نکته اولیه روسو این بود که ایده مزیت نسبی زمانی به حد خودش میرسد که نیازهای بقای بشری را تامین کند. از آنجا که هر کسی باید بخورد و بنوشد، نیاز به آن دارد که کس دیگری عرضه کالاهای معیشتی و اساسی را تامین کند؛ به همین خاطر کالاهای معیشتی بهطور متناوب تحت شرایط بهشدت غیر بهینه هم تولید میشود و این به نوبه خود به معنای آن خواهد بود که هزینههای تولید برای برآورده کردن نیازهای بقا به نسبت بالا خواهد بود؛ درحالیکه برگشت آن برای تولیدکنندگان بهطور قابل ملاحظهای پایین خواهد بود.
مساله آدام اسمیت، عنوانی که تقریبا یک قرن بعد از درگذشت آدام اسمیت در آلمان رایج شد، در واقع نسخه آلمانی بحثهای اولیه فرانسه درباره روابط میان آزادی مثبت و آزادی منفی از یک طرف و کار و حق کار از طرف دیگر بود. همانطور که در مباحث اندیشمندان فرانسوی مطرح بود مساله بر سر رقابت ادعاهای فردگرایی در مقابل نوعدوستی تحت شرایطی که تا آن زمان بدون هیچ شبههای «کاپیتالیسم» نام نهاده شده بود، متمرکز بود. مساله با اختلاف ظاهری میان نظریه اخلاقی که اسمیت در کتاب «نظریه عواطف اخلاقی» که در سال ۱۷۵۹ مطرح…
کاربرد سیاسی پرسش یا سوال اجتماعی با استحاله مفهومی و سیاسی سوژه کاپیتالیسم مرتبط بود؛ زیرا دیده میشد سوژه کاپیتالیسم از راست فرانسه به سمت چپ فرانسه حرکت میکند. در سال۱۸۴۷ یک مجموعه چند جلدی «تاریخ طبقه کارگر از برده تا پرولتاریای امروزی» توسط ژوزف رابرت جامعه شناس مسیحی که به «روبرت دووار» مشهور بود، چاپ شد.