لزوم همراهی با افشاگری
چه کسی همه حقیقت را میگوید؟ چه کسی سزاوار است که برای من یک واقعه را روایت کند؟ بگذار همه روایت کنند شاید من بتوانم حقیقت را از میان همه آنها کشف کنم.» حالا همه به خود حق میدهند و البته این امکان را دارند که خود حقیقت را از دروغ تشخیص دهند و این جذابترین بخش این اتفاق عظیم است.حالا این انبوه مخاطب است که به یک رسانه مقبولیت میدهد و رفتهرفته از نگاه خود به آن مشروعیت میبخشد.مساله مهمتر این است که رسانههای تعاملی خود بهطور دائم از سوی انبوه مخاطب نظارت میشود.پس نظارت هم مفهوم متفاوتی یافته است. در بسیاری از کشورهایی که فضای بازتری برای شبکههای اجتماعی وجود داشته است، رابطه مستقیمی بین نهادهای نظارتی و قانونگذاری و رسانههای اجتماعی بهوجود آمده است به این معنا که قانونگذاران و ناظران و اصحاب قدرت رسمی یک لحظه ارتباط خود را با این شبکهها قطع نمیکنند و هر لحظه تحت تاثیر جریانهای خبری تصمیمسازی میکنند. به این ترتیب اصحاب قدرت بدون کمترین هزینه بهروزترین و کاملترین اخبار را به دست میآورند، چنانچه مثلا درخصوص گزارش وضعیت زیستمحیطی از دورترین نقاط کشور یا دیده شدن ردی از گونههای در خطر انقراض یا شناسایی شکارچیان غیرمجاز و... بهخوبی عمل کرده است
پس چرا در موارد دیگری که موضوع غفلت و قصور مدیر یا مسوولی مطرح میشود در برابر این سیستم کارآمد مقاومت میشود؟ ایستادگی در برابر جریان اجتماعی نتیجهای جز شکست ندارد درحالیکه همراهی با آن هم امکان تاثیرگذاری را بیشتر میکند هم امکان اصلاح خطاها را.
ارسال نظر