راهنمای کارآفرینان
از ابتدای کسبوکار قدمهای اصولی بردارید!
اگرچه یک کسبوکار در نتیجه یافتن یک فرصت و به منظور بهرهگیری از آن شکل میگیرد، اما هیچگاه بدون ریسک و به دور از خطرات نیست، بنابراین لازم است از قدم اول آجرهای این دیوار را به درستی روی هم قرار دهید تا دیوارتان کج بالا نرود.
کتاب راهنمای کارآفرینان، با توضیحات مختصری درباره اینکه آیا اصلا شروع یک کسبوکار برای شما مناسب است و با شخصیتتان جور درمیآید، آغاز میشود. هرچند این کتاب به منظور دیگری نگارش شده است و مخاطبان آن افرادی هستند که به این اطمینان دست یافتهاند که روح و جسارت کارآفرینی در آنان وجود دارد، اما بهنظر میرسد، این مساله به قدری مهم است که باید یکبار دیگر بر آن تاکید شود. اگر سوال اصلی شما این است که «من واقعا کارآفرین هستم یا خیر»، باید منتظر کتابهایی باشید که در آینده در همین صفحه به شما معرفی خواهیم کرد، با این وجود، با فرض اینکه تقریبا از این مساله اطمینان دارید، به فصول بعدی کتاب خواهید رسید.
راهنمای کارآفرینان به پنج بخش تقسیم شده است. در بخش دوم خواننده میتواند با استفاده از راهنماییهای آن به تعریف دقیق کسبوکار و شرکت خود بپردازد. در بخش سوم، روش های مختلف تامین مالی برای راهاندازی کسبوکار توضیح داده شده است. بخش چهارم به مساله رشد و راهکارهای پیشپای یک کسب وکار که به ثبات رسیده است تمرکز کرده و در نهایت در بخش پنجم به نحوه برداشت صحیح از محصول میپردازد؛ اینکه فروش شرکت در اوج، ادغام با شرکتی دیگر یا ورود به بورس اوراقبهادار کدامیک بهترین تصمیم برای کسبوکار شما هستند.
در فصل اول کتاب، سعی بر این است که خواننده متوجه شود یک کسبوکار به چه دلیل شکل میگیرد. دلیل اصلی شکلگیری و ماندگاری یک کسبوکار این است که «در بازار نیازی وجود دارد» و شما به عنوان کارآفرین توانستهاید این نیاز را تشخیص دهید. حتی اگر ممکن است این نیاز در آینده در بازار ایجاد شود، شما قدرت پیشبینی آن را داشته اید. در اصل، زمانی میتوانید خود را در ابتدای راه کارآفرینی بدانید که «صورت مساله» را درست حدس زده باشید. مثالی که در این کتاب برای تشخیص «صورت مساله» آورده شده است، مربوط به راهاندازی یک تعمیرگاه مخصوص خودروهای الکتریکی است که کمکم به بازار راه پیدا میکنند. این ایده که طبیعتا برای پیادهسازی آن مدتی زمان لازم است، بازاری را در آینده پیشبینی میکند.
کتاب در بخش اول سوالاتی را طرح میکند که به جزئیات شناخت بازار و میزان نیاز به محصول یا خدمتی که درصدد تولید یا طراحی آن هستید، میپردازد. تا زمانی که پاسخی دقیق برای همه این سوالات نداشته باشید، نمیتوانید و نباید سراغ راهاندازی کسبوکار بروید. یکی از دلایل عمده که بسیاری از افراد پس از مدتی ورشکسته میشوند و نمیتوانند محصولات خود را به فروش برسانند، این است که قبل از آغاز به کار، مشقهای خود را ننوشتهاند؛ هیچزمانی را برای انجام محاسبات بر این اساس که دقیقا نیاز بازار چقدر است و در آینده به چه ترتیب خواهد بود اختصاص ندادهاند. یکی از مثالهای رایج را درنظر بگیرید: بسیاری از مردم تصور میکنند ساخت و فروش «کارهای دستی» معادل کارآفرینی است. این فعالیتها بیش از آنکه یک کسبوکار باشند، یک سرگرمی هستند که میتوانند برای فرد درآمد اندکی نیز داشته باشند. در واقع اگر کسی به مطالعه بازار بپردازد و حساب کند میزان نیاز بازار به کارهای دستی چقدر است، متوجه پتانسیلهای موجود یا فقدان آنها خواهد شد. همین مساله ممکن است در مورد صادرات برخی محصولات دستی با ارزش افزوده بالا کاملا متفاوت باشد.
پس از تشخیص یک نیاز در بازار و پیشبینی پتانسیلها، با استفاده از راهنماییهای موجود در این کتاب، میتوانید «مدل کسبوکارتان» را تعریف کنید و استراتژیهای خود را برای پیشبرد آن مشخص کنید. کتاب راهنمای کارآفرینان تاکید میکند، میان مدل کسبو کار و استراتژی، بهرغم آنچه بسیاری از افراد آنها را یکسان فرض میکنند، تفاوتی عمده وجود دارد. مدل کسبوکار شما بیانگر این است که فروش محصول یا خدمات شما چگونه برایتان درآمدزایی ایجاد میکنند. اما استراتژی بر این اساس تعریف میشود که چطور میتوانید کسبوکارتان را در برابر سایر رقبایی که محصول یا خدمتی مشابه تولید میکنند، متمایز کنید. برای تعیین استراتژی نیز باید به برخی سوالات پاسخهای دقیقی بدهید. چرا مشتریان باید سراغ شما بیایند در حالی که از قبل برخی از رقبای شما را میشناسند؟
در نهایت میتوانید طرح توجیهی کسب و کارتان را بنویسید. این سند نه تنها برای مراحل بعدی، بهویژه تامین مالی پروژه لازم خواهد بود، بلکه نگارش آن به شما دیدی دقیق و جامع از آنچه در ذهن دارید یا ممکن است بخشی از آن را آغاز کرده باشید، خواهد داد. همچنین اگر به فکر یافتن شریک بیفتید یا بخواهید برای بخشی از کسبوکارتان مدیری حرفهای به تیم اضافه کنید، میتوانید به سادگی این سند را در اختیارش قرار دهید تا به سرعت دید خوبی از آنچه در صدد انجامش هستید، پیدا کند.
بخش سوم به روشهای مختلف تامین مالی میپردازد. اینکه هر دسته از استارتآپها چه روشهایی پیش روی خود دارند. در این بخش میتوانید با روشهایی که اخیرا به منظور تامین مالی شرکتهای نوپا در حال گسترش هستند، آشنا شوید. اینکه تفاوت میان شتابدهندهها یا سرمایهگذاران فرشته چیست؟ هر کدام چه خوبی ها و چه بدیهایی دارند؛ اینکه آیا برای برخی از کسبو کارها بهترین روش تامین مالی دریافت وام است یا خیر؟ اینکه ورود شرکا، بهویژه در مورد شتابدهندهها چگونه میتواند شما را از هدفی که داشتهاید دور کند یا شما را به آن نزدیکتر سازد؛ مواردی هستند که در فصل سوم کتاب خواهید خواند. این مفاهیم به سرعت به بازار ایران نیز راه مییابند، هرچند مانند بسیاری از دیگر ابزارها و مفاهیمی که بدون دید عمیق و در ارتباط با تاریخچه و شرایط کاربرد آنها به کشور وارد میشوند و به جای اینکه در مسیر درست خود پیش روند، اشکالات دیگری پیدا میکنند. خوب است که با تعاریف بینالمللی و استاندارد این مفاهیم آشنا شویم و در صورتی که قصد دنبال کردن یکی یا برخی از این روشها را داریم بتوانیم آنها را با شرایط موجود در کشور محک بزنیم. به یاد داشته باشید، اگر شما ایدهای دارید که فردی ممکن است برای سرمایهگذاری در آن توجیه شود، فقط این کار را به منظور سوددهی انجام خواهد داد. پس باید بتوانید به او ثابت کنید که در صورت ریسک کردن نتیجه با ارزشی در انتظارش خواهد بود.
انتشارات HBR معتقد است این کتاب میتواند در مراحل مختلف پیشرفت کسبوکارتان به کارتان بیاید. یکی از مفیدترین بخشهای کتاب برای هر کارآفرینی بخش چهارم است. خواه کسبوکارتان را به تازگی تاسیس کردهاید، خواه سالهاست که آن را شکل دادهاید. یکی از نکات مهم این است که لزوما کارآفرین موفق بودن معادل مدیر موفق بودن نیست. چنانچه لزوما شاگرد اول دانشگاه، استاد خوبی نخواهد شد. اما بسیاری از کارآفرینان در پذیرفتن این مساله با مشکل مواجه هستند. آنها نمیخواهند قبول کنند که هرچند توانستهاند کسبوکار را به خوبی به راه بیندازند، برای آن منابع مالی مناسب تامین کنند و تیمی از افراد موفق شکل دهند، اما ممکن است از مرحلهای به بعد نتوانند آن را به خوبی مدیریت کنند. بهویژه در مورد شرکتهایی که به سرعت رشد میکنند و باید گسترش یابند تا بتوانند به هدف خود دست یابند. هدایت و مدیریت تیم پنج یا شش نفره، با مدیریت مجموعه صد نفره کاملا متفاوت است. اگر هدف موفقیت کسبوکار است و این هدف اکنون در گروی سپردن مدیریت به یک شخص دیگر است، چرا که نه؟ مگر نه اینکه یک کارآفرین باید بتواند در هر مرحلهای بهترین تصمیم را اتخاذ کند؟ در عین حال کنارهگیری از مدیریت کارهای اجرایی و روزانه میتواند شما را در موقعیتی قرار دهد که از بالا پیشرفت کار را مشاهده کنید و با دیدی متفاوت درستها و غلطها را تشخیص دهید. هر بخش از کتاب با مثالهای مختلفی همراه است که موضوع را برای خواننده شفافتر میسازد. ممکن است شما در ابتدای راه باشید و به نظر برسد بخشهایی که به قوانین و نحوه ورود یک شرکت به بازار بورس و تبدیل شدن به شرکت سهامی عام مربوط است در این زمان برایتان خارج از بحث باشد، اما دانستن اینکه یک کسبوکار میتواند تا کجا پیش برود و اینکه پیچیدگیهای هر فاز کدامند، برای شکل دادن دید کلی قطعا مفید است. ممکن است از همان ابتدا بگویید، من قصد دارم کسبوکار کوچکی راه بیندازم چون به این ترتیب تمامی تصمیمگیریها و اینکه شرکت به کجا خواهد رفت را خود در دست میگیرم. در عین حال ممکن است از همان ابتدای کار بخواهید به کاری فکر کنید که آیندهای فراتر از تعداد معدودی سهامدار داشته باشد.
کتاب در خاتمه بخش بزرگی را به پیوستها اختصاص میدهد. هر کارآفرینی لازم است با مفاهیم مالی تا حدی آشنا باشد. بدون پیشبینی اینکه چه درآمدی را میتوانید انتظار داشته باشید، نمیتوانید اقدام به شروع کار کنید. برای تهیه حداقل بخشی از سرمایه، چه به صورت سرمایهگذاری شخصی و چه به منظور به کارگیری سرمایه آشنایان یا اقدام به دریافت وام و منابع بانکی، باید بتوانید برای خودتان صورتهای مالی سادهای از قبل تهیه کنید و برخی محاسبات را انجام دهید. پیوستهای کتاب میتوانند در یادگیری این جنبه واجب کسب و کار شما را یاری دهند. برخی بخشهای پیوست به مسائل حقوقی و ثبت شرکتها مطابق قوانین آمریکا مربوط میشوند که خواننده ایرانی میتواند از آنها عبور کند و به جای آن به منابع مرتبط ایرانی رجوع کند.
برای تهیه این کتاب به صورت الکترونیکی میتوانید با خرید بنهای موجود در بازار کامپیوتر، آن را در بخش کتابهای الکترونیکی آمازون یا گوگل به قیمت ۲۳ یورو خریداری کنید.
ارسال نظر