همه میدانیم که مسکن یکی از اصلیترین نیازهای اجتماعی و اقتصادی در سبد خانوار است و تامین آن به شکلی پایدار، مقرونبهصرفه و در دسترس، از مهمترین شاخصهای توسعه و عدالت اجتماعی بهشمار میرود. در ایران، طی دهههای اخیر، افزایش سریع جمعیت شهری، رشد هزینههای ساختوساز، ناکارآمدی…
ایران برای عبور از چالشهای اقتصادی و ساختن آیندهای پایدار، بیش از هر زمان دیگری نیازمند فاصله گرفتن از مدیریت سنتی و آزمون و خطاست. در همین مسیر، وزارت صنعت، معدن و تجارت دولت چهاردهم با اجرای «طرح شناسایی و پرورش مدیران کسبوکار» گامی راهبردی در بازسازی نظام مدیریت منابع انسانی برداشته است؛…
در سالهای اخیر، بازار سرمایه ایران شاهد رشد چشمگیری از تحلیلگران و کارشناسان خودخوانده بودهاست. بسیاری از افراد، بدون داشتن تجربه و مهارت کافی، با اعتمادبهنفس بالا وارد این عرصه میشوند و خود را بهعنوان تحلیلگران خبره معرفی میکنند. این اتفاق در حقیقت بازتابی از یکسوگیری شناختی خطرناک است که بهنام اثر دانینگ–کروگر شناخته میشود. اثر دانینگ–کروگر، بهطور ساده، نشان میدهد که افرادی که کمترین دانش را در یک حوزه دارند، به دلیل ناآگاهی از نقصهای دانش خود اعتمادبهنفس بسیار بالاتری نسبت به کسانی که تخصص دارند پیدا میکنند.
طرح «رویش» که اخیرا توسط وزارت اقتصاد معرفی شده، قرار است، حلقه اتصال سرمایههای راکد ارزی مردم با تامین مالی تولید باشد. هدف مولدسازی دهها میلیارد دلار خانگی و انتقال آن به جریان اقتصاد است. اما پرسش اصلی اینجاست: آیا ساختارهای اقتصادی، حقوقی و رفتاری اجازه میدهد مردم دارایی ارزی خود را در اختیار دولت و نهادهای مالی بگذارند؟ برای پاسخ، لازم است به عقب برگردیم و تجربههایی را که مردم با حسابهای ارزی بانکی و همچنین تجربه متفاوت و نسبتا موفق بازار سرمایه در گواهی سپرده کالایی داشتهاند، مرور کنیم.
سهشنبه، ۱۸ آذر ۱۴۰۴
نظم ناعادلانه: کالبدشکافی هژمونی دلار از منظر نظریه بازیها
در قلب مفهوم عدالت، توازن و انصاف نهفته است. نظریه بازیها، به عنوان شاخهای از ریاضیات کاربردی، ابزارهای قدرتمندی برای مدلسازی و تحلیل عدالت فرایندی در اختیار ما قرار میدهد. یکی از شهودیترین این مدلها، بازی «تقسیم کن، دیگری انتخاب کن» (I Cut, You Choose) است.
همه میدانیم که مسکن یکی از اصلیترین نیازهای اجتماعی و اقتصادی در سبد خانوار است و تامین آن به شکلی پایدار، مقرونبهصرفه و در دسترس، از مهمترین شاخصهای توسعه و عدالت اجتماعی بهشمار میرود. در ایران، طی دهههای اخیر، افزایش سریع جمعیت شهری، رشد هزینههای ساختوساز، ناکارآمدی سیاستهای گذشته، قوانین دست و پاگیر، محدودیت منابع عمومی و نبود الگوهای پایدار تامین مالی، به بحرانی ساختاری در حوزه مسکن انجامیده است؛ بحرانی که نمود آن در افزایش فاصله استطاعت مالی خانوارها و قیمت واقعی مسکن، رشد بیسابقه اجارهبها و کاهش سهم طبقات متوسط و پایین از مالکیت یا حتی دسترسی به مسکن استاندارد قابلمشاهده است.
نرخ تورم کشور سنگاپور ۱.۲درصد است. این نتیجه ساختاری است که بهترینها و توانمندترینهای بانکداری، صنعت، IT، سیاستگذاری عمومی، محیط زیست، سیاست خارجی، آموزش و مدیریت را به وجود آوردهاند. در این ساختار، بهترینها و توانمندترینهای سنگاپور توانستهاند کشوری را بنا کنند که این ویژگیها را دارد: تولید ناخالص داخلی (GDP) برابر ۵۵۰میلیارد دلار با مساحت ۷۳۵ کیلومترمربع و ششمیلیون نفر جمعیت. بر اساس رتبهبندی سرمایه انسانی کشورها (Global Ranking on Human Capital Index) سنگاپور با کسب شاخص ۰.۸۸ از یک، بهترین رتبه جهانی را دارد. ۴۰درصد تولید آن در تراشه متمرکز شده است. ۵درصد بهترین فارغالتحصیلان دانشگاههای سنگاپور، مدیران این کشور میشوند. طبق رتبهبندی Transparency International، سنگاپور رتبه چهارم جهانی در شفافیت مدیریتی است. در سال ۲۰۰۲، بانک جهانی، سنگاپور را یک کشور «توسعهیافته» قلمداد کرد. سنگاپور به صورت کمی و با وسواس قابلتاملی حدود ۱.۶میلیون نفر از بهترینهای کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته جهت مدیریت و بازار کار استخدام کرده است.
ایران برای عبور از چالشهای اقتصادی و ساختن آیندهای پایدار، بیش از هر زمان دیگری نیازمند فاصله گرفتن از مدیریت سنتی و آزمون و خطاست. در همین مسیر، وزارت صنعت، معدن و تجارت دولت چهاردهم با اجرای «طرح شناسایی و پرورش مدیران کسبوکار» گامی راهبردی در بازسازی نظام مدیریت منابع انسانی برداشته است؛ طرحی که صرفا یک دوره آموزشی نیست، بلکه تلاشی هدفمند برای تقویت زیرساخت سرمایه انسانی و تربیت مدیرانی است که بتوانند کشور را در مسیر رشد صنعتی همراهی کنند.
مدتهاست که بحث اپراتور هوش مصنوعی در محافل فناوری، سیاستگذاری و رسانههای ایران داغ است. اما مشکل اصلی اینجاست که تعریف دقیقی از این مفهوم وجود ندارد و هر کسی بر اساس منافع خود، تعریفی ارائه میدهد. این ابهام نه تنها سردرگمی ایجاد کرده، بلکه به شدت در حال سوءاستفاده شدن است تا اهدافی خطرناک از جمله ایجاد انحصار، رانت و تضعیف بخش خصوصی واقعی، پیش برده شود.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، همه تلاش خود را به کار گرفته است تا به جنگ در اوکراین خاتمه دهد. این مساله هم برای او در عرصه جهانی اعتبار کسب میکند و هم باعث میشود پایگاه سیاسیاش در داخل آمریکا و در میان هوادارانش تقویت شود. در صورت موفق شدن این تلاشها، او میتواند ادعا کند که به بزرگترین جنگ بعد از یازده سپتامبر پایان داده است.
اما در عین حال اروپا و روسیه به دلایل مختلف حداقل در شرایط فعلی آماده پایان دادن به جنگ نیستند. اروپا از آن بیم دارد که ترامپ به هر قیمتی حاضر به صلح با روسیه شود و تجاوزطلبی مسکو و به تبع آن تغییر معماری امنیتی اروپای پس از جنگ سرد را پس از جنگ جهانی دوم به رسمیت بشناسد؛ چیزی که میتواند توسعه اقتصادی و، به تعبیر نویسندهای، بهشت امنیتی اروپا را به جهنمی از ناامنی تبدیل کند.
تجارت تنها یک مبادله اقتصادی نیست؛ روایت پیچیدهای از رقابت، همکاری و بازیگری هوشمندانه کشورها است. هماکنون سطح رقابت از بنگاهها به زنجیرههای ارزش ارتقایافته و هرچه یک زنجیره بهتر عمل کند و کارآتر باشد بیتردید بازارهای بیشتری را تسخیر میکند و سهم بازاری آن بیشتر میشود. در چنین فضایی، دالانهای تجاری نقش جادههایی را بازی میکنند که نه فقط کالا، بلکه قدرت، نفوذ و فرصتهای تازه را جابهجا میکنند. ایران، با جغرافیایی کمنظیر، میتواند از این مسیرها بهعنوان موتور توسعه تجارت خارجی خود بهره ببرد؛ مشروط بر اینکه دیپلماسی اقتصادی فعال و توافقات هدفمند در کنار این ظرفیت قرار گیرد.
در ایران، هر بار که بحث افزایش تعرفه اینترنت مطرح میشود، موضوع فراتر از یک تغییر قیمت ساده است. این بار نیز افزایش تا سقف ۲۰ درصدی تعرفه بستههای اینترنت همراه، دوباره نشان داد که مساله اصلی نه «قیمت»، بلکه ناترازیِ عمیقی است که سالهاست در صنعت ارتباطات کشور انباشته شده است. اپراتورها میگویند هزینههایشان دلاری و درآمدشان ریالی است و این نابرابری به نقطهای رسیده که توان سرمایهگذاری در توسعه شبکه را از آنها گرفته است. در مقابل، مردم تجربهای از کیفیت مطلوب ندارند که بتواند افزایش قیمت را قابلپذیرش کند. میان این دو قطب، رگولاتور نیز در وضعیتی فرسوده قرار گرفته؛ جایی که هر تصمیمی هزینه اجتماعی دارد و هر تاخیری هزینه فناورانه.
رایزنیهای همزمان ایران با ژاپن و کرهجنوبی را میتوان نشانهای از فعال شدن یک موج دیپلماسی آسیاییِ آرام اما هدفمند دانست؛ موجی که الزاما شکل رسمی «ابتکار میانجیگری» ندارد، اما از منطق مشترکی پیروی میکند: نگرانی واقعی قدرتهای آسیایی از افزایش تنش در غرب آسیا و پیامدهای آن بر امنیت انرژی، ثبات بازارها و روندهای ژئوپلیتیک آینده.
خشکسالی طولانیمدت، افت محسوس آورد رودخانهها و کاهش بیسابقه حجم ذخیرهشده در مخازن سدهای بزرگ، امروز مدیریت منابع آب را در برابر مجموعهای از چالشهای فنی، اجتماعی و زیستمحیطی قرار داده است؛ چالشهایی که مستقیما امنیت آب شرب کلانشهرهای کشور را تحتتاثیر قرار میدهد و ضرورت بازنگری در شیوه بهرهبرداری از سدها را برجسته میکند. در این شرایط، تصمیمگیری درباره نحوه استفاده از منابع محدود آب، بهویژه زمانی که برداشت از حجم مرده مخازن مطرح میشود، نیازمند درک دقیق از الزامات ایمنی سد، کیفیت آب و پایداری تامین است.
بالاخره پس از یکسال و نیم، دولت آقای پزشکیان حاضر به اقدام در مورد قیمت بنزین شد. اگرچه اقتصاددانانی ایدههای ارزشمند مختلفی برای حل معضل بنزین بهطور خاص و انرژی به طور عام مطرح کردهاند، اما همانطور که حدس زده میشد، حکمرانی اقتصادی ایران آمادگی لازم را برای اقدام اساسی در حل مشکل انرژی ندارد.
سفر اخیر سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه، به فرانسه بار دیگر این سوال را مطرح کرد که آیا گشایشی در مذاکرات هستهای در حال وقوع است؟ این سفر ۱۰روز بعد از دیدار بنسلمان از کاخ سفید صورت گرفت، دیداری که گفته میشد یکی از موضوعات آن روابط بین ایران و آمریکا است. با این حال، مقامات ایرانی صراحتا این ادعا را رد کردند.
پاییز امسال، ایران با یکی از خشکترین فصلهای خود در دهههای اخیر و با ششمین سال پیاپی خشکسالی روبهرو شده است. کاهش ۸۲درصدی بارشها از ابتدای سال آبی در پهنه ایرانزمین، همراه با بیبارشی گسترده در ۲۰استان از جمله تهران، پایتخت را در وضعیت شکنندگی کمسابقه ذخایر آبی قرار داده است. پرسش اصلی امروز دیگر این نیست که آیا تهران با بحران مواجه خواهد شد یا خیر، بلکه این است که چگونه این بحران میتواند مدیریت شود.
بحث درباره نقش مناطق آزاد و جایگاه آنها در ساختار اقتصادی ایران با یک اصل بنیادین آغاز میشود؛ با مرور دقیق تاریخ جنگها، رقابت قدرتها و شکلگیری بلوکهای سیاسی در جهان، همواره این واقعیت برجسته میشود که ریشه اصلی تحولات سیاسی، امنیتی و حتی نظامی، «اقتصاد» است و بس. اقتصاد همان نیروی پنهان اما تعیینکنندهای است که جهتگیری کشورها، رفتار قدرتهای بزرگ و حتی نحوه شکلگیری نظم جهانی را هدایت میکند.
روستاها تنها محل سکونت یکسوم جمعیت آذربایجانغربی نیستند، بلکه کانونهای اصلی تولید، فرهنگ و هویت این سرزمین بهشمار میروند، از اینرو هر برنامهای برای پیشرفت استان، باید از مسیر توسعه پایدار و همهجانبه روستاها بگذرد. دولت با این نگرش، یک مدل یکپارچه را به اجرا گذاشته که هدف آن فراتر از ساختوساز است؛ هدف، خلق اکوسیستمی است که در آن هر روستایی به آیندهای روشن، امن و شکوفا امیدوار باشد.
در نقشه اقتصادی ایران، مرزها همیشه محل گذر بودهاند، نه مقصد توسعه. اما در جهانی که مرزها از خطوط جدایی به کریدورهای اتصال بدل شدهاند، نادیدهگرفتن شهرهای مرزی بهمعنای از دست دادن فرصتهای طلایی در ژئوپلیتیک، امنیت و اقتصاد ملی است. شهرهای مرزی ایران از سردشت و بانه تا زاهدان و چابهار، از سرخس و دوغارون تا آستارا و ماکو، در حاشیه نگاه توسعه قرار گرفتهاند؛ درحالیکه این شهرها میتوانستند ستونهای اقتصاد همگرایی منطقهای باشند.
بیثباتی اقتصادی برای تمامی فعالان اقتصادی چالشبرانگیز است، اما زنان کارآفرین در سالهای اخیر نشان دادهاند که نهتنها از این شرایط عبور میکنند، بلکه با سرعتی چشمگیر خود را با آن سازگار کرده و مدلهای کاری نوآورانهای خلق میکنند.
ضیافت شام رئیسجمهور آمریکا برای ولیعهد عربستان سعودی در فضای عدمقطعیتهای جهانی و منطقهای طنین انداز شد؛ جایی که امنیت و سرمایه به یکدیگر پیوند خورد و نقطه تعادل جدیدی را در روابط چنددههای ریاض و واشنگتن پایهگذاری کرد. محمد بنسلمان در شرایطی با دستورکار اصلی امضای یک پیمان دفاعی غیرحزبی، خرید جنگندههای نسل پنجم و بازآرایی روابط چنددههای ریاض و واشنگتن در بستر شکافهای چندقطبی با منطق اقتصاد سیاسی بینالمللی راهی کاخ سفید شده که مولفه امنیت نقش کلیدی برای پروژه چشمانداز ۲۰۳۰ این کشور بازی میکند.
چند وقت پیش کارآفرین جوانی به من گفت: «هر بار قانون یا مقرراتی یکشبه عوض میشود، میترسم همه زحماتم دود شود و برود هوا.» این حرف فقط درد دل یک نفر نیست، روایتی است که در کارگاههای کوچک شهرهای دور و در دفاتر استارتآپی تهران بارها و بارها شنیدهام. هفته جهانی کارآفرینی فرصت خوبی است که دوباره به این صداها گوش بدهیم؛ صداهایی که هم پر از امیدند و هم سرشار از گلایه از بیثباتیهای مزمن.
سمرقند و بخارا اخیرا توجه بسیاری از گردشگران خارجی را به خود جلب کردهاند. یکی از گردشگران ایتالیایی که پیشتر از اصفهان بازدید کرده بود، درباره معماری مساجد و بناهای تاریخی این شهر توضیح داد که معماری مساجد اصفهان واقعا زیباست؛ اما بیش از همه او را به یاد سمرقند و بخارا میاندازد؛ چراکه پیش از سفر به اصفهان، در این دو شهر حضور داشته است. سمرقند و بخارا که از دیرباز بخشی از قلمرو فرهنگی و تمدنی ایران زمین بودند، اکنون به یکی از مقاصد اصلی دوستداران معماری ایرانی-اسلامی تبدیل شدهاند و بازدید از آنها تجربهای منحصربهفرد برای علاقهمندان به تاریخ و هنر است.
پرسش از چیستی حقوقی و سیاسی دولت گره گاه بسیاری از اندیشههاست؛ بهگونهایکه بیپاسخِ درخور در اینباره، نمیشود خویشکاری و قلمرو دولت در اقتصاد را کاوید. همراهی با «بیدولتی»، «دولتِ نگهبانِ شب»، «دولتِ رفاه» و «دولتِ سراسر چیره»، به شناسایی چیستی دولت بستگی دارد. از سوی دیگر بررسی پیوند میان دولت، حق، آزادی، فرد، قانون، قانونگذاری، قدرت و بازار هم به شناسایی چیستی دولت بستگی خواهد داشت. برای روشن شدن جایگاه پرسش میتوان در یک نمونه ساده ژرفکاویهای بیشتری داشت.
در سالهای اخیر، به ویژه پس از تجربه تلخ و فراموشنشدنی سال ۱۳۹۹، فضای روانی و تحلیلی حاکم بر بازار سرمایه ایران دستخوش دگرگونیهایی جدی و قابل تأمل شده است. آنچه زمانی موجی از اشتیاق و امیدواری در میان سهامداران خرد و تحلیلگران ایجاد کرده بود، در پی یک سقوط سنگین به بیاعتمادی عمیق و فرساینده بدل شد. در این میان، واکنش بازیگران حرفهای و کارشناسان بازار نیز خود بهعنوان بخشی از مشکل مطرح است؛ سکوتی فراگیر در روزهای سخت بازار و حضوری پررنگ و گاه اغراقآمیز در دورههای رونق، تصویری ناپایدار از راهبری تحلیلی را در ذهن سرمایهگذاران ترسیم کرده است.
عمده کلانشهرهای کشور با مشکل کمبود آب شرب مواجه هستند. بیش از دوسوم دشتهای کشور در شرایط بحرانی قرار دارند و بیش از نیمی از آنها دچار پدیده فرونشست شدهاند. موارد فوق، بخشی از بحرانهای مرتبط با آب و محیطزیست کشور هستند. سوال اساسی این است که ریشه اینگونه مشکلات در کجاست؟ با نگاه اولیه میتوان علت را در نحوه حکمرانی اقتصادی، کاهش سرمایه اجتماعی، عدم وجود رویکردها و استراتژیهای توافق شده، نداشتن نظریه توسعه برای کشور، کمتوجهی به محیطزیست و ضعف جامعنگری و رویکرد آمایشی جستوجو کرد.
استان آذربایجان غربی به واسطه موقعیت منحصربهفرد ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خود در شمال غرب ایران و برخورداری از منابع غنی معدنی، ظرفیتهای لجستیکی و پتانسیلهای صنعتی، به عنوان یکی از کانونهای بالقوه توسعه منطقهای در کشور مطرح است. این یادداشت، به معرفی و ارزیابی مزیتهای نسبی و رقابتی استان در سه حوزه کلیدی میپردازد: ۱. بهرهبرداری از ذخایر استراتژیک معدنی طلا و مس در راستای ایجاد زنجیره ارزش افزوده؛ ۲. تبدیل کریدورهای ترانزیتی و مرزهای بینالمللی به هابهای لجستیک یکپارچه؛ ۳. فعالسازی ظرفیتهای مغفول صنعتی و عمرانی از طریق مشارکت بخش خصوصی.
بر اساس قانون مصوب شورایشهر تهران، سقف تعیینشده برای منابع و درآمدهای شهرداری تهران در سال۱۴۰۴ حدود ۲۳۱هزار میلیاردتومان است. طبق گزارش رسمی شهرداری (قرائتشده در صحن شورایاسلامی شهر تهران)، در ششماهه نخست امسال حدود ۸۸هزار و ۹۱۳میلیاردتومان از این رقم محقق شدهاست. در این یادداشت قصد نداریم درباره میزان تحقق بودجه یا ارزیابی عملکرد وصول بحث کنیم؛ مساله اصلی، کیفیت حکمرانی مالی و ترکیب منابع درآمدی است. اینکه منابع بودجه از چه مسیرهایی وارد میشوند، چه نسبتی با پایداری مالی دارند و چه تصویری از منطق و نگاه حاکم بر اداره شهر بهدست میدهند.
این متن تلاش میکند بهجای بررسی کمیت درآمد، منشأ و کیفیت حکمرانی مالی پشت ارقام و اعداد را تحلیل کند. تحلیل ساختار درآمدی نشان میدهد؛ بخش قابلتوجهی از منابع محققشده، نه حاصل فعالیتهای مولد یا خدمات و کالاهای عمومی پایدار شهری، بلکه محصول واگذاری ظرفیتهای کالبدی، داراییهای عمومی و منابع زمانی شهر است.
از یک سال و اندی پیش که دکتر ظفرقندی وزارت بهداشت را برعهده گرفت و دکتر پزشکیان به عنوان رئیسجمهور آغاز به کار کرد، انتظار میرفت عدالت در نظام پرداخت پرستاران و پزشکان به طور واقعی و عملیاتی برقرار شود. واژه عدالت یکی از شعارهای اصلی و مورد تاکید ریاست جمهوری بود و انتظار میرفت این وعدهها به ویژه در حوزه سلامت تحقق یابد.اما آنچه امروز شاهد آن هستیم، افزایش بیرویه فاصله درآمدی بین پزشکان و پرستاران است؛ تبعیضی آشکار که جامعه پرستاری را به شدت نگران و ناامید کرده است.
از ویژگیهای عارضی دولت در عصر مدرن، برعهده گرفتن بسیاری از مسوولیتها و ارائه خیل کثیری از خدمات عمومی است که به شاخصهای برای ارزیابی آن تبدیل شده است. این مساله تا جایی پیش رفته که حیات اجتماعی و تمشیت ابعادی از زندگی خصوصی افراد نیز در ارتباط و وابستگی متقابل به دولت قرار دارد. با این حال اما، در میان کشورها و دولتهای مختلف، شدت و ضعف این حضور پررنگ دولت، در درجات مختلفی قرار دارد که اتفاقا همین مساله بر رضایتمندی شهروندان و ایضا کیفیت دولتها تاثیرگذار بوده است.
دنیای اقتصاد: نشست آتی گروه بیست در ژوهانسبورگ، نقطهعطفی در مسیر تحولات نظم نوین جهانی است. این نخستینبار است که قاره آفریقا، نه در حاشیه بلکه در متن یکی از مهمترین مجامع اقتصادی و سیاسی جهان، نقش میزبانی را بر عهده میگیرد. این میزبانی، فراتر از یک اتفاق نمادین است؛ نشانگر گذار تاریخی از نظم تکقطبی به نظمی است که در آن جنوب جهانی، از جایگاه دریافتکننده سیاستها به بازیگر و تصمیمساز اصلی بدل میشود.