جایگاه شورایاریها در میان شهروندان از یک سو و در میان مدیران شهری از سوی دیگر است. طی سالهای گذشته، بخش زیادی از پایتختنشینان از این شوراها به عنوان حلقه ارتباطی میان خود و مدیران شهری استفاده نکردند. دیدگاه برخی از شهروندان در خصوص این شوراها، به عنوان یک نهاد اجتماعی تخصصی چندان مثبت نیست، چراکه در سالهای گذشته بخش مهمی از مطالبات شهروندان محلات مختلف در خصوص تغییر شرایط محله زندگی آنها نتوانسته آنطور که باید از مسیر شورایاریها پیگیری و به نتیجه مشخصی برسد. فاکتور مهم دیگر در موثر نبودن کارایی شورایاریها، خلاء وجود یک نهاد یا لایه همتراز شورایاریهای محلات در مجموعه مدیریت شهری است. به عبارت دیگر همانطور که همتراز شورای شهر تهران، شهردار پایتخت و شهرداران مناطق فعالیت دارند برای اثرگذاری نهاد شورایاریها نیاز است که یک نهاد تحت عنوان «شهردار محله» نیز وجود داشته باشد تا از این طریق پیگیری و اثربخشی این نهاد در اداره شهر تهران بیشتر شود.
در کنار این دو فاکتور، نداشتن حق دخالت در امور اجرایی از سوی شورایاریها سبب شده تا این شوراها عملا یک نقش مشورتی برای مدیریت شهری(آنهم در صورتی که چنین فرصتی برای آنها به وجود آید) داشته باشند. در واقع اگرچه انجمنهای شورایاری، انجمنهای غیردولتی، غیرمتمرکز، غیرسیاسی، داوطلبانه و مشارکتی و از جهت اقتصادی خودگردان و وابسته به شورای شهر هستند که وظایف رسیدگی به مسائل و مشکلات محلات را بر عهده دارند، اما بنابر نظرکارشناسان در حال حاضر طبق آیین نامه تشکیل انجمنهای شورایاری، این انجمنها صرفاً جنبه مشورتی داشته و حق دخالت در امور اجرایی و مالی را نیز ندارند. اما راه عبور از چالشهای شورایاریها چیست؟ برخی از کارشناسان شهری عقیده دارند اولین سطح از اقدامات برای رفع مشکلات مربوط به این نهاد شهری، افزایش شناخت اجتماعی از نهاد شورایاریها در میان شهروندان پایتخت است. نکته قابل توجه در خصوص شورایاریها آن است که بخش زیادی از ساکنان محلات، آشنایی زیادی با این شوراها، محدوده اختیارات و مسوولیتهای آنها ندارند. از همین رو استقبال زیادی نیز در زمان برگزاری انتخابات شورایاریها صورت نمیگیرد.
از دیدگاه این کارشناسان، در صورتی که شناخت اجتماعی از نهاد شورایاریها در سطح جامع افزایش پیدا کند میتوان امیدوار بود گروه جدیدی از اقشار اجتماعی همچون نخبگان و کارشناسان شهری به بدنه این نهاد تزریق شوند و از این طریق حوزه فعالیت شورایاریها ارتقا پیدا کند. نتایج یک پژوهش با عنوان «تاثیر الگوی شورایاری محلات در مشارکت شهروندان با مدیریت شهری» نشان میدهد: اطلاعرسانی بزرگترین کمبود در اجرای فعالیتهای شورایاریها است. بررسیها نشان میدهد بیش از نیمی از شهروندان در محلات مختلف شهر تهران، حتی نامی از شورایاری محله نشنیدهاند همین موضوع مشخص میکند که تاثیرگذاری این نهاد در جامعه شهروندان به شدت زیر سوال است. از این پژوهشگران شهری توصیه میکنند: امکانات اطلاعرسانی بیشتری در اختیار شورایاریها قرار داده شود تا آنها بتوانند با ساکنان محله ارتباط مناسبتری برقرار کنند. به عنوان مثال برپایی تابلوهای اطلاعرسانی در اماکن عمومی محله که در آن مصوبات شورای محله، نشانی اعضا، شرح اقدامات و صورت جلساتی که با مدیران شهری برپا کردهاند، میتواند کم هزینهترین راه برای رسیدن به این هدف باشد.
البته به گفته جامعهشناسان شهری، ایجاد حساسیت برای شهروندان تهرانی در خصوص مسائل و چالشهای محله و محیط اطراف آنها بسیار دشوار است. چراکه شهر تهران از جمله کلانشهرهای کشور در آن جابهجایی میان منطقهای و میان محلهای زیادی صورت میگیرد و همین موضوع منجر به عدم حس تعلق شهروندان به محله زندگی و در نهایت بیتوجهی به امور آن است. آنها عنوان میکنند: یکی از مشکلات در شهر بسیار بزرگی همچون تهران این است که در بعضی از محلات شهری تعلق خاطر مردم به محله بسیار کم است، زیرا مردم جابهجایی زیادی در طول زندگی خود بین محلات و نواحی و مناطق شهری دارند. این جابهجاییها باعث میشود که مردم چندان احساس تعلق به محله نداشته باشند و امور محلی اهمیت زیادی برای آنها نداشته باشد. البته این موضوع در خصوص محلههای قدیمی و تاریخی متفاوت است. چراکه معمولا در این محلات، مردم سابقه زندگی و سکونت بیشتری داشته و به تبع آن احساس تعلق بیشتری نیز به محیط زندگی خود دارند، اما در محلات جدید هنوز این حس جامعه محلی، تعلق خاطر و سرمایه اجتماعی ضعیفتر است.
دومین اقدام نیز میتواند آموزش به منتخبین شورایاری محلات در پیگیری امور شهری باشد. بررسیهای این پژوهش انجام شده نشان میدهد: با وجود آنکه در برخی از شورایاریهای محلات، افراد خبره و تحصیلکرده نیز حضور دارند اما بیش از نیمی از شورایاران دارای تحصیلات در سطح دیپلم یا کمتر هستند. همین موضوع موجب میشود که برخی از شورایاران نیازمند آموزشهای مقدماتی همچون انجام امور اداری، سازماندهی و مدیریت، روابط عمومی، کار تیمی و ... هستند. از این رو پژوهشگران شهری پیشنهاد میدهند آموزشهای لازم در حوزه مختلف به شورایاران انجام شود. در عین حال یکی از نکاتی که در یافتههای این پژوهش به آن توجه شده آن است که تعداد زیادی از بدنه شورایاری محله از عضویت خود در این نهاد در دورههای گذشته دلسرد هستند و علاقهای به شرکت در دورههای بعد ندارند. به نظر میرسد این موضوع معلول عدم سازماندهی و تقسیم وظایف در شورایاری محله است. به عنوان مثال، نبود سازماندهی مشخص در انجام وظایف این نهاد سبب شده، تا بخش زیادی از ادارات مجموعه مدیریت شهری فقط یک عضو از اعضای شورایاریها را بشناسند.
از دیدگاه این گروه از پژوهشگران شهری، تشکیل کمیتههای تخصصی در شورایاری محلات میتواند به چالش این حوزه کمک کند. این کمیتهها میتواند با عضویت سه نفر از اعضای شورایاری محله و تعداد از متخصصین محلی تشکیل شود و جلسات ویژهای را برای تصمیمگیری در امور محله برگزار کند و رییس هر کمیته به ادارات مربوطه معرفی شود. الیته این کار نیازمند پیگیری شورای شهر به عنوان متولی شورایاریها است. چراکه در حال حاضر قوانین عادی در خصوص شوراها به طور اعم، ناکارآمدیهای زیادی دارد و نیاز جدی به بازنگری قوانین عادی برای تحقق اصول ششم، هفتم و صدم قانون اساسی وجود دارد. عمده مشکلاتی که امروز نهاد شورا بویژه شورایاریها در سطح جامعه با آن روبرو هستند بواسطه نبود قوانین عادی مورد نیاز با پشتوانه فکری، اجتماعی و سیاسی لازم است. بهرهگیری اندک اعضای شورای شهر در فرآیند انجام وظیفه نظارتی، از نظرات اعضای شورایاریهای محلات باعث انفعال و عدم کارایی شورایاران شده است. از این رو شورایاران برای فعالیتهای موفقیتآمیز احتیاج به حمایت بیشتر از سوی مسوولان و مردم و همکاری مستمر میان اعضای شورایاری دارند.
از آنجا که انجمن های شورایاری و نهادهای اجتماعی از این قبیل، نقش موثری در زندگی شهری برعهده دارند و باعث می شوند جامعه شکلی پویا به خود گرفته و در مسیر توسعه و پیشرفت در ابعاد مختلف قرار گیرد باید در صدد تقویت آنها برآییم، چراکه شورایاریها به عنوان یکی از کوچکترین نهادهای اجتماعی نمود آشکار و عینی دموکراسی در سطح جامعه هستند که در گام نخست با افزایش مشارکت جامعه در انتخابات آنها، فرهنگ مطالبه گری را گسترش مییابد و در گام دوم، حضور آنها به عنوان پائینترین سطح لایه مدیریت شهری در ارتباط با شهروندان، سبب ارتقای عملکرد مدیریت شهری در راستای شناخت مطالبات، نیازها و مشکلات آنها میشود. در حقیقت شورایاری پلی میان مردم و شهرداریها برای توسعه شهرها و رفع مشکلات خرد و کلان آنها محسوب میشود. از دیدگاه جامعهشناسان شهری، تشکیل نهاد شورایاریها تلاشی راهگشا برای پرورش شهروند مسوول است. شهروند مسوول، شهروندی محسوب میشود که سودای مطالبه دارد و چون میخواهد خوب زندگی کند بنابراین بهتر میتواند تا در امور محله خود اعمالنظر کند. شهری که شهروندان ذینفوذ و تلاشگر ندارد، نمیتواند شهر پویا و مطلوب باشد و از پس بحرانهای پیچیده شهری برنخواهد آمد. از این رو مطالبهگری و فرهنگ مشارکت اجتماعی مهمترین شاخصههایی است که در ذیل شورایاریها جلوه بیشتر و موثرتری پیدا میکند.