چالشهای پیش روی صنعت تایر
چالش بعدی این صنعت «نیروی انسانی» است. صنعت تایر بیش از ۵۰ سال است که در ایران سابقه داشته و به تبع آن متخصصان و کارشناسان این صنعت نیز افراد با تجربهای و با سابقهای هستند. در حال حاضر صنعت تایر نیازمند نیروی انسانی جوان، آموزش دیده و بروز است. آموزشی که منطبق با آخرین تکنولوژیهای روز دنیا باشد و منجر به نوآوری و خلاقیت شود. متاسفانه اجرایی شدن این فرآیند نیازمند صرف هزینه و زمان فراوانی از سوی تولیدکنندگان تایر است که هم اکنون این مهم عملی نیست. مطلب بعدی مساله مالیات است. طبق قانون مالیات در ایران، هر شرکت باید ۲۵ درصد از درآمد خود را مالیات بدهد. پرداخت این مالیات با توجه به اینکه صنعت تایر اصولا صنعت سوددهی نیست، کاری سخت و دشوار برای تولید کننده است. مطلب مهم دیگری که در صنعت تایر اتفاق افتاده، تغییر روزانه قوانین است. برای مثال هماکنون بحث صادرات تایر به دلیل این تغییر قوانین تا حد زیادی به چالش کشیده شده است. تمامی شرکتهای تایرسازی در یک دهه گذشته بر روی مبحث صادرات فعالیت کردند؛ اما به یکباره دولت صادرات تایر را ممنوع اعلام میکند! تا کنون دوبار این اتفاق افتاده است؛ نخست در اواخر دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، و دیگر بار در این دوره (دولت دوازدهم). در هر ۲ مقطعی که این اتفاق افتاد بسیاری از بازارهای صادراتی تایرسازان ایرانی که برای بهدست آوردنشان مدتها تلاش کرده بودند از بین رفت.
صنعت تایر و توسعه یافتگی
صنعت تایر و توسعه یافتگی یکی دیگر از سرفصلهای حائز اهمیت است. تایر سازان ایرانی برای توسعه کسب و کار خود، باید به تجهیزات و تکنولوژیهای روز دنیا دسترسی داشته باشند. متاسفانه در سالهای اخیر همواره به دلایل متعدد از جمله، تحریمهای ضد ایرانی آمریکا صنعت تایر از دسترسی به این تکنولوژیها باز مانده است. معتقدم چنانچه میتوانستیم تجهیزات و ماشین آلات روز دنیا را در اختیار داشته باشیم یا بحث انتقال دانش را از طریق اروپاییها پیگیری کنیم، صنعت تایر ایران میتوانست یکی از افتخارات کشور در حوزه صادرات باشد. در صنعت تایر، دو گروه کارخانه وجود دارد؛ کارخانههایی که «بایاس» میسازند و کارخانههایی که «رادیال» تولید میکنند. رادیال سازها با تکنولوژی نسبتا بروز تری فعالیت میکنند. برای مثال «وردشتاین، کنتینتال و ماتادور» از جمله کارخانههای بروز ایرانی هستند. اما باقی کارخانهها تنها خود را به نوعی سرپا نگه داشتهاند اما در مورد کارخانههایی که بایاس تولید میکنند، عدم توسعه یافتگی، در حقیقت آنها را از دور خارج خواهد کرد. همان طور که میدانید مصرف تایرهای بایاس در حال کاهش است؛ از طرفی مصرف رادیال افزایش می یابد. به همین دلیل تولیدکنندگان بایاس باید فکری به حال خودشان بکنند. به عنوان مثال تغییرات تکنولوژیک بدهند، ماشینآلات جدید بخرند و ... . در غیر این صورت ظرف ۲ تا ۳ سال آینده تمام کارخانه هایی که بایاس تولید می کنند از بین خواهند رفت.
شاخصهای مورد نیاز جهت توسعه صنایع صنعت تایر
شاخصهای مورد نیاز جهت توسعه صنایع صنعت تایر در حقیقت نگاه راهبردی به صنعت تایر براساس اسناد بالادستی کشور مانند برنامه ششم توسعه است. در ادامه نگاهی به چشم انداز ایران در سال ۱۴۰۴ بیاندازیم . چشم انداز در فارسی به معنی وضعیتی است که از آینده در نظر انسان مجسم میشود و ترجمه کلمه vigion انگلیسی است . چشمانداز ارائهدهنده یک تصویر مطلوب و آرمانی – منطقی و قابل دستیابی است. چشمانداز ۱۴۰۴ پس از بحث و بررسی ۲۳/ ۸/ ۸۲ به تصویب عالی ترین مقام تصمیم گیری کشور رسیده و به ۳ قوه ابلاغ شده است. در این چشم انداز ۲۰ ساله، ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی – علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی الهام بخش در جهان با تعامل سازنده و موثر در روابط بینالملل. جامعه ایرانی در افق این چشم انداز چنین ویژگیهایی را خواهد داشت: توسعه یافته متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم برخوردار از سلامت، رفاه و امنیت غذایی، فعال، مسئولیت پذیر و رضایت مند و برخوردار از وجدان کار و انضباط و روحیه تعامل.
اهداف سند چشمانداز در سه گروه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قابل تقسیم است. اهم آنها عبارت است از:
- تحقق رشد اقتصادی پیوسته با ثبات و پرشتاب
- فراهم کردن زمینههای لازم برای تحقق رقابتپذیری کالا در سطح بازارهای داخلی و بین المللی
- تلاش برای دستیابی به اقتصاد متنوع و متکی بر منابع دانش
- ایجاد ساز و کار ماسب برای رشد و بهره وری عوامل تولید
- تامین امنیت غذایی کشور
- مهار تورم و افزایش قدرت خرید گروههای کم درآمد
- توجه به ارزش اقتصادی – امنیت سیاسی آب در استحصال و عرضه و نگهداری مهار آبهایی که از کشور خارج میشوند و اولیت استفاده از آبهای مشترک.
- حمایت از تامین مسکن گروه های کم در آمد
- حرکت در جهت تبدیل درآمد نفت و گاز به داراییهای مولد
- توسعه روستاها - هم افزایی و گسترش فعالیتهای اقتصادی در زمینههایی که مزیت نسبی داریم
- تثبیت فضای اطمینان بخش برای فعالان اقتصادی
- ارتقاء بازار سرمایه ایران و اصلاح ساختار بانکی و بیمهای
- توانمندسازی بخشهای خصوصی – توجه جدی به مشارکت عامه مردم در فعالیت های اقتصادی
- اهتمام به نظم و انضباط مالی و بودجه ای در دولت
- تلاش برای قطع اتکاء هزینههای جاری به نفت
- تنظیم سیاستهای پولی / مالی و ارزی با هدف دستیابی به ثبات اقتصادی و مهار نوسانات
توجه داشته باشید که این شاخصها محقق نمیشود مگر با مشارکت بخش خصوصی و مردم و ازخودگذشتگی دولتمردان. اینکه مردم ثروتمند شوند هدف اصلی چشم انداز است. چرخه ایجاد ثروت از تولید، هدف همه است. اما آیا واقعا چنین رفتاری میشود ؟ در غرب وقتی کسی اتومبیل گران قیمتی سوار میشود مردم او را تحسین میکنند. نمیگویند که او یک پولدار است؛ بلکه میگویند او مالیات بیشتری میدهد. اما در ایران چه اتفاقی میافتد؟ وقتی فردی را میبینیم که از اتومبیل گران قیمتی استفاده میکند، نظر مساعدی درباره او نمیدهیم. کارآفرین سرمایه گذار برای فعالیت در این کشور راه دشواری دارد. معتقدم هماکنون ایران نیاز به سرمایهگذاران متعهد و متخصص دارد و وظیفه دولت حمایت از تولید و سرمایهگذار است تا سود ببرد تا برای سرمایهگذاری مجدد انگیزه داشته باشد.
ارسال نظر