توسعه اقتصادی کرمان با ایجاد کانون انرژی مرکزی
مهمترین برنامههای شما در کمیسیون زیربنایی اتاق کرمان چه محورهایی را شامل میشود؟
کمیسیونها در اتاق بازرگانی، نقش بازوی کارشناسی از نگاه بخش خصوصی را بازی میکنند که هنر اصلی آنها در تبدیل مشکلات و عارضههای حول یک محور خاص، به مسالههای قابل حل و در نهایت ارائه راهکارهای کارشناسی و عملیاتی است. بالطبع مساله کلیدی این کمیسیون موضوع «سرمایهگذاری» است. در این کمیسیون مسائل سرمایهگذاری از پنج بُعد مورد واکاوی قرار میگیرند که عبارتند از:
- بهبود فضای کسب و کار از طریق بررسی قوانین و مقررات و مشکلات اجرایی دستگاهها از جمله: شناسایی و حذف قوانین، مقررات، آئین نامهها و دستورالعملهای مخل فرآیند سرمایهگذاری، شناسایی ظرفیتهای قانونی، روند اجرایی پنجره واحد، مسائل مالیاتی، بانکی، بیمهای، استاندارد، گمرکی و ....
- مسائل زیربنایی، انسانی و تکنولوژیکی از جمله: فرآیند مشاوره و جذب سرمایهگذار، بهبود زیرساختهای حملونقل، آب، انرژی و IT، انتقال تکنولوژی و پرورش نیروی انسانی متخصص مورد نیاز.
- مساله تامین منابع مالی و بررسی موضوعاتی همچون روشهای تامین مالی، ایجاد و توسعه شرکتها، صندوقها و هلدینگهای سرمایهگذاری، روشهای مشارکت در سرمایهگذاری و شناسایی بهترین الگوی تخصیص منابع توسط بانکهای استان.
- مسائل فرهنگی و اجتماعی پیرامون سرمایهگذاری همچون فرهنگ پذیرش سرمایهگذار، امنیت سرمایهگذاری، فساد بروکراتیک و غیره.
- توسعه صنایع موجود با تاکید بر مفهوم دانش بنیان به منظور تکمیل زنجیرههای ارزش آفرینی در فعالیتهای استان و چرایی عدم شکلگیری صنایع پائین دستی و تامین کننده.
استان کرمان را به لحاظ زیرساختی چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا شرایط فعالیت اقتصادی به لحاظ زیرساختی و تامین نیاز بنگاهها فراهم است؟
شاید مهمتر از موضوع زیرساختهای فیزیکی، زیرساختهای فکری و فرهنگی از حیث توجه به سرمایهگذار و ارج نهادن به وی از یک طرف و مکانیسم تامین مالی از طرف دیگر است. زیرا اگر به فرض، زیرساختهای فیزیکی استان کامل باشد به تنهایی نمیتوانند منجر به سرمایه گذاری شوند، چرا که نبود ذهنیت اهمیت موضوع سرمایهگذاری منجر به ایجاد مشکلات ریز و درشت بسیاری خواهد شد. اما اگر نگاه جامعه به سمت تکریم سرمایهگذار باشد خود بخود در جهت تکمیل زیرساختها نیز حرکت خواهد کرد و هر کاری برای جذب سرمایه خواهند کرد. نکته دوم اینکه در شرایط فعلی و با زیرساختهای فعلی (ولو ناقص)، سالانه چندین هزار میلیارد تومان درآمد شرکتهای بزرگی که از منابع این استان ارتزاق میکنند به خارج استان برده میشود در حالی که بسیاری از سرمایهگذاریها به دلیل مشکلات مالی، گاه بیسرانجام میمانند و یا اینکه عمر کوتاهی دارند. حل این دو مسأله بسیار حیاتیتر از تامین زیرساختهای فیزیکی است و به بیان دیگر، زیرساختهای فیزیکی علت جذب سرمایه نیستند یا اگر هم هستند، وزن اندکی دارند.
در یک جمعبندی کلی میتوان بیان کرد از آنجا که زیرساختهای فکری و مالی در استان کرمان چندان مهیا نیستند، بنابراین تامین هرگونه زیرساخت فیزیکی چندان در به ثمر رسیدن و جذب سرمایهگذاریها موثر نخواهد بود. اگر موضوع سرمایهگذاری از ریشه به شکل اصولی اصلاح شود، فرآیند سرمایهگذاری به صورت خودکار انجام خواهد شد ولو اینکه زیرساختهای فیزیکی عقب تر از پروسه سرمایهگذاری باشند. مثال بارز این موضوع را میتوان در شهرکهای صنعتی استان دید؛ در حالیکه عمده زیرساختهای فیزیکی در این شهرکها مهیا شده است و علاوه بر آن سرمایهگذار از امتیازات ویژهای نیز برخوردار میشود اما به جرات میتوان گفت در بهترین حالت این شهرکها در استان با ۲۵ درصد ظرفیت واقعی خود فعالیت میکنند! پس میتوان دریافت که حل این مساله ریشه در جای دیگری دارد. بنابراین نحوه نگرش ما به موضوع سرمایهگذاری بسیار در پیشبرد صحیح آن موثر است.
شرایط حمل و نقل و توسعه مواصلات استان را به لحاظ اینکه این استان صادرات محور است، چگونه میبینید؟
حمل و نقل، فعالیتی است ماهیتا خدماتی که بر پایه و به دنبال فعالیتهای اساسی دیگر چون تولید صنعتی، معدنی، کشاورزی و غیره شکل میگیرد. گرچه این احتمال نیز متصور است که یک سامانه حمل و نقلی مثلا یک سامانه ریل محور بتواند خود به محور توسعه یک منطقه تبدیل شود. از آنجا که حمل و نقل یک مقوله چند وجهی است بنابراین با نگاه یکجانبه نگر که تنها بر ساخت و احداث جاده و راه آهن و خرید واگن و هواپیما تکیه دارد به سامان نخواهد رسید.
شکوفایی صنعت حمل و نقل زمانی امکانپذیر است که وجوه متفاوت حمل ونقل شامل جنبههای اقتصادی، فنی و مهندسی، اجتماعی، زیست محیطی، قوانین و مقررات، ایمنی و غیره به صورت هماهنگ رشد کرده و به تکامل برسند. با این توصیف نمیتوان «حمل ونقل» استان کرمان را در شرایط مطلوب ارزیابی کرد، زیرا بیشتر شرکتهای حمل و نقل استان فاقد سرمایه و ناوگان و امکانات و تخصص و مدیریت کارآمد در این عرصه هستند و بیشتر نقش دلال و حقالعمل کار و بارنامه نویس را ایفا میکنند. با وجود توسعه نسبی سالهای اخیر در حوزه ساخت بزرگراه و راه آهن متاسفانه قوانین و مقررات حمل و نقل تحول پیدا نکرده است و شیوهها و متدهای حمل بار از تکنولوژیهای جدید به ویژه IT بهرهمند نشده است.
مزیتهای صادراتی استان یعنی صنایع معدنی و کشاورزی متاسفانه نتوانسته هیچ تاثیری در تحولات صنعت حمل و نقل استان داشته باشند. امروزه دنیا با سود بردن از چنین زمینههایی و با جذب سرمایههای بخش خصوصی توانسته با فراوری مواد خام و متناسبسازی شیوههای حمل و به خدمتگیری و نقش دادن به صنعت حمل و نقل در چرخه «تولید و حمل» ارزش افزوده بسیار بالایی به دست آورد! پدیدهای که به ایجاد شهرکهای لجستیک و بنادر خشک موسوم شده است؛ جایی که با تغییر شکل دادن مواد خام و کاستن از هزینههای حمل و انتقال بخشی از فرآیند تولید به بستر حمل و نقل میتوانند آن را به بهای بالاتر بفروشند. در حال حاضر تانکرهای مخصوص حمل آب پرتقال جای کشتیهای فله بر میوه را گرفتهاند و استفاده از اتاقکهای مخصوص حمل بار امکان به کارگیری حمل و نقل ترکیبی را مهیا کرده است و با این روند نمیتوان انتظار تغییر اساسی و ایفای نقش توسعهای برای حمل ونقل استان را داشت.
آیا استان کرمان توانسته اقدامات مناسبی را برای حضور بخش خصوصی در سرمایهگذاری در بخش زیربنایی داشته باشد؟
مشارکت بخش خصوصی واقعی در اقتصاد قبل از هر چیز مرهون ایجاد فضای امن سرمایهگذاری، حذف بروکراسیهای زاید و بی فایده اداری، حذف رقابت ناسالم بانکها و شرکتهای رانتی و دولتی، تکریم سرمایهگذار و عدم مداخلههای بخشنامهای و جبارانه در معادلات اقتصادی است. بعد از سالمسازی روابط و فضای اقتصادی، باید به مقوله تامین زیرساختها و زیربناها پرداخت. اگر به تجربه کشورهای پیشرفته جهان نگاهی بیندازیم درخواهیم یافت که مراحل توسعه از تامین زیرساختها شروع شده و سپس با توسعه صنعتی، ورود به فراصنعتی و امروزه توسعه فناوریهای نو در جریان است. با فرض اینکه این تجربه قابل استفاده در استان کرمان است میتوان گفت که استان ما بین مرحله تامین زیرساختها و توسعه صنعتی (در اینجا صنعت به معنای عام آن به کار رفته است) قرار دارد.
در شرایط فعلی، کمبود آب و برق، ظرفیت کم جابهجایی بار ریلی، جادهای و هوایی استان، عدم تجهیز و استفاده از فناوریهای نوین به دلیل وجود ساختار سنتی، کمبود نیروی انسانی تکنسین (و ازدیاد مهندسان بی مهارت و کم مهارت)، ساختار مالی و بانکی معیوب و عدم درک عمیق اهمیت سرمایهگذار و نقش آن در توسعه اقتصادی از جمله دغدغههای حوزه زیربنایی در استان است که رفع آنها تنها به سرمایههای سنگین ملی یا استانی بستگی ندارد بلکه مستلزم رعایت مواردی از قبیل؛ اصلاح نگرش مردم و مسوولان نسبت به موضوع سرمایهگذاری، استفاده از سیستم مدیریتی متکی به توزیع بهینه منابع، استفاده از ظرفیت بخش خصوصی توانمند و مجرب و تعریف یک هدف مشترک به منظور ایجاد یک کانون انرژی مرکزی در استان است.
منظور از کانون انرژی این است که در استان کرمان توزیع قدرت بین گروههای مختلف منجر به حرکت سینوسی استان در مسیر توسعه میشود؛ گرچه توزیع قدرت امری مبارک است و منجر به پیشرفت میشود، اما این موضوع در استان کرمان بیشتر منجر به هدررفت انرژی و از دست دادن فرصتها میشود. بنابراین ایجاد یک کانون مرکزی انرژی همگرا، همدل، دلسوز و با نگاه توسعهگرایانه میتواند در سرعت بخشیدن به امر توسعه بسیار موثر عمل کند و بدون تشکیل این کانون همواره در انتخاب بهترین مسیر توسعه یا طراحی بومیمراحل توسعه با مشکل مواجه هستیم. اینها از جمله اقداماتی است که در زمره امور زیربنایی قرار میگیرند و لازمه توسعه هستند.
در حال حاضر چه تعداد پروژه نیمهتمام در استان وجود دارد و آیا از مشارکت بخشخصوصی در این زمینه استفاده شده است؟
به نظر میرسد منظور این سوال تاکید بیشتر بر روند پروژههای عمرانی دارد که در حال حاضر در استان در حال انجام هستند و مجموعههای غیرخصوصی مسئولیت کار را بر عهده دارند. در این خصوص باید به چند نکته اشاره کرد. اول اینکه اجرای این پروژهها همزمان با رکود سخت اقتصادی کشور بود و بخش خصوصی واقعی چندان رغبتی برای ورود به این پروژهها نداشت، بنابراین از حیث اینکه این پروژهها جریان درآمدی در استان به وجود آوردهاند آن هم در شرایط رکودی اتفاق خوبی است، اما به همان میزان هم میتواند خطرناک باشد اگر زمینه رانت خواری را مهیا سازد و حذف بخش خصوصی واقعی از چرخه اقتصاد را به دنبال داشته باشد. دوم اینکه اجرای همزمان آنها اگر طبق برنامه انجام شود میتواند به ترقی و پیشرفت شهر کمک کند و موجبات آسایش عمومی را فراهم کند، اما در عین حال میتواند منجر به بلعیدن کل بودجههای عمرانی شود و جلوی کار در زمینههای دیگر را بگیرد.
استان کرمان به لحاظ منابع آبی با محدودیتهایی مواجه است. آیا برای تغییر میزان مصرف صنایع و تامین آب بدون فشار بر منابع زیرزمینی اقداماتی میتوان انجام داد؟
ابتدا باید دید محدودیت منابع آب استان از کدام منشأ ایجاد شده است. آمارها نشان میدهند که بیش از ۷ میلیارد مترمکعب آب در استان مصرف میشود که معادل ۷درصد کل آب کشور است. از این مقدار حدود ۶.۵ میلیارد مترمکعب یا ۹۳ درصد در بخش کشاورزی استان مصرف میشود. اگر از قیمت جهانی آب، ۲ دلار به ازای هر مترمکعب و هر دلار حدود ۳۵۰۰ تومان استفاده کنیم، در یک حساب سرانگشتی در مییابیم که سالانه بیش از ۴۵ هزار میلیارد تومان آب در بخش کشاورزی (به قیمت جهانی) مصرف میشود و ارزش افزودهای کمتر از ۴ هزار میلیارد تومان به دست میآوریم. اگر تمام آسیبهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی را نادیده بگیریم، میتوان گفت که منابع آب استان در مسیری بسیار کم بازده در حال از بین رفتن است.
بخش صنعت استان کرمان حدود یک درصد از منابع آب را مصرف میکند و بقیه ۶ درصد در بخش خانگی و تجاری مصرف میشود. بنابراین مدیریت مصرف آب در بخش صنعتی و حتی خانگی چندان کمکی به رفع این مشکل نمیکند! اما جای سوال است که چرا رسانهها و مسوولان، بیشتر بر این دو موضوع تاکید دارند و ساعتها برنامه و تبلیغات برای صرفه جویی آب ساخته میشود اما کسی اقدامیبرای اصلاح بخش کشاورزی نمیکند. تا زمانیکه واقع بینانه به موضوع بحران آب نگاه نشود این مشکل همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند. منظور از واقعبینانه، استفاده از ادبیات ارزشگذاری برای آب و اجازه مصرف آن در جایی که چندین برابر ارزش افزوده و عایدی داشته باشد. اگر فرار از تنشهای اجتماعی و سیاسی و... خط قرمز ورود به مساله آب باشد و اجازه اصلاح را ندهد، در آیندهای نه چندان دور باید تاوان سنگینتری پرداخت.
ارسال نظر