شناسایی فرصتهای صادراتی
شاهرخ ظهیری، از وضعیت صنعت غذا، لبنیات و نوشیدنیها میگوید
اگر بخواهیم نمای کلی از وضعیت صنعت غذا در ایران داشته باشیم، چه وضعیتی را میتوان اکنون ترسیم کرد؟
بر اساس گزارش سازمان ملل متحد و فائو، یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون گرسنه در دنیا وجود دارد که خطر این موضوع، از بمب اتم بیشتر است و حتی پیدایش سازمان تجارت جهانی به این خاطر است که کشورهای دارای منابع مناسب و ذخایر غذایی، بتوانند مواد غذایی مورد نیاز کشورهای دیگر را که از منابع مناسب برخوردار نیستند، تامین کنند و در تجارت جهانی، یکی شوند. اصل و فلسفه تجارت جهانی هم همین است. نمونههایی هم در دنیا وجود دارد که میتوان با تکیه بر آنها، اهمیت صنعت غذا را تشریح کرد؛ به این معنا که زمانی دولت اتحاد جماهیر شوروی فرو ریخت که ناچار شد گندم مورد نیاز خود را از استرالیا و آمریکا خریداری کند؛ ضمن اینکه اکنون مقامات روسیه رسماً اعلام میکنند که باید تمرکز بیشتری بر صنعت غذا داشت، به نحوی که آنها میگویند، به همان اندازه که ایران ماکارونی تولید کرده، روسیه توپ، تانک و موشک درست کرده است؛ در حالی که بعدها متوجه شده که نان ندارد به افرادی بدهد که پشت این موشکها بنشینند. بنابراین با توجه به اهمیتی که غذا دارد، باید تحلیل کرد که ایران به لحاظ صنعت غذایی، چه وضعیتی دارد. در کنار این، باید به برخی بحرانهایی که این صنعت را متاثر میکند نیز اشاره کرد؛ اکنون همه حرف از کمآبی میزنند؛ در حالی که اگر واقعاً سیاستمدارانه از منابع آبی کنونی استفاده شود، صنعت غذای ایران باز هم پیشرو است؛ بهخصوص برای محصولات کشاورزی ایران، وضعیت به نحوی است که از نظر شرایط طبیعی و آب و هوایی، این محصولات یکی از بهترین محصولات دنیاست، نه اینکه فکر کنید این گفته شعار است، بلکه دنیا بسیاری از محصولات کشاورزی ایران را بهعنوان برترینهای موجود در کل کره زمین میداند و این محصولات به لحاظ برخی ویژگیهای مورد نیاز صنعت غذا، بینظیر هستند. در عین حال، هلند، آلمان و فرانسه مسوول تهیه غذای کل حوزه اروپا هستند و این کشورها، بسیار علاقهمند به واردات محصولات غذایی از ایران هستند؛ چراکه به اعتقاد آنها، عطر و طعمی که این محصولات دارند، واقعاً بینظیر است. پس ایران از نظر محصولات غذایی و کشاورزی که برای صنایع تبدیلی در دنیا به کار میآیند، بسیار غنی و عالی هستند و به همین دلیل، محصولاتی هم که در کشورمان تولید میشود، یکی از بهترین نوع محصولات است. اما یکی از نکات بسیار مثبت در صنعت غذای ایران، تنوع بسیار و کارخانههای زیادی است که محصولات با طیف متنوعی را تولید میکنند؛ این در حالی است که وقتی که یک نمایشگاه برگزار میشود، عرضهکنندگان صنایع غذایی در آن بسیار گسترده بوده و محصولات مرغوب و دنیاپسند هم تولید میکنند. اکنون برخی مقامات دولتی بر این باورند که اگر ایران به سازمان جهانی تجارت، ملحق شود، حتماً صنعت غذا یکی از صنایعی خواهد بود که سرپا میماند و جای نگرانی ندارد؛ چراکه این صنعت حرفهای زیادی برای گفتن دارد و بنابراین از سوی دولت، به صنایع غذایی توصیه میشود که اطلاعات خود را تکمیل کرده و در حوزه مقررات صنعت غذا در دنیا، بسیار بیش از گذشته متمرکز شوند. به نحوی که تولیدکنندگان ایرانی، برای صادرات به تمام کشورهای عضو سازمان جهانی تجارت، آمادگی کامل را داشته باشد.
پتانسیل بازارهای صادراتی برای پذیرش محصولات غذایی ایران چطور است؟
اکنون همسایگانی در اطراف ما هستند که محتاج و نیازمند غذا هستند، البته نمیگوییم آنها گرسنهاند؛ ولی ۳۰۰ میلیون جمعیت کشوری همچون روسیه نیازی به محصولات غذایی ایران دارد، پس اگر ما بتوانیم موانع و مشکلات را از سر راه صنعت غذا برداریم، میتوانیم صادرات خوبی داشته باشیم. البته اشکالاتی هم در این رابطه وجود دارد؛ به این معنا که نظام دولتی ایران، اهمیت صنایع غذایی را آنطور که واقعیت دارد، تشخیص نداده و البته خود مردم هم، به این موضوع اهمیت ندادهاند، اما به هر حال، اکنون صنعت سه مشکل اساسی دارد که اگر دولت هم در حل آن بتواند کمک کرده و مساله را جدی بگیرد، آنگاه میتواند کارساز بوده و مشکلات را حل کند. بهخصوص اینکه در کشورهای اطراف، زمینه برای صادرات صنایع غذایی ایران فراهم است. نمونه آن هم روسیه است که در دورهای با ترکیه مشکل پیدا کرد و متمایل بود که مواد غذایی خود را از ایران بخرد، ما هم اعلام آمادگی کردهایم؛ و البته به خاطر مسوولیتی که در اتاق بازرگانی ایران و روسیه دارم، میدانم که چقدر روسیه به این موضوع، تمایل دارد. سال گذشته در زمستان، یک میلیون و ۴۰۰ هزار تن گوجهفرنگی در بوشهر تولید شد؛ در حالی که روسیه برای رسیدن به این میزان گوجهفرنگی، بیاندازه نیازمند بود، اما ناچاراً باید با تریلی، این کالا را در بستههایی به بندر آستارا میرساندیم، اما به دلیل نبود ماشین سردخانهدار، مجبور به این شدیم که کالا را به تریلیهای روسیه بدهیم تا آنها به مسکو ببرند، اما باید توجه داشت که فرآیند تخلیه و بارگیری مشکلات زیادی داشت و ضررهای زیادی را نصیب ایران کرد. در حالی که به نظر میرسد دولت باید تدبیر بسیار مناسبی برای این امر داشته باشد، به این معنا که وقتی با فرانسه قرارداد خرید ماشینهای سواری را منعقد میکند، به موازات آن، برای ۲۰ هزار تن کالا هم، کانتینر سردخانهدار، تهیه کند تا صادرکنندگان ایرانی بتوانند محصول کشاورزی خود را بهصورت مستقیم، به مسکو برسانند و تحویل دهند؛ این در حالی است که ایرباسهای زیادی خریداری شده، از دولت درخواست میکنیم که در کنار آن، ۲۰ دستگاه هواپیمای کارگو نیز خریداری کنند تا بتوانیم محصولات ایرانی را به بازار کشورهای دنیا برسانیم. تمام اینها در شرایطی است که علاوه بر محصولات غذایی، نوشیدنیها و لبنیات، کشورهایی همچون روسیه، علاقه زیادی به گل ایران دارند، بنابراین اگر هواپیمای باری مناسب در اختیار داشته باشیم، میتوانیم با ارائه ۵۰ درصد تخفیف کرایه حمل بار، صادرکنندگان گل و گیاه ایران را هم ساپورت کنیم. اینها مسائلی است که بهراحتی میتواند تحولات چشمگیری در اقتصاد و صادرات ایران داشته باشد.
وضعیت صادرات لبنیات ایرانی به بازارهای اطراف و بهخصوص روسیه با توجه به نیازهایی که دارد چیست؟
روسیه هم یکی از کشورهایی است که لبنیات ایرانی را بهخوبی میخرد؛ این در حالی است که برخی تولیدکنندگان ایرانی توانستند محصولات خود را در قالب چندین کانتینر، روانه روسیه کرده و بنابراین لبنیات و نوشیدنیها همچون سایر کالاها و محصولات صنایع غذایی ایران، میتواند شرایط مناسبی برای حضور در بازارهایی همچون عراق و روسیه داشته باشد. البته در کنار این، نباید محصولاتی همچون خرما را هم نادیده گرفت، اما باید ضایعات آن را هم در نظر گرفت، ضمن اینکه مشکل اصلی در صادرات محصولاتی همچون لبنیات، بهطور قطع، وضعیت حملونقل و نبود کافی کانتینرهای یخچالدار است؛ به این معنا که ایران باید محصولات خود را با کامیون سردخانهدار به این کشورها ارسال کند. بنابراین اولین مشکلی که در صنایع غذایی بهویژه محصولات فسادپذیری همچون لبنیات و نوشیدنیها وجود دارد و باید از سوی دولت هم حلوفصل شود، آن است که دولت زیرساختها را فراهم کرده و شرایط را مهیا کند. آنگاه بخش خصوصی میتواند بازار خود را پیدا کند و صادرات هم رشد خوبی داشته باشد.
اشاره به مشکلاتی داشتید که پیش روی صادرات لبنیات و نوشیدنیها و در مجموع محصولات غذایی وجود دارد. اگر بخواهیم این مشکلات را حلوفصل کنیم، ترتیب اولویتها از نظر شما کدام موارد است؟
مشکل اصلی این است که صنعت غذا با صنایع دیگر فرق دارد، فرق آن هم محدودیت زمانی است؛ به این معنا که اگر کارخانه صنعتی دیگری، محصولی تولید کند، همه زمانهای سال میتواند از کارخانه خارج شده و وارد بازارهای هدف شود، اما در بسیاری از محصولات غذایی فرآوریشده، سه ماه زمان وجود دارد تا محصولات کشاورزی را تبدیل کرده و بهمنظور استفاده در جامعه، صنعتی کنید، بهخصوص اینکه در برخی محصولات همچون لبنیات، این محدودیت زمانی، بسیار بیشتر است. در این مدت سه ماه، مسلماً کارخانهها، سرمایه در گردش زیادی لازم دارند که این مساله نیاز به کمکهای بانکی دارد که سرمایه در گردش را تامین کرده و در اختیار کارخانه بگذارند. اما متاسفانه به دلیل اینکه واحدها، این سرمایه در گردش را ندارند، قادر نیستند با ظرفیت کامل کار کنند، بنابراین وقتی بهطور کامل کار نمیکنند، نیروی کار خود را از دست میدهند و مشکلساز میشوند. بنابراین باید برای بهصرفه بودن تولید، آنقدر تولید کنند که علاوه بر تامین نیاز داخلی، مازاد ظرفیت را هم به بازارهای دنیا صادر کنند.
برای این موضوع تمهیداتی اندیشیده نشده یا رایزنی با دولت نداشتید؟
قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر که از مجلس گذشته، بهموجب ماده ۲۲ این قانون برای سرمایه در گردش، بسیار راه خوبی پیشنهاد داده؛ به این معنا که قانون میگوید تولیدکننده، یک حساب جاری با رئیس شعبه بانک و مدیرعامل شرکت افتتاح کرده و سپس برای خرید مواد اولیه، تامین مالی از سوی بانک صورت گیرد، به نحوی که تولیدکننده، فاکتور خرید مواد اولیه را به بانک بدهد و بانک پول را به این حساب مشترک واریز کند، تولیدکننده نیز از این حساب، پول مواد اولیه را بپردازد، اما در مقابل، هرچقدر که کارخانه محصول فروخت هم، پولش به حساب مشترک بیاید و بانک سهم خود را از آن برداشت کند.
این راهکار اکنون اجرایی میشود؟
متاسفانه خیر. در حالی که بانک، به دلیل اینکه یک حق امضا دارد، میتواند سهم خود را بردارد، بنابراین مشکلی پیش نمیآید. این در حالی است که بهرغم رایزنیهای متعدد، در ۱۱ آبانماه ۹۴ توانستیم بانک مرکزی را وادار کنیم که این بخشنامه را به بانکها ابلاغ کند؛ ولی اجرایی نمیشود؛ در حالی که اجرای آن، سطح اشتغال را بالا میبرد و سبب میشود کارخانه با تمام ظرفیت کار کند و هزینه تمامشده هم کاهش یابد. دومین مشکلی که صنعت غذا دارد، قیمتهای دستوری است، به این معنا که محصولات کشاورزی، قیمت ثابت ندارند و هر روز باید با یک قیمت، مواد اولیه را از کشاورز خریداری کرده و برای صنعت وارد کارخانه کند، اما بهمحض اینکه کالا تولید و بستهبندی شد، سازمان حمایت میگوید این کالا را باید با قیمتی که تعیین میشود، به فروش برسانید، پس نتیجه این میشود که کیفیت محصولات کشاورزی و تبدیلی، به وضع بسیار بدی کاهش یافته و اکنون اگر ظرف ماستی را بخرید، میبینید نصف آن خالی است و کیفیت کافی را هم ندارد، اما اگر کارخانهدار از نظر قیمت، آزاد باشد؛ میتواند تابع عرضه و تقاضا کالای خود را قیمتگذاری کرده و جنس با کیفیت عالی هم تولید کند. به این ترتیب میتوان انتظار داشت که کیفیت بالا رود. در حالی که اکنون بسیاری از تولیدکنندگان لبنیات ناچار هستند محصول خود را با سختی تولید کنند؛ در حالی که اگر رقابت باشد، میتواند محصولی بهتر از دیگری تولید کرده و بر اساس عرضه و تقاضا هم بفروشد؛ ضمن اینکه قیمت هم، کاهش مییابد. بنابراین اگر دولت، سازمان حمایت را منحل کند یا اگر منحل نمیکند برای آن، استراتژی داشته باشد، کار بهخوبی پیش میرود.
وضعیت صادرات صنایع غذایی الان به چه صورت است؟ در کل صنعت غذایی، چقدر صادرات داریم؟
اکنون صادرات صنایع غذایی ایران، بین ۸ تا ۱۰ میلیارد دلار است.
اکنون سوالی که مطرح میشود، این است که بهرغم تلاشی که صادرکنندگان ایرانی برای صادرات محصولات غذایی و لبنی خود به برخی کشورها دارند، اما بعضی قواعد سختگیرانه برخی بازارها از جمله روسیه، کار صادرات را سخت میکند. برای اینکه این اتفاقات رخ ندهد چه مکانیسمی میتوانیم به کار ببریم؟
برای رفتن به بازارهایی مثل روسیه، تلاش بسیاری از سوی صادرکنندگان ایرانی صورت گرفته است؛ اما اکنون شما میدانید در حال حاضر، چگونه ترکیه به روسیه جنس صادر میکند. یکی از اشکالاتی که در روسیه وجود دارد، این است که قیمتگذاری کالاهایی که وارد گمرک روسیه میشود، از سوی خود این کشور صورت میگیرد، بنابراین گمرک این کشور برای اینکه حقوق و عوارض گمرکی بیشتری بگیرد، قیمت را بالاتر قیمتگذاری میکند بنابراین کالای ما با کالاهای ترک قابل رقابت نیست، در حالی که در مورد ترکیه، این اتفاق رخ نمیدهد، آنها تمام کالاهای خود را با تعرفه توافقی و قیمتی که از قبل تعیین شده، در گمرک ترخیص میکنند و بنابراین قیمت آنها از ما کمتر است؛ ضمن اینکه مالیات و عوارض را هم با کمترین میزان پرداخت میکنند، بنابراین ایران هم باید با روسیه مذاکره کرده و چنین توافقاتی را عملیاتی کند، البته در مورد سایر کشورها نیز باید این توافقات صورت گیرد. البته مقدمات کار فراهم شده بود، اما تاکنون این اتفاق رخ نداده است و بنابراین محصولات غذایی ایران در برخی موارد، با اجناس ترک، قابل رقابت نیست.
نیاز به اصلاح قوانین در این حوزه وجود دارد؟
این نیاز کاملاً حس میشود. به عبارت دیگر، اشکال سوم این است که قانون اداره نظارت بر مواد غذایی ایران، مربوط به سال ۱۳۴۶ است. یعنی ۵۰ سال پیش این قانون تصویب شده است و در مواردی، تنها اصلاحات کوچکی در آن انجام شده است. در حالی که در شرایط کنونی، با سرعت تحولاتی که در دنیا در صنعت غذا رخ میدهد، ایران نمیتواند بیتفاوت باشد، بنابراین اگر بخواهیم به تجارت جهانی ملحق شویم، باید بدانیم که تاریخ مصرف این قانون، تمام شده است.
با تمام این شرایط، چه وضعیتی را میتوان برای آینده صنعت غذا متصور شد؟
غذا چیزی است که دنیا به آن احتیاج دارد، نمیگوییم کار ساختمانی است، امروز خوب است، فردا کساد است، بلکه با افزایش جمعیت، با وضعیتی که در دنیا از نظر ژئوپولتیک و کشاورزی به وجود آمده و حوادث طبیعی مثل سونامی و سیل و توفان که کشاورزی را تهدید میکند، ایران میتواند برای این بازار رو به رشد با افزایش جمعیت، برنامهریزی کند، چراکه این بازار، روزبهروز ارزش و اهمیت و قیمت بیشتری مییابد؛ بنابراین ما یک دورنمای بسیار خوب داریم که اگر دولت به ساختار و زیربنای کار صادرات کمک کرده و روی آن سرمایهگذاری کند، به نظر میرسد وضعیت مناسبی رقم بخورد. ضمن اینکه ما با صادرات محصولات غذایی، فرهنگ ایرانی را هم صادر میکنیم. ارزش افزوده، البته یکی از موارد بسیار مشکلساز برای صنایع غذایی است، به این معنا که بهطور کلی، ارزش افزوده مالیات بر مصرف است، به این معنا که در دنیا شما به صندوق فروشگاه میروید که خرید کنید، همانجا بابت خریدتان باید مالیات بپردازید، و مسلم است هر کسی بیشتر خرید میکند، باید مالیات بیشتری بپردازد، اما متاسفانه اجرای مالیات بر ارزش افزوده در ایران، از این حالت جهانی خارج شده، به دلیل اینکه دولت قادر نبوده در فروشگاهها صندوق مکانیزه فروش بگذارد، البته برایشان بسیار آسان بود اگر بخواهند این کار را انجام دهند، ولی بهترین راه این است که از تولیدکننده بگیرند، تولیدکننده هم این رقم را از عمدهفروش میگیرد و عمدهفروش هم به مغازهدار کالا را میدهد و مالیات میگیرد و در نهایت، مصرفکننده مالیات را به مغازهدار میپردازد، اما عملاً صنعت غذا نمیتواند این کار را انجام دهد و بنابراین به مشکل برمیخورد، پس اگر میخواهیم آینده روشنی در صنعت غذا و زیرمجموعههای آن از جمله لبنیات و نوشیدنیها داشته باشیم، باید این معضلات پیش روی صنعت را از میان برداریم.
ارسال نظر