اینجا چراغی روشن است
فراز و نشیبهای تولید برق و ظرفیتها
به باور متخصصان فنی و کارشناسان اقتصادی، برق کالای استراتژیکی است. قطع یک ساعت برق در یک واحد صنعتی یا یک موسسه خدماتی و بازرگانی میتواند میلیاردها تومان خسارت بیافریند. فراتر از جنبههای اقتصادی قطع برق در فصلی مثل تابستان حتی برای ساعتی میتواند به یک چالش امنیتی و خطرناک بدل شود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت؛ امروزه برق کالای فوقالعاده بااهمیتی است چراکه هم صنایع و خدمات و اتفاقات روزمره و میتوان گفت همه زندگی شهری به آن وابسته است و هم اینکه ارزش اقتصادی بالایی دارد و میتواند در صادرات و واردات و تولید و همه اجزای یک اقتصاد نقش مستقیم و موثری بازی کند.
برق یک کالای راهبردی است که در زندگی ما نقش بسیار مهمی دارد. میزان بهرهمندی از این کالا در دنیا بر شاخصهای تولید ناخالص ملی، شاخص جمعیت، رفاه و... تاثیر بسیار جدی دارد. اینکه یک خانواده از نعمت برق برخوردار باشد یا آن را دور بریزد دو مفهوم متفاوت است. اگر ما با تعیین قیمت غیرواقعی برای برق آدرس اشتباه به مصرفکننده بدهیم، میتواند موجب هدررفت این کالای ارزشمند شود. مردم نباید احساس کنند چون قیمت فلان کالا ارزان است پس کالای بیارزشی است، بلکه باید گفت برق کالای گرانقیمتی است.به نظر میرسد بر اساس اعلام مسوولان صنعت برق در ایران، بیش از ۳۰۰ میلیارد کیلووات ساعت برق در سال در کشور تولید میشود. این میزان تولید در اقتصاد آلمان ارزشی حدود ۷۰ میلیارد یورو دارد اما در اقتصاد ما با ضرب این رقم در ۶۰ تومان، ارزش آن ۸/ ۱ میلیارد یورو است! این یعنی ما کالایی با ارزش ۷۰ میلیارد یورو را به قیمت ۸/ ۱ میلیارد یورو که آن هم به صورت نابرابر توزیع میشود میفروشیم! به نظر میرسد باید در خصوص اقتصاد برق بازنگری شود.
یک متخصص تولید برق معتقد است: ما باید فقط برای فقرا، طبقات ضعیف و نیازمندان تعرفه مشخص و تخفیف تعیین کنیم و سایر اقشار باید ارزش واقعی آن را مطابق الگوی مصرف بپردازند؛ البته پرمصرفها جریمه هم بدهند یا برق تجدیدپذیر مصرف کنند. من معتقدم بهانه اصلی این خطا در اقتصاد برق ایران، وضعیت حقوق و دستمزد است، ما قطعاً باید حقوقها را نیز اصلاح کنیم و با اصلاح قیمت برق و سایر حاملهای انرژی و سایر اقلام یارانهای، از محل درآمد این فروش واقعی که ثروتی عظیم است، شغل تولید شده و با آن میتوان درآمدها را نیز اصلاح کرد. متاسفانه وضعیت تعرفهگذاری قیمت این کالاها فرصت سوءاستفاده را برای عدهای از فروشندگان کالا و خدمات فراهم کرده است، به این شکل که کالای تولیدی یا خدمات خود را به قیمت جهانی عرضه میکنند اما برق و دیگر کالاهای مصرفی خود را به قیمت یارانهای دریافت میکنند و در عین حال حقوق و دستمزدهای کارکنان خود را نیز واقعی پرداخت نمیکنند! و این عادلانه نیست. اگر بخواهیم عدالت اجتماعی را در جامعه نهادینه کنیم، باید قیمت حاملهای انرژی به ویژه برق را واقعی کنیم و همزمان حقوق و دستمزدها را نیز اصلاح کنیم و همینطور توسعه مشاغل را بر همین اساس بهبود بخشیم. قیمت واقعی نیز تابع قیمت جهانی است که شاخصهایی در منطقه و دنیا دارد که آن شاخصها را میتوان رعایت کرد. یکی از راههای نجات اقتصاد کشور ما واقعی کردن قیمت برق و کالاهایی شبیه به آن است و باید اقتصاد انرژی و برق مورد بازبینی قرار گیرد. بنزین هماکنون در ایران لیتری هزار تومان است، اما همین بنزین در اروپا لیتری حدود ۱۷ هزار تومان است. با ارائه لیتری هزار تومان، بنزین به اشکال مختلف میتواند هدر برود. به عبارتی ظاهراً به مصرفکنندگان دلار نمیدهید با این حال به جای آن بنزین رایگان میدهید. بنابراین با این وضعیت، کالای باارزشی مثل بنزین اسراف و قاچاق میشود. اگر این روند اصلاح نشود راه به جایی نخواهیم برد و وضعیت بدتر هم خواهد شد.
در گزارشی که چندی پیش در رسانههای سراسری منتشر شد، تاکید شده که ایران در حال حاضر با ۸۰ هزار مگاوات ظرفیت نصبشده نیروگاهی و تولید برق در خاورمیانه رتبه اول و در جهان رتبه ۱۴ را دارد و کشورهای همسایه همواره نیازمند و پذیرای حضور متخصصان و سازندگان ایرانی هستند. ایران در حال حاضر در حالی با بهرهبرداری از ۱۲ هزار مگاوات نیروگاه برقآبی رتبه نوزدهم دنیا، ششم آسیا و دوم منطقه خاورمیانه را به خود اختصاص داده است که قدرت اول تولید برق بین کشورهای منطقه است. اکنون به واسطه توانمندی و ارتباطی که با کشورهای همسایه از جهت تبادل انرژی برقرار است، میتوانیم بهعنوان قدرت اول تولید برق، حضور فعالی در بازارهای منطقه داشته باشیم. ایران در حال حاضر بیش از ۸۰ هزار مگاوات ظرفیت نصبشده نیروگاهی دارد و این میزان ظرفیت نصبشده نسبت به چهار دهه قبل، بیش از ۱۱ برابر رشد کرده است. این رشد ظرفیت نیروگاهی به گونهای است که کشورهای همسایه همواره نیازمند و پذیرای حضور متخصصان و سازندگان ایرانی هستند و به لحاظ خودکفایی ۹۰درصدی در ساخت تجهیرات شبکه تولید و توزیع تحریمها باعث رشد و شکوفایی توان داخلی شده است.
پیشتر یکی از مدیران عامل یک شرکت بزرگ تولید برق به دنیای اقتصاد گفته که در اروپا قیمت برق برای مصارف خانگی حدود ۲۳ سنت یورو برای هر کیلووات ساعت است. این قیمت برای بخش صنعت، بازار و تجارت متفاوت است، اما به نظر نمیرسد در کشور ما کالایی با این ویژگی، ارزانتر از برق وجود داشته باشد که امروزه در دورافتادهترین مناطق کشور نیز دسترسی به آن وجود دارد. یک کیلووات ساعت برق یعنی روشن بودن ۱۰۰ لامپ ۱۰ وات الئیدی برای مدت یک ساعت! متوسط قیمت این یک کیلووات ساعت برق در کشور حدود ۶۰ تومان است، در حالی که در دنیا اصلاً اینطور نیست. باید حساب کرد که هزینه سوخت برای تولید این میزان برق چقدر است؟ با یک لیتر گازوئیل در سیکل ساده میتوان حدود سه کیلووات ساعت برق تولید کرد، در سیکل ترکیبی بیشتر از چهار کیلووات ساعت برق تولید میشود. قیمت یک لیتر گازوئیل در فوب خلیجفارس هماکنون حدود ۶۰ سنت دلار است، اگر هزینه تولید یک کیلووات ساعت برق برای سیکل ساده تقسیم بر ۳ شود درمییابیم که فقط هزینه یک لیتر سوخت گازوئیل برای تولید یک کیلووات ساعت برق ۲۰ سنت دلار است. البته لازم است تاثیر هزینه زمین، ساخت توربین، تجهیزات، نیروی انسانی و... نیز در قیمت تمامشده برق حساب شود. در اقتصاد ایران اگر نرخ بازگشت داخلی سرمایه (IRR) زیر ۱۵ درصد باشد اساساً کسی سرمایهگذاری نمیکند، اما ممکن است در اقتصاد آلمان زیر شش درصد سود هم سرمایهگذاری کنند. وقتی فرصتهای سرمایهگذاری بالاتری در ایران وجود دارد، مثلاً دلالها و سفتهبازها که گاهی یکشبه داراییشان حتی تا دو برابر میشود، کسی نمیآید در این زمینهها سرمایهگذاری کند. اما فرض کنیم حتی با نرخ IRR ۱۰ درصد نیز افرادی سرمایهگذاری کنند و قیمت تبدیل انرژی برای سیکل ترکیبی در حداقل خود باشد، اگر هر مترمکعب گاز طبیعی با ارزش حرارتی حدود ۸۶۰۰ کیلوکالری تبدیل به برق شود و قیمت هر مترمکعب را ۲۰ سنت دلار در نظر بگیریم و فرض کنیم چهار کیلووات ساعت برق از آن تولید میشود، در این صورت برای هر کیلووات ساعت برق پنج سنت خرج سوخت کردهایم. اگر هزینههای تبدیل سوخت به برق، انتقال و توزیع را نیز در نظر بگیریم، مشاهده میکنیم که قیمت تمامشده برق بین ۸ تا ۱۰ سنت دلار است (البته تاثیرپذیری بسیار زیادی از قیمت سوخت دارد). چگونه باید این برق را کمتر از یک سنت بفروشیم؟ باید مابهالتفاوت این قیمت را قبلاً از محل سایر درآمدها و داراییهای کشور مثل فروش نفت بپردازیم. اگر نتوانیم از محل فروش نفت جبران کنیم، دچار مشکل میشویم. زمانی جمعیت این کشور ۳۰ میلیون نفر بوده و بخش مهمی از کشور روستانشین بودند و بیشتر مردم خودرو نداشتند، در حالی که الان هم جمعیت بیش از دو برابر شده و هم اغلب مردم خودرو دارند و امکانات عمومی به همه روستاها رفته است. آن زمان کشور به همین میزان شاید هم بیشتر نفت تولید میکرد و ممکن بود بتوان از محل درآمدهای نفت کشور را اداره کرد، اما اکنون اداره کشور با این شیوه میسر نیست و ما باید ارزش واقعی سرمایههای ملی بهخصوص برق و دیگر کالاهای حوزه انرژی و منابع حیاتی را که متعلق به ملت است حفظ کنیم. ما نمیتوانیم این کالاهای مهم را به قیمت ناچیز عرضه کنیم که بیارزش پنداشته شده و هدر بروند. حقیقت این است که ما نباید این کالاها را نابرابر تقسیم کنیم. اکنون با وجود آنکه برای مصرفکنندههای مختلف تعرفهها پلکانی شده است، اما باز هم پول واقعی آن پرداخت نمیشود، چون در این کالا به همه یارانه پرداخت میکنیم.
بر اساس تازهترین گزارش انجمن جهانی انرژی برقآبی، میزان تولید نیروگاههای برقآبی دنیا به حدود چهار میلیون مگاوات ساعت رسیده است که این میزان تولید انرژی برقآبی مانع از انتشار چهار میلیارد تن گازهای گلخانهای در سراسر جهان شده است. در حال حاضر ۵/ ۲۶ درصد از کل انرژی تولیدی دنیا از طریق انرژیهای تجدیدپذیر تامین میشود که در این بین ۴/ ۱۶ درصد از این رقم مربوط به نیروگاههای برقآبی، ۶/ ۵ درصد مربوط به نیروگاههای بادی، ۲/ ۲ درصد مربوط به نیروگاههای زیست توده، ۹/ ۱ درصد مربوط به نیروگاههای خورشیدی و ۴/ ۰ درصد مربوط به سایر نیروگاههای تجدیدپذیر است که در کشور ایران سهم نیروگاههای برقآبی از کل ظرفیت نیروگاهی نصبشده به حدود ۱۵ درصد رسیده است.
طبق گزارش این انجمن که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است، در حال حاضر چین بیشترین ظرفیت نیروگاههای برقآبی جهان را به خود اختصاص داده است، به طوری که میزان تولید واحدهای برقآبی این کشور به بیش از ۳۴۱ هزار مگاوات رسیده است. پس از چین نیز کشورهای آمریکا (۱۰۳ هزار مگاوات)، برزیل (۱۰۰ هزار مگاوات) و کانادا (۸۱ هزار مگاوات) در میان چهار کشور برتر دارای بیشترین ظرفیت نیروگاههای برقآبی قرار گرفتهاند. ایران نیز هماکنون با بهرهبرداری از ۱۲ هزار مگاوات نیروگاه برقآبی رتبه نوزدهم دنیا، ششم آسیا و دوم منطقه خاورمیانه را به خود اختصاص داده است.
افزایش ۱۱برابری طول شبکههای برق کشور در طول ۴۰ سال
در حال حاضر کشورهای چین، ژاپن، هند، ترکیه، ویتنام و ایران شش کشور برتر آسیا به لحاظ بهرهبرداری از نیروگاههای برقآبی هستند. بر اساس گزارش انجمن جهانی انرژی برقآبی، ایران در سال ۲۰۱۷ توانسته است با بهرهبرداری از ۵۲۰ مگاوات واحدهای جدید برقآبی در میان کشورهای پیشتاز این بخش قرار بگیرد و رتبه هفتم جهان را به لحاظ افزایش ظرفیت نیروگاههای برقآبی به خود اختصاص دهد.
طول شبکههای برق کشور (انتقال، فوق توزیع و توزیع) در طول ۴۰ سال گذشته بیش از ۱۱ برابر افزایش یافته و از مرز ۹۲۳ هزار کیلومتر مدار گذشته است که این حجم شبکه برق احداثشده حدود ۱۵۴ برابر طول مرزهای زمینی ایران با کشورهای همسایه و ۷۴ برابر قطر کره زمین است.
نگاهی به فعالیتهای این صنعت در زمینه احداث شبکههای برق (انتقال، فوقتوزیع و توزیع) در کشور حکایت از آن دارد که طول شبکههای یادشده در سال ۵۷ و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به حدود 81 هزار کیلومترمدار میرسید که با همت تلاشگران صنعت برق این رقم در ابتدای دولت یازدهم به حدود 812 هزار کیلومترمدار رسید و هماکنون از مرز 923 هزار کیلومترمدار گذشته است تا برق به دورترین نقاط مصرف برسد و مشترکان از نعمت آن برخوردار شوند. بر این اساس در مدت زمان فعالیت دولت تدبیر و امید بیش از ۱۱۰ هزار کیلومترمدار به طول شبکههای برق کشور افزوده شده است و طبق برآورد صورتگرفته شبکههای برق (انتقال، فوقتوزیع و توزیع) کشور نسبت به ابتدای انقلاب ۳/ ۱۱ برابر افزایش پیدا کرده است.بنابراین برق در ایران بدون در نظر گرفتن نیروگاهها و پستهای برق، در بیش از ۹۲۳ هزار کیلومتر کابل جریان دارد که این حجم شبکه برق احداثشده حدود ۱۵۴ برابر طول مرزهای زمینی ایران با کشورهای همسایه و ۷۴ برابر قطر کره زمین است.
با این حال بر اساس اظهارات مقامات و دستاندرکاران صنعت تولید برق در ایران، برقی که در ایران تولید میشود به طور کامل مصرف نمیشود. در این مسیر تلفات برق داریم. به عنوان مثال پیش از این برای یک ساختمان یکطبقه از طریق یک سیم برقرسانی شده است، الان همان ساختمان جای خود را به یک ساختمان ۱۰ طبقه داده است، با این حال بعضاً هنوز برای این خانه از همان شبکه قدیمی برقرسانی استفاده میشود درحالیکه جریان ۱۰ برابر شده است. با توان دوم جریان تلفات نیز زیاد شده است. البته باید در نظر بگیریم که در وزارت نیرو خدمات زیادی ارائه شده و توسعه بسیاری صورت گرفته است ولی کافی نیست. برای مثال چرا ترانسها داغ میکنند؟ یکی از دلایل آن این است که مس کافی در شبکه توزیع و انتقال استفاده نشده است، ظرفیتها کافی نیست پس تلفات برق رخ میدهد. نکته دیگر اینکه ما شبکه برق کشور را برای تحمل ساعت پیک تعریف کردهایم. اساساً سیاست تولید برق صرفاً برای تامین نیاز داخل کشور سیاست درستی نیست و من معتقدم راهبرد ما باید تامین برق برای صادرات باشد. این راهبرد شامل احداث نیروگاه و توسعه خطوط انتقال با هدف ایجاد ظرفیت برای صادرات برق است. خوشبختانه ما در کشور گاز داریم و میتوانیم در سیکل ترکیبی با تکنولوژی بومی، برق تولید کنیم و نیازی نیست که تولید برق را به کمبود آب وصل کنیم. ما نیازی به مصرف آب در حجم بسیار زیاد نداریم و میتوانیم از مزیت ساحلی بودن کشورمان استفاده کنیم. کشوری که به آب شور و لبشور دسترسی دارد و منابع اولیه انرژی را هم دارد نباید مشکل آب داشته باشد. عربستان سعودی مگر آب دارد؟ اینکه ما آب نداریم نمیتواند دلیل کافی برای نرفتن به سمت تولید برق بیشتر باشد، بلکه ترجمه دیگر تولید برق میتواند همزمان تولید آب باشد. ما باید از تولید برق و طبعاً تولید جانبی آن که میتواند آب باشد، درآمد و شغل ایجاد کنیم. کشور میتواند بیش از ۱۰۰ یا حتی ۲۰۰ هزار مگاوات توان تولید برق داشته باشد که بتوانیم علاوه بر نیاز کشور به آب و برق، بیش از چندین هزار مگاوات آن را صادر کنیم. این امکان میتواند مناسبات و روابط ما با همسایگانمان را نیز بهبود بخشد و میتواند موجب تامین امنیت ملی و توسعه تعاملات ما با کشورهای همسایه شود. باید فرصت تجارت با همسایگان فراهم شود.
ارسال نظر