انتشار پنجهزارمین شماره پرتیراژترین روزنامه اقتصادی کشور، بهانهای برای برگزاری یک دورهمی صمیمانه جمعی از سردبیران نشریات مکتوب گروه رسانهای «دنیایاقتصاد» با سردبیران چهار نشریه در حال انتشار کشور شد. این گردهمایی دوستانه البته با توجه به شرایط خاص ناشی از شیوع کرونا، با رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی (جمع محدود) برگزار و فرصتی برای تجدید دیدار چند تن از دوستان قدیمی مطبوعاتی شد. انتشار پنجهزارمین شماره از یک نشریه، آنهم از جنس روزنامه در کشور ما از اتفاقات نادری است که در خانواده مطبوعات رخ میدهد. تعداد روزنامههای موفقی که این شمارگان را تجربه کردهاند احتمالا به عدد انگشتان یک دست هم نمیرسد؛ به ویژه اگر معیار، انتشار «پیوسته» و بدون وقفه یا تعطیلی یک روزنامه توام با توسعه تدریجی رسانه طی مدت انتشار آن باشد.
برای توصیف کارنامه ۵۰۰۰ شمارهای دنیایاقتصاد، با کمترین کلمات ممکن، شاید عبارتی بهتر از «پایبند به اصول» نتوانیم پیدا کنیم و این دستاورد کوچکی نیست بهویژه در زمانهای که « سخنها به کردار بازی بُوَد». اما کدام اصول و در خدمت کدام هدف؟ دنیایاقتصاد در مقام رسانهای همگانی همیشه پایبند به نخستین اصل حرفهای روزنامهنگاری یعنی بی طرفی در انعکاس اخبار و واقعیتها بوده است.
ورود روزنامه «دنیایاقتصاد» به مطبوعات ایران یک اقدام و پدیده مبارکی بود؛ تحلیل وضعیت و چرایی ماندگاری و پایداری اقتصادی آن نشان داد که همکاران این روزنامه مسیر درستی را انتخاب کرده و توانستهاند به یک نیاز مهم جامعه و بخش اقتصادی آن پاسخ دهند. این ماندگاری حرفهای و اقتصادی و نیز تحولات بعدی آن در تاسیس و راهاندازی چندرسانهای، میتواند الگوی خوبی برای سایر مطبوعات باشد.
دوستی ما با دنیای اقتصاد به اندازه ۵ هزار شماره قدمت دارد. یعنی ۵ هزار بار این روزنامه را در دست گرفته و مطالعه کردهایم. زمان کمی نیست و مهمتر اینکه این دوست قدیمی کمتر پیش آمده که از دایره عقلانیت، انصاف و اعتدال خارج شود.
«دنیایاقتصاد» یکی از روزنامههای موفق این روزگار است. به اعتقاد من روزنامههای تخصصی جایگاه ویژهای در مطبوعات ایران دارند و مسیر قابل احترامی را طی میکنند. در این سالها از دور در جریان موفقیتهای دنیایاقتصاد قرار گرفتهام و خوشحالم که همکارانم چراغ تحریریه را روشن نگه داشتهاند. امیدوارم این روزنامه روزی به شماره ده هزار، بیست هزار، سی هزار و.... برسد. به همه همکارانم در این رسانه درود میفرستم.
ویژگی که ابتدا به ذهن من میآید، تداوم و حفظ کیفیت و استاندارد متعالی است که در شرایط تاریخی خاص کشور ما و درگیری در رخدادهای خطیر، بحرانهای مختلف و مشکلات و مصائب متعدد کاری بس پر زحمت، پرتلاش و پرمخاطره نیز بوده قابل تقدیر است. محیط اندیشه و قلم محیط پرتلاطمی است و ادامه یک روند در روزنامهنگاری حرفهای و مستقل، حفظ بیطرفی و دور نشدن از کد حرفهای و اخلاقی کاری بس سخت و رویکردی سرشار از تلاش بوده است که این روزنامه به خوبی از عهده آن بر آمده.
اقتصاد ایران طی بازه زمانی تولد روزنامه دنیایاقتصاد تا رسیدن به دوره جوانی آن در زمان حاضر، از نظر شوکهایی که به آن وارد شده، دسترسی به منابع(وفور زیاد و تنگنای شدید) و سیاستهای اتخاذ شده، دورههای بسیار متنوعی را پشت سر گذاشته است. وقتی به روزنامه «دنیایاقتصاد» از منظر ارزیابی عملکرد آن طی حدود ۱۸ سال فکر میکنیم، به یک جمعبندی حول دو محور اصلی میرسیم. اول، ایفای نقش موثر رسانهای از نظر چگونگی انتخاب موضوعات خبری حائز اهمیت و متمایز کردن آنها از سایر موضوعاتی که دارای اهمیت کمتر هستند و دوم، داشتن یک چارچوب فکری منسجم و بدون تناقض برای انتخاب رویکردهای تحلیلی.
مجموعه «دنیای اقتصاد» تنها مجموعه فرهنگی است که خصوصی مانده است و توانسته تعادل را به ترتیبی حفظ کند که دولتی نشده و حیات کارشناسی مستقل را ادامه میدهد. باید قدرش را دانست و به رشد آن کمک کرد.
روزنامهنگاری رویدادهایی را توضیح میدهد که بر زندگی مردم تاثیر میگذارند. تفاوت روزنامهنگاری اقتصادی با سایر اشکال روزنامهنگاری در آن است که بر امور اقتصادی و توسعه تاکید میکند؛ شغلی پرتحرک و هیجانآور که دانش، مهارت، توان تحقیقی و پیشبینی آینده اقتصاد، برآورد روندهای فعالیت اقتصادی، شناخت امکانات و ظرفیتهای تولید، فرصتهای سرمایهگذاری و درک ریسک ماجراجوییهای اقتصادی و اطلاعات را میطلبد.
گرچه موضوعات اقتصادی و تحلیل اقتصادی به دلیل جذابیت آنها و به دلیل سروکار داشتن با زندگی روزمره مردم همواره مورد توجه رسانهها و از جمله روزنامهها بوده است، اما با یقین میتوان گفت که در ایران تحلیل و نقد موضوعات اقتصادی مبتنی بر علم اقتصاد روز و انتشار دیدگاههای اقتصادی صاحبنظران و از جمله دانشگاهیان در قالبی که قابلیت ارتباط با طیف گستردهای از مخاطبین را داشته باشد، با ظهور مجموعه رسانهای «دنیایاقتصاد» پدیدار شد و حتی ظهور «دنیایاقتصاد» بود که سبب پیدایش رسانهها و روزنامههای اقتصادی با دیدگاه متفاوت شد.
«دنیایاقتصاد» تحولی در روزنامهنگاری حرفهای در حوزه اقتصاد با اتکا به مبانی علم اقتصاد به وجود آورده است. اقتصاد و مدیریت آن حوزه پیچیدهای است. عالمان و استعدادهای زیادی در دنیا طی دو سه قرن اخیر در زمینه چگونگی اداره موفقیتآمیز اقتصاد کار کردهاند و کتاب و مقاله نوشتهاند. کشورهای زیادی در عمل با اتکا به دستاوردهای علم اقتصاد، اقتصاد کشور خود را با موفقیت اداره کردهاند.
به راستی چقدر سخت است در جامعهای که در آن هنوز تعداد تحصیلکردههای باورمند به عکس «مار» از باورمندان به نوشته «مار» بیشتر است؛ درآن بسیاری دولتمردان، نمایندگان مجلس و اقتصادخواندههایی که آگاهانه یا ناخودآگاه سالهاست نهتنها کمکی به روشن شدن ذهن ملت نکردهاند، بلکه اندک روشنگران عرصه اقتصاد را به انواع پلیدیها و کجاندیشیها متهم ساختهاند؛در آن از لیبرالیسم اقتصادی بهعنوان یک پلیدی و از لیبرالیست اقتصادی با عنوان یک ناسزا نام برده میشود؛ قدم در راه روشنگری اقتصادی گذاشت.
خرسندم که درباره انتشار پنجهزارمین شماره یک روزنامه اقتصادی یادداشت مینویسم. در زمان و مکانی که تداوم کار رسانهای با دشواریهای بسیاری مواجه است، انتشار مداوم یک رسانه مکتوب که اتفاقا در حوزه پرنوسان و پرحاشیهای هم به چاپ میرسد اتفاقی مبارک است. پس پیش از ورود به مساله نقش این رسانه و طرح برخی پیشنهادها لازم است به همه دستاندرکاران این رسانه تبریک بگویم.
رسانه و روزنامه در جغرافیای این بخش جهان چندان محبوب نیست و تداوم انتشار آن نیز امری است دشوار. روزنامه «دنیایاقتصاد» از معدود روزنامههای متعدد اقتصادی ایران است که پس از انتشار، در اعماق لایههای جامعه بهویژه در میان فعالان صنعتی و اندیشهورزان حوزه اقتصاد جایگاه خاص خود را یافت و ماندگار شد.
انتشار پنج هزارمین شماره «دنیایاقتصاد» را خدمت مدیریت محترم، سردبیر، دبیران، خبرنگاران و تمامی دستاندرکاران عزیز این راه و مسیر مقدس تبریک میگویم و آرزوی تداوم این تلاش ارزشمند را درخدمت به رشد و بالندگی اقتصادی میهن عزیزمان دارم. اینکه از «راه» و «مسیر» سخن گفتم، مقصودم آن است که «دنیایاقتصاد» به باورم صرفا یک روزنامه و نشریه و حتی یک رسانه نیست.
در ابتدای دهه ۶۰ و پس از انقلاب، جو جامعه بهطور کامل در اختیار نیروهای چپ بود. البته این ذات هر انقلابی است که نیروهای موثر آن و مردم به جستوجوی عدالت میروند و اولین قدم را هم سرکوب نیروهای سرمایهدار قلمداد میکنند. حالا مهم نیست که این سرمایهدار، در واقع کارآفرین باشد یا نه. به هرحال در آن فضای سراسر چپگرایی، بحثهای زیادی هم در مورد برخورد با کارآفرینان میشد.
روزنامه «دنیایاقتصاد» یک روزنامه تخصصی و حرفهای، کاربردی و عملیاتی است که در روند تاریخی گذشته خود توانسته جایگاه و اعتماد خوبی را در حوزه فعالان اقتصادی کسب کند. این اتفاق ناشی از چند عامل است. یک عامل این است که گردانندگان و نویسندگان این روزنامه و شیوه جمعآوری اطلاعات در آن شیوهای مطابق با اقتضائات روز است. یعنی موضوعات آن بهروز است و استناداتش به مدارک قابل اعتماد است و شیوه نگارش و فرم این روزنامه هم حرفهای است و کمتر جنبه تبلیغاتی و شعاری دارد و بیشتر در حوزه کاربردی و پشتیبانی از فعالان اقتصادی عمل میکند.
مرور کارنامه اقتصادی کشورهای توسعه یافتهای مانند سنگاپور، مالزی، کرهجنوبی، ترکیه و... نشان میدهد که در تمام این کشورها علاوه بر فراهم آوردن زیرساختهای لازم، فضای عمومی جامعه نیز برای پذیرش توسعه اقتصادی تربیت و آماده شده بود و همزمان با حضور گسترده و فراگیر رسانهها در عرصه عمومی، امکان بروز خطا و شکلگیری فسادهای سیستمی به حداقل رسید. این اتفاق در کشورهایی با نظام سیاسی نه چندان باز، بازهم در نهایت رخ داد به طوری که ترکیه با وجود سختگیریهای سیاسی، بالاخره زیربار رفت که به رسانهها برای پرداختن به مسائل اجتماعی و اقتصادی آزادی عمل و اعتماد به نفس بدهد. نتیجه اینکه پس از مدتی رسانهها به دیدهبان جامعه تبدیل شدند.
در عصر ارتباطات و اطلاعات، نقش رسانههای جمعی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در واقع باید اذعان کرد رسانهای که شفافیت ایجاد کند، در راستای منافع ملی مطالبهگری کند و در خدمت مردم باشد، توانایی ایجاد اثربخشی بالا در جامعه پیرامون خود را دارد. رسانههای جمعی در ایران نیز در دهههای اخیر پیشرفتهای زیادی داشتهاند اما با این وجود برای رسیدن به جایگاه اصلی خود مسیر درازی را پیشرو دارند.
برخلاف گذشته نه چندان دور که دغدغه صاحبنظران و به تبع آن جامعه ایرانی عمدتا حول مسائل فرهنگی و اجتماعی بود، چندی است که ضریب نفوذ مسائل اقتصادی میان عامه مردم بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. از صاحبنظران سیاسی گرفته تا مردم کوچه و بازار، همگی نسبت به تغییر و تحولات اقتصادی واکنش نشان میدهند و اظهارنظر میکنند. در این میان کمتر کسی را میتوان یافت که نقش روزنامه «دنیایاقتصاد» در آگاهیبخشی و تبیین مسائل اقتصادی به شکلی که از متخصصان امر تا مردم عادی بتوانند از محتوای تهیه شده در این روزنامه بهرهبرداری کنند را انکار کند. اگر نگوییم این روزنامه، انتخاب اول فعالان اقتصادی و مردم برای رصد تحولات اقتصادی است، خارج از انصاف است که آن را جزو سه رسانه اثرگذار این حوزه تلقی نکنیم.
قول مشهور و باور عمومی در ایران این است که رسانههای کشور تحتنفوذ اهل قدرتاند و بازتابدهنده منویات آنها. متاسفانه در میان ارباب جراید هم مثالهای فراوانی برای تایید صحت این نظریه میتوان سراغ کرد.
ضمن تبریک به اعضای مسوول روزنامه «دنیایاقتصاد» و کلیه تیم به مناسبت تلاشهای ارزشمندشان برای چاپ پنج هزارمین شماره روزنامه دنیای اقتصاد، به شرح ذیل، مواردی را که برای رشد و ارتقای هر چه بهتر روزنامه بهنظرم رسیده بیان میکنم:
انتشار پنج هزارمین شماره روزنامه «دنیایاقتصاد» را تبریک میگویم. وجود دنیای اقتصاد در این شرایط بغرنج و تلخ رسانهها یک غنیمت است. «دنیایاقتصاد» یکی از مهمترین و حرفهایترین رسانههای کشور است؛ به ویژه آنکه صدای اقتصاد آزاد در ایران به حساب میآید. البته نه تنها روزنامه دنیای اقتصاد بلکه همه نشریات و رسانههای این موسسه صدای اقتصاد آزاد هستند.
مناسبت انتشار شماره پنج هزارم روزنامه خبری و تحلیلی «دنیایاقتصاد»، زمان مناسبی برای تقدیر از مدیریت توانمند، دبیران و گزارشگران حرفهای و پرتلاش آن مجموعه است. در عصری زندگی میکنیم که فناوری دیجیتال، بسیاری از رسانههای عمومی نوشتاری، صوتی و تصویری را به فضای مجازی برده و امکان عرضه آسان، کمهزینه و بدون درنگ آن روی گوشی تلفنهمراه به مخاطب جهانی را فراهم آورده است.
تا مدتها نشریات ما عمدتا در حوزه عمومی فعالیت میکردند و این انتشار اطلاعات در زمینههای مختلف، همزمان در یک رسانه اما با عمق خیلی کم بود. طبیعی بود در آن دوره اطلاعات به شکل تخصصی و همه جانبهنگر در اختیار مخاطبان قرار نمیگرفت.
عملکرد موفقیتآمیز یا ناکامی یک موسسه باید براساس یک متر و معیار ارزیابی شود. به اعتقاد من برای ارزیابی عملکرد موسسه رسانهای «دنیایاقتصاد» هم باید معیارهایی را در نظر گرفت. یکی از این معیارها ارزش و اصولی است که خودشان در انجام رسالت و ماموریتشان پذیرفتهاند، دیگری میزان پایبندی موسسه به این ارزشها در جریان کار و عمل است. وجه دیگر هم دریافت بازخورد از مخاطبان است که میزان دوری و نزدیکی از اصولی که طراحی شده را مورد سنجش قرار دهند.
روزنامه «دنیایاقتصاد» در آستانه شماره پنج هزارم، به مرز پختگی رسیده و با طی کردن یک مسیر درست و یک چارچوب معین، شرایطی را برای توسعه فهم اقتصادی برای مسوولان و خوانندگان فراهم کرده است. اما چه نکاتی این روزنامه را نسبت به سایر رسانهها متمایز کرده است؟
روزنامه «دنیایاقتصاد» در ارتقای دانش اقتصادی فعالان اقتصادی و عموم مخاطبان نقش بسیار موثری داشته است. «دنیایاقتصاد» متکی به مبانی نظری مشخص است و تلاش کرده همواره خطمشی روشنی را تعقیب و در مطالبش اصول علمی را رعایت کند. این روزنامه خیلی دنبال سوژههای زرد نیست و مباحث و سوژهها را درست مطرح میکند. «دنیایاقتصاد» تا الان کمتر تحتتاثیر تحولات سیاسی قرار گرفته است.
یکی از نشانههای جوامع توسعه یافته، وجود رسانههای قدرتمند و تاثیرگذار است. پویایی عرصه سیاستگذاری، بدون وجود رسانههای پرسشگر، به محاق میرود. نقش رسانهها، در لایههای زیرین سیاستگذاری هویدا میشود، آنجا که کارشناسان، سیاستمداران و مردم بهعنوان سه ضلع مهم این جریان، مطرح میشوند. در یک جامعه توسعه یافته، مردم از سیاستگذاران انتظار دارند که با اجرای سیاستهای شفاف و درست، چالشهایشان را حل کرده و برنامهای برای رشد و پیشرفت مردم، ارائه کنند. به همین دلیل سیاستگذاران با همیاری کارشناسان برای مردم برنامههای سیاستی طرح میکنند.
صدای پای «تحول»، در گوش بیشتر رسانههای جریان اصلی، همچنانکه درجان حاکمیت، خوب و درست شنیده نشد. وابستگی و کشش این دو به هم، یعنی رسانهها و حاکمیت، در کسب چنین نتیجهای بیتاثیر نبوده است. رسانههای مستقل، اما برای همپایی با تغییرات شگرفی که فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی با خود به این خاک و خیابانها و خانههای ما آوردند، راهی بس دشوار طی کردند، تا نشان دهند مادامی که حرف ارزشمندی برای شنیدن وجود دارد، گوشهای تیزی هم هستند که اسیر ابزار و فرم نمیشوند.
تاسیس روزنامه «دنیایاقتصاد» و روند توسعه افقی و عمودی آن بهعنوان یک مجموعه به هم پیوسته از رسانههای چندگانه در یک دهه گذشته، زمینهساز ایجاد یک فضای جدید در رسانههای اقتصادی ایران شده است. یک نقطه متمایز این روزنامه نسبت به سایر رسانهها این است که دنیایاقتصاد از ابتدا موضع و گرایش خود را به صراحت اعلام کرد و تا به امروز هم این موضع را حفظ کرده است.
انتشار پنج هزارمین شماره روزنامه «دنیایاقتصاد» امری مبارک است که باید این موضوع را به کارکنان و دست اندرکاران این مجموعه تبریک بگویم زیرا واقعیت آن است که مداومت در کارهای رسانهای به ویژه نوشتاری، سختتر از آغاز آن است.
از فرسنگها فاصله و دوری و غربت از دوستی گرانمایه به من ندا آمد که روزنامه «دنیایاقتصاد» پنج هزارمین شماره خود را در راه دارد. «دنیایاقتصاد» را به دلایلی میشناسم و از خوشاقبالی علاوه بر تورق آن در گذشته و ورود به سایت آن در این اواخر که به نسخه کاغذی آن دسترسی نداشتهام، همواره کم و بیش با دنیای آن انس و الفتی داشتهام. «دنیایاقتصاد» را روزنامهای یافتهام که با اهدافی مشخص و برای ماندن و ماندگاری و اثرگذاری هر چه بیشتر و با عزمی جزم و ارادهای پولادین و تفکری نوین پا به عرصه خانواده رسانههای کشور نهاد و به سرعت مراحل تکاملی خود، نوجوانی و جوانی و بلوغ خود را طی کرد. روزنامهای کاملا تخصصی، غیرحزبی و سیاسی (اگر چه مبانی فکری، سیاسی و اعتقادی خود را دارد و باید داشته باشد) با مجموعهای از همکاران حرفهای و علاقهمند دل در گرو کار و رسالت خود نهاده، که سرمایه عظیم و بزرگی در این عصر و زمانه است که اگر به صراحت گفته شود، آن را با برخی دیگر از رسانهها متمایز میکند. دنیای اقتصاد شاید تنها روزنامهای است که در حوزههای مختلف اقتصادی؛ نه در عناوین کلی و کلیات بهصورت ریز برای تک تک موضوعات درگیر در جهان اقتصاد میز و سرویس مشخص و کارشناس متخصص دارد.
امروزه حکمرانی اقتصادی در کشور از چالشهای بزرگ و عمدهای رنج میبرد که هویداترین تاثیر آن در کشور فروپاشی وحشتناک طبقه متوسط در ایران و افزایش شدید فاصله بین فقر و غنا است. این شرایط قطعا با مدل یک حکمرانی خوب و کارآمد همخوانی ندارد و نظام سیاسی در کشور نیازمند این است که هر چه سریعتر برای جلوگیری از وقوع بحرانهای گستردهتر در آینده نزدیک گامهای موثری را بردارد.
از آنجا که بنده در خارج از ایران زندگی میکنم روزنامههای داخلی را به صورت اینترنتی مطالعه میکنم و یکی از روزنامههایی که اغلب تمایل به مطالعه آن دارم، روزنامه «دنیایاقتصاد» است.
موفقیت چشمگیر روزنامه «دنیایاقتصاد» در رسیدن به شماره ۵۰۰۰ را به برادر و دوست عزیزم آقای بختیاری و همکاران سختکوش روزنامه تبریک میگویم. بیشک دست یافتن به این رکورد پایداری یک روزنامه، آن هم در شرایط پرنوسان، قابل تحسین است.
در کشور ما وقتی یک رسانه به شماره پنج هزار میرسد اتفاق بزرگی است. فراز و نشیب دنیای سیاست، دیدگاههای متفاوت و حتی متناقض، نقش و میزان آزادی مطبوعات، برخی کجسلیقگیها و نگاههای امنیتی به روزنامهنگاری تنها برای پنج هزار شماره نشدن کافی است. حالا به اینها دشواریهای شرایط اقتصادی، سبد هزینه خانوار و نسبت آن به مصرف مطبوعات و این روزها تحریم و مشکلات ارز را هم اضافه کنیم؛ دشواریهای پنج هزار شماره شدن را بیشتر نشان میدهد.
تولد روزنامه «دنیایاقتصاد» یک اتفاق مهم و خوشایند توامان در عرصه اقتصاد و صنعت مطبوعات بود. این پدیده با ویژگیهای مهمی که داشت بر صاحبنظران اقتصادی و فعالان بخشهای خرد و کلان اقتصاد تاثیرگذار شد و بهسرعت جایگاه پرمخاطبترین روزنامه اقتصادی کشور را از آن خود کرد.
روزنامههای تخصصی درایران و همه جهان روزنامههای پراهمیتی تلقی میشوند؛ چون مخاطب خود را از قبل میشناسند و مخاطب هم با محتویات آن آشناست و میتوانند هر دو تعامل ثابتی با یکدیگر داشته باشند و این تعامل خیلی با حوادث روزمره مرتبط نیست.
اطلاعرسانی در عصر شبکههای مجازی به یک کارویژه مهم و اثرگذار تبدیل شده است. در این میان اطلاعرسانی بر مبنای سه اصل دقت، صحت و سرعت همچنان بخش مهمی از این فرآیند است و همزمان نشاندهنده عیار یک رسانه خوب از بد است.
هیچوقت هیچکس زیر صنوبر دنبال سیب نرفته است در این پنج هزار شماره که عمر بلندی است در روزگارى که همیشه کمى بهار،کمى تابستان و اغلب و بیشتر برگریزان و سوز تیز زمستان رسانههاى کاغذى و رسانهنویسهاى نازکتر از خودکار بیک بوده و هست! حتى اگر سیب از سر اتفاق قل خورده باشد تا پیش پاى صنوبر!
روزنامه تایمز که قدیمیترین روزنامه جهان است توسط یک تاجر به نام«جان والتر» منتشر شد. تایمز در ابتدا نشریهای دوصفحهای و کاملا تجاری بود که تنها در نصف صفحه آن مقاله یا مواضع رسمی روزنامه چاپ میشد. مالک تایمز با این هدف که اخبار تجارت و کشتیرانی را منتشر کند،به فکر انتشار روزنامه افتاد.
دو سال پیش یکی از پژوهشگران روزنامهنگاری در دانشگاه استنفورد تحقیقی درباره میزان مراجعه مخاطبان به اخبار گوناگون چند بنگاه مطبوعاتی بزرگ آمریکا انجام داد. نتیجه این تحقیق که در وبسایت مدیوم منتشر شدهاست، نشان میدهد، برای نمونه روزنامه واشنگتنپست روزانه حدود هزار گزارش خبری منتشر میکند. اما مشترکان دیجیتال این روزنامه بهطور متوسط روزانه تنها روی کمتر از ۵ عنوان مطلب کلیک میکنند.
حوزه تخصصیام در خبر چه زمانی که خبرنگار و دبیر بودم، چه حالا که سالهاست سردبیرم، سیاست بوده است اما در دوران دولتهای نهم و دهم که از سر اجبار کار خبر را بهعنوان شغل کنار گذاشتم و در بخشخصوصی به بازرگانی و صنعت مشغول بودم، جایگاه مهم دنیایاقتصاد را لمس کردم؛ روزنامهای که خواندنش برای یک اهل کسبوکار ضروری است.
در این شرایط سخت مطبوعاتی و فرهنگی و با تمام مشکلاتی که بهویژه در بخش خصوصی وجود دارد؛ رساندن یک روزنامه به سقف انتشار پنجهزارمین شماره کاری است مشقتآور و حرفهای. جا دارد به مسوولان روزنامه «دنیایاقتصاد» تبریک بگویم چرا که نشان دادند در بخش خصوصی میتوان مجموعهای را اداره کرد که موفق عمل کند. اکثر رسانههای وابسته به نهادهای دولتی یا سیستمهای حکومتی که برخیشان قبل از انقلاب هم فعالیت داشتند همیشه از منابع دولتی ارتزاق میکردند یا به نوعی از رانت برخوردار بودند و هنوز هم به کمک نیاز دارند.
روزنامهها بهعنوان بنگاههایی اقتصادی با کارکردهای سیاسی و اجتماعی در تاریخ تحولات سیاسی قرن بیستم یکی از بازیگران کلیدی بودهاند. واشنگتن پست با نقشی که در استعفای نیکسون رئیسجمهور آمریکا و رسوایی واترگیت داشت، شاید مهمترین رویداد جهانی بود که از اهمیت روزنامهها رونمایی کرد.
اغراق نیست اگر بگوییم «دنیایاقتصاد» یک مکتب رسانهای است؛ مکتبی با ویژگیهای بارز و بعضا منحصر به فرد.دارای انسجام فکری و غیرجانبدارانه، تلاش عملی و حرفهای و هدفگیریهای درست و اثرگذار، مهمترین نمادهای این مکتب است.در مکتب «دنیایاقتصاد»،در کنار این خصلتها، اما یک اصل و ماموریت مهم هم ترسیم شده است؛ واقعگرایی و واقعیتنگاری. خصلتی که نیاز امروز جامعه و رسانه است. «دنیایاقتصاد» در ماموریت خود این خصلت را فراموش نکرده است و از همین زاویه به سیاست و اقتصادو رسانه مینگرد.براساس خصلت واقعگرایی و واقعیتانگاری، استقلال سیاسی در مکتب «دنیایاقتصاد» یک راه و منش شد، نه آنکه سیاست را نادیده بگیرد بلکه هیچگاه تعلق سیاسی پیدا نکرد و سیاست زده نشد. اهمیت آن در زمانهای است که جامعه ایران جامعهای سیاست زده شده است.
غروب یکی از روزهای سه سال قبل، یکی از دوستان ناشر زنگ زد و گفت دیروز و امروز تعداد هفتاد نسخه از کتابت را شرکتهای پخش سفارش دادند. هفتاد نسخه آن هم بعد از آنکه دو ماه از انتشار کتاب میگذشت و کتاب توسط موسسات پخش، توزیع شده بود جای تعجب و سوال داشت؟
دبیران گروههای خبری و تحلیلی «دنیایاقتصاد» و همچنین جمعی از خبرنگاران، به مناسبت ورود شمارگان روزنامه به هزاره ششم، از «پشت صحنه روزنامه نگاری در دنیایاقتصاد طی نزدیک به ۱۸ سال فعالیت» گفته اند. خاطره ها، ظرافت های کاری و همچنین حس و حال خانواده تحریریه «دنیایاقتصاد» را در کامنت های زیر بخوانید:
عصر پنجشنبه حوالی ساعت ۴ بعدازظهر بود که با آقای میرزاخانی -سردبیر روزنامه- تلفنی صحبت کردم و قرار شد دبیران گروهها - به نمایندگی از خبرنگاران تحریریه- برای شماره ۵۰۰۰ «دنیایاقتصاد»، درباره «احساسی که به مناسبت شروع هزاره ششم روزنامه دارند، آنچه درباره این رویداد میخواهند بیان کنند یا هر موضوعی که فکر میکنند در این ویژهنامه میتواند برای مخاطبان خواندنی باشد»، کامنتهای جداگانه بنویسند. این متن، حاصل ساعتها فکر فقط برای ساختن یک «تیتر» است.
همواره به روزنامهنگاری نه بهعنوان یک شغل یا ممر درآمد، بلکه بهعنوان عشقی که از دوران طفولیت در دلم جوانه زده بود، مینگریستم. در طول مسیر حرفهایام اگرچه پیش از دنیایاقتصاد، در رسانههای دیگری هم مشغول فعالیت بودم، اما اعتراف میکنم، میزان رضایت شغلیام هیچگاه تا این اندازه نبوده است.
«دنیایاقتصاد» برای من فراتر از محلی برای کار است. چند روز پیش از این، به مدیر مسوول روزنامه گفتم من در «دنیایاقتصاد» بزرگ شدهام و بهترین سالهای زندگی و جوانی خود را در اینجا گذراندهام، به همین دلیل روی آن تعصب دارم. ما در «دنیایاقتصاد» یک خانواده هستیم،
نهادسازی کاری بس پرمشقت و دشوار است؛ وقتی از نهاد صحبت میکنیم آنچه بیشتر به ذهن متبادر میشود ساختار و تشکیلات و نوعی فیزیکالیسم است که به عیان خود را به رخ میکشاند. اما منظور من در اینجا از نهاد مجموعهای از ارزشها، هنجارها و نرمهاست و این همه نهاد را میآفریند.
صبح جمعه ۱۱ مهرماه است. درختان چنار بلند خیابان نادری در بلوار کشاورز رو به زردی میروند. بعد از ۱۸ سال و از سرکنجکاوی دوباره پا به بن بست دولتشاهی میگذارم. کوچه خلوت است. در انتهای کوچه ساختمان آجری قدیمی دو طبقه هنوز همانجاست. با آن در و پنجرههای چوبی و اتاقهای متعدد که دو دهه قبل یک روزنامه نوپا را در خود جای داده بود.
بارزترین مشخصه کار خبر محدودیت و فشار زمانی است که در ذات آن نهفته است تا جایی که حتی نوشتن همین مطلب کوتاه به مناسبت پنج هزارمین شماره روزنامه دنیایاقتصاد هم اواخر وقت پنجشنبه و در کوتاهترین زمان ممکن کلید خورد.
رسیدن به پنجهزارمین شماره جدا از حس شعف و افتخاری که در وجودمان میآورد، ما را به گذشتهای دور میبرد. به ۱۸ سال پیش که پایههای این روزنامه وزین گذاشته شد. الان که دقیقتر نگاه میکنم در این سالها چارچوب و رویکردهای روزنامه «دنیایاقتصاد» با ثبات و پویاتر از سیاستهای اقتصاد کلان در ایران بوده و بیشک نشاندهنده خط فکری و موضعگیریهای سنجیده و هوشمندانه مدیران این مجموعه بوده است.
از سال ۱۳۹۱ که دبیری صفحه «تاریخ و اقتصاد» به من و همکارانم سپرده شد با اسناد و متونی سر و کار داشتهایم که اغلب ماهیت بایگانی دارند؛ اما فراتر از آن به جوانههایی بر تن یک درخت کهنسال میمانند. شاید روزی از پس فرونشستن غبار زمانه، امکان بررسی انتقادی این صفحه و چگونگی تنظیم و تولید محتوا در آن پدید آید. فرضا طی همین یک سال کرونایی و فلاکتبار گذشته، بازخوانی تاریخ مالیه و بودجهریزی و سیاستگذاری اقتصادی در کشور از زمان تشکیل مجلس اول مشروطه را پی گرفته و نقاط تاریک و روشن آن را از نگاه مورخان و صاحبنظران بررسی کردهایم که خود برای مخاطب آگاه روزنامه معنایی فراتر از تقریر و یادآوری تاریخ دارد. آنچه ضرورت این صفحه را ایجاب میکند نه صرفا یادآوری که کند و کاو در «خاطره و فراموشی» است.
میگویند خاک برخی شهرها گیراست. یعنی اگر کسی قدم بر خاکشان بگذارد دیگر دل کندن آنقدرها راحت نیست. حکایت «دنیایاقتصاد» همین است. دوازده سال پیش درست در چنین روزهایی آمده بودم که چند ماهی بمانم و بروم. روزنامهای که در آن کار میکردم تعطیل شده بود و میخواستم بهطور موقت چند ماهی را اینجا بگذرانم و به رسم آن سالها دوباره بعد از چند ماه بروم یک جای دیگر. آمدم؛ ماندم؛ نرفتم و حالا که به گذشته نگاه میکنم یک تکه بزرگ عمرم را گذاشتهام اینجا. به خاطر شرایط مناسبترش نسبت به سایر رسانهها یا هر دلیل دیگری که وجود دارد آدمها را حفظ میکند
پانزده سال پیش، زمانی که «دنیایاقتصاد» سالهای ابتدایی فعالیت خود را سپری میکرد، در دانشگاه علم و صنعت ترمهای ابتدایی را پشت سر میگذاشتم، میان درسهای عمومی ریاضی، فیزیک و دروس مهندسی، هیچ جایگاهی برای درس اقتصاد وجود نداشت.
در زمانهای که تفکر سنتی بر فضای اقتصادی و دیالوگ رسانهای کشور حاکم بود و صحبت از اقتصاد رقابتی میتوانست به مثابه چالشی بزرگ مطرح باشد، متولد شد و توانست در فضای پرتلاطم اقتصادی، رسالت حرفهای خود یعنی بسط و ترویج دانش اقتصادی با هدف کاستن و زدودن فقر و افزایش رفاه بدون در نظر داشتن مصلحتهای سیاسی را آغاز کند و نقش بیبدیلی در این حوزه دراندازد؛ امروز اما در روزهای پرفراز و نشیب اقتصادی «دنیایاقتصاد» درحالی ۵هزارمین شماره خود را منتشر میکند که نهال نوپای دیروز تبدیل به درختی تناور شده است؛درختی که طی ۱۸ سال اخیر تمام سختیها و ناملایمتیها را تاب آورده و توانسته جایگاهی در خور و شایسته برای خود دست و پا کند.
روزنامه «دنیایاقتصاد» را میتوان با ویژگیهایی مورد ارزیابی و بازشناسی قرار داد که شاید تنها مخصوص به خودش باشد و نمونه آن را کمتر در فضای رسانهای کشور بتوان سراغ گرفت. ویژگیها و عناصری که طی ۱۸ سال فعالیت، بدل به ماهیت و هویت آن شده است. روزنامه دنیایاقتصاد مجموعهای است موفق و با استانداردهایی حرفهای که آن را نزدیک یا همتراز بسیاری از رسانههای مطرح در سطح منطقه و حتی در سطح بینالمللی قرار داده و الگو و استاندارد جدیدی از کار رسانهای و مطبوعاتی را به رسانههای داخلی عرضه کرده است. وقتی از دنیایاقتصاد حرف میزنیم، از روزنامهای حرف میزنیم که نگاه علمی به مسائل، همواره سرلوحه کارش بوده و ضمن رعایت اصل بیطرفی نسبت به وقایع، تلاش کرده تا تحلیل و زاویه دید خود را نسبت به واقعیتهای بیرونی ارائه دهد، تحلیلی که همواره متکی بر برهان و استدلال بوده است.
نگاه علمی و تحلیل بیطرفانه مسائل اقتصادی با روزنامه «دنیایاقتصاد »آغاز شده است. رسانهای که پای تحلیلهای دقیق آماری را به اقتصاد باز کرد و ارتباط جامعه دانشگاهی با عموم مردم را فزونی بخشید. ۷ سال همکاری با روزنامه «دنیایاقتصاد» برای بنده دو نکته را درباره این مجموعه عیان کرده است:«تعهد به عقل» و «پایبندی به اخلاق».
سخن گفتن از روزنامه «دنیایاقتصاد»، صحبت درباره شخص یا کم و کیف و محتوا نیست که در جای خود بسیار مهم است، بلکه سخن از یک برند با استراتژی و هدف مشخص است که تمامی عناصر مجزا را حول محور ثبات و تداوم حرفهای بودن حفظ کرده است.
سال ۹۳ به «دنیایاقتصاد» آمدم و به راستی به «دنیایاقتصاد» پا گذاشتم. زندگی حرفهایام به دو بخش تقسیم میشود؛ قبل از ورود به «دنیایاقتصاد» و بعد از ورود به این روزنامه. آنچه پیش از ورود به «دنیایاقتصاد» آموخته بودم را کنار گذاشتم و از صفر شروع کردم و تفاوت روزنامهنگاری حرفهای را با آنچه مرسوم است، اینجا تجربه کردم. هنوز حرفهای نیستم ولی مفتخرم که در این رسانه آموختم چگونه میتوان بیطرف بود و فارغ از هر جناح سیاسی کار حرفهای انجام داد.
«دنیای اقتصاد» در روزگاری متولد شد که ناف مطبوعات و روزنامهها را با توقف انتشار و تعطیلی بریده بودند. تا جایی که برای من و بسیاری از همکاران زخمخورده از این بیثباتیها، کار در روزنامهای تازه حکم سلامی را داشت که -طبق روال آن سالها- احتمال میدادیم در مدتی نهچندان طولانی به خداحافظی بینجامد.
اسمم را با کلیدواژه «دنیای اقتصاد» در گوگل سرچ میکنم. قدیمیترین مطلب چاپ شده با اسمم در دنیای اقتصاد را در فضای وب پیدا میکنم: چاپ شده در شماره ۳۰۷۳. من دو سال قبل از این شماره در دنیای اقتصاد بودهام و هنوز هم هستم. امروز که این مطلب را مینویسم یک شماره مانده تا چاپ پنج هزارمین شماره روزنامه. اعداد عجیبند و حالا که به سرعت اعداد نسبت به تغییرات نگاه میکنم، تغییرات را کند اما محسوس میبینم. من حدود نیمی از این پنج هزار شماره را در روزنامه بودهام.
زادروز «پنج هزارمین» شماره روزنامه «دنیایاقتصاد» را نخست به روزنگامهنگاران و اهالی مطبوعات تبریک میگویم. در شرایط جنگ اقتصادی، دشواری و سختی حرفه روزنامهنگاری بر کسی پوشیده نیست. مطالبات عمومی برای ارائه تحلیلهای آیندهنگرانه از مسائل سیاسی بهخصوص اقتصادی این روزها دشواری حرفه روزنامهنگاران را چند برابر کرده است.