مربی باشید نه مدیر

 ممنون که بخشی از وقت امروز خود را به مصاحبه با ما اختصاص دادید. اجازه دهید مصاحبه را با نگاهی به برنامه کاری شما به عنوان یک زن پرمشغله و موفق شروع کنیم.

تعجبی ندارد که هیچ دو روز من مثل هم نیست. یکی از کارهایی که تلاش می‌کنم ابتدای هر روز انجام دهم، آگاه شدن از اخبار گوشه‌وکنار جهان است.

همیشه از خودم می‌پرسم چگونه می‌توانم از آنچه امروز آموخته‌ام برای بهبود کار خود در سازمان غیرانتفاعی‌مان بهره ببرم. به دلیل آنکه در آی‌سی‌اف، کارکنان و داوطلبان بسیاری در گوشه‌وکنار جهان داریم، اغلب شروع و پایان روزهای کاری من با کنفرانس‌های تلفنی یا ویدئویی است. همیشه گوشی هوشمند خودم را دم دست نگه می‌دارم تا بتوانم با قابلیت‌ها و برنامه‌های آن، مکالمات چهره‌به‌چهره‌ای فارغ از مرزهای جهانی داشته باشم.

کمک کردن به مدیران به من شور و انرژی بسیاری می‌دهد. در ماه می‌۲۰۱۸ به عنوان قائم‌مقام مدیرعامل انجمن مدیران آمریکا (ASAE) انتخاب شدم. از من خواستند که در بخش بین‌الملل این انجمن فعالیت کنم. در این بخش، ما تلاش می‌کنیم تا براساس توانمندی‌ها و نقاط قوت بین‌المللی اعضای خود، به آنها برای تبدیل شدن به مدیرانی بهتر کمک کنیم. این انجمن تجربیات و راه‌حل‌های موفقیت‌آمیز را به گوش اعضای خود می‌رساند. فعالیت در چنین حوزه‌ای برای من یک موهبت است و تلاش می‌کنم از هر مکالمه‌ای که با همکاران و همتایان خود در نقاط مختلف جهان دارم، ایده و نگرشی جدید دریافت کنم.

 شما پیش از آنکه در سال ۲۰۰۵ به آی‌سی‌اف بپیوندید، تجربیات زیادی در حوزه‌های تامین مالی، توسعه، مشاوره و همکاری مدیریت داشتید. انتقال خود به این موسسه غیرانتفاعی را چگونه می‌بینید؟ چه چیزی باعث شد تا مربیگری را به عنوان حرفه مادام‌العمر خود انتخاب کنید؟

من شیفته ماموریت اجتماعی و چشم‌انداز آی‌سی‌اف شدم. همکاری با مربیان مشاغل کمک زیادی به زندگی شخصی و حرفه‌ای من می‌کرد. در عوض، من هم فرصت آن را پیدا می‌کردم تا تجربیاتم را با تیم‌ها و سازمان‌هایی که به‌دنبال رویکرد مربیگری به جای رهبری سازمانی بودند، در میان بگذارم.

در نهایت، این تجربیات مرا ترغیب کرد تا به صورت نظام‌مند به مطالعه روی مربیگری بپردازم. از این طریق، سبک و فلسفه رهبری سازمانی خود را هم تکامل بخشیدم.

اکنون نه تنها ما به موکلان خود که مدیرانی از نقاط مختلف جهان هستند، کمک می‌کنیم تا عملکرد بهتری داشته باشند، بلکه به آنها توصیه می‌کنیم نقش یک مربی را در سازمان خود ایفا کنند. در این حالت، آنها در کنار تک‌تک اعضای سازمان خود قرار می‌گیرند و کمک می‌کنند تا هر کدام از این اعضا به بالاترین پتانسیل‌ها و توانمندی‌هایشان دست یابند.

 شما از سال ۲۰۱۱ رئیس و مدیرعامل آی‌سی‌اف بوده‌اید. بهترین و چالشی‌ترین بخش هدایت چنین سازمانی چه بوده است؟ رمز رهبری اثربخش شما در سازمان چیست؟

بهترین و ارزشمندترین بخش وظیفه من، همکاری با جامعه پرشور جهانی برای پیشبرد مربیگری است. مورد شگفت‌انگیز مربیگری این است که نمی‌توانید یک «گرگ تنها» باشید. این سخن به معنای آن است که تمام اعضای هیات جهانی آی‌سی‌اف (از اعضای جدید گرفته تا رهبران پرسابقه آن) اعتقاد دارند که نتیجه کار ما به عنوان یک تیم، بسیار بیشتر از دستاوردهایی است که می‌توانستیم به صورت انفرادی به دست آوریم.

به دلیل شور و شوقی که به کار خود داریم، هیچ‌گاه دچار کمبود ایده برای رسیدن به چشم‌اندازهایمان نمی‌شویم. از طرفی، با توجه به آنکه از هر گوشه‌ای از جهان، عضوی در تیم خود داریم، همواره از دیدگاه‌ها و نگرش‌های جدیدی به مسائل بهره‌مند می‌شویم. همان‌طور که گفتم، هیچ دو روزی مثل هم نیستند!

هال گریگرسن، سخنرانی آغازین رویداد همگرایی سال ۲۰۱۷ آی‌سی‌اف را بر عهده داشت. او از اهمیتِ پرسیدن سوالات درست صحبت کرد. من هم با او موافقم که پرسیدن سوالات درست در زمان درست (و گوش دادن دقیق به جواب‌ها) کلید یک رهبری سازمانی اثربخش است؛ به ویژه در یک سازمان جهانی پویا مانند آی‌سی‌اف. با پرسیدن سوالات درست، قادر به تشخیص این مساله خواهیم بود که چه زمانی باید به یک فرصت «بله» بگوییم و چه زمانی لازم است جواب ما «نه» یا «فعلا نه» باشد.

 با توجه به تجربیات چند ساله شما در کار کردن با رهبران کسب‌وکار گوناگون جهان، ویژگی‌های یک رهبر برجسته امروز از نگاه شما چیست؟

رهبران سازمانی خوب، همواره نگاهی معطوف به آینده دارند و دیدگاهی ممتاز و جسورانه نسبت به قدم بعدی نشان می‌دهند. آنها به جای تمرکز روی کارهای شدنی، به این موضوع فکر می‌کنند که اکنون چه کاری لازم است انجام شود. آنها باید بتوانند دیدگاه‌ها و نگرش جسورانه خود را با دیگر اعضای تیم در میان بگذارند و توجه آنها را جلب کنند. در سال ۲۰۱۸، نتیجه پژوهشی را انتشار دادیم که آن را با همکاری موسسه سرمایه انسانی آمریکا به انجام رسانده بودیم. این پژوهش درباره شباهت‌های مدیریت تغییر و مربیگری بود. ما دریافتیم که ارتباطات موثر یکی از کلیدهای موفقیت مدیریت تغییر است. زمانی که مدیران تغییر، بتوانند دیدگاه و چشم‌انداز خود از تغییرات لازم و اثرات آن بر تیم را به خوبی به دیگران انتقال دهند، شانس موفقیتشان به شدت افزایش می‌یابد. خبر خوب آن است که فارغ از تازه‌کار بودن یا باتجربه بودن شما به عنوان یک رهبر سازمانی، همواره می‌توان توانمندی ارتباطی را تقویت کرد.

 مربیگری یکی از بهترین راه‌های تقویت مهارت شما به عنوان یک مدیر تغییر است و از بهترین راه‌ها برای حمایت از تیم کاری در زمان تغییرات هم به شمار می‌رود.

رهبران سازمانی آینده همچنین باید بتوانند افراد و نگرش‌های مختلف را گرد آورده و به خوبی گوش دهند. آنها باید مشتاق تجربیات جدید و یادگیری از تلاش‌های ناکام باشند. مهم‌تر از همه، آنها باید نسبت به خود، سیستم‌های پیرامون و روندهای بازار، کنجکاو و آگاه باشند.

 به‌عنوان یک مربی حرفه‌ای، ویژگی‌های یک مربی خوب را در ۳ کلمه تشریح می‌کنید؟

یک مربی خوب، کنجکاو، ماهر و مهم‌تر از همه، اخلاق‌مدار است.

 به نظر شما، مهم‌ترین اثری که یک مربی می‌تواند در مسیر شغلی موکلان خود بگذارد، چیست؟ بهترین بازخورد یا بهترین دستاوردی که از مربیگری داشته‌اید، چه بوده است؟

با توجه به آنکه مربیگری یک فرآیند موکل‌محور است، بزرگ‌ترین اثری که یک مربی می‌تواند داشته باشد، کمک به موکل خود برای رسیدن به خواسته‌هایش در زندگی است. شما براساس شرایط و نیازهای موکل خود فعالیت می‌کنید. برای برخی از موکلان، باید راه عبور از موانع موفقیت حرفه‌ای را پیدا کنید. برای سایرین، استراتژی‌های جدیدی برای توازن‌بخشی بین کار و زندگی و در نهایت افزایش رضایت باید شناسایی و اجرا کنید. کمک به یک نفر برای رسیدن او به اهدافش و اطلاع از اینکه شما او را در بروز پتانسیل‌هایش حمایت کرده‌اید، بهترین بازخوردی است که می‌توانید دریافت کنید.

 زمانی که بحث عادت‌های شخصی می‌شود، هیچ عادت بهینه و واحدی بین افراد مختلف دیده نمی‌شود. شما برای متمرکز ماندن در روزهای کاری و غیرکاری چه کارهایی می‌کنید؟

ورزش روزانه یک ضرورت است؛ حتی زمانی که برنامه کاری شما فشرده است و باید برای رسیدن به ورزش خود خلاقیت به خرج دهید. من سفر زیاد می‌روم و برای فعالیت بیشتر، از پله‌برقی فرودگاه‌ها استفاده نمی‌کنم. باشگاه هتل‌ها، دوستان من هستند! اگر وضعیت هوا مساعد باشد، ترجیح می‌دهم شهرهایی را که برای سفر کاری به آنجا رفته‌ام، پیاده بگردم. به طور متوسط روزی ۱۰ هزار قدم پیاده‌روی می‌کنم.

همچنین چه در سفر باشم یا در خانه، به برنامه غذایی خود توجه دارم. زمانی که سبزیجات تازه فراوان و غذای کم‌پروتئین می‌خورم و از لبنیات و غذاهای فرآوری‌شده هم اجتناب می‌کنم، احساس بهتری دارم و تمرکز ذهنی‌ام بالاتر است. در کنار این موضوع، همواره به‌دنبال تجربه کردن غذاهای محلی هستم تا به این صورت بتوانم دوستان جدیدی پیدا کرده و درباره فرهنگ‌های مختلف بیاموزم.

 موفقیت برای شما به چه معنا است؟ آیا پیامی برای خوانندگان ما دارید؟

ما در سازمان غیرانتفاعی خود، مشتاق مربیگری هستیم و می‌دانیم که به این صورت می‌توانیم زندگی‌ها، سازمان‌ها، جوامع و جهان را متحول کنیم. چشم‌انداز ما برای مربیگری، ایفای نقش برای رونق جامعه است و به همین دلیل بهترین و باکیفیت‌ترین مربیان را بین خود داریم. من موفقیت را، نزدیک شدن روزافزون به این چشم‌اندازمان می‌دانم.

 در پایان، دوست داشتید چه قدرت خارق‌العاده‌ای داشته باشید و چرا؟

ساعات بیشتری در روز! اگر ساعات بیشتری داشتیم، راحت‌تر می‌توانستم با جامعه جهانی آی‌سی‌اف ارتباط داشته باشم. پس از آن نوبت به یک قدرت خارق‌العاده دیگر می‌رسد: توانایی صحبت با تمام اعضای تیم خود به زبان مادری‌شان؛ هر چند اکنون هم می‌توانم به چند زبان صحبت کنم و چند زبان دیگر را هم متوجه می‌شوم.