وارد فرودگاه مهرآباد که میشوید ۱۰۰ متر جلوتر سمت راست ماکت هواپیمایی است که نشان ایرانایر روی آن حک شده؛ محیطی که مقابل شماست، بزرگترین شرکت هواپیمایی ایران است. ایرانایر نامی آشنا برای ایرانیها است که این روزها سکان هدایتش برای نخستین بار در اختیار یک مدیر زن قرار گرفته است. بعدازظهر آخر هفته است و تقریبا ساختمان ایرانایر خالی از پرسنل است. تنها چند نفر هنوز پشت میزشان نشستهاند. در همین خلوتی ساختمان، اتاقی است که یک نفر دائما مشغول کار است. خانم مدیر بیوقفه جلسه دارد و با وجود تعیین وقت قبلی، بیش از یک ساعت، با تاخیر در مصاحبهمان شرکت میکند. در نگاه اول، بهعنوان یک زن، از این حجم کار او احساس خستگی میکنم. اما وقتی چهره خندان خانم مدیر را میبینم که نشانی از خستگی در آن پیدا نیست، حتی در به زبان آوردن جمله «خسته نباشید» هم تعلل میکنم. با اعتماد به نفس مقابلم مینشیند و برعکس چهره مهربانش، خیلی جدی به سوالهایم جواب میدهد. همین جدیت او باعث میشود این سوال در ذهن من نقش ببندد که «چرا اینقدر جدی؟» و مصاحبهام را از همین جا شروع کنم.
یکی از وعدههای انتخاباتی دولتهای پیشین و دولت کنونی بهبود وضعیت زنان بهخصوص در بخش اقتصاد و اشتغال بوده که به وضوح با تکیه بر آمار میتوان خلف وعده در این زمینه را مشاهده کرد. در ۱۰ سال گذشته ترکیب ساختار کاری زنان در مشاغل صنعتی، کشاورزی و خدماتی تغییرات بسیار زیادی داشته است.
اولین روز کاری مجلس در این هفته به قدری جنجالی شد که واکنشهای فراوانی در فضای مجازی به همراه داشت و موافقان و مخالفان لایحه «الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم CFT» با ساختن هشتگهایی در شبکههای اجتماعی به اعلام نظر خود درباره تصمیم بهارستان نشینان پرداختند.
در هفتهای که گذشت فضای شبکههای اجتماعی به شدت تحتتاثیر دیدار سران کشورهای گروه جی ۷ قرار داشت و خصوصا انتشار عکسی از نشست پایانی اعضای گروه در حساب رسمی اینستاگرام آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان، موجی از واکنشهای کاربران درفضای مجازی به راه انداخت و حتی در میان سیاستمداران هم بازتاب فراوان داشت.
راهپیمایی روز قدس امسال هم با حاشیههایی همراه بود. در ابتدا انتشار ویدئویی از برخی شعارها با عنوان «فینگیلی آمریکا، جینگیلی اسرائیل، درد بگیرید، کوفت بگیرید، ایشالا بمیرید!» به سرعت در فضای مجازی چرخید و هشتگهایی با عنوان # فینگیلی-آمریکا و # جینگیلی-اسرائیل به راه افتاد و کاربران درباره تنزل سطح شعارها در روز قدس نوشتند.
کتاب «سه رمان کوتاه» نوشته گابریل گارسیا مارکز مشتمل بر سه رمان کوتاه است که در انگلیسی به آن نوولا میگویند. البته این سه رمان را پیش از من هم مترجمانی به فارسی برگرداندهاند اما به این صورت یکجا و در یک مجموعه آورده نشده است.
کتاب «صادق ممقلی، داروغه اصفهان یا شرلوک هلمس ایران» به قلم کاظم مستعانالسلطان (تولد؟، فوت ۱۳۲۱) اولین رمان تالیفی پلیسی تاریخ ادبیات فارسی است. این رمان اولین بار در سال ۱۳۰۴ منتشر شد و پس از آخرین انتشار آن در اواخر دهه بیست، به مدت قریب ۷۰ سال از انتشار به دور مانده بود و امسال با ویرایش انتقادی من و مهرناز منصوری مبتنی بر دو چاپ پیشین آن و به همت نشر «مانیاهنر» بازنشر شد. تا پیش از چاپ این ویرایش، هیچ اطلاعات زندگینامهای از کاظم مستعانالسلطان در دست نبود.
سال ۱۳۹۰ کتابی از «ویلیام ر. میلر» به دستم رسید که به «مصاحبه انگیزشی» نگاهی متفاوت و کارکردی داشت. مصاحبه انگیزشی با نام میلر پیوندی ناگسستنی دارد؛ او واضع این رویکرد است.
این روزها در نمایش «خنکای ختم خاطره» به نویسندگی حمیدرضا آذرنگ و کارگردانی حامد ادوای بازی میکنم. من بهعنوان کسی که هنر را برای بیان آن چیزی که خواستهام از دنیاست، یعنی یک دنیای بهتر، زیباتر و با آرامش، برگزیدهام هرجایی که محملی برای اعتراض نسبت به جنگ پیدا کنم بدون قید و شرط میپذیرم و انجامش میدهم. من مادر دو بچهام، انسانم و زندگی میکنم و زندگی را مثل همه آدمها دوست دارم و دلم میخواهد یک آرامش بر زندگی و حیاتمان مستولی باشد و به همین دلیل بازی در نمایش «خنکای ختم خاطره» را پذیرفتم و هر کار دیگری را که در جهت تخطئه و مذموم بودن جنگ باشد با کمال میل میپذیرم.
آلبوم جدیدم با همراهی گروه «سور» به سرپرستی مجید مولانیا از ۶ ماه پیش آماده انتشار است، اما به دلیل اینکه شرکت منتشرکننده آلبوم باید برای ثبت مجدد مجوز خود پروسه اداری را طی کند هنوز موفق به انتشار آلبوم نشدهایم. طبق قوانین جدیدی که اعلام شده
نمایشگاه نقاشی و مجسمههای من با عنوان «تفرخ» در گالری دلگشا برپاست. در این مجموعه ۹ مجسمه با تکنیک ترکیب مواد و ۱۲ تابلوی نقاشی با تکنیک جوهر روی کاغذ و رنگ روغن روی بوم به نمایش درآمده است. سوژه مجسمههایم حیوانات هستند، اما هیچ کدام از آنها حیوان مشخصی نیست. در نقاشیها نیز عناصر ثابتی مانند گرگ، نهنگ، آدم و طبیعت حضور دارند. اجزای به کار رفته در آثار تا حدی طبیعی هستند اما نحوه قرار گرفتن آنها در کنار هم و اندازه آنها باعث میشود کار غیرطبیعی شود.
تئاتر تعقل و تفکر تئاتری است بر مبنای تفکری دقیق که یک هنرمند آن را بر پایه جهانی شکل میدهد که در آن زیست کرده است. این تئاتر خارج از عرف روزگار و ادعاهای دروغین اطرافش اهدافی را دنبال میکند که ریشه در عمق تفکر و احساس هنرمند خالقش دارد. این نوع آثار ادعایی ندارند چون هدفشان نمایش دادن نیست، بلکه هدف اصلیشان رویارویی با خود در مقابل دیدگان تماشاگران معاصر است. رویارویی که در جستوجوی هماوردی اندیشه و برخورد نگاهی است که میبایست در این دیدار شکل گیرد. «تئاتر تفکر» تئاتری است با این الگو؛ به چالش کشیدن اجتماع امروزی و طرح پرسش از خود و تماشاگر در عمق ذهنش، بدون توسل به شعار و شعارزدگی یا نمایش مدلها و تکرار روزمره. در واقع تئاتر تعقل تلاش میکند فارغ باشد از روزمرگیهای کشنده و ادعاهای نمایشی تکراری. هایدگر میگوید: روزمرگی گسست آرمانها و حقیقت انسان را برای او به ارمغان میآورد. همینجاست که هنر روزمره با خود گسست عمیق و جدایی از ذهن مخاطب و قطع ارتباط نسلها را آرام آرام شکل میدهد.
خانههای شاعران و نویسندگان و هنرمندان، خاستگاه اشعار و دستنوشتههایی هستند که فرهنگ یک ملت را میسازند. این خانهها اغلب بعد از مرگ صاحبانشان، به مکانی برای گرد هم آمدن مردم علاقهمند به فرهنگ تبدیل میشوند. خانه پروین اعتصامی در تبریز، یکی از همان خانهها است که گردشگران و مردم بومی را برای دیدن گوشهای زندگی یک شاعر معاصر به خود جذب میکند.
لزوما سفر کردن با معلولیت پیدا یا پنهان سخت نیست. با چند راهکار ساده میتوان همه چیز را تغییر داد. جین بلیس، کسی که تجربه ۳۰ سالهای در زمینه برنامهریزی سفر برای افراد خاص را دارد، میگوید: «زمانه برای افرادی که مجبورند از ویلچر استفاده کنند یا مشکلات شنوایی دارند تغییر کرده است. هتلها، موزهها و مراکز فرهنگی بیش از گذشته امکاناتی را برای افراد دارای معلولیت فراهم کردهاند.» شما هم اگر دارای معلولیت خاصی هستید یا کسانی را که دارای معلولیت هستند میشناسید، شاید این راهکارها بتواند برایتان مفید باشد:
خاطراتش را با شور و حرارت تعریف میکند. انگیزه و شوق درلابهلای حرفهایش موج میزند. در ۸۸ سالگی هنوز خودش را بازنشسته نکرده و میگوید نمیتواند کار و فعالیت را رها کند. او را به عنوان یکی از پیشگامان عرصه کارآفرینی و تولید ایران مدرن میشناسند و از او به عنوان پدر صنایع غذایی ایران نام میبرند و نامش در حافظه جمعی چند نسل از دهه ۴۰ تا به امروز حک شده است. شاهرخ ظهیری، پایهگذار کارخانه مهرام یکی از برندهای معروف ایرانی در صنایع غذایی. راز موفقیتش را در دو چیز میداند: «صداقت و خلاقیت»؛ صداقتی که باعث شد در دوران جوانی مورد اعتماد شخصیتهای بانفوذ قرار گیرد و همین آشناییها زمینهساز ورودش به کارآفرینی شود و خلاقیتی که آن را ناشی از ژن خوبش میداند! او این خلاقیت را از دوران معلمیاش تا کار در بخش دولتی و بخش خصوصی بهکار گرفت و آن را بدل به نقطه عطفی در جلب اعتماد مردم و ارتقای برندش کرد. با غرور از گذشتهاش صحبت میکند و خودش را مدیون دوران معلمی در مدرسه و کار در بازار میداند. فارغالتحصیل رشته حقوق از دانشگاه تهران است اما چون قضاوت را دوست نداشته و نمیخواسته کسی را به ناحق محکوم کند، این رشته را بهعنوان شغل انتخاب نکرده و به جای آن تصمیم گرفت به سازمان برنامه آن زمان و بعد هم به کارخانه پارچهبافی درخشان یزد برود. یکی دیگر از لقبهایی که به ظهیری دادهاند، سلطان سس ایران است، زمانی که کمتر کسی میدانست سس چیست و به چه دردی میخورد او ریسک تولید سس را میپذیرد و همراه با یکی از شرکایش اقدام به تولید انبوه آن میکند و بعد با همان خلاقیتهای خاص خودش این محصول جدید را در جامعه و سبد خانوارها جا میاندازد.
ایجاد تغییر و تحول در سازمانها – بهویژه تغییر فرهنگی – نیازمند یک تحول روانشناسانه کامل در کل سازمان است. سازمانهای نوپا راحتتر میتوانند یک فرهنگ تازه ایجاد و پایهریزی کنند. اما سازمانهایی که قدمت دارند، باید انرژی بیشتری صرف کنند. این شرکتهای پیشکسوت و قدمتدار چگونه باید تحول ایجاد کنند؟
مدت زیادی از زمانی که جنرالالکتریک برای مدیریت درخشان و موفقیت مالی خود ستایش میشد نگذشته است؛ زمانی بود که این شرکت بالاترین ارزش بازار را نسبت به هر شرکت آمریکایی دیگر داشت. جنرالالکتریک برای ۱۲۵ سال به مانند پیستون موتور اقتصادی آمریکا فعالیت کرده است. این شرکت پیشرو در تولید لامپ و موتور جت، از رکود بزرگ، حباب داتکام و بحران مالی سال ۲۰۰۸ جان به در برد؛ اما جنرالالکتریک پس از سالها عملکرد متوسط، از یک سقوط بیمحابا رنج برده است.
کسری شدید واحدهای مسکونی کممتراژ در برابر موج وسیع تقاضا برای خرید خانههای نقلی در تهران، یکی از علل اصلی پرش قیمت مسکن طی ماههای اخیر –همزمان با رونق معاملات خرید- معرفی شده است.
دروس یکی از محلههای تهران است که تمایل به سکونت در آن بیش از هر چیز به خوش آبوهوا بودن آن باز میگردد. دروس محلهای است واقع در محدوده منطقه ۳ پایتخت که در زمره گرانترین مناطق بازار مسکن بهشمار میآید. این محله از شمال به خیابان دولت، از غرب به خیابانهای، هدایت، وارسته و اللهیاری، از جنوب به بلوار شهرزاد و از شرق به خیابان پاسداران منتهی میشود. دروس میان دو محله پاسداران و قلهک قرار دارد و به این ترتیب علاوه بر دسترسی به مراکز خرید و رستورانهای پرتعداد در داخل محله، به امکانات محلههای مجاور خود نیز دسترسی مطلوبی دارد. از آنجا که نقشه محلهها را نمیتوان به دقت نقشه شهرها یا کشورها ترسیم کرد و هویت محلههای همجوار در نقاطی با همدیگر مختلط میشد، بخشی از فرعیهای گرانقیمت خیابان پاسداران در محدوده محله دروس قرار گرفته و مرز دو محله در بخشی از ضلع شرقی، به نوعی از بین رفته است.
بررسی وضعیت موجود شهر تهران نشان میدهد: سرانههای فضایی خدمات در تهران به شکلی نامتناسب توزیع شده است. بهعنوان مثال دسترسی به بیمارستانها توزیع فضایی مرکزی دارد و به سمت شرق و غرب و جنوبیترین محلات تهران دسترسی کمتری وجود دارد یا دسترسی به ایستگاههای آتشنشانی بیشترین تمرکز خود را در مرکز تهران دارند.
تعداد فایلهای اجاره مسکن عرضه شده به بازار معاملات املاک با شرایط رهن کامل هفته گذشته بهطور محسوسی افزایش یافت. تحقیقات میدانی از وضعیت بازار اجاره مسکن در آستانه شروع فصل طلایی جابهجاییها نشان میدهد طی روزهای اخیر عرضه آپارتمانهای با شرایط رهن کامل به میزان قابلتوجهی نسبت به دو سال گذشته افزایش پیدا کرده است که این اتفاق از یکسو برای بخش قابل توجهی از مستاجران خوشایند و به منزله یک خبر خوش تلقی میشود.
به مچ افراد بیشتر نگاه کنید؛ زمان تغییر نکرده اما ساعتها درحال تغییراتی هستند که به تدریج به ترکیب دیجیتالی نزدیک میشوند. بهویژه اینکه بسیاری از گجتهای پوشیدنی امروز شکل مدرنتری به خود گرفتهاند که بر جذابیت استفاده از آنها میافزاید. ساعتهای هوشمند نیز که در دستهبندی جذابهای گجتی قرار میگیرند امروز طرفداران بیشتری دارند. سیستم ساده و در عین حال پیچیدهای که بهجز اعلام زمان، گوشه چشمی هم به وضعیت سلامتی و تحرک ما دارد. در ادامه مقایسه دو ساعت هوشمند ارائه شده که اگرچه قابلیتهای متفاوتی دارند چراکه یکی نسل دوم و دیگری نسل چهار اینترنت را پشتیبانی میکنند اما قابلیتهای هریک میتواند مناسب برای کاربرانی متفاوت باشد؛ بیایید نگاهی به هوآوی واچ ۲ و بلو ایکس لینک بیندازیم با این نکته که بلو ایکس لینک یک ساعت هوشمند ارزانقیمت در مقابل رقیب نه چندان ارزان مثل هوآوی قد علم کرده است.
راهی آسانتر برای انتقال فایلهای اطلاعات در گوشیها که امروزه بیشتر عکس و فیلم هستند، یک اپلیکیشن جدید است که با سرعتی بیشتر از دیگر نرمافزارها قادر است این کار را انجام دهد.
اگر کسی نمیتواند نسخه کپی عکس موردنظر را برای شما ارسال کند، آسانترین راه برای بازیابی پیامها استفاده از بکاپ است. هر دو نسخه مخصوص سیستمعاملهای اندروید وایاواس از اپلیکیشن WhatsApp از بکاپها پشتیبانی میکنند (به ترتیب به Google Drive و iCloud). اگر مدت زمان زیادی نیست که پیام خود را پاک کردهاید، بهترین کار میتواند استفاده از نسخه پشتیبان باشد.
طی یک هفته گذشته با اعلام خروج پژو از بازار ایران، قیمت محصولات داخلی خودروسازان روند صعودی به خود گرفت. در این بین محصولات پژو بیش از خودروهای داخلی با افزایش قیمت مواجه بود؛ بهطوریکه برخی از دستاندرکاران بازار از اختلاف قیمت ۵۰ میلیون تومانی این خودروی فرانسوی در بازار خبر میدهند.
شرایط نامساعد حاکم بر بازار خودرو که متاثر از متغیرهای سیاسی اقتصادی داخلی و فشارهای بینالمللی است موجب شده تا یکی از بدترین برهههای یک دهه اخیر را به لحاظ میزان داد و ستد خودرو شاهد باشیم. بسیاری از محصولاتی که تا پیش از شوکهای ناشی از سیاست ارزی و تعرفهای دولت و نیز تحریمهای آمریکا چندان طرفداری نداشتند و شرکتهای تولیدکننده یا واردکنندگان خرد آنها را با اقسام ترفندهای فروش راهی بازار مصرف میکردند، در شرایط پرابهام فعلی که قیمت خودرو زبانه میکشد همگی به محصولاتی پرطرفدار تبدیل شدهاند که نه تنها افت قیمت نداشته که حالا با حاشیه سود هم خرید و فروش میشوند. در یک گزارش میدانی که به مرور وضعیت قیمتها در نمایشگاههای سطح شهر در اقصینقاط پایتخت میپردازد، سعی کردهایم آنچه برای خودروهای نفروش بازار رخ میدهد را بی کم وکاست برایتان روایت کنیم.
باورش کمی سخت بود چرا که به فاصله اندکی از اظهارات برخی مقامات پژوسیتروئن مبنیبر تداوم فعالیت در ایران با وجود نقض برجام از سوی آمریکا بیانیه خداحافظی این شرکت فرانسوی با بازار ایران منتشر شد. هرچند بیانیه رسمی پژو حکایت از آن داشت که این شرکت برای ماندن در بازار خودروی کشورمان همچنان تلاش خواهد کرد اما آمادگی خود را برای خروج از ایران تا تاریخ مقرر ۱۵ مرداد اعلام کرده است.
ماه مبارک رمضان درحالی به پایان میرسد که مشابه هر سال پر از لحظات تلخ و شیرین بود. فارغ از جایگاه رمضان در جهان اسلام، سنتها و رسومات مذهبی این ماه برای ایرانیان شور و حال متفاوتی دارد. در این شماره «قاب هفته» گزیدهای از صحنههای به یادماندنی رمضان سال ۹۷ به تصویر کشیده شده است.
«گیدین لانگ»، ستوننویس فایننشالتایمز ظرف یک ماه گذشته بیش از ۵ گزارش درخصوص بحران اقتصادی ونزوئلا منتشر کرده که ابعاد گسترش مهاجرت به منظور فرار از فقر فراگیر در این کشور را به تصویر کشیده است. شهروندان ونزوئلایی به سمت مرزهای این کشور با برزیل و کلمبیا سرازیر شدهاند. روزانه نزدیک به ۵ هزار نفر این کشور را ترک میکنند.
«نیل کشکاری»، رئیس فدرال رزرو شعبه مینیاپولیس تسریع روند رشد نرخ بهره را مستلزم ثبت شواهد بیشتری توصیف کرد. با اینکه بازار کار آمریکا پیشرفت قابل توجهی داشته است؛ اما فدرال رزرو نباید در روند انقباضی شتابزده عمل کند. شرکتهای بسیاری از ابتدای سال جاری میلادی موقعیتهای شغلی جدید خود را به دلیل کمبود نیروی کار با مهارت کافی، خالی نگه داشتهاند. این مساله برای سیاستگذاران پولی به معنای تجدید نظر درخصوص افزایش شتاب رشد نرخ بهره هدف به شمار میرود. در روش محاسبه نرخ بیکاری آمریکا، تنها افرادی در نظر گرفته میشوند که به دنبال شغل باشند.
«تیموتی تیلور»، اقتصاددان و دبیر ارشد مجله چشماندازهای اقتصادی، آخرین پست وبلاگ خود را در رابطه با پایان ۱۷ سال مازاد تجاری چین منتشر کرد. بخش عمدهای از نگرانی در رابطه با تاثیر چین بر اقتصاد جهان به مازاد تجاری عریض این کشور مربوط میشود. اما در چند ماه اول سال ۲۰۱۸ میلادی، تراز تجاری چین منفی شده است (با استفاده از معیار استاندارد بالانس حساب جاری). به این ترتیب، نهتنها چین دیگر مازاد تجاری ندارد، بلکه حالا شاهد بروز کسری تجاری هستیم.
پل کروگمن اقتصاددان برنده جایزه نوبل هفته گذشته درخصوص ریسک بازارهای نوظهور هشدار داد. او طی مقالهای در نشریه نیویورک تایمز، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه را رهبری نهادگریز خواند که با سیاسیسازی قوانین توانسته است از افشای فساد محرز دولتش جلوگیری کند. کروگمن عقیده دارد کیفیت رهبری اقتصادی در اغلب موارد تاثیر چندانی بر جای نمیگذارد و رهبرانی همچون اردوغان و ترامپ با وجود رفتار حساب نشدهشان در شرایط عادی چندان به دردسر نمیافتند. حتی تصمیماتی نظیر تغییر نرخ مالیات هم اثرگذاری قابل ملاحظهای ندارند. این روند تا زمانی ادامه مییابد که شوکی به اقتصاد وارد نشود.
رسانهها همیشه برادر/ خواهر افشاگری بودهاند؛ چه در زمان رسانههای چاپی، چه در دوره رسانههای تعاملی. اگر ماجرای واترگیت در روزنامه واشنگتنپست را که در نتیجه آن ریچارد نیکسون، رئیسجمهور آمریکا مجبور به استعفا شد، نقطه کانونی افشاگری در دوران رسانههای چاپی بدانیم در دوره رسانههای الکترونیکی، افشای اسناد ویکیلیکس اهمیت قابل توجهی دارد و آثار بینالمللی بسیاری داشته است. امروزه شهروندان با موبایلهایشان همهجا حضور دارند و همه چیز را رصد میکنند. از همین رو گستره افشاگریها از بازار میوهوترهبار تا نهادهای دولتی و حاکمیتی را در برمیگیرد و کمتر ماجرایی از چشم دوربین شهروندان در امان است.
گسترش رسانههای تعاملی در بستر شبکههای اجتماعی تنها یک تحول بزرگ تکنیکال یا فنی نیست، تاثیر آن بهزودی بر همه ابعاد زندگی اجتماعی بشر روشن میشود. موضوع فقط تغییر منابع خبری نیست، موضوع تنها این نیست که افراد خود را دیگر گیرنده پیام نمیدانند بلکه دوست دارند فرستنده پیام باشند و بلکه خود بخشی از پیام باشند. بلکه حالا رفته رفته همه چارچوبهای فکری و هنجاری در بستر فرهنگی درحال جابهجایی است.امروز یک شهروند عادی نه حتی یک انسان پرسشگر با یک سوال بزرگ روبهرو است «چه کسی راست میگوید؟
در صحت تسریع اطلاعرسانی از طریق ابزارهای نوین ارتباطی، تردیدی نیست؛ اما واقعیت این است که ماجراهای افشاشده با استدلال و ادعاهایی نظیر «اطلاعرسانی» و «هر شهروند، یک خبرنگار» همیشه ختم به خیر نمیشوند. غالبا پس از جریانسازی حول یک موضوع، افکار عمومی مطالباتی را نیز دنبال میکند. این مطالبات طبق پژوهش پژوهشگران، درصد و احتمال خطای قابل ملاحظهای دارند.
واقعیت این است که ما هنوز وارد دنیای رسانههای جمعی نشدهایم که دوره رسانههای تعاملی و شبکههای اجتماعی فرا رسیده است. به همین خاطر است که اصولا به معنای دقیق کلمه نمیدانیم این رسانههای جدید برای چه آمدهاند، ساختارشان چگونه است و چه فضای تازه رسانهای/ گفتمانی/ حقوقی ایجاد کردهاند. ما عموما به سطحی تازه از ابزارهای ارتباطی دسترسی پیدا کردهایم. به هر خانهای یک سیم تلفن و امکان دسترسی به اینترنت دادهایم اما فضای عمومی و ادبیات حقوقی را برای تحولات بعد از آن آماده نکردهایم. برای روشن شدن موضوع یک مثال میزنم. یک زمانی مطبوعات چاپی باید از نهادها و ارگانهای حاکمیتی و دولتی مجوز و امتیاز انتشار میگرفتند تا بتوانند فعالیت کنند. امروز از ان زمان ۳۰۰ سال گذشته است. اما در کشورما هنوز چنین قانونی وجود دارد و امتیاز و پروانه نشر و ... لازمه کار رسانههاست. در چنین وضعیتی ما وارد عصر رسانههای اینترنتی و موبایلی شدهایم.