شماره روزنامه ۶۱۵۸
|

کتاب شغل کافی

کتاب شغل کافی

  • شاید درآمد کمتر برایتان بهتر است!

    مترجم: مهدی نیکوئی
    کورت ونه‌‌‌گات و جوزف هلر، نویسندگان و طنزپردازان فقید آمریکایی، در یک مهمانی مناسبتی شرکت کرده بودند که توسط مدیر میلیونر یک صندوق سرمایه‌گذاری تامینی برگزار شده بود. ونه‌‌‌گات از هلر سوالی پرسید: «جو، از دانستن اینکه میزبان ما، همین دیروز نسبت به کل فروش رمان «تبصره ۲۲‌» تو پول بیشتری به دست آورده چه حسی داری؟»
  • کار متعادل را خودتان تعریف کنید!

    مترجم: مهدی نیکوئی
    دولت‌‌‌ها و شرکت‌ها نقشی مهم در تعادل کار و زندگی افراد دارند. این موضوع را در قسمت‌‌‌های قبل شرح دادیم. اما بار اصلی ایجاد تعادل بر دوش خود شاغلان است. حتی تعریف و توصیه‌‌‌های این کتاب هم فقط می‌تواند راهنمای شما باشد و در نهایت باید خودتان کار متعادل و کافی خود را تعریف کنید.
  • نقش دولت در تعادل کار-زندگی(بخش سی‌‌‌‌ و چهارم)

    مترجم: مهدی نیکوئی
    کار بیش از حد و فرسودگی شغلی به شکل یک معضل فراگیر در حوزه‌‌‌‌های اقتصادی و حتی کشورهای گوناگون دیده می‌شود. این معضل به نوعی ریشه در ناآرامی و هراس‌‌‌‌های ذهنی افراد دارد. به همین دلیل نخستین راهکارهای آن از سطح فردی شروع می‌شود. اما فراگیر بودن نشان می‌دهد که شرایط کلان کشورها نقش مهمی در شیوع یا کنترل آن دارد.
  • چالش‏‌های تعادل‏‌بخشی کار و زندگی

    مترجم: مهدی نیکوئی
    سلامت روان افراد شاغل و میزان شادمانی و رضایت آنها از زندگی‌‌شان به میزان قابل‌توجهی بستگی به شغل و شیوه کار کردن آنها دارد. با این حال، نه به سادگی می‌توان تعیین کرد که شغل باید چه نقشی در زندگی ما داشته باشد و نه به سادگی می‌توان به تعادل بهینه در کار و زندگی دست یافت. یکی از مشکلات، این است که بسیاری از ما فرهنگ عجله و شتاب پیرامون خود را نهادینه می‌‌کنیم.
  • چرا استراحت کردن از کار کردن سخت‏‏‌تر است؟

    مترجم: مهدی نیکوئی
    روز پس از جشن شکرگزاری خود را در وضعیتی آشنا یافتم: کار کردن در تعطیلات. اما تناقض داستان در اینجا تمام نمی‌شود. در حال نوشتن کتابی انتقادی درباره معضل اعتیاد آمریکایی‌‌‌ها به کار هستم؛ آن هم در روزی که برای استراحت کردن به من حقوق تعلق می‌گیرد. تا پیش از ظهر، بهره‌‌‌وری چندانی نداشتم که با توجه به سنگینی غذای شب گذشته، طبیعی است. با این حال، همچنان در حال سرزنش خودم بابت این عملکرد ضعیف در روز تعطیل هستم. به نظر می‌رسد تناقض آنجا به نهایت خواهد رسید که با چنین احساساتی احتمالا روز کاری‌‌‌ام…
  • دردی که قهرمان المپیک را هم معتاد می‌کند!

    مترجم: مهدی نیکوئی
    شادی و رضایت شغلی (حتی کلان‌‌‌تر از آن، رضایت از زندگی) چه زمانی حاصل می‌شود؟ بیشتر ما تصور می‌‌‌کنیم که تلاش بیشتر و رسیدن به اهداف و دستاوردهایی در کار و زندگی باعث شادی ما خواهد شد. اما این همان راهی است که مایکل فلپس، قهرمان المپیک را به اعتیاد رساند.
  • روزی که بازی را فراموش کردیم!

    مترجم: مهدی نیکوئی
    نارضایتی شغلی و احساس کمبود و ناکافی بودن دلیلی واضح دارد: نفس کار و فراموش کردن بازی!
  • اگر دیگران از تو خبر نداشتند، چه می‏‌کردی؟

    مترجم: مهدی نیکوئی
    بسیاری از رفتارها و اقدامات ما را اطرافیان به ما تحمیل می‌کنند. نادرند کسانی که بر اساس ارزش‌‌ها و علاقه‌‌مندی‌‌های شخصی خود، کار و زندگی‌‌شان را پیش ببرند. درک این موضوع می‌تواند تاثیری عمیق بر ما بگذارد.
  • کار، بازی کامپیوتری نیست!

    مترجم: مهدی نیکوئی
    کار کردن ما بر اساس قواعدی است که به ما گفته شده است. انگشت‌‌‌شمارند کسانی که کار و حتی زندگی خود را بر اساس قواعد خویش بگذرانند. ما مانند شخصیت‌‌‌های یک بازی کامپیوتری، در تلاش برای کسب امتیازات بیشتر و بهبود جایگاه و منزلت خود هستیم. این موضوع آسیب‌‌‌های مختلفی به ما می‌‌‌زند. در قسمت گذشته گفتیم برای نیاکان ما، منزلت یکی از مهم‌ترین عوامل بقا بود. منزلت و جایگاه اجتماعی بالاتر به معنای دسترسی بهتر به غذا، همسر و امنیت بود.
  • بازی منزلت

    مترجم: مهدی نیکوئی
    افراد در مسیر شغلی خود به هدف‌‌‌‌گذاری و تصمیم‌گیری‌‌‌‌های مختلفی مبادرت می‌کنند و برای تحقق آنها زحمت می‌‌‌‌کشند. عوامل بیرونی و درونی آنها را به تلاش وادار می‌کند و در برهه‌‌‌‌هایی از مسیر خود متوجه اجباری و حتی ناآگاهانه بودن تلاش‌‌‌‌های خود نیستند. مساله آنجاست که این تلاش‌‌‌‌ها و پیشرفت در مسیر شغلی، تضمینی برای رسیدن به شادی نیست. بسیاری از افرادِ به ظاهر موفق، نه چندان شاد هستند و نه حس رضایت درونی دارند. آنها ممکن است با ندایی درونی درگیر باشند که آنها را بابت تصمیم‌گیری‌‌‌‌ها و پیمودن…
  • رستگاری در حرفه شغلی

    مترجم: مهدی نیکوئی
    زمانی که «براندن» قفل را باز کرد و کرکره‌‌‌‌‌ها را بالا داد تا خانه سیارش را نشانم دهد، خشکم زد. ژانویه ۲۰۲۲ بود. باورم نمی‌‌‌‌‌شد که مقابل یک کامیون ساده و محقر ایستاده‌‌‌‌‌ام. کم ‌‌‌‌‌و بیش در ۷ سال اخیر به این جعبه قراضه، خانه گفته بود. محال بود بتوان حدس زد که او زمانی یکی از مهندسان گوگل بوده است.
  • چالش دورکاری برای تفکیک کار و زندگی

    مترجم: مهدی نیکوئی
    در ۱۰ سال گذشته، بحث‌‌‌های زیادی پیرامون مزایای دورکاری و خواسته‌‌‌های متفاوت نسل جدید از کارفرمای خود صورت گرفته است. به‌رغم مزایای گوناگون، بسیاری از مدیران آماده پیاده‌سازی گسترده دورکاری و مدل‌‌‌های انعطاف‌‌‌پذیر کار نبودند. با این حال، در سال فراگیر شدن کرونا و قرنطینه‌‌‌های ناشی از آن، به اجبار دورکاری تبدیل به یک رویه عادی در شیوه فعالیت شرکت‌ها شد؛ رویه‌‌‌ای که همچنان ادامه دارد و بسیاری از شرکت‌ها دست‌‌‌کم یک یا دو روز از هفته به کارکنانشان حق دورکاری، ساعات کاری شناور و... می‌دهند.
  • مرز کار و زندگی کجاست؟

    مترجم: مهدی نیکوئی
    تفکیک کار از زندگی، چه از نظر فردی و چه از نظر مدیریت کسب و کار بسیار مهم است. اما مشکل آنجاست که چنین مرزی را نمی‌توان به طور دقیق تعیین کرد؛ به این دلیل که نسبی است و مکان آن برای هر فرد با دیگران فرق دارد.
  • مزایای شغلی به‌نفع چه‌کسی است؟

    مترجم: مهدی نیکوئی
    سال ۱۹۰۳، یک شرکت فروش پستی صابون به نام صابون لارکین (Larkin) فردی جوان به نام فرانک لوید رایت را استخدام کرد تا «دفتری برای آینده» در شهر بوفالوی نیویورک طراحی کند. به‌نظر می‌‌‌رسید که نتیجه کار، یک شاهکار معماری هماهنگ، منسجم و بی‌‌‌نقص است که تمام مشکلات مدیریتی دفاتر کار را حل می‌‌‌کند.
  • زندگی در دنیای فانتزی کار

    مترجم: مهدی نیکوئی
    گوگل سال‌هاست که یکی از بهترین مکان‌‌‌ها برای کار شناخته می‌شود. ساختمان‌‌‌های بزرگ آنها و امکانات فراوان تفریحی مانند باشگاه و پارک و ساحل باعث شده است که هرسال در مجلات مختلف از چیدمان محیط کار و فرآیندهای مدیریتی برای کسب بیشترین آرامش و ظهور بیشترین خلاقیت یاد شود. با این حال، بازدید من از این محیط، چنین حسی را القا نکرد. در حال قدم زدن در جنگل‌‌‌های سرخ‌‌‌چوب در کنار «براندن اسپراگ» بودم. براندن یک مهندس نرم‌‌‌افزار ۲۹ ساله است که شباهت بسیاری به بازیگر معروف، داستین هافمن دارد (البته…
  • تجربه هفته کاری ۴ روزه در ایسلند

    مترجم: مهدی نیکوئی
    ایسلند از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ در یک آزمایش گسترده، به بررسی نتایج هفته کاری ۴ روزه پرداخت. البته آنها قصد نداشتند محبوبیت کاهش روزها یا ساعات کاری هفتگی را بین کارکنان بسنجند. آنها می‌‌‌خواستند از نتایج اقتصادی و منافع احتمالی آن برای کارفرمایان آگاه شوند.
  • کار بهتر است یا فراغت؟

    مترجم: مهدی نیکوئی
    انتخاب بین کار یا فراغت، انتخابی مضحک و بی‌‌‌مورد به نظر می‌‌‌رسد. در جهان امروز، به‌رغم جذابیت‌‌‌های فراغت، کار نه تنها عامل بقا بلکه مهم‌ترین منبع وجهه اجتماعی و رضایت فردی شده است. شاید حتی بتوان گفت که نوعی اعتیاد به کار را شاهد هستیم و ما را بیش از همیشه با فراغت بیگانه کرده است.
  • شرکت، خانواده نیست

    مترجم: مهدی نیکوئی
    شرکت‌هایی هستند که کارکنان خود را مانند اعضای خانواده و دوستانشان معرفی می‌کنند. صمیمیت در محیط کار، ایده جذابی به نظر می‌رسد و مزایایی نیز دارد. با این حال، نباید از معایب آن چشم‌‌‌پوشی کرد؛ به‌‌‌ویژه که چنین ادعاهایی اغلب به نفع کارفرماست نه کارکنان.
  • من، فارغ از شغلم کیستم؟

    مترجم: مهدی نیکوئی
  • گم کردن خود در محل کار

    مترجم: مهدي نيکوئي
    آماندا گورمن، شاعر و فعال اجتماعی اهل آمریکا، گفته‌‌‌ای تأمل‌‌‌برانگیز درباره هویت شغلی دارد: «اگر می‌توانستم به عقب بازگردم و پیامی به خودم دهم، این بود که ارزش من به عنوان یک هنرمند، ناشی از میزان آثار خلق‌شده‌‌‌ام نیست. من فکر می‌‌‌کنم که چنین ذهنیتی از سرمایه‌‌‌داری برآمده است. آنچه در هنر اهمیت دارد، این است که در فرآیند خلق آثار خود چگونه و چرا بر زندگی مردم اثر می‌‌‌گذارید؛ حتی اگر فقط یک نفر باشد و حتی اگر آن یک نفر هم خودتان باشید.» این مطلب، داستان زندگی مگان گرینول، دختر ۱۶ساله‌ای…
  • انسان و بار هویت شغلی

    مترجم: مهدي نيکوئي
    ما با هویتی ثابت و مشخص متولد نمی‌شویم. هویت، نام و نشانی است که در طول زندگی خود می‌سازیم. موضوعی که قصد بحث درباره آن را داریم، برگرفته از نظرات اریک اریکسون، روانکاو آلمانی و شاید برجسته‌ترین روان‌شناس رشد در قرن بیستم باشد. اریکسون باور داشت که انسان، هویت‌های خویش را در مراحل گوناگون زندگی می‌سازد و یکی از کلیدی‌ترین مراحل، نوجوانی است.
  • نفرین کار مشتاقانه

    مترجم: مهدی نیکوئی
    هیچ چیز در هستی، معنایی ذاتی ندارد و انسان است که به هر چیزی معنا می‌‌‌دهد. مشکل آنجاست که این معنادهی، برای او بار روانی ایجاد می‌‌‌کند و دیگر نمی‌تواند به چیزهای معنایافته، چنان که هستند، بنگرد. این مشکل در رابطه ما با شغل هم به چشم می‌‌‌خورد. آنه هلن پترسون، روزنامه‌‌‌نگار می‌‌‌نویسد: «زمانی که درباره شغل از مفاهیمی مانند اشتیاق استفاده می‌‌‌کنیم، مانع از تفکر درباره آن به همان صورت که هست، می‌‌‌شویم. شغل تمام زندگی ما نیست.»
  • شغل من مقدس نیست!

    مترجم: مهدی نیکوئی
    این ایده که همواره باید عاشق شغل خود باشیم، انتظاراتی سنگین از شغل‌‌‌مان ایجاد می‌کند. این ایده، ملالت موجود در تمام کارها را نادیده می‌گیرد، ما را نسبت به ضعف‌‌‌ها و ایرادات شغل رویایی‌‌‌مان کور می‌کند و شرایطی می‌‌‌سازد که شاغلان، حاضر به دریافت حقوقی کمتر از استحقاقشان شوند. اما چنین انتظاراتی دانسته یا ندانسته توسط والدین یا گروه‌‌‌هایی از جامعه به افراد تحمیل می‌شود.
  • شغل رویایی یا رویای رنج؟

    مترجم: مهدی نیکوئی / قسمت هشتم
    «ریچارد بولز» را بابت نگارش کتاب پرفروش «چتر نجات شما چه رنگی است؟» می‌‌‌شناسند (این کتاب ترجمه شده است). او دو سال پیش از انتشار کتاب خود، به شغل دیگری مشغول بود: ۱۵ سال خدمت به عنوان کشیش کلیساهای انگلیکان. پس از آن بود که مانند بسیاری از شاغلان در رکود مالی دهه ۱۹۶۰، به بهانه کاهش بودجه از شغلش کنار گذاشته شد. پس از اخراج به جای آنکه طبق عادت و از سر استیصال دنبال شغل جدیدی بگردد، به دنبال وام یا کمک‌‌‌هزینه‌‌‌ای رفت که بتواند به نقاط مختلف ایالات متحده سفر کرده و با مردم درباره…
۱
بیشتر