فرش کرمان برندی نیازمند احیا

 شرایط امروز صنعت قالیبافی در استان کرمان چگونه است؟ صنعت فرش دستباف طی این سال‌ها روند رشد مناسبی را تجربه کرده است؟

تاجری آمریکایی برای خرید فرش به انبار من آمد، هیچ کدام از فرش‌ها را نپسندید تا فرشی رنگ پریده و آبی را انتخاب کرد. به او گفتم: این فرش چه چیز خاصی دارد که آن را پسندیدی و باقی فرش‌ها با طرح و نقوش زیبا را  نخواستی؟  این فرش ساده و کم رنگی هست و سایرفرش‌ها پر نقش و نگار. گفت: آسمان هم ساده و رنگ پریده است ولی همه معتقدیم که آسمان زیباست و کسی نمی‌گوید که آسمان زشت است و من از همین فرش می‌خواهم. بلافاصله فهمیدم که چه باید بکنم. سرطراح را صدا کردم و به او گفتم نقوشی ساده، خلوت و در زمینه‌های آسمان طراحی کند. به سررنگرز هم دستور دادم که با تکرار رنگرزی،  رنگ‌های مورد نظر طراح را تامین کند و به این ترتیب فرش طرح آمریکایی خلق شد که هرساله به خوبی فروش می‌رفت و سود سرشاری را نصیب من کرد. این بخشی از کتاب زندگینامه محمد ارجمند- سلطان قالی- تهیه شده توسط سرکار خانم سارا سلیمانی است .

این نوشتار مبین برخورد فعال کارآفرین با تقاضای بازار است. در گذشته کارآفرین با بازار در ارتباط بوده و سلیقه مشتری را به سازمان کاری خود متشکل از طراح، رنگرز، استادکار بافت و پرداخت کار و .... منتقل می‌کرده است. تمام سازمان هدف را درک کرده، در خدمت آن قرار گرفته، به سمتش خیز برداشته و حرکت می‌کرد. امروز این سازمان کاری با تزریق پول نفت و یارانه و تلاش برای حمایت‌های نابه‌جا و ناصحیح از افراد غیرکارآفرین و غیرفعال در صنعت از هم پاشیده، به شکل منسجم وجود ندارد. تزریق پول نفت به بازار قیمت ارز را پایین نگه می‌دارد و در نرخ برابری فعلی قیمت ریال به دلار هیچ تولیدی از جمله فرش کرمان که یک کالای صادراتی است، رقابت پذیر نخواهد بود. از سوی دیگر بالابودن نرخ سود بانکی به صاحب کسب وکار این نشانه را می‌دهد که هیچ سودی قابل قیاس با سود سپرده پول در بانک نیست (نرخ سود بانکی و نرخ ارز دو ابزار مهم دیکته سیاست‌های اقتصادی دولت به سرمایه‌گذاران و صاحبان کسب و کار هستند) در نتیجه این سیاست‌های اقتصادی کارآفرین فرش هم در بازار حضور ندارد و در برخوردهای کم خود با تقاضای بازار، با مقاومت و بسیار منفعل عمل می‌کند چرا که می‌بیند نه محصولش توان رقابت دارد و نه کارکرد پولش در این صنعت به صرفه هست. بنابراین ضروری است که این سیاست‌های بنیادی اقتصادی به سمت آزادی نرخ ارز و کاهش نرخ سود بانکی تغییر پیدا کنند و پس از اجرای سیاست‌های درست و آماده‌سازی بستر توسعه کسب و کار، نسل خلاق، نوآور، جدید و چابکی می‌تواند در بازار حاضر شود؛ سلیقه و خواسته بازار را پرسشگری کند و به شکل سازمانی منسجم در راستای برآورده کردن خواسته مشتری به سرعت حرکت و رقابت کند.

 به مزایای صنعت فرش دستباف و ضرورت توجه به این صنعت اشاره کنید.

فرش دستباف کرمان یک صنعت پاک، اشتغال سبز و دوستدار محیط زیست است. فرش کرمان یک نام جهانی ساخته و شناخته شده و یک برند آماده است بنابراین هزینه‌ای برای برندسازی ندارد. فرش دستباف که روزگاری جایگاه ویژه‌ای در صادرات کشور داشت، آلودگی صوتی و محیط زیست ندارد، عایق است و مانع از هدر رفت انرژی می‌شود، مبتنی بر احیای ضایعات کشاورزی و دامداری است، وابستگی آن به آب بسیار بسیار کم است  و در نهایت ترافیک و فرسایش چاده ای و آلودگیهای مربوط به آن را ایجاد نمی‌کند.صنعت فرش دستباف مبتنی بر احیای وقت مرده روستاییان، بی سوادان و گروه‌های آسیب‌پذیری است که اگر در این صنعت شاغل نشوند به دلیل مهارت‌های پایین، در هیچ جا به عنوان نیروی کار پذیرفته نمی‌شوند.

سرمایه‌گذاری در صنعت فرش دستباف در قیاس با سرمایه گذاری‌های کلان جهت اشتغال‌زایی به ازای هر نفر بسیار اندک است.فرش دستباف یک صنعت ۱۰۰ درصد بومی ‌است و اشتغال بومی‌ایجاد می‌کند و کل حلقه‌های آن در داخل استان فعال بوده و یک دلار از ارز نفتی برای آن پرداخت و از کشور خارج نمی‌شود بلکه فقط ارزآوری دارد.ضمن اینکه فرهنگ و زیبایی شناختی و خصوصیات عالی فرهنگی ما با فرش شناسانده و صادر می‌شود و با ایجاد اشتغال برای گروه‌های آسیب‌پذیر، سبب ایجاد و حفظ امنیت اجتماعی می‌شود. با توجه به این مطالب ضروری است که برند فرش دستباف کرمان،  بار دیگر در بازار مطرح، معرفی و احیا شود.

 در حال حاضر جایگاه فرش کرمان در صنعت فرش دستباف کجاست؟ آیا از این همه مزیت بهره‌گیری کامل شده است؟

سال‌هاست که سیاست‌ها به صورت اسمی ‌بر افزایش تولید کمی متمرکز بوده‌اند، در حالی که هر چقدر هم کالایی تولید شود، اگر به فروش نرسد سبب رونق و تحرک در آن کسب و کار نمی‌شود. با این همه پایین نگه داشتن نرخ ارز با تزریق پول نفت و بهره بالای بانکی سبب شده که محصولات ایرانی، رقابت پذیر نباشند، فرش کرمان هم از این قاعده مستثنی نیست. در کرمان نزدیک به ۲۰ سال است که تاجران فرش به استان نیامده و فروشی صورت نگرفته و بازار فرش کرمان به بازار داخل استان، محدود شده است. تجار فرش کرمان هم به فرش فروشی در مغازه‌های خود بسنده کرده، برخورد فعالی با تقاضای بازار ندارند و قیمت تمام شده محصول هم در بازار، رقابت‌پذیر نیست. بنابراین  پول کمتری به صنعت تزریق می‌شود که موجب کاهش تولیدات و به تبع آن کاهش شغل برای بافندگان فرش شده است.

بافندگان هم مانند تولیدکنندگان اعتمادی به ثبات درآمد خود در درازمدت ندارند چون سفارش‌پذیری اتفاق نمی‌افتد و سعی می‌کنند بیشترین درآمد را در کمترین زمان ممکن به دست آورند، به همین دلیل دستمزد بافت در کرمان بسیار بالاست. حال اگر سیاست‌های توسعه اقتصادی با جهت‌گیری صحیحی اجراشود با بالا رفتن نرخ ارز، تولید فرش کرمان (که یک کالای صادراتی  است) به صرفه خواهد بود و با کاهش نرخ سود بانکی کارآفرینان خلاق می‌توانند تولیدات ارزشمند خود را با بهای مناسب‌تری روانه بازار کنند. در نتیجه صنعت فرش کرمان در بازار حضور فعال یافته و تقاضا برای فرش‌های جدید ایجاد می‌شود، کارآفرینان، تولیدکنندگان و به تبع ایشان بافندگان و سایر حلقه‌های کسب و کاری هم به استمرار و ثبات صنعت امیدوار شده، هزینه‌های مربوط به دستمزد نیروی کار منطقی خواهد شد، بنابراین سرمایه‌گذاری در بخش فروش و بازار به عنوان پیشران کسب و کار ضروری است.

به این ترتیب پول از فروش محصول ( به جای تزریق پول نفت به بافنده به صورت وام‌های خیلی خرد) به سیستم صنعت فرش تزریق می‌شود و از این طریق چرخ اشتغال، تولید و فروش به طور هم زمان به حرکت درآمده و صنعت فرش دستباف کرمان رونقی دوباره می‌گیرد، بنابراین ادامه سیاست‌ها و اقدامات متمرکز برتخصیص وام‌های خرد به بافندگان به نام افزایش تولید، سطحی نگری و ساده‌اندیشی محض بوده و باید نقطه تمرکز بر پیشران اقتصاد یعنی کارآفرین و صاحب کسب و کار قرار بگیرد. سرمایه‌گذاری باید بر حضور فعال در بازار متمرکز شود، این حضور فعال باید در عرصه‌های محصول و قیمت رقابت‌پذیر باشد تا فرش دستباف کرمان بتواند جایگاهی برای خود در بازار جهانی فرش بیابد و اشغال کند.

 صادرات فرش کرمان چه شرایطی دارد؟ آیا این صنعت بازارهای صادراتی خود را حفظ کرده است؟

در روند کلی تجارت جهانی فرش دستباف طی ده سال اخیر، فرش ایران در سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ با میانگین ۳۶ درصد بیشترین صادرات فرش دستباف دنیا را به خود اختصاص داده و همراه با کشورهای هند، پاکستان، چین و ترکیه به ترتیب ۵ تولید کننده و صادرکننده عمده فرش دستباف و گلیم جهان بوده‌اند. با وجود روند کاهشی محسوس در سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲، کشور ایران تا سال ۲۰۱۲ رتبه اول صادرات فرش دستباف دنیا را با ۲۵ درصد داشته، ولی در سال ۲۰۱۳ به دنبال آثار ناشی از تحریم‌های اقتصادی، صادرات ایران به ۱۸ درصد کاهش یافته و به جایگاه سوم تنزل یافته است و برای اولین بار کشورهای هندوستان و مصر جایگاه ایران را در صدر جدول صادرکنندگان فرش دستباف به خود اختصاص داده‌اند. البته باید توجه داشت که بخشی از تولیدات فرش ایران از طریق کشورهای ترکیه، پاکستان و امارات به کشورهای غربی صادرات مجدد می‌شود که سبب ارتقای سهم این کشورها از بازار به ازای کاهش سهم ایران می‌شود.

با توجه به اینکه ایالات متحده آمریکا به عنوان بزرگترین خریدار و وارد کننده فرش دستباف جهان مطرح است،  لغو تحریم فرش ایران فرصت بسیار خوبی برای بازگشت این کالا به بازار جهانی فراهم می‌کند. حجم بازار جهانی فرش یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار است که ایران ۳۸۰ میلیون دلار از این بازار و فرش کرمان زیر یک درصد از کل فروش ایران را در اختیار دارد. همچنین تحرک بازار جهانی به سوی کشورهای سرد ثروتمند چون ژاپن، چین و روسیه و کشورهای تازه ثروتمند چون هند، برزیل و آفریقای جنوبی، فرصت‌های جدیدی را ایجاد کرده است. به طور کلی متخصصان بازارجهانی فرش و صنایع دستی معتقدند که بازار فرش بازاری پویا و مناسب است و امکان رشد سهم ایران در بازار با سیاست‌گذاری و هدف‌گذاری درست و به موقع سیاست‌های اقتصادی وجود دارد و این نکته‌ای است که در مصاحبه‌های متعدد با افراد پیشرو در صنعت فرش کرمان هم بارها بر آن تاکید شده است.

 مهم‌ترین موانع و مشکلات توسعه بازارها در صنعت فرش و رسیدن به ارزش افزوده بالاتر را در چه می‌دانید؟

تحلیل‌های سطح صنعت نشان می‌دهد که جذابیت و سودآوری کسب و کار فرش در مجموع پایین و فشارهای رقابتی زیاد است. این مساله معلول پایین نگه داشتن نرخ ارز به ازای تزریق پول نفت و بالا بودن نرخ بهره بانکی طی سالیان متمادی است. همین امر سبب شده که تولیدکنندگان و کارآفرینان روند خروج از صنعت را پیش گرفته، تعداد بافندگان در سیستم منسجم تولید طی ده‌سال گذشته به یک سوم برسد. همچنین فشار بر فروشندگان فرش و تغییرات مکرر سیاست‌های اقتصادی و قوانین کار، تولید و صادرات، بخش تولید و فروش را ناامن کرده و بیشتر فعالان صنعت فرش از سرمایه‌گذاری در این صنعت اجتناب می‌کنند. پس از آن تحلیل نهادهای پشتیبان و سرمایه اجتماعی صنعت فرش دستباف کرمان انجام شده که نشان می‌دهد سازمانی منسجم و چابک برای حرکت سریع متناسب با تغییرات پویای بازار در صنعت فرش دستباف کرمان وجود ندارد. ارزش افزوده بالاتر از طریق برنده شدن در  رقابت در عرصه بازار به دست می‌آید که با توجه به سیاست‌های غلط اقتصادی کالای ما از ابتدا قادر به ورود به این عرصه رقابتی نیست و نمی‌تواند رقابت کند.