صدایی برای شنیدن

 «دنیای‌اقتصاد»، به‌عنوان یک رسانه مستقل، قدرتمند و غیروابسته، همواره ارزش‌هایی خلق کرده است که به سبب آنها صدایی شنیدنی داشته است. این ارزش‌ها کدامند؟نخست، یک رسانه واکنش‌گرای تعاملی در متن پرتحول اقتصاد ایران توانست برآیند دیدگاه‌های عقلای سیاست و اقتصاد ایران باشد. به مثابه یک تب‌سنج، همواره می‌توان خروش و نگرانی بخش‌های مختلف اقتصاد ایران را از تصمیم‌های سیاست‌گذاران اقتصادی در این رسانه دید. عبور از بحران‌هایی که بسیاری از سیاستمداران و بازیگران کلیدی را از صحنه سیاست و اقتصاد ایران حذف کرد، برای یک رسانه واکنش‌گرا نیز خالی از دشواری نبوده است. پشت تعلق و وفاداری ویژه به‌خصوصی ماندن، نمی‌توان رگه‌هایی از هوشمندی، تعادل و انصاف در تحریر و تحلیل و انتشار را نادیده گرفت؛ پدیده‌هایی که در عالم سیاست نمی‌توانند به پایداری منجر شوند! دوم، التزام عمیق به یک باور و تفکر اقتصادی روشن و دفاع از آن در همه شرایط پرتحول اکوسیستم اقتصادی کشور و باحضور سیاستمداران و سیاست‌گذارانی با گرایش‌ها و رویکردهای کاملا متفاوت، یک ارزش نهادی در «دنیای‌اقتصاد» است که سبب وفاداری مخاطبان شده است.  سوم، به‌رغم برخی کاستی‌ها، از جمله فقدان گفت‌وگوهای متوازن درباره برخی موضوع‌های کلیدی یا توجه مستمر به وزن مسائل در اقتصاد ایران هنگام بازتاب محتواها، در مجموع یکی از مهم‌ترین ارزش‌های «دنیای‌اقتصاد»، پایبندی به شکل دادن جریان گفت‌وگو میان ذی‌نفعان کلیدی اقتصاد ایران است. بستری که از این حیث در روزنامه و نشریات هم‌خانواده ایجاد شد، از حیث کم و کیف در ایران کم‌مانند است. چهارم آنکه، سنت توجه به مولفه‌های اقتصاد کلان و پافشاری بر نقد و تحلیل سیاست‌های کلان اقتصادی، فراتر از یک رسانه، یک عرصه برای ارائه نقد و نظر در این حوزه گشوده و مرور تاریخچه این گفت‌وگو در دنیای‌اقتصاد، به منزله بخشی از تاریخ مکتوب سیاست‌گذاری و نقد سیاست‌گذاران اقتصادی در ایران است. تاریخی سرشار از تحول که روایت آن نه برای نسل‌های آینده که برای حکمرانان کنونی نیز می‌تواند عبرت‌آموز باشد. و بالاخره آنکه، «دنیای‌اقتصاد»، قدرتمندترین صدای بخش‌خصوصی در ایران است که بر بستر یک رسانه مستقل و مستمر، یک گفتمان مشخص و باهویت را نمایندگی می‌کند. مجموعه این ویژگی‌ها، سیاست‌گذارانی را که به رویکردهای واقع‌گرایانه و میهن‌پرستانه تعهد داشتند، به مخاطبان «دنیای‌اقتصاد» افزود. به‌عنوان کسی که در دوران سخت و پرتنش، راهبری نهاد سیاست‌گذار پولی کشور را برعهده داشته، نمی‌توانم کوشش بلیغ یک تیم منسجم و حرفه‌ای را برای گفت‌وگو با نهاد سیاست‌گذار و همین اندازه تلاش و سعی برای حضور در سایر عرصه‌های سیاست‌گذاری را نادیده بیانگارم و فراموش کنم. با این وصف، به‌نظر می‌رسد در میانه گفت‌وگوهای اقتصادی میان حاکمیت و بازار، جای نمایندگان افکار عمومی اگر نه در «دنیای‌اقتصاد»، در گروه نشریات وابسته خالی است و رویکرد رسانه در پیش‌بینی تحولات اقتصادی و مواجهه با آنها، منجر به بروز بحران‌های اجتماعی و کنش فعالانه در قبل، حین و بعد از بحران‌هایی که خاستگاه اقتصادی دارند، چندان قابل دفاع و بلکه واضح نیست. در واقع همواره جای یک ضلع توسعه، در گفت‌وگوی میان ذی‌نفعان کلیدی اقتصاد ایران خالی است. رسانه‌های قدرتمند اقتصادی در بسیاری از کشورها، به مثابه قطب‌نما عمل می‌کنند و به سبب پیوستگی ساختاری میان تحلیل‌های عمیق و منسجم، می‌توانند چراغ راهی برای مخاطبان حرفه‌ای خود باشند و اصولا معتبرترین نشریات اقتصادی در جهان، به این سبب، اعتبار یافته‌اند. به‌نظر می‌رسد که این رویکرد در «دنیای‌اقتصاد» کماکان قابل توسعه و تقویت است و به‌ویژه در شرایط آشفته امروز و فردا ضرورت و اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

و سرانجام آنکه، «توانمندی‌های بیشتر»، لاجرم «مسوولیت‌های بیشتر» به همراه دارد. در نتیجه مدیران و همکاران «دنیای‌اقتصاد»، در اکنون و آینده، رسالت سنگینی در ایفای وظایف و کارکردهایی برعهده دارند که پیش‌تر داشته‌اند. مسوولیت‌هایی مانند دفاع ازصدای بخش‌خصوصی در برابر دولت، صدای بخش عقلانی دولت در برابر بخش پوپولیست آن، صدای منافع ملی در برابر مصالح بخش‌خصوصی و دولت، که کاری سخت، اما شدنی و شنیدنی است.