این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
حمله به دوحه تنها یک تعرض نظامی به کشوری مستقل نبود؛ این حمله، ضربهای نمادین به کل معماری امنیتی بود که آمریکا پس از جنگ جهانی دوم، بهویژه پس از جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱، در منطقه خاورمیانه پایهریزی کرده بود.
نشست اخیر سران کشورهای عربی و اسلامی در دوحه، در واکنش به حمله نظامی اسرائیل به خاک قطر در هدف قرار دادن سران حماس و همزمان با تشدید بحران غزه برگزار شد. برخلاف نظر بسیاری از کارشناسان مبنی بر اینکه این حمله فرصتهای راهبردی زیادی برای ایران در سطح منطقه ایجاد میکند، باید اشاره داشت که این رویداد در شرایطی رقم میخورد که معادلات ژئوپلیتیک، منافع راهبردی و شکافهای هویتی میان بازیگران اصلی منطقه، از جمله ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس، بهطور تاریخی پیچیده و منازعهآمیز باقی مانده است. پرسش کلیدی این است که آیا چنین نشستهایی توان همگرایی واقعی و پایدار علیه اسرائیل را دارند یا صرفا جلوهای از همبستگی تاکتیکی و کوتاهمدت هستند؟
اسرائیل پس از ۷ اکتبر به توسعه میدانهای نبرد روی آورده است. حملات مکرر به سوریه، فشار بر حزبالله در لبنان، تجاوز به حریم ایران، درگیری در یمن و اکنون حمله به خاک قطر، همگی بیانگر آن است که تلآویو دیگر به مهار تهدیدها در مرزهایش قانع نیست، بلکه به دنبال طراحی دوباره نظم امنیتی کل منطقه است.
در اجلاس اضطراری دوحه که با حضور بیش از ۵۰ رهبر از کشورهای عربی و اسلامی، از جمله امیر قطر، رئیسجمهور ترکیه، ولیعهد عربستان و رئیسجمهور ایران برگزار شد، جهان اسلام و عرب در برابر «تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی به حاکمیت قطر» ایستادگی کرد. این نشست که بهعنوان نمادی از وحدت فراموششده در برابر اشغالگری اسرائیل عمل کرد، در پی حمله هوایی رژیم صهیونیستی به دوحه در ۹ سپتامبر تشکیل شد.
بیش از ۳۵هزار نفر از شهروندان سال گذشته بر اثر آلودگی هوا دچار مرگ زودرس شدند؛ بهعبارتی، روزانه بهطور متوسط نزدیک به ۱۰۰نفر از هموطنان، جان خود را در اثر تنفس هوای آلوده از دست دادند.
مساله وارونگی هوا پدیدهای است که هر سال در آستانه سرمای هوا و با شروع فصل پاییز در شهرها بهویژه کلانشهرها شکل میگیرد و موجبات تشدید آلودگی هوا را فراهم میکند. امروز وارونگی هوا یک معضل اساسی در کشور بوده و تاثیرات مخرب آن بهویژه در بحث سلامت شهروندان کاملا مشخص بوده و بیان آن چیزی جز تکرار مکررات نخواهد بود.
مجددا فصل سرما از راه رسید و دوباره در آستانه پدیده وارونگی هوا و تشدید آلایندگیها، مبحث «آلودگی هوا» نقل محافل رسمی و غیررسمی شده است. این یک چرخه منظمی است که هر ساله تکرار میشود. روزهای پایانی تابستان رسانهها و مسوولان نسبت به موضوع آلودگی هوا ابراز نگرانی میکنند، کشور بر اثر تشدید بیماریهای تنفسی و زمینهای و البته تعطیلات متعدد متحمل خسارات جانی و مالی میشود و فصل گرما از راه میرسد و همهچیز به فراموشی سپرده میشود تا ۶ ماه بعد که دوباره این چرخه تکرار میشود.
بحث آلودگی هوا مسالهای نیست که یکشبه شکل گرفته باشد که توقع حل یکشبه آن را داشته باشیم. افزون بر اینکه امروز بسیاری از شهرها بهویژه کلانشهرهای کشور با مساله آلودگی هوا درگیر هستند و نمیتوان آن را محدود و محصور به یک شهر دانست.
مساله آلودگی هوا، مانند بسیاری از مشکلات محیطزیستی کشور، یک پدیده نو و جدید نیست که بخواهیم نسبت به آن ادعایی مبنی بر عدم شناخت داشته باشیم. همگان چیستی و ماهیت، اثرات و نتایج و البته راهکار و راهحلهای مساله آلودگی هوا را میدانیم و در این میان نیز قطعا واقعیت آلودگی هوا بر مسوولان مبرهن است. بنابراین امروز زمان آن نیست که بخواهیم دوباره درباره علل بروز آلودگی هوا یا اثرات آن بر سلامت شهروندان و نیز شرایط زیستمحیطی کشور سخن به زبان آوریم.
نپال در سال ۲۰۰۸ با لغو نظام پادشاهی و تاسیس جمهوری، وارد دورهای تازه شد اما از آن زمان تاکنون با بیثباتیهای سیاسی و تغییرات مکرر دولتها روبهرو بوده است.
سربازان مسلح روز چهارشنبه از خیابانهای پایتخت نپال محافظت کردند و برای بازگرداندن نظم، مردم را واداشتند در خانه بمانند؛ پس از آنکه دهها هزار معترض به ساختمانهای دولتی یورش بردند، این ساختمانها را به آتش کشیدند و به سیاستمداران حمله کردند. سربازان مسلح که در مناطق اصلی کاتماندو مستقر شده بودند، ظاهرا نشانهای از بازگشت نسبی کنترل به شهری بودند که در روزهای گذشته گرفتار خشونت و آشوب شده بود.
نپال در روزهای اخیر صحنه یکی از گستردهترین و خونبارترین اعتراضات چند دهه اخیر خود بوده است؛ اعتراضاتی که در ابتدا با مخالفت جوانان با محدودیتهای تازه دولت بر شبکههای اجتماعی آغاز شد، اما خیلی زود ابعاد سیاسی و اجتماعی عمیقتری یافت و به بحرانی فراگیر بدل شد.
نپال در هفتههای اخیر شاهد بحرانی کمسابقه در تاریخ معاصر خود بوده است؛ بحرانی که در نهایت به استعفای نخستوزیر «کی. پی. شارما اولی» منجر شد. آنچه در ابتدا به صورت نارضایتی عمومی از مسدود شدن شبکههای اجتماعی آغاز شد، بهسرعت به جنبشی گسترده علیه فساد ساختاری و ناکارآمدی حکومت بدل شد. تظاهرات خشونتبار، کشته شدن دستکم ۲۲نفر، زخمی شدن صدها نفر و به آتش کشیده شدن ساختمانهای حکومتی، تصویری بیسابقه از جامعه نپال در دهههای اخیر ارائه داد.
بعد از اتمام جنگ تحمیلی ۱۲روزه تعدیل نیروی کار یکی از چالشهای اساسی نیروی کار و فضای کسبوکار بود. بسیاری از کسبوکارها پس از این جنگ ودر مواجهه با کاهش موقت میزان سوددهی، تصمیم گرفتند
شنیدهها حکایت از آن دارد که ۱۲روز جنگ بین ایران و اسرائیل که با تجاوز اسرائیل آغاز شد و با حمله ایران پایان یافت، تاثیراتی شگرف بر بازار کار کشور داشته است؛ امری که چندان عجیب به نظر نمیرسد.
اقتصاد ایران طی بیش از هفت دهه گذشته شاهد فرازونشیبهای چشمگیری بوده است که بخش عمدهای از آن ریشه در تغییرات ساختاری، سیاستهای اقتصادی، و رویدادهای سیاسی داخلی و بینالمللی دارد.
پس از جنگ تحمیلی ۱۲روزه، بنگاههای اقتصادی ایران که پیش از این با بحران نقدینگی و افت ظرفیت تولید دستوپنجه نرم میکردند، به موجی گسترده از تعدیل نیرو روی آوردند؛ روندی که هشدار جدی درباره آغاز موج جدیدی از بیکاری و تهدید اشتغال در کشور است.
شاید آن روزی که عکس معروف و خندان محمدجواد ظریف و جان کری، وزرای امورخارجه وقت ایران و ایالات متحده آمریکا، در کنار رودخانه در رسانهها منتشر شد، کمتر کسی احتمال میداد که پایان عمر برجام با تهدید اسنپبک همراه شود.
پس از مدت ها که خبری از اقدام چندانی از ناحیه ایران در ارتباط با مسائل مختلف مربوط به برنامه هستهای نبود، وزارت خارجه طی تلاشی تحسین برانگیز موفق به امضای شیوهنامهای با آژانس شد که به خودیخود تحول مهمی است. انتقاداتی که در این رابطه طی چند روز گذشته از وزارت خارجه شده، کاملا ناموجه است.
جمهوری اسلامی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به توافق رسیدند. این یک گام مثبت در بحث احتمال اجرا یا تعویق مکانیسم ماشه محسوب میشود. فراموش نکنیم که پیش از این دائما شاهد یک سری موضعگیری و اظهارنظرات جدی طرفین علیه یکدیگر بودیم و چنین به نظر میرسید که نمیتوان به مساله تعویق یا تعلیق مکانیسم ماشه چندان امیدوار بود.
توافق جمهوری اسلامی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی یک اتفاق مهم در آستانه اجرای احتمالی مکانیسم ماشه از سوی سه کشور اروپایی آلمان، انگلستان و فرانسه موسوم به گروه تروئیکا در هفتههای آینده خواهد بود.
بیست و پنجمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای (SCO) در تیانجین، فراتر از یک گردهمایی دیپلماتیک، صحنه بازترسیم نقشه اقتصادی و سیاسی جهان با محوریت چین بود. درحالیکه حضور رهبرانی چون پوتین و مودی توجه رسانهها را به خود جلب کرد، دو ابتکار کلیدی از سوی شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، دستور کار واقعی این اجلاس را نمایان ساخت: پیشنهاد تسریع در تأسیس «بانک توسعه شانگهای» و رونمایی از «ابتکار حکمرانی جهانی» (GGI). این دو طرح در کنار هم، نشاندهنده تلاش شتابان پکن برای ساختن یک نظم نوین بینالمللی است که در آن نهادهای مالی و هنجارهای سیاسی، مستقل از ساختارهای تحت سلطه غرب عمل میکنند.
در بیست و پنجمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای (SCO) که چندی پیش در تیانجین برگزار شد، رئیسجمهور چین، شی جین پینگ، از کشورهای عضو خواست تا ایجاد یک بانک توسعه شانگهای را تسریع بخشند؛ پیشنهادی که میتواند نقطهعطفی در چشمانداز مالی آسیا باشد.
سازمان همکاری شانگهای تحت ریاست دورهای چین، نه تنها از تندبادهای بینظمی جهانی جان سالم به در برده، بلکه به طور پیوسته در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان لنگرگاه قرن اوراسیاست.
در روزهای ۳۱ اوت و ۱ سپتامبر، شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، میزبان نشست سالانه سازمان همکاری شانگهای (SCO) در شهر بندری تیانجین بود. به ۱۰ عضو سازمان همکاری شانگهای - بلاروس، چین، هند، ایران، قزاقستان، قرقیزستان، پاکستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان - شرکای متعددی از جنوب آسیا، جنوب شرق آسیا و خاورمیانه و همچنین دبیرکل سازمان ملل متحد پیوستند. سازمان همکاری شانگهای که در ابتدا در سال ۱۹۹۶ توسط چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان با عنوان «پنج شانگهای» برای مدیریت اختلافات مرزی تاسیس شد، با گذشت زمان، ماموریت و اعضای آن به طور قابلتوجهی گسترش یافتهاند.
سازمان همکاری شانگهای از شش عضو بنیانگذار خود، یعنی چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان، به بزرگترین سازمان منطقهای جهان تبدیل شده است و مجموع تولید اقتصادی اعضای آن به نزدیک ۳۰تریلیون دلار میرسد.
نرخ ارز در ایران دیگر تنها یک شاخص اقتصادی نیست؛ بلکه به متغیری چندبعدی، پیچیده و اجتماعی تبدیل شده است. سالهاست که رفتار دولت و بانک مرکزی در قبال بازار ارز با پرسشهای جدی همراه است: چرا نرخ ارز چنین بیثبات است؟ چرا اغلب تصمیمات مقطعی به جای آرامش، خود به عاملی برای نوسان بیشتر بدل میشود؟ پاسخ را باید در ترکیب منحصربهفردی از عوامل داخلی و خارجی جستوجو کرد.
سالهاست که مساله نرخ ارز و رفتار بانک مرکزی و دولت در قبال نوسانات گسترده آن به یک مساله اساسی تبدیل شده است. بسیاری این سوال را میپرسند که واقعا مساله چیست؟ چرا نرخ ارز اینگونه در ایران رفتار میکند؟ و آیا راهکاری در مقابل این نوسانات شدید و سرکشیهای نرخ ارز وجود ندارد؟
وزیر محترم امور اقتصادی و دارایی، جناب آقای سیدعلی مدنیزاده، چندی پیش در گفتوگوی ویژه خبری، وعده کاهش زمان متوسط ترخیص کالا به سه روز را اعلام کردند، اما باید دید با امکانات، شرایط و روندهای موجود آیا امکان وقوع چنین امری در ایران وجود دارد؟
با افزایش گمانهزنیها درباره بازگشت تحریمهای بینالمللی به دلیل فعال شدن مکانیسم ماشه (اسنپبک)، بازار سرمایه ایران و صنایعی که تحتتاثیر تحریمهای بینالمللی قرار میگیرند، بار دیگر در کانون توجه قرار گرفتهاند.