برای دهههای متمادی بخش برق، با بازگشت سرمایه مطمئن و کمریسک، بستری جذاب برای سرمایهگذاران بوده است. تقاضایی تضمینشده که با یک روند تقریباً ثابت مرتباً افزایش مییابد یکی از مهمترین مولفههایی بود که باعث جذب سرمایههای جدید داخلی و خارجی در کشورهای مختلف به این بخش میشد. این روند اما در قرن بیستویکم دستخوش تغییر شده است.
در سالهای اخیر عکسهای زیادی را از قاره آفریقا یا آمریکای لاتین مشاهده کردهایم که در آنها نوجوانانی در خیابان زیر نور نشسته و مشغول انجام تکالیف خود هستند یا با گوشی هوشمندشان سرگرماند. اولین سوالی که پیش میآید این است که چرا زیر نور خیابان؟ شاید یک جواب ساده و دمدستی برای آن وجود داشته باشد؛ چون قطعی برق مکرراً به سراغ خانههایشان میآید. سوال بعدی و اما اصلیتر این است که چطور ممکن است شما یک تکنولوژی قرن بیستویکمی و بهروز را در دست داشته باشید اما همچنان از خدمتی که بیش از یک قرن از اختراع آن میگذرد محروم بمانید؟ جواب این سوال را احتمالاً باید در ساختار مالکیت و مدیریت توزیع برق در کشورهای مختلف بررسی کرد. در این نوشتار به بررسی پاسخ این سوال خواهیم پرداخت.
تولید و توزیع برق در جهان تحت تاثیر تصمیمات سیاستگذاران قرار دارد؛ اینکه کسانی که پشت خطمشیهای اقتصادی هستند تا چه حد به کارایی بازار آزاد اعتقاد داشته باشند یا تا چه حد از ابزارهای پوپولیستی برای جذب آرای مردم به سمت خود استفاده کنند.
بررسی تجربه کشورهای جهان در تولید، توزیع و سیاستگذاری برق بسیار حائز اهمیت است چراکه میتواند به سیاستگذاران داخلی نشان دهد که باید به کدامسو گام بردارند. از اینرو در این پرونده به بررسی اقتصاد سیاسی و حکمرانی برق در جهان پرداختهایم و همچنین سعی کردهایم به این سوالات پاسخ دهیم که در کشورهای پیشرفته جهان برق چگونه تامین و توزیع میشود؟ ساختار مالی و مالکیت برق در کشورهای جهان چگونه است؟ چرا کشورهایی که اقتصاد دولتی دارند برق بیشتری را هدر میدهند؟ کممصرفترین کشورهای جهان در حوزه برق کدامها هستند؟ روند سرمایهگذاری برق در جهان به کدامسو میرود؟ ترکیب نیروگاههای برق در جهان چگونه است؟
طراحی واحدهای نیروگاه اصفهان بر اساس برج تر بوده و آب مصرفی واحدها از طریق چهار حلقه چاه فلمن که در مجاورت رودخانه زایندهرود احداث شده بود تامین میشود. طبیعی است که با قطع آب رودخانه زایندهرود و عدم تغذیه چاههای فلمن از طریق بستر رودخانه به تدریج آبدهی این چاهها کاهش یافت و نهایتاً به صفر رسید و یکی از شریانهای اصلی تولید برق در این نیروگاه، دچار چالش شدید شد. اگر بخواهیم مشکلات ناشی از این اتفاق را دستهبندی کنیم به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
ممکن است این پرسش برای بسیاری از شما پیش آمده باشد، در روزهای تابستان که شاهد افزایش میزان مصرف برق در کشور هستیم، طوری که این میزان نسبت به زمان مشابه آن در سال گذشته، افزایش قابل توجهی یافته است، مهمترین عامل پایداری تولید برق در نیروگاههای کشور چیست؟ یا هنگام قطع برق برای جبران چه اتفاقی میافتد، باید سراغ نحوه آمادگی واحدهای فنی را گرفت که این آمادگی با انجام به موقع تعمیرات واحدها از سوی متخصصان هر حوزه به دست میآید.
نیروگاه سیکل ترکیبی کرمان از آمادگی بالایی برای تولید کامل و گذر از پیک مصرف در تابستان برخوردار است. این آمادگی تولید باعث شده تاکنون ۴۶/ ۳۷ درصد از تعهد تولید برآورده شود. این عدد برای مشابه سال قبل ۱۹/ ۳۶ درصد بوده است که نشان میدهد این نیروگاه امسال نسبت به سال قبل ۲۷/ ۱ درصد افزایش تولید تعهدشده را داشته است. راندمان کل نیروگاه کرمان در چهارماهه ابتدای سال برابر با ۱۹/ ۴۶ و ضریب خروج اضطراری واحدها در این مدت برابر با دو درصد است که بیانگر عملکرد مناسب این نیروگاه است.
واگذاری نیروگاههای دولتی در سالهای گذشته به صورت اموال و بدون تبدیل و شکلدهی شخصیت حقوقی به بخش خصوصی یا بابت رد دیون دولت به مجموعههای مختلف واگذار شدند. این موضوع باعث خروج داراییها از حسابهای شرکتهای برق منطقهای و توانیر، و ابقای بدهی مربوط به دوران ساخت دولت آنان در دفاتر شرکتهای مذکور شده بود. علاوه براین، شکلدهی شخصیت حقوقی و اعمال حاکمیت وزارت نیرو بر فعالیتهای نیروگاهی را نیز با مشکل مواجه کرده بود. از اینرو این مشکل میبایست قبل از واگذاری رفع شود، و یکی از راهکارهای قانونی تبدیل نیروگاهها به شخصیت حقوقی بود. بدین ترتیب از ابتدای سال ۱۳۹۵ کلیه نیروگاهها از شرکتهای برق منطقهای و توانیر منفک و در قالب شرکتهای ۱۵گانه تحت عنوان شرکتهای تولید نیروی برق ذیل شرکت مادر تخصصی تولیدنیروی برق حرارتی ساماندهی شدند. ۱۰ نیروگاه نیز که چندین سال پیش در قالب نیروگاههای ماده ۲۷ برای تسریع در فروش به شرکت تبدیل شده بودند متاسفانه به دلایل پیشگفته فقط پنج نیروگاه و آن هم با مشکلات عدیده واگذار شدند. بنابراین در حال حاضر ۲۰ نیروگاه دولتی وجود دارد که تعداد زیادی از آنها پس از شکلگیری شخصیت حقوقی مستقل برای واگذاری به سازمان خصوصیسازی معرفی شدهاند. ازجمله مزایای نقش ایجاد شرکتهای تولید نیروی برق در خصوصیسازی نیروگاهها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد که طی دو سال گذشته این اهمیت را اثبات کرده است:
شرکت مدیریت تولید برق یزد قبل از سال جاری سعی کرده تا با انجام به موقع تعمیرات دورهای مولدها را برای بهرهبرداری در سال جاری و بهخصوص در پیکبار آماده کند. نیروگاه سیکل ترکیبی یزد با تولید ۷۵۰ تا ۸۵۰ مگاوات در پیکبار توانسته است بیش از نیمی از مصرف پیکبار استان را تامین کند و تولید روزانه آن به ۱۸۰ هزار مگاوات در ساعت رسیده است. از ابتدای سال جاری تاکنون ۱،۸۸۱،۹۹۲ مگاوات ساعت انرژی ناخالص در نیروگاه تولید شده است.
نیروگاه گازی ری در زمینی به مساحت ۵۲۵۰۰۰ مترمربع در جاده قدیم قم-باقرشهر-انتهای بلوار فلسطین در جنوب پالایشگاه نفت تهران و به فاصله هفت کیلومتری شهرری قرار گرفته است. در سال ۱۳۵۶ این نیروگاه با ۴۴ واحد گازی به بهرهبرداری رسید و در حال حاضر دارای ۲۳ واحد گازی از چهار شرکت مختلف با قدرت اسمی ۸۱۸ مگاوات است. بقیه واحدها بنا به نیاز شبکه به نقاط دیگر کشور انتقال داده شدهاند، از آنجا که قدرت عملی قابل تولید واحدهای گازی ارتباط مستقیم با درجه حرارت هوای محیط و نوع سوخت (گاز یا گازوئیل) دارد، از اینرو تولید عملی آن در فصول مختلف و با نوع سوخت مصرفی متفاوت است.
انرژی تولیدی نیروگاه بندرعباس در سال جاری از مرز دو میلیون مگاوات ساعت گذشت. به یاری خداوند متعال و همت کارکنان این نیروگاه از ابتدای سال جاری با کاهش قابل توجه ضریب خروج اضطراری مولدها و در راستای تعمیرات اساسی صورتگرفته بر چهار واحد بخار این نیروگاه میزان تولید انرژی برق از مرز دو میلیون مگاوات ساعت گذشته است و این امر سبب شده تا نیروگاه در جذب بار راکتیو سلفی شبکه جنوب شرق و بالطبع تصحیح ولتاژ منطقه مشارکت حداکثری داشته باشد.
نیروگاه رامین اهواز در سال ۱۳۵۸ و در کوران انقلاب شکوهمند اسلامی با هدف تامین بخش عمده برق مورد نیاز استان خوزستان، در کنار رود بزرگ کارون و در ۲۰کیلومتری شهر اهواز تأسیس شد. این نیروگاه که توسط شرکت تکنوپروم اکسپورت شوروی ساخته شد با شش واحد تولیدی و مجموع ظرفیت ۱۸۵۰ مگاواتساعت بزرگترین نیروگاه بخاری کشور محسوب میشود.
محسن طرزطلب، مدیرعامل شرکت مادرتخصصی تولید نیروی برق حرارتی، معتقد است مصرف درست مصرفکنندگان میتواند به حل مشکلات ناشی از کمبود برق کمک کند. او در عین حال تاکید میکند: «گذشته از مسائل فرهنگی و تبلیغات، به صورت جدی نیاز داریم تعرفههای برق اصلاح شود و امیدواریم به صورت تدریجی حداقل برای پرمصرفها تعرفهها افزایش یابد تا بتوانیم از این طریق جلو رشد مصرف برق را بگیریم.» بعد از ظهر یک روز گرم تابستانی در حالیکه تنها وسیله سرمایشی روشن در اتاق مدیرعامل شرکت تولید نیروی برق حرارتی یک دستگاه پنکه بود، او در تشریح علل کمبود برق که امسال در زمان پیک مصرف، باعث خاموشیهای گاه و بیگاه در مناطق مختلف کشور شد، گفت: «عمده مشکلی که امسال با آن مواجه شدهایم در تولید نیروگاههای برقآبی کشور است که به دلیل کمبود منابع آب نسبت به سال گذشته به نصف کاهش یافته است و عمده خاموشیها که ناشی از کمبودی نزدیک به پنج هزار مگاوات است، به نیروگاههای برقآبی بازمیگردد.
امروزه ارزش برق بر هیچکس پوشیده نیست. به دشواری جنبهای از زندگی مردم در جوامع مختلف بشری به ویژه در کشورهای در حال توسعه یا توسعهیافته را میتوان یافت که برق در آن جایگاه ویژهای به خود اختصاص نداده باشد چراکه انرژی برق یکی از مطلوبترین گونههای انرژی بوده و به آسانی قابل انتقال و در دسترس است و نقشی بنیادین در زندگی انسان مدرن بازی میکند به طوری که بدون آن همه چیز دستخوش ناهنجاری شده و ادامه زندگی دشوار و گاهی ناممکن میشود.
برق به عنوان یکی از مهمترین زیرساختهای فعالیت و توسعه، جزء لاینفک زندگی امروزی است که با پیشرفت تکنولوژی و نفوذ گسترده آن در زوایای مختلف زندگی، تامین برق پایدار و باکیفیت به نیازی بنیادی در جوامع بدل شده است.
تا اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی، بنگاههای دولتی که منبع نارضایتی سیاستگذاران بودند، مسوولیت بخش چشمگیری از فعالیتهای اقتصادی را بر عهده داشتند به طوریکه در نیمه اول دهه ۹۰، سهم بنگاههای دولتی از تولید ناخالص داخلی در کشورهای توسعهیافته، بین ۱۰ تا ۲۰ درصد بود که این سهم در کشورهای کمترتوسعهیافته به نحو چشمگیری افزایش مییافت. ضمن آنکه مطالعات بانک جهانی نشان میدهد در بسیاری از کشورها، بنگاههای دولتی حتی بخش بزرگتری از سرمایهگذاریها را به خود اختصاص میدادند. از اینرو این حقیقت که سهم این بنگاهها از فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری، رابطه مستقیمی با سرانه تولید ناخالص داخلی دارد به این معنی است که اگر بنگاههای دولتی واقعاً ناکارآمد باشند، احتمال آسیبپذیری کشورهای فقیرتر بیشتر خواهد بود.
عمر عدم تعادلهای اقتصادی صنعت برق حالا به چنددهسال میرسد. در حالی که بر اساس آمارهای رسمی هزینه مصرف برق خانگی (به قیمتهای ثابت سال ۱۳۹۰) امروز ۸۰ درصد کمتر از ۴۰ سال پیش است، کارشناسان معتقدند این نوع سیگنالدهی قیمتی، یکی از عوامل اصلی مشکلات امروز صنعت برق بوده است. البته بیتوجهی به واقعیتهای اقتصادی فقط در حوزه مشترکان خانگی به صنعت برق ضربه نزده است؛ سایر زیربخشهای این صنعت هم از این مساله تاثیر پذیرفتهاند. در این فصل ضمن بررسی کیفیت سیاستگذاری اقتصادی برق در ایران، به مساله ارزش بازار برق و همچنین جایگاه رقابت و بهرهوری در این صنعت پرداختهایم.
برق کالایی مهم و حالا میتوان گفت استراتژیک است. یک ساعت قطعی برق یک واحد صنعتی یا یک موسسه خدماتی و بازرگانی میتواند میلیاردها تومان خسارت به بار بیاورد. فراتر از جنبههای اقتصادی، قطع برق در فصلی مثل تابستان حتی برای ساعتی میتواند به یک چالش اثرگذار و مهم بدل شود.
چالشهای صنعت برق در کدام گلوگاهها کمین کردهاند؟ عدم توازن درآمد با هزینهها، انباشت بدهی وزارت نیرو به نیروگاهها و نبود ثبات مالی برای سرمایهگذاری را میتوان مهمترین متهمانی دانست که در حال حاضر مسیر توسعه این صنعت استراتژیک را با دستاندازهایی مواجه کرده است. در این میان نادیده گرفتن مکانیسمهای اقتصادی در قیمتگذاریها نهتنها باعث عدم توازن در اقتصاد صنعت برق شده بلکه نتیجهای جز ۳۰ هزار میلیارد تومان بدهی به تولیدکنندگان بخش خصوصی در پی نداشته است.
صنعت برق جزو تکنولوژیهای برتر و روز دنیا بوده و قلب تپنده صنعت و آغاز زنجیره تولید برق نیروگاههاست. نیروگاه به عنوان یک واحد صنعتی پیشرفته دربرگیرنده طیف وسیعی از شاخههای مختلف دانش و تکنولوژی است. بدیهی است داشتن این سطح بالای تکنولوژی باعث ایجاد قدرت و استقلال شده و نداشتن آن موجب ضعف و وابستگی شدید خواهد شد به نحوی که با قطع زنجیره اول صنعت، شبکه برق دچار مشکل جدی خواهد شد.
در صنعت تولید برق تجهیزات باید به طور دائم و پیوسته مورد پایش و بهرهبرداری قرار گیرند. تعمیر و نگهداری در زمان مقرر و سرویسهای روزانه و مطابق با دستورالعملها و مدارک فنی اهمیت زیادی دارد. باید منابع انسانی لازم و با تخصصهای مختلف و تماموقت در اختیار باشند تا با برنامهریزیهای دقیق و اقدامات پیشگیرانه و به موقع، از توقفهای ناخواسته واحدهای نیروگاهی جلوگیری به عمل آید و موجب افزایش آمادگی و عملکرد بهتر شده و کاهش هزینههای تولید را فراهم آورند. در این راستا پیشبینی و تهیه و تامین به موقع امکانات و ابزار و لوازم مصرفی و یدکی مورد نیاز بهرهبرداری و تعمیرات بسیار ضروری است و معمولاً باید با احداث کارگاههای تعمیراتی و تجهیز انبارها و تهیه و تامین ماشینآلات و ابزار کار و لوازم آزمایشگاهی در زمینههای مختلف تخصصی و عمومی در اجرای کار تسریع و تسهیل کرد.
احداث یک نیروگاه به عنوان هسته اصلی تولید برق، مستلزم انجام سلسله اقداماتی است که اگر بهجای خود صورت نگیرد، میتواند باعث اتلاف هزینهها و از دست رفتن فرصتها شود و ما سعی میکنیم در این نوشتار به مهمترین آنها به صورت فهرستوار اشاره کنیم.
بررسی نحوه تولید برق کشور میتواند نقاط ضعف و قوت صنعت برق را بیش از پیش روشن کند. نگاهی گذرا بر روشهای تولید برق ایران نشان میدهد همچنان وابستگی شدیدی به سوختهای فسیلی وجود دارد. نیروگاههای بخاری، گازی و سیکل ترکیبی بیش از ۸۰ درصد از توان تولید برق ایران را به خود اختصاص دادهاند. در این میان سهم نیروگاههای هستهای و تجدیدپذیر کمتر از دو درصد است.
صنعت برق همواره نقش مهمی در روند توسعه در کشورهای مختلف ایفا کرده است. کشور ما نیز به دلیل داشتن موقعیتهای متنوع از زیرساخت مناسبی برای تولید و توزیع این کالا برخوردار است. به نظر میرسد کشورهایی که توان تولید انرژی به شیوههای مختلف را دارند، در ایجاد بستر توسعه موفقتر خواهند بود. ایران ما نیز به دلیل داشتن اقلیمهای متنوع و همینطور نعمتهای متعدد یکی از بهترین کشورها در زمینه تولید انرژی برق است. به نظر میرسد بعد از برطرف کردن نیازهای داخلی که حالا همه صنایع و خدمات نیز به برق وابستهاند، این صنعت حالا میتواند با افزایش تولید در عرصههای مختلف بهخصوص در حوزه برق حرارتی یکی از صادرکنندگان بزرگ اقتصاد و یکی از مهمترین صنایع ارزآور کشور باشد.
زینب موسوی: کمبود منابع آبی در ایران، ضرورت احداث و تقویت نیروگاههای سیکل ترکیبی را بیش از هر زمانی آشکار کرده است؛ نیروگاههایی که از نیاز مبرم نیروگاههای برقآبی به منابع آبی میکاهد و ضمن صرفهجویی در این حوزه، سودآوری بیشتری هم خواهد داشت. اما به طور کلی صنعت برق ایران با چالشهایی از جمله مشکلات ورود بخش خصوصی به این صنعت، روبهرو است. این مشکلات فرصتهایی نظیر بازارهای منطقهای برای صدور برق، ایجاد اشتغال و ارزآوری را از بین میبرد. فریدون حسنوند رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در این گفتوگو از چالشها و فرصتهای پیش روی صنعت برق کشور به ویژه با وجود نیروگاههای حرارتی و سیکل ترکیبی میگوید. او بر این باور است که امروز استقبال از نیروگاههای حرارتی و سیکل ترکیبی بسیار بیشتر از نیروگاههای برقآبی است زیرا هم هزینه تولید برق در این نیروگاهها کمتر از سایر روشهای تولید برق است و هم هزینه خرید آن کمتر است.
مقدمه
هیات وزیران در جلسه ۲۸/ ۱۲/ ۱۳۹۲ به پیشنهاد شماره ۱۰۰/ ۲۰/ ۵۲۳۸۵/ ۹۲ مورخ ۲۱/ ۱۲/ ۱۳۹۲ وزارتخانههای نیرو و امور اقتصادی و دارایی و به استناد اصل یکصدوسیوهشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و در اجرای ماده (۲) و بند (ب) ماده (۱۳) و بند (۵) ماده (۱۸) قانون اجرای سیاستهای کلی اصل (۴۴) قانون اساسی مصوب ۱۳۸۶ تشکیل شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی را با اصلاح اساسنامه شرکت سازمان توسعه برق ایران تصویب کرد و به استناد بند (۳) مصوبه کلیه داراییها، بدهیها و تعهدات مربوط به نیروگاههای مندرج در جدول پیوست مصوبه مزبور (مشتمل بر بیستوسه نیروگاه) که با مهر دفتر هیات دولت تایید شد، به شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی و از طریق آن به شرکتهای تولید نیروی برق منتقل شد.
دولت یازدهم در واپسین روزهای سال ۱۳۹۲ بر اساس بررسیهای کارشناسی و پیشنهاد وزارتخانههای نیرو و امور اقتصادی و دارایی و به استناد اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و در اجرای ماده (۲) و بند (ب) ماده (۱۳) و بند (۵) ماده (۱۸) قانون اجرای سیاستهای کلی اصل (۴۴) قانون اساسی، با هدف توسعه رقابت در بخشهای تولید و توزیع و صیانت از حقوق متقابل عرضهکنندگان و مصرفکنندگان برق نسبت به انتزاع فعالیتهای حوزه تولید برق حرارتی از شرکت توانیر و تاسیس شرکت «مادرتخصصی تولید نیروی برق حرارتی» از طریق اصلاح اساسنامه سازمان توسعه برق ایران، موافقت کرد. بر اساس اسناد بالادستی و تکالیف قانونی، بیانیه ماموریت شرکت مادرتخصصی تولید نیروی برق حرارتی به این شرح تعریف شد: «ساماندهی فعالیتهای دولت در تولید نیروی برق حرارتی، برنامهریزی و مدیریت توسعه و بهرهبرداری از نیروگاههای مذکور، راهبری شرکتهای زیرمجموعه و تسهیل مشارکت بخش غیردولتی در تولید برق حرارتی». در راستای تحقق این ماموریت، اهداف کلان شرکت در پنج حوزه کاری به شرح زیر تدوین شده است:
صنعت برق، صنعتی دیرپا در ایران است که البته اوج داخلی شدن آن به بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برمیگردد. ابتدا بد نیست که به موضوعاتی در رابطه با پیدایش صنعت برق اشاره کنم. همانطور که عموم مردم میدانند، بعد از پیروزی انقلاب، صنعت برق یکی از دستاوردهای ارزشمندی بود که حاصل شد؛ چراکه تا پیش از آن، حتی پستهای کوچک برق در کوچه و خیابانهای شهرها نیز از سوی فرانسویها نصب میشد و ایران وابستگی شدیدی به مهندسان و تکنسینهای خارجی در صنعت برق داشت؛ اما بعد از انقلاب، با حمایتهای صورتگرفته از سوی دولتهای وقت، بخش غیردولتی توانست به این عرصه وارد شده و دستاوردهای ارزشمندی داشته باشد.
چرا در تابستان سال ۹۷ با خاموشی گسترده شبکه برق مواجه بودیم؟ دلیل این مساله را میتوان با نگاهی به اقتصاد سیاسی صنعت برق پاسخ داد و در این پاسخگویی، باید نقش سه ضلع حکمرانی خوب را هم مد نظر قرار داد.
پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷، نقطه عطفی در تاریخ کشور ما شد. با آغاز محاصرههای اقتصادی و تحمیل جنگ، که خسارات سنگینی بر تاسیسات صنعت برق وارد کرد، کارشناسان خارجی که در دوران پهلوی، ادارهکننده صنعت برق بودند، از کشور خارج شدند. در بحبوحه روزهای انقلاب و جنگ ایران و عراق، آنچه در صنعت به عنوان خطمشی اصلی مطرح شد، معنا بخشیدن به واژه «خودکفایی» بود. طرح کلی صنعت برق پس از انقلاب، رسیدن به خودکفایی از طریق سرمایهگذاری در ایجاد کارخانههای تولیدی، خلع ید از مهندسان مشاور و پیمانکاران خارجی، نزدیکی به برخی کشورهای غیرمتعهد برای تبادل کالا و فناوری آنان در صنعت برق، برقرسانی به روستاها و ایجاد تسهیلات برای افزایش مصرف برق در بخش کشاورزی بود، چنانکه در فاصله سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ سالانه به طور متوسط به بیش از ۱۸۰۰ روستا برقرسانی شد. علاوه بر این، با تجدیدنظر اساسی در برنامهریزیهای گذشته، بازنگری در سیاستها و اهداف وزارت نیرو و بررسی کلیه طرحهای قبل از انقلاب، طرحهایی که با اصول و اهداف کلی انقلاب مغایر بودند، کنار گذاشته شدند. از جمله این طرحها، طرح ایجاد نیروگاههای هستهای بود. نیروگاههای هستهای نوعی از نیروگاههای حرارتی هستند که در آنها به جای سوختهای فسیلی، همچون زغالسنگ، نفت و گاز طبیعی، از انرژی حرارتی آزاد شده در اثر شکست هسته اتمهای سنگینی همچون اورانیوم استفاده میشود. قرار بود این نیروگاهها تا سال ۱۳۶۶، برابر هشت هزار مگاوات و تا پایان سال ۱۳۷۱، نزدیک به ۲۳ هزار مگاوات، برق هستهای را وارد شبکه سراسری برق کنند. از این نوع نیروگاهها، دو واحد در بوشهر و دو واحد در دارخوین اهواز در دست اجرا، دو واحد در اصفهان در مرحله طرح و تسطیح زمین و دو واحد در ساوه در حال مذاکره بود.
تا پایان دوره قاجار، مردم کوچه و بازار، برق را تنها در روشنایی خیابان معنی میکردند، اما در اوایل دوره رضاشاه آشنایی مردم شهرنشین با پدیده جدید برق و نیاز ادارههای نوبنیاد دولتی به برق و روشنایی شهر در ساعتهای پس از نیمهشب، دولت را بر آن داشت که به فکر تامین برق شبانهروزی بیفتد و در مرحله اول در مورد برق پایتخت چارهای بیندیشد. در دیماه ۱۳۱۳، محل کارخانه برق تهران انتخاب و نصب نیروگاه و تاسیس شبکه تهران به کارخانه اشکودای چکسلواکی سفارش داده شد. محل تاسیس کارخانه برق در ضلع شمال شرقی بیرون دروازه دوشان تپه قرار داشت که بعدها میدان ژاله نام گرفت و ریاست نیروگاه به مهندس زاپتال سپرده شد. برق تهران، در ابتدا قرار بود خارج از محاسبات و به طور مستقل کار کند. ریاست آن را میرزا سیدعلیخان نصر، استاندار مازندران عهدهدار شد. مدتی بعد، مهندس غلامعلی فریور، به ریاست موسسه برق منصوب شد، اما استقلال برق دوامی نیافت و با انتصاب تیمسار هوشمند به عنوان شهردار تهران، برق تهران تحت مدیریت شهرداری درآمد. در نیروگاه اشکودا، برای نخستین بار از فشار قوی (۳/ ۶ کیلوولت) استفاده شده بود. انرژی برق این کارخانه با ۱۰ کلید فشار قوی ۳/ ۶ کیلوولتی به پنج خط عمومی، خط کارخانه سیمان ری، خط تسلیحات ارتش و مصرف داخلی وصل میشد و به داخل و خارج شهر انتقال مییافت.
دوره ناصری در تاریخ توسعه ایران اهمیتی سترگ دارد چراکه گام آغازین ورود ما به عرصه کوشش عملی برای کم کردن فاصله با جهان جدید را شکل داد لیکن به دلیل استبدادزدگی پاسخی دیگر دریافت کرد.
بخشهایی در اقتصاد ما وجود دارد که مهم و دارای اهمیت است مثلاً بخش نفت و گاز یا بخش تولید موتور که برای خودرو، برای هواپیما، برای قطار، برای کشتی مورد استفاده است، این بخشهای حساس و مهم [باید] دانشبنیان بشود. اینکه ما میگوییم اقتصاد دانشبنیان [این است]. جوانهای ما، دانشمندان ما نشان دادهاند که میتوانند نوآوری کنند، میتوانند ما را از آن سطحی که در فناوری داریم، بالاتر ببرند. خب این کار کوچکی است که موشک بُرد بلند را جوری تنظیم کنند که در دوهزار کیلومتری با انحراف دو متر یا پنج متر به هدف بخورد؟ خب آن مغزی که میتواند این کار را بکند، در موارد گوناگون دیگر هم میتواند؛ مثلاً فرض کنید که سطح موتور خودرو را با یک پیشرفتی بالا ببرد که فرض کنیم مصرفش کم بشود، یا موتور قطار را به فلان شکل بهوجود بیاورد؛ میتوانند. همین الان در کشور ما بنگاههای اقتصادی و تولیدیای وجود دارند که کارهایی که آنها انجام میدهند و تولید میکنند، یا از مشابه خارجیاش بهتر است یا برابر آنهاست؛ همین الان داریم؛ خب اینها را باید تقویت کرد. پس دانشبنیان شدنِ بخشهای مهم اقتصاد داخلی، یکی از کارهایی است که در اقتصاد مقاومتی شرط است و بایستی انجام بگیرد.