سنگ شکافان
مروری بر هفت هزار سال تاریخ معدنکاری در ایران
از اعصار باستانی تا حضور کلانترین کارفرما در حوزه معدنکاری طی عصر صفوی
از هزاره پنجم پیش از میلاد منطقه جنوب شرقی ایران به واسطه وجود کانسارهای غنی از فلزات، منابع سوخت لازم برای آهنگری و آب کافی برای فرآوری سنگ معدن از نخستین مناطقی بود که شواهدی دال بر معدنکاری در آن موجود است (گلابزاده، ج ۱، ۱۳۹۴: ۱۱۴). ایرانیان نهتنها از مواد خام معدنی استفاده میکردند بلکه نخستین اقوامی بودند که شروع به ذوب مس طبیعی و سنگهای مسدار و استفاده از آن برای ساخت ابزارآلات کردند (زاوش، ۱۳۴۸: ۹). یافتههای باستانشناسی نیز گواه شناخت و کاربرد آهن از هزاره پنجم پیش از میلاد در تپه سیلک کاشان و استخراج آن در هنشک واقع در ۶۰ کیلومتری شمال پاسارگاد است. مصرف آهن احیاشده به وسیله ذوب نیز از اواخر هزاره دوم پیش از میلاد آغاز شده و تنها پس از قرون دهم و یازدهم پیش از میلاد شواهدی از تولید اشیای آهنی نظیر ابزار، سلاح و زیورآلات در بررسی تپه حسنلو مشاهده شده است. در دوران ساسانی نیز شواهدی از استخراج آهن از منابع چند فلزی در آهنگران ملایر و کوه غار قزوین وجود دارد. منابع بزرگ فعلی آهن در کشور نظیر چغارت، چادرملو، گلگهر و سنگان، همگی از دوران باستان مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند.
مس نیز نخستین بار در ایران شناخته و استعمال شده است. قدیمیترین معدن مس ایران، تلمسی در نزدیکی انارک بوده و نیز قدیمیترین نقطهای که در آن ذوب مس صورت گرفته تپه سیلک است. بدین ترتیب، با ایجاد حرارت کافی در هزاره چهارم و پنجم پیش از میلاد، صنعتگران ایرانی قادر به ذوب تمام فلزهای شناختهشده آن عصر و نیز ذوب کوپریت و مالاکیت از سوی زغال شدند. شواهد موجود در تپه اریسمان و شهداد کرمان گواه این مطلب است. استخراج و بهرهبرداری از معادن طلا نیز از ضرب سکه از طلا طی دوره هخامنشی و نیز ساخت ظروف، ابزار و اشیای ایرانی از طلا دوره ساسانی و شواهد تاریخی موجود درباره معدنکاری طلا در خویناری واقع در آذربایجان، معدنخرابه در شمال زرهشوران، کوه زر در سمنان و زرتوشت در جنوب کرمان و باطلههای انباشتهشده در زره شوران و یارعزیز واقع در شمال غرب تخت سلیمان عیان میشود. شواهد حاکی از بهرهبرداری از ۱۳ رگه طلای موجود از دوران باستان تا حال حاضر است.
از اواخر هزاره چهارم و اوایل هزاره سوم پیش از میلاد نیز ایرانیان با نقره و نحوه استخراج آن آشنایی یافتند و نقرهکاری در دوره ساسانی به اوج خود رسید. از آنجا که ایرانیان عموماً نقره را همراه با کانسنگهای سرب مییافتند، کانسنگهای سرب نقرهدار بیشتر مورد توجه قرار گرفت؛ وجود نامهای جغرافیایی درهنقره، کوهنقره و کمرنقره در بسیاری از مناطق سرب و رویخیز ایران یا کوهزردان نقرهای در شمال خاور تفتان نیز دالی بر این ادعاست. با محدود شدن ساخت ظروف نقرهای پس از اسلام، صنعتگران به ساخت ظروف برنجی پرداختند.
از هزاره چهارم پیش از میلاد تا هزاره اول بعد از میلاد نیز استخراج سرب از معدن نخلک، شهرهای سیال، اریسمان، حصار و شکین صورت گرفت. از روی موجود در رشتهکوههای البرز، دنا و الیکا برای تهیه فلز و توتیا استفاده میشد. روی در معادن کوه سرمه و خانه سرمه، سولفید سرب (گالن) به صورت مستقیم و بدون ذوب کردن برای تولید سرمه مورد استفاده قرار میگرفت. سرب نیز به عنوان ملات در کارهای ساختمانی، سدسازی و پلسازی و ساخت ظروف به کار میرفت. قلع نیز از اواخر هزاره سوم قبل از میلاد در ایران برای ساختن مفرغ به کار رفت. مورخان از فعالیت معادن قلع در هفت نقطه شامل شمال خراسان، استرآباد، سیستان، اطراف دریای خزر، لرستان، نزدیک کوهبنان کرمان و نزدیک تبریز یاد میکنند. فیروزه نیز از ۷۰۰۰سال پیش در ایران شناخته شد و از هزاره دوم پیش از میلاد، به عنوان سنگ زینتی استعمال یافت. به جز معدن فیروزه نیشابور، از معادن فیروزه کرمان، زنجان، دامغان، فرغانه، خوارزم، غزنین و... نیز یاد میشود. استخراج و استعمال لاجورد در دوره مادها رونق یافت، معدن آن را نزدیک کوه دماوند میدانستند، هرچند تاکنون در این نقطه نشانی از این کانی دیده نشده است. در دوره هخامنشی، لاجورد را کبوتکه مینامیدند و استعمال آن در دوره ساسانی متداول شد-ساخت سقف کاخ تیسفون.
استخراج و استعمال مالاکیت -مشهور به دهنه- نیز پیش از دوره هخامنشی در ایران رواج داشت، ایرانیان مالاکیت را احیا و از آن مس استخراج میکردند و در دوره ساسانی و هخامنشی از آن ظروف و زینتآلات میساختند. استفاده از یشم نیز در میان پزشکان ایرانی برای معالجه امراض کلیه، کاربرد و زیرکن نیز خاستگاهی ایرانی داشت، همچنین در مستندات تاریخی به کرات از معادن لعل و لاجورد بدخشان یاد شده است (چهارمین کنگره بینالمللی معدن و صنایع معدنی ایران و ششمین کنفرانس مهندسی معدن ایران ۱۶ تا ۱۸ آبان ۱۳۹۵، بیتا). بدین ترتیب، معدنکاری در شمار نخستین پیشههایی بود که ایرانیان بدان ورود یافتند. بررسیهای باستانشناسی در تپه یحیی و تل ابلیس کرمان گواه اقتصاد وابسته به تولید و پخش محلی و نوعی دادوستد غیرمستقیم در میان این واحدها با تکیه بر استخراج مواد معدنی در حاشیه هلیلرود است. ساکنان این نواحی در مرتبه نخست فلزکاری فصلی را بر مبنای جمعآوری رگههای سطحی یا حفر معادن کوچکی که با پیگیری رگههای سطحی ایجاد میکردند مدنظر قرار میدادند و سپس با استفاده از سوخت طبیعی در دسترس و وزش بادهای همیشگی در نزدیکی منابع آب اقدام به ذوب سنگ مس، آهن و سرب و فرآوری فلز مورد نیاز میپرداختند. فلزکاران ساکن این نواحی در آغاز فصول مناسب کار در ارتفاعات اقدام به جمعآوری رگههای سطحی هر قسمت میکردند و سپس با تمام شدن این منابع به دیگر قسمتها رفته و کورههای جدید را برای استحصال فلز بر پا میساختند (گلابزاده: ۱۱۱).
ساسانیان در بهرهبرداری از ذخایر بزرگ کاملاً منظم و از یک سیستم مرکزی استفاده میکردند. مواد معدنی استخراجشده در این ادوار از مجموعه معادن پیرامونی، به یک مکان فرآوری مرکزی ارسال میشد که شامل تمامی تاسیسات، از جمله اقامتگاه برای کارگران نیز بود. پیشه شدادی با تحولاتی پس از اسلام نیز ادامه یافت، با این تفاوت که ضمن شباهتهای کلی با روش استخراج و فرآوری پیشین، تحولاتی نظیر عمیقتر شدن چاهها و احداث دسترسیهای شیبدار نیز در این معادن حاصل شد. استخراج پسرو و حتی استخراج طبقات فرعی -هرچند نه به صورت کاملاً سیستماتیک- و وجود حفرههای روشنایی و چاههای تهویه نیز در این دوران صورت پذیرفت. در ارجین واقع در زنجان نیز مجموعه کاملی از تاسیسات فرآوری به همراه اقامتگاه مربوطه کشف شده است.
استخراج آهن به کمک تونلزنی در دره چشمه گل و ذوب در کورهها به کمک دمش نیز در دوران ساسانی متداول شد. وضعیت سربارههای ذوب و نازل Y شکل دمش نیز گواه عملکرد مطلوب کوره و تکنولوژی پیشرفته به کاررفته در این عصر است. استخراج طلا نیز با کمک شیار خارهای هممرکز برای آسیا کردن طلای حاوی ماسههای کوارتزی صورت میگرفته است. این آسیاها متعددند و ماده معدنی پس از آسیا شدن با آب شسته شده یا بدون شستوشو و به کمک ملغمهسازی از سوی جیوه فرآوری میشده است. در کوههای افشار در نزدیکی تخت سلیمان نیز منابع سینابار به عنوان منبعی برای تامین جیوه در این ناحیه وجود داشت.
تمامی معادن فعال پیش از اسلام، پس از اسلام نیز مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند. در دوران عباسیان معادن در اختیار حکومت قرار گرفت و درآمد حاصل از آنها رقم قابل توجهی در عایدات دستگاه حکومت و خلافت بود. بدین ترتیب، در دوران اسلامی از استخراج معادن آهن در غور واقع در فیروزآباد، دماوند و همدان یاد شده است. نیریز و گلگهر نیز از جمله نواحی استخراج آهن پس از اسلام بودند. در ۳۴۰ هـ.ق معدن زغالسنگ یزد، لرستان و باریز و معادن زغالسنگ زرافشان و غور آغاز به کار کردند و مورد بهرهبرداری قرارگرفتند. در دوره سلجوقیان به واسطه منابع غنی معدنی موجود هنرهای مستظرفه گسترش چشمگیری یافت. تا آنکه در دوره صفویه حکومت به صورت مستقیم در امر معدنکاری وارد شد و از معادن بهرهبرداری کرد. بر این اساس، شاهعباس اول نخستین اقدام جدی در بهرهبرداری از معادن ایران را آغاز کرد. در دوره افشاریه نیز گزارشاتی دال بر فعالیت کارخانه ذوبآهن در آمل جهت تولید گلوله، توپ، نعل اسب و لنگرکشی موجود و اسناد دیگری حاکی از پراکندگی انبوه معادن مس و قلع در اطراف خراسان است. نیاز مبرم حکومت به میزان قابل توجهی از چدن، شاهدی بر بهرهبرداری از آهن در این دوران است (پیشین، همان).
از کارفرمایی حکومتی دوره صفوی تا پایان دوره پهلوی
با این حال، سند مکتوبی درباره نحوه فعالیت معدنکاری چه پیش و چه پس از اسلام وجود ندارد و تنها دو مساله گواه افزایش روزافزون استفاده از مواد معدنی در ساخت ابزارآلات و در نتیجه گسترش بهرهبرداری از معادن در ایران است:
الف) ابزارآلات به دست آمده در کاوشهای باستانشناسی که دال بر تحولات در ساخت آنها و افزایش خلوص و کیفیت مواد شکلدهنده آنهاست.
ب) کتب بسیاری که بهویژه از قرن سوم هـ.ق به صورت مستقیم و غیرمستقیم درباره کانیشناسی از سوی ایرانیان و دیگر مسلمانان تالیف شده است (زاوش، ۱۳۴۸: ۹ و ۱۰).
بدین ترتیب، معدنکاری باستانی (شدادی) که طی هزاره اول پیش از میلاد در ایران شکل گرفته بود، در عمل تا گسترش روشهای نوین معدنکاری اروپایی در قرن نوزدهم و بیستم میلادی ادامه یافت، تا آنکه در دوران صدارت میرزا تقیخان امیرکبیر، وی استخراج معادن را برای اتباع ایرانی آزاد کرد و بهرهبرداری از آن را تا پنج سال معاف از مالیات ساخت؛ متعاقب این دستور اکتشاف و پیجویی معادن در ایران رشد چشمگیری یافت (پیشین، همان). با تاسیس دارالفنون معدنشناسی یکی از هفت شعبه آموزشی دارالفنون شد (شمیم، ۱۳۷۵: ۱۶۳) و عدهای کارشناس و معلم معدن خارجی در آن استخدام و پنج نفر دانشجوی معدن آن پس از اتمام دوره تحصیلی، فعالانه در امر پیجویی و اکتشاف معادن مشغول به فعالیت شدند (پیشین، همان).
تا آنکه در سال ۱۲۸۹ هـ.ق ماده یازدهم امتیازنامه رویتر، مقرر داشت تا «بانک [شاهنشاهی] در مدت ۶۰ سال مدت این امتیازنامه، امتیاز انحصاری قطعی دارد که در تمام وسعت مملکت ایران معادن آهن و سرب و مس و زیبق و زغالسنگ و نفت و... به استثنای فلزات قیمتی و جواهرآلات را که متعلق به دیوان باشد و قبل از وقت به دیگران واگذار نشده باشد دایر نماید». (شمیم: ۲۹۶) بر این اساس هر شرکت صاحب معدن، باید آن را به قیمت متداول بدان میفروخت. در سال ۱۲۹۸ هـ.ق مخبرالدوله وزیر علوم وقت تعدادی مهندس را جهت شناسایی معادن به سراسر ایران رهسپار نمود؛ این اقدام سبب رونق گرفتن معادن و معدنکاری شد و متعاقباً از سال ۱۳۰۳ هـ.ق معادن به اجاره اشخاص درآمد تا آنکه در سال ۱۳۰۷ هـ.ق (پیشین، همان) بانک شاهنشاهی انگلیس حقوقی را که برای استخراج و بهرهبرداری معادن ایران تحصیل کرده بود، در ازای دریافت ۱۵۰ هزار لیره به یک شرکت انگلیسی موسوم به شرکت معادن ایران واگذار کرد (شمیم: ۲۹۶).
دشواریهای موجود در بهرهبرداری معادن و اعتراضات گسترده مردمی به امتیازنامه رویتر در عمل به الغای امتیاز معادن انجامید (پیشین، همان). همین مساله صعوبت در بهرهبرداری از معادن در دوران قاجار منجر بدان شد تا بهرغم رگهها و لایههای مس در سراسر ایران -بهویژه در انارک-، نقره، سرب، روی، آنتیموان و آرسنیک در دامنههای شمالی البرز، نزدیکی قزوین و مشهد و قرهداغ، آهن در آمل و خراسان، سرب در تپههای بیبیشهربانو در جنوب تهران و کرمان و معادن قلع در کوههای قراداغ تبریز و دامنههای جنوبی البرز در نزدیکی استرآباد و قلع در انارک و مشهد، ایرانیان پذیرای صادرات مس و آهن اورال و ورق آهن و روی از روسیه و فرآوردههای آهنی از انگلستان و قلع و آهن از هندوستان گردند (اسکارس، ۱۳۹۰: ۵۶۱ و ۵۶۰). با تشکیل نخستین دولت مدرن در ایران معدنکاری نیز از تحولات آتی جامعه تاثیر پذیرفت.
پروانه معدن انگوران در سال ۱۳۰۱ هـ.ش صادر شد. توسعه شهرنشینی و نیاز مبرم به سیمان، آهن و همچنین مصالح مورد نیاز جهت احداث ریل، ایستگاه و پلهای راهآهن دولتی نیز در سال ۱۳۱۲ به بهرهبرداری از اولین کارخانه سیمان در جنوب شهر تهران انجامید. با نخستین موج توسعه صنعتی کشور نیز در سال ۱۳۱۶ قرارداد احداث یک کارخانه فولادسازی در کرج با یک کنسرسیوم آلمانی منعقد گشت که با شروع جنگ جهانی دوم و جلوگیری از ورود تجهیزات به داخل کشور، ناتمام ماند (پیشین، همان). با این حال از سال ۱۳۲۸ ایران عملاً به عرصه صادرات مواد معدنی نظیر سنگ سرب، روی، سرب و روی، کرومیت، سنگآهن، نیکل آنتیموان، سنگ گچ، آهک، منگنز، زغالسنگ، گل سفید و نمک طعام وارد شد (بینا: ۳۸).
با تصویب لایحه قانونی معادن بر مبنای اختیارات فوقالعاده دکتر محمد مصدق در سال ۱۳۳۱، معادن کشور در یک تقسیمبندی سهگانه عبارت شدند از:
الف- مواد معدنی که معمولاً به مصرف کارهای ساختمانی میرسید نظیر سنگ گچ، سنگآهک، سنگهای ساختمانی، سنگ مرمر، خاک رس، ماسه و... .
ب- مواد معدنی فلزی مانند آهن، کرم و منگنز، کبالت، مس، آنتیموان، قلع، روی، جیوه، سرب، وانادیوم، طلا، نقره، پلاتین، نیتراتها، فسفاتها، نمک طعام، نمکهای قلیایی، براتها، مانیزی و نمکهای نظیر آن، آبهای طبی و معدنی، سوختهای جامد مانند زغالسنگ، لینیت، تورپ، سنگهای بییومی، خاک سرخ، گوگرد، پنبهنسوز، خاک نسوز، سنگهای قیمتی نظیر الماس، زمرد، یاقوت و...
پ- کلیه مواد نفتی و قیر و گازهای طبیعی، مواد رادیواکتیو مانند رادیوم، توریوم و اورانیوم و کلیه موادی که جهت استفاده نیروی اتمی به کار میروند (بینا، بهمن و اسفند ۱۳۳۱: ۸۸ و ۸۷). برای انجام وظایف مذکور در این لایحه قانونی و نیز به منظور تنظیم و تصویب طرحهای لازم جهت توسعه امور اکتشاف و استخراج معادن و اجرای روش واحد در استفاده از ذخایر معدنی کشور مقرر شد تا شورای عالی معادن مرکب از وزیر اقتصاد ملی یا قائم مقام او، رئیس کل اداره معادن یا قائممقام او، یک نفر از روسا یا مستشاران دیوان کشور به معرفی وزارت دادگستری، یک نفر از استادان دانشگاه تهران در رشته مهندسی معدن، یک نفر مهندس و کارشناس معادن به معرفی وزیر اقتصاد ملی تشکیل یافت (همان: ۹۱ و ۹۲) و شرکت سهامی کل معادن برای نظارت بر شناسایی و بهرهبرداری از معادن کشور فعالیت خود را آغاز کرد (مومنزاده، بهار ۱۳۸۲: ۸). بزرگترین رویداد معدنکاری این بازه زمانی تحصیل کسب پروانه بهرهبرداری از معدن انگوران از سوی اتحادیه سرب و روی انگوران در سال ۱۳۳۲ بود که در سالهای آتی شرکتهای مختلفی از این معدن بهرهبرداری کردند (چهارمین کنگره بینالمللی معدن و صنایع معدنی ایران و ششمین کنفرانس مهندسی معدن ایران ۱۶ تا ۱۸ آبان ۱۳۹۵، همان). با این حال اشکالات عمدهای در روند بهرهبرداری از معادن ایران وجود داشت:
الف- محدودیت ظرفیت حملونقل راهآهن، نامساعد بودن راهها و بهویژه کوچک بودن اسکله خرمشهر و نبودن اسکله مناسب در بندر بوشهر و بندرعباس و چابهار
ب- نبودن سرمایه کافی جهت مکانیزه کردن معدن به خصوص جهت تغلیظ و ذوب سنگهای معدنی و تکمیل اکتشافات به منظور برآورد میزان ذخیره قطعی
پ- نبودن حس تشریک مساعی کافی و حس همکاری اجتماعی که منجر به کار انفرادی سرمایهگذاران معادن با بنیه مالی ضعیف و وسایل ساده اولیه میشد و خطر ورشکستگی آنها را در پی داشت (بینا، اسفند ۱۳۳۷: ۳۹).
با الغای قوانین مصوب بر مبنای اختیارات فوقالعاده مصدق پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و بهویژه در دوران تثبیت انقلاب سفید، فعالیتهایی نظیر افزایش مدت پروانه بهرهبرداری معدنکاران حداکثر تا ۵۰ سال، ایجاد تخفیف در هزینههای حملونقل سنگهای معدنی در راهآهن و کاهش هزینه حمل دریایی، جایزه صدور برای مواد معدنی که نرخ بینالمللی آن پایین بود و تجهیز بنادر برای تسهیل صادرات مواد معدنی و برگزاری کنفرانسهای گمرکی صورت پذیرفت (بینا، ۱ مهر ۱۳۴۴: ۹۲) و در اوایل دهه ۱۳۴۰ شرکت ملی ذوبآهن ایران با هدف سازماندهی اکتشاف معادن سنگآهن و تجهیز آنها تاسیس یافت. فعالیتهای اکتشافی این شرکت منجر به اکتشاف معادن چغارت، چادرملو، چاه گز و سه چاهون گلگهر انجامید. به موازات رشد صنعت فولاد، اکتشاف معادن زغالسنگ نیز توسعه یافت. در سال ۱۳۴۴ موافقتنامه ایجاد کارخانه ذوبآهن بین ایران و شوروی به امضا رسید و در سال ۱۳۵۱ اولین شمش چدن در این کارخانه ریخته شد و تصمیماتی در زمینه احداث کارخانه فولاد مبارکه اصفهان در سال ۱۳۵۳ اتخاذ شد.
کتابنامه:
۱- اسکارس، جنیفر، (۱۳۹۰)، هنرهای سدههای ۱۸ و ۱۹، فلزکاری، تاریخ ایران به روایت کمبریج: از نادرشاه تا انقلاب اسلامی، دفتر دوم، زیرنظر پتر آوری، گاملین همبلی، چارلز ملویل، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران: جامی.
۲- بینا، (بهمن و اسفند ۱۳۳۱)، قوانین، دوره اول، ش ۲۹، تهران: کانون وکلا.
۳- بینا، (اسفند ۱۳۳۷)، سرمایهگذاری در معادن (سرمایههای غیرمکفی و عدم همکاری موجب زیان میشود)، ش ۷۸، تهران: نامه اتاق بازرگانی.
۴- بینا، (۱ مهر ۱۳۴۴)، اقتصاد کشور بعد از انقلاب سفید، دوره اول، ش ۲۶، تهران: بورس.
۵- چهارمین کنگره بینالمللی معدن و صنایع معدنی ایران و ششمین کنفرانس مهندسی معدن ایران ۱۶ تا ۱۸ آبان ۱۳۹۵، (بیتا)، تاریخچه معادن و معدنکاری در ایران، ۵۶http:/ / mineconf.com/ fa/ page.php?rid=.
۶- زاوش، محمد، (۱۳۴۸)، کانیشناسی در ایران قدیم، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
۷- شمیم، علیاصغر، (۱۳۷۵)، ایران در دوره سلطنت قاجار، تهران: مدبر.
۸- گلابزاده، محمدعلی، (۱۳۹۴)، تاریخ اقتصاد و تجارت کرمان از هزاره نهم پیش از میلاد، ج ۱، کرمان: ولی.
۹- مدنی، بدرالدین، (۱۳۷۴)، دریچهای بر کاخ بلند و گزندناپذیر شاهنامه، تهران: اندیشه.
۱۰- مومنزاده، مرتضی، (بهار ۱۳۸۲)، آیا سرزمین ایران زرخیز است؟ ش ۳۴، تهران: رشد آموزش زمینشناسی.
ارسال نظر