فرصتسازی از بحران
هوشنگ بازوند استاندار کرمانشاه از نحوه مدیریت بازسازی مناطق زلزلهزده میگوید
این زلزله آنطور که «هوشنگ بازوند» استاندار کرمانشاه میگوید؛ در صد سال گذشته در رشته کوه زاگرس احساس نشده و یکی از شدیدترین زلزلههای تاریخ این منطقه به حساب میآید. دو سال بعد از آن حادثه با تمام خساراتی که به سرپناههای مردم و زیرساخت شهرها و روستاها وارد شد اما تلاشها چنان اثربخش بوده که اکنون مقامات این استان از این تهدید، فرصتی برای شتاب در توسعه هرچه بیشتر این مناطق و کل استان کرمانشاه ساختهاند. بازوند در این باره میگوید: تلاش میکنیم تهدیدات را به فرصت تبدیل کنیم. چراکه این زلزله چندین پسلرزه به بزرگی زلزلههای دیگر داشته اما نحوه فعالیت نیروهای اجرایی به گونهای بوده که کوچکترین خسارت فیزیکی و روانی برای مردم در پی نداشته است.
جناب استاندار به نظر میرسد زلزله کرمانشاه یکی از شدیدترین زلزلهها در نوع خود در طول تاریخ این منطقه به حساب میآید. شدت زلزله غالباً چه مناطقی را درگیر خود کرد و نحوه مواجهه شما بعد از حادثه چگونه بود؟
شاید بزرگترین زلزلهای که در غرب کشور تاکنون به وقوع پیوسته بود همین زلزله کرمانشاه بود و بهرغم اینکه در کشور زلزلههای بزرگتر از این نیز اتفاق افتاده بود، اما این زلزله وسعت تخریب زیادی داشت. به شکلی که حدود ۹ شهرستان، ۲۲ شهر و ۱۶۳۲ روستا را تحت تاثیر خود قرار داده بود و تاکنون ۷۸۸۷ پسلرزه داشته است که برخی از آنها به اندازه یک زلزله بزرگ بوده، به طوری که در میان آنها پسلرزهای با قدرت ۴/ ۶ یا ۹/ ۵ ریشتر را شاهد بودیم. در طول این دو سال بعد از زلزله ما رکوردی کمنظیر و شاید بتوان گفت بینظیر در بحث بازسازی نسبت به سایر زلزلهها، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، داشتیم. در طول این مدت نزدیک به چهار میلیون و ۹۱۰ هزار مترمربع ساختمان ساختیم که خروجی این میزان نیز شامل تعمیرات ۶۷ هزار خانه میشود. این تعمیرات بین ۹ تا ۱۲ میلیون تومان برای هر خانه هزینه دربر داشته است. در عین حال ما چیزی حدود ۳۵ هزار خانه احداث کردیم. یعنی خانهها از اول تا آخر ساخته شده است. این نکته را در نظر بگیرید که یک زلزله ۴/ ۶ریشتری آذرماه ۹۷ هم اتفاق افتاد که کوچکترین خسارتی در پی نداشت و این نشان میدهد که مهندسی و علوم فنی در ساختوساز این خانهها نقش بسیار اساسی داشته و خانهها نیز توانستهاند رفتار مناسبی در مقابل زلزله از خود نشان دهند. تصور کنید زلزله ورزقان در نزدیکی تبریز ۴/ ۶ ریشتر بود که حدوداً ۱۰ سال پیش رخ داد و آنجا ۳۰۵ نفر از هموطنان ما کشته شدند. در اتفاق زلزله ۴/ ۶ریشتری کرمانشاه که بعد از زلزله اصلی رخ داد، کوچکترین خسارتی به خانهها وارد نشد. این به نظر من هنر مهندسی زلزله بود که ضمن اینکه سرعت ساختوساز بالا بود نشان داد کیفیت ساختوساز نیز بالاست. این در حالی است که ما با پسلرزههای بسیار زیادی مواجه بودیم. این زلزله، زلزله بسیار بزرگی بود. در صد سال گذشته در رشتهکوههای زاگرس چنین زلزلهای اتفاق نیفتاده است. این زلزله منجر به پسلرزههای بسیار زیادی شد که در مقابل این پسلرزهها ساختمانهای تازهساخت ما رفتار خوبی از خود نشان دادند. در عین حال همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند که یک فرصتسازی برای مناطق زلزلهزده به وجود بیاید، این فرصتسازی صورت گرفت.
در نظر بگیرید ۶۰۰ تا ۷۰۰ روستا عملاً درگیر کار بازسازی بودند و روستاهای بسیار زیادی بودند که تعداد کمی خانه در آنجا تخریب شده بود که ما آن خانهها را بازسازی کردیم اما در شمار روستاهای درگیر بازسازی نیاوردهایم. در این روستاهای درگیر بازسازی شش هزار و ۷۸ خانه نسبت به قبل از زلزله اضافه شده است. معنی آن این است که یا کسانی که با پدر و مادر خود زندگی میکردند، رفتند و مستقل شدند و برای خود خانه ساختند یا اینکه تعدادی از افرادی که به شهرها رفته بودند به روستا برگشتند و زندگی خود را در اینجا ادامه دادند. نمیتوان منکر این شد که ممکن است کسی خانهای هم در شهر داشته و حالا برگشته تا از این فرصت هم استفاده کند ولی نمیتوان گفت مساله قابل توجهی است. اما ما کنترل کاملی بر روند واگذاری سندها داشتیم و اگر کسی در شهر خانهای داشته در روستا به او سند خانه داده نمیشد و صرفاً اگر مستاجر بوده میتوانسته دوباره برگردد و در روستا خانه داشته باشد. اما معدل این کار این است که اگر ما بتوانیم روستاها را تقویت کنیم، جای نگرانی وجود ندارد.
ما در مجموع تلاش میکنیم که تهدیدات را به فرصت تبدیل کنیم. در شهر سرپل ذهاب، متوسط ارتفاع و طبقات تقریباً از ۲/ ۱ طبقه به ۳ و ۸/ ۳ طبقه افزایش پیدا کرد. از شش هزار و ۴۰۰ پروانه صادره که قبل از زلزله تخریب شده بود، چه مسکونی، چه تجاری و صنفی، این رقم به ۱۲ هزار و ۴۰۰ پروانه رسید. یعنی تقریباً ساختوساز در شهر سرپل ذهاب دو برابر شد و یکبار دیگر این شهر ساخته شد و این بار به طور مهندسی و با رعایت الزامات فنی در خصوص موضوع مستاجران نیز با توجه به تاکید رئیسجمهور برای تعیین تکلیف آنها در حال دادن تلاش هستیم تا تعیین تکلیف نهایی آنها نیز انجام شود.
مهمترین مطالبه مردم از شما بعد از مساله مسکن و سرپناه که اولویت داشت چه بود؟ البته وقوع زلزله و بازسازی مصادف بود با زمانی که بازار دچار تلاطم بود و احتمالاً مشکلات زیادی در این زمینه داشتید.
شاید بتوان اینطور گفت که ما در ساختوسازها با یک شوک گرانی و تورم مواجه شدیم ولی توانستیم این موضوع را به نحوی حل کنیم. مثلاً توانستیم تیرآهن و فولاد را با قیمت نازلتری تهیه کنیم. این اقدامات از طریق وزارت صمت و وزارت کار انجام شد. ما توانستیم آهن را در آن زمان نسبت به قیمت بازار حدود دو هزار تومان ارزانتر تهیه کنیم. ۲۰۷ تن سیمان رایگان از طریق بنیاد مسکن تحت عنوان هدیه مقام معظم رهبری به مردم داده شد. این کارها مقداری چالش ساختوساز ما را کمتر کرد. اما مطالبه مردم بیشتر بر روی این موضوع است که بتوانیم وامها را دو سال دیگر هم امهال کنیم (مهلت دادن) و ما هم در این زمینه تلاشهایی داشتیم ولی این قانون است و نیازمند مصوبه مجلس که این وامها برای مثال بتوانند دو سال دیگر نیز امهال شوند.
زلزله حتماً توانسته زیرساختهای شهری و روستایی از جمله شبکههای آبرسانی و مسائلی از این دست را تخریب کند. برای این مشکلات چه تمهیداتی اندیشیده شده است؟
بر اثر وقوع این زلزله مشکلات بسیاری در تامین آب شرب داشتیم. به شکلی که در برخی شهرها ۳۰ تا ۴۰ درصد دبی آب چشمهسارها و آب شرب شهرها افزایش پیدا کرد. شهرهایی که منابع آب آنها ناپایدار بودند و تصفیهخانه نداشتند در حوزه آب شرب با مشکلات بسیاری مواجه شدند. همچنین در وقوع زلزله کرمانشاه نکات بسیار دیگری مورد توجه قرار گرفت از جمله دکلهای برق فشار قوی که در مسیر جادهها و در مجاورت کوهها وجود دارند باید به جانمایی آنها توجه ویژهای داشته باشید. در همین زلزله در سرپل ذهاب یکی از این دکلها به دلیل ریزش کوه دچار آسیب شد و موجب شد قطعی برق سراسری داشته باشیم.
اسکان زلزلهزدگان همیشه از جمله مسائل حیاتی و اولیه است که مطالبه بسیاری از مردم در زمان وقوع حادثه و روزها و ماههای بعد از آن است. روند اسکان بعد از زلزله کرمانشاه چگونه بود؟
در اسکان موقت از سازه کانکس استفاده کردیم و از همان روزهای اول میدانستیم که در آینده برای ما مشکلاتی به همراه خواهد داشت اما به دلیل پسلرزههای متعدد هیچ سازهای به جز کانکس قابل استفاده نبود. از این رو به سمت استفاده از کانکسها رفتیم که امروز برای ما مشکلاتی را ایجاد کرده که در حال حل آن هستیم. تلاش کردیم اسکان موقت در نزدیکترین مکان به خانههای تخریبشده شهروندان انجام شود که در روستاها نزدیک به ۹۵ درصد در تحقق این امر موفق بودیم، اما در شهرها نتوانستیم صد درصد این کار را محقق کنیم، چراکه آپارتمانسازی و مسکن مهر وجود داشت، بنابراین تلاش کردیم در محلهایی این اسکانها را تجمیع کنیم و در عین حال تلاش کردیم این اسکانهای تشکیلشده به اردوگاه تبدیل نشود تا بعدها دچار مشکلات اجتماعی ناشی از آن شویم. اسکان موقت را به اسکان دائم چسباندیم که تجربه بسیار خوبی بود. تجربه دیگری که باید مدنظر قرار گیرد این است که در وقوع بحرانها نباید اجازه دهیم زندگی مردم از حالت عادی خارج شود.
مردم عادی و نهادهای زیادی از جمله تشکلهای مردمی و نهادهای مردمی در شهرها مثل شهرداریها و دیگر نهادهای دولتی و حکومتی در این روند درگیر شدند و به کمک مردم آمدند. نقش این نهادها را چگونه ارزیابی میکنید؟
کمکهای شهرداری تهران پس از وقوع زلزله کرمانشاه بسیار خوب بود. زباله تولیدی حجم بسیار زیادی داشت و هیچ یک از شهرداریهای ما قادر نبودند این حجم از زباله را جمعآوری کنند. در این راستا شهرداری تهران پشتوانهای قوی برای ما شد و با تلاش مناطق ۱۴ و ۲۰ شهرداری تهران در حوزه جمعآوری پسماند توانستیم اقدامات را به خوبی پیش ببریم. اگر کمکهای شهرداری تهران نبود در حوزه پسماند مشکلات زیادی داشتیم.
شهرداری تهران با اکیپهای زیادی همراه با تجهیزات کامل زحمات بسیاری کشیدند که جای قدردانی دارد. ما پس از اسکان موقت بررسیهای گستردهای انجام دادیم که از نتایج آن میتوان به این موضوع اشاره کرد که ۱۰۷ هزار خانه در این زلزله آسیب دیده بود و ۶۸ هزار خانه نیازمند تعمیرات بود. امروز ۶۷ هزار خانه با ثبتنام در بانک وام دریافت کردهاند و از این تعداد ۶۷ هزار خانه تعمیراتشان به اتمام رسیده که این کار با سرعت بالایی انجام شد و به نوعی در حال ثبت یک رکورد است. البته عوامل زیادی در آن دخیل بودند که میتوان اصلیترین آنها را حضور مقام معظم رهبری در منطقه دانست که به نقطه قوتی برای دستاندرکاران و تسکینی برای مردم تبدیل شد.
کمکهای مردمی نیازمند توضیح بیشتری است اما واقعیت این است که نسبت به ساختوساز کمکهای مردمی زیاد نبود اما به نظر من شروع بسیار خوبی بود. اینکه مردم هم در امداد و نجات در روزهای اولیه به کمک زلزلهزدهها آمدند و هم در ساختوسازهای بعد از زلزله نقش داشتند. اگرچه نقش پررنگی نداشتند اما در عین حال حرکت خوبی بود و ما باید این رفتار مردم را تشویق کنیم. آنها به یکسری افراد شاخص و دارای سرمایه اجتماعی بالا اعتماد میکنند و به آنها پول میدهند تا در کنار دولت به بازسازی شهرها و روستاها کمک کنند. این رفتار بسیار زیبا و قابل احترام است. باید این فرهنگ را تشویق کنیم. یکی از نقاط مثبت زلزله کرمانشاه در بحث انسجام ملی و وحدت و مشارکت مردم همین نکات بود ولو اینکه کم بود اما یک نقطه شروع قابل توجه محسوب میشود. باید دولت و حکومت و ستاد مدیریت بحران این ظرفیت را تا میتواند تقویت کند.
در زمینه خدمات درمانی و پزشکی و حتی خدمات روانپزشکی که طبیعتاً افراد زلزلهزده با آن درگیر هستند، حتماً خدمات خوبی صورت گرفته است. در این باره شفافتر توضیح دهید که در طول زلزله و دو سالی که پسلرزهها نیز ادامه داشت، چه نوعی از خدمات به مردم ارائه شده است؟
ما یک ستاد بازسازی بعد از وقوع زلزله تشکیل دادیم که هر چهارشنبه این ستاد تشکیل جلسه میداد که یک قسمت از کار آن در حوزه بهداشت و درمان بود. بخش بهداشت و درمان این ستاد به صورت مرتب نظارت جدی بر روی کار داشت که خدای نکرده بیماری و مشکلاتی پیش نیاید. واقعیت این است که در طول دوران بازسازی و دو سالی که از زلزله میگذرد ما کمترین مشکل را در حوزه بهداشت و درمان داشتیم. در عین حال شاید یک نکته بسیار مهم در این مسیر این بود که علاوه بر بازسازی سختافزاری در خانهها، اماکن و جایگاههای آسیبدیده، نوعی بازسازی روحی روانی در مورد مردم آسیبدیده انجام دادیم و چند تیم از وزارت بهداشت، بهزیستی و سازمانهای مردمنهاد، نوعی غربالگری در کودکان زیر هشت سال انجام دادند که با آنهایی که با این پسلرزهها مواجه بودند و به نوعی ترسی در وجودشان رخنه کرده بود، جلسات مشاورهای گذاشتند و به نوعی بازسازی روحی روانی عملاً برای مردم اجرایی شد.
این زلزله در بعد رسانهای و فعالیت شبکههای اجتماعی نیز در نوع خود یک مورد خیلی متفاوت به حساب میآید. تجربه خود جنابعالی هم تجربه منحصربهفردی به نظر میرسد که به طور دائم در معرض اخبار و پرسشهای رسانهها و شبکههای اجتماعی بودید که مساله زلزله را از دور و نزدیک دنبال میکردند. در این زمینه چه نوع سیاستی در پیش گرفته بودید؟
زلزله کرمانشاه زلزلهای بود که توسط شبکههای مجازی رصد میشد و دائم مورد ارزیابی آنها بود و ما باید این موضوع را مدیریت میکردیم. در حقیقت این زلزله اولین زلزلهای بود که به این شکل توسط شبکههای مجازی مدیریت میشد. اگرچه مزایای مثبت زیادی داشت و ما باید در این حوزه مراقبتهای جدی را در دستور کار قرار میدادیم.
اگر اسم زلزله کرمانشاه را انسجام ملی در مقابل بحران ملی بگذاریم حرف بیراه و گزافی نزدهایم و در این زمینه اغراق نکردهایم. این انسجام و وحدت ملی با عنایت به پیام مقام معظم رهبری و حضور رئیسجمهوری محترم و همه مسوولان و همراهی مردم به وجود آمد. اما نباید فراموش کنیم که شبکههای اجتماعی و رسانهها و صدا و سیما نقش بسیار ارزشمندی در مدیریت وضعیت داشتند و در شکلگیری این انسجام بسیار تاثیر داشتند. در عین حال پاسخگویی به مردم را در این ایام به شکل بیسابقه و منحصربهفردی تجربه کردیم. من خودم ۴۴ هفته به صورت دائم در برنامههای زنده تلویزیون شرکت کردم و پاسخگوی خواستها و پرسشهای مردم بودم. بیش از ۱۲۰ سفر به مناطق زلزلهزده داشتم که هم در شب حضور داشتم و هم در روز در کنار مردم بودم. مردم که دچار بحران میشوند نیازمند این هستند که مسوولان و مردم را در کنار خود احساس کنند و ما در کنار آنها بودیم و این مساله را شما میتوانید از مردم هم بپرسید. در مجموع میخواهم بگویم که رسانهها و شبکههای اجتماعی و صدا و سیما انصافاً کار بسیار بزرگی در حوزه اطلاعرسانی انجام دادند که از همه آنها تشکر میکنم.
سوالی که میتواند پرسش خیلی از مردم باشد این است؛ با سرعتی که روند بازسازی اکنون در پیش گرفته، پیشبینی شما برای اینکه به انتهای بازسازی کلی مناطق برسیم چه زمانی است و فکر میکنید در طول چند ماه آینده مردم میتوانند بدون دغدغه سرپناه و مسائلی از این دست به زندگی آرامی ادامه دهند؟
بازسازی در تمامی روستاها به طور تقریباً کامل تمام شده است. ممکن است چند خانه در بعضی از روستاها بنا به دلایل شخصی از جمله اینکه یک نفر خودش نیامده و خانهاش را نساخته یا مسائلی از این دست تمام نشده باشند ولی در مجموع اگر از این استثناهای طبیعی بگذریم، تقریباً پرونده بازسازی روستاهای مناطق زلزلهزده کرمانشاه بسته شده است. البته ممکن است در مجموع از این ۱۵ هزار خانهای که در روستاها باید ساخته شده باشد، صد خانه هم ناتمام باشد. اما در شهر مساله طور دیگری بوده است. به این دلیل که یک موج گرانی در زمان بازسازی شروع شده بود، مسائلی به وجود آورد و تعدادی از خانهها هنوز به اتمام نرسیده است. مثلاً کسی که یک طبقه از خانهاش تخریب شده بود اگر طلب پنج طبقه خانه میکرد ما به او میدادیم. بنابراین کمی طول میکشد که آن بخشهای ناتمام به پایان برسد. اما به نظرم با این وام جدیدی که داریم به مردم میدهیم و حدود ۱۲ میلیون تومان است، پرونده شهرها نیز بسته میشود.
بازسازی مدارس قطعاً باید به صورت جدی در اولویت بوده باشد. وضعیت بازسازی مدارس چگونه بوده است؟
همه مدارسی که آسیب دیده بودند بازسازی شدند. این تعداد شامل ۷۸ مدرسه میشد که همه با کمک ستاد نوسازی و خیرین مدرسهساز به پایان رسید. پایان بازسازی واحدهای آموزشی از اولویتهای مهم ما بود که در دستور کار قرار داشت و ساخت و بهرهبرداری از این ۷۸ مدرسه خسارتدیده از زلزله با ۴۱۵ کلاس در مهرماه ۱۳۹۸ به پایان رسید.
حضور رئیسجمهوری و مقامات ارشد دولت بعد از زلزله چه تاثیری در روند مدیریت زلزله و بعد از آن داشت؟
رئیسجمهور ۳۶ ساعت پس از وقوع زلزله کرمانشاه در منطقه حاضر شد. در طول مدت حضور رئیسجمهور در منطقه مصوبات و منابع مالی تامین و ابلاغ شد که بخش زیادی از نگرانیهای ما را از بین برد. همچنین بنیاد مسکن با ۱۳ اکیپ کار بازسازی را آغاز کردند و قول دادیم تا مهرماه روند احداث خانههای تخریبشده به اتمام برسد. در مجموع ۷۳ هزار خانه ظرف مدت ۱۰ ماه احداث و تحویل شهروندان داده شد.
قطعاً یکی از مهمترین مسائل برای مدیریت بهتر حوادث بسیار سهمگینی مثل زلزله بحث اعتبارات است. وضعیت اعتبارات برای بازسازی همهجانبه زلزله کرمانشاه چگونه بود و اکنون وضعیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
جمع کل واحدهای خسارتدیده ۱۳۰۸۷۹ واحد است و ۳۵۴۰ میلیارد تومان تسهیلات و بلاعوض بخش مسکن پرداخت شد (که ۲۸۹۰ میلیون تومان تسهیلات و ۶۵۰ میلیارد تومان بلاعوض است). هزینه زیرساخت ۱۲۴۱ میلیارد تومان بوده که ۶۹۵ میلیارد تومان تخصیص یافته است. امهال تسهیلات حدود ۳۱۴۶ میلیارد تومان با هزینه ۱۰۵۰ میلیارد تومان است. تسهیلات بخش تولید و اشتغال ۶۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شد. مابهالتفاوت سود تسهیلات پرداختی حدود ۴۱۸۰ میلیارد تومان است. هزینه اسکان موقت، امداد و نجات، چادر و اسکان اضطراری نیز ۵۶۰ میلیارد تومان بوده است. جبران خسارت بیمهها حدود ۲۹۰ میلیارد تومان و بلاعوض بخش کشاورزی ۳۷ میلیارد تومان بوده است. آواربرداری ۴۵ هزار واحد رایگان انجام شده است.
صدور پروانه ساخت و خدمات فنی مهندسی رایگان بوده و توزیع سیمان ۱۹۵ هزار تن و آهنآلات ۹۳ هزار تن به قیمت مصوب سال ۹۶ ارائه شده است. جمع کل هزینهها حدود ۱۱ هزار و یکصد میلیارد تومان محاسبه شده است. سطح متراژ بازسازیشده تخریبی سه میلیون و ۴۱۰ هزار مترمربع و متراژ تعمیری یک میلیون و ۵۰۰ هزار مترمربع جمعاً چهار میلیون و ۹۳۰ هزار مترمربع است.
اگر به روز زلزله و ساعت بعد از حادثه برگردیم که بسیاری از مردم زیر آوار بودند، نحوه مواجهه شما با این حادثه چگونه بود و روند امدادرسانی به چه صورتی انجام شد؟
در خصوص روند امداد و نجات پس از وقوع این زلزله تا ساعت ۱۱ صبح فردای آن روز تمامی مصدومان را از زیر آوار خارج کردیم که این رکوردی در امداد و نجات بود. تمامی مسوولان به فرودگاه کرمانشاه اعزام شدند تا از این طریق با بهرهگیری از ۴۴ بالگرد به بیمارستانهای استانهای اطراف که از قبل برای پذیرش این مصدومان آماده شده بودند، منتقل شوند. با این ۴۴ بالگرد توانستیم در کمتر از ۲۰ ساعت ۹۵۰۰ نفر را منتقل کنیم. در نظر بگیرید بیمارستانها باید دارای ساختمانهایی ایمن باشند تا در هنگام وقوع بحران بتوانند خدمات مناسب را ارائه کنند. بیمارستانهای ما وضعیت نامطلوبی داشتند. به شکلی که بیمارستان اسلامآباد بهرغم فاصله زیاد تخریب شده بود، لذا باید نظام مهندسی در خصوص ساختمان بیمارستانها حساسیت زیادی به خرج دهد. همچنین در ساختمانهایی که ما دولتیها در روند تکمیل آنها دخیل هستیم همچون مسکن مهر شاهد بودیم که در این زلزله استحکام خوبی نداشتند.
مردم بسیاری از سراسر ایران هم نگران مردم حادثهدیده بودند و هم در این روند تلاش کردند به هر نحوی شده کمک کنند، نقش مردم معمولی و نوعدوستی آنها را چگونه دیدید؟
بابت وحدت ملی که شکل گرفت و از کمک همه مردم ایران به ویژه مردم کرمانشاه که ۹ شهرستان آن درگیر موضوع زلزله بود تشکر میکنم. فرهنگ خوبی شکل گرفت که ویژگیهای بارزی به همراه داشت و همنوایی که مردم داشتند بسیار قابل توجه بود. از شورای شهر تهران برای مصوبهای که در خصوص کمک به مردم کرمانشاه داشتند تشکر میکنم و قطعاً مردم آسیبدیده در زلزله و همه مردم ایران این کمک موثر را به عنوان خاطرهای خوب در ذهن خود خواهند داشت. اما جا دارد از آقای افشانی شهردار وقت تهران که مصوبه شورای شهر را به خوبی اجرا کردند، قدردانی ویژه داشته باشم.
تجربه شخص شما در مواجهه با چنین حادثهای قابل توجه است. حتماً پیش از زلزله با مسائل دیگری در استان دستبهگریبان بودید که بعد از بازسازی هم باید به آن سمت و سو رفت. آیا این فرصتسازی که از آن سخن گفتید در ابعادی غیر از زلزله نیز میتواند مثمرثمر باشد؟
روزهای ابتدایی حضورم در کرمانشاه با توجه به شرایط ویژه این استان خود را برای مواجهه با بحران بیکاری و تلاش برای کاهش آن آماده کرده بودم. در همان راستا بر اساس پتانسیلهای ارزشمند کرمانشاه در حوزههای مختلف گردشگری، تجارت و بازرگانی و اقتصادی طرح و برنامههای مناسبی را در نظر داشتم ولی ناگهان استان ما با بحران عظیمی به نام زلزله روبهرو شد. زلزلهای ۳/ ۷ریشتری با قدرت و گستره ویرانگری بسیار که در تاریخ زلزلههای پرشمار گسل زاگرس بیسابقه بود و بیش از دو ماه بخش وسیعی از جغرافیای کشور تحت تاثیر پسلرزههای بیشمار آن قرار گرفت.
برای حضور در کرمانشاه به نوعی یک تمایل شخصی در من وجود داشت. در آغاز دولت دوازدهم از سوی وزارت کشور، استانهای مازندران، گلستان و مرکزی به من پیشنهاد شد ولی هنگامی که دکتر رحمانیفضلی در حاشیه مراسم تودیع و معارفه در لرستان نام کرمانشاه را نیز به میان کشید بیدرنگ تمایل خود را اعلام کردم. در لرستان تجربه موفقی برای کاهش نرخ بیکاری داشتم و رتبه بیکاری آن استان را پس از سالها صدرنشینی به میانگین کشوری رساندم و این موفقیت بزرگی محسوب میشد. بسیار علاقه داشتم که آن تجارب را نیز در کرمانشاه بهکار گیرم. البته کاملاً به دشواریهای پیش رو آگاه بودم. هنگامی که نرخ بیکاری سالانه یک استان ۲۲ درصد باشد یعنی بیش از ۳۰ درصد جوانانش بیکار هستند و این یک بحران اجتماعی تمامعیار محسوب میشود. عبور از چنین بحرانی یک مدیر ریسکپذیر میخواست و من این توان را در خود میدیدم. علاوه بر این همیشه مبارزه در شرایط سخت را دوست دارم و این روحیه را در سمتهای مختلف اجرایی نیز داشتهام. البته این تمام داستان چرایی حضورم در کرمانشاه نبود. من پیوند عاطفی عمیقی با کرمانشاه داشته و دارم. اهالی نهاوند از دیرباز قرابت و نزدیکی خاصی با کرمانشاهیها داشتهاند. روزی که به عنوان خدمتگزار این مردم انتخاب شدم، احساس کردم با یک همسایه دیرین همخانه شدهام و خود را جدا از مشکلات این مردم نمیدانستم و نخواهم دانست.
برای شما هم به عنوان یک مدیر ارشد استانی این یک تجربه منحصربهفرد محسوب میشود. مواجهه شخصی خودتان در زمانی که تازه آغاز به کار کرده بودید و با زلزله مواجه شدید چه بود؟
حضور رسمی من در کرمانشاه از اواسط مهرماه ۹۶ آغاز شد و استان در آن روزها در اوج تکاپو و تلاش برای آمادهسازی زیرساختهای مرز خسروی برای عبور زوار ابا عبداللهالحسین (ع) بود. در آن مدت همه توان خود را برای بازگشایی مرز خسروی به کار گرفتم زیرا اعتقاد دارم اگر کالا و مسافر از مرزها عبور نکنند سربازها عبور میکنند و این یعنی تهدید. بنابراین توسعه و رونق اقتصادی در مرزها را به عنوان یک اولویت و فرصتی باارزش دنبال کردم.
در آن روزهای ابتدایی سخت به دنبال تدوین برنامههایم در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای توسعه استان بودم که به یکباره با زلزله عظیم شامگاه ۲۱ آبانماه در کرمانشاه روبهرو شدم. در آن رویداد تلخ که بزرگترین زلزله قرن در غرب کشور لقب گرفت در کمتر از ۲۰ ثانیه ۳۹ هزار خانوار بیسرپناه و ۵۵ هزار منزل مسکونی نیز دچار خسارتهای جدی شدند. شوربختانه ۶۲۰ هزار نفر از هموطنانمان کشته و بیش از ۱۲ هزار نفر زخمی شدند. اگر هوشیاری مردم در جدی گرفتن پیشلرزه ابتدایی و خروج از خانهها نبود آمار کشتهها بسیار فراتر از این میرفت و فاجعه بزرگتری رخ میداد. مواجه شدن با چنین حادثه عظیمی به ویژه برای من در کمتر از ۴۰ روز از حضورم در کرمانشاه یک چالش سنگین و سهمگین بود. به دلیل وسعت و گستره بسیار زیاد فاجعه در طول چندین ماه حجم زیادی از توان مدیریتی استان درگیر مهار بحران و در ادامه ایجاد اسکان اضطراری، اسکان موقت، عملیات آواربرداری و ساخت خانههای دائمی برای زلزلهزدگان شد.
هرچند رویارویی با این بحران عظیم لحظات بسیار دشوار و نفسگیری را برای من رقم زد با وجود این ذرهای از انگیزههایم برای توسعه کرمانشاه کاسته نشده است. هنوز هر روز ساعت هفت صبح در دفتر کارم حاضر میشوم و تلاشهایم تا پاسی از شب ادامه دارد. از آمدن به کرمانشاه نهتنها پشیمان نیستم بلکه اشتیاقم برای ادامه راه چند برابر شده است. من یک مدیر هستم و هنر مدیر در این است که از بحرانها فرصتسازی کند و الا همه در دوران رفاه مدیران نسبتاً موفقی هستند.
هرچند حجم ویرانیهای زلزله بسیار بود ولی ایرانیان در طول تاریخ بارها و بارها پس از هر حادثه اندوهگین و جانگداز دوباره قویتر از گذشته از جای برخاسته و همهچیز را دوباره از نو ساختهاند. آخرین نمونه از این دست هشت سال جنگ تحمیلی و ویرانیهای حاصل از آن بود که همین مناطق زلزلهزده در کانون آن قرار داشتند و شهرها و روستاهای منطقه همه ویران شدند. با پایان جنگ دوباره شهرها ساخته شدند و شوق زندگی به منطقه بازگشت. این فاجعه تلخ را نیز نباید پایان همهچیز پنداشت و باید کوشید تا از این تهدید فرصتی دوباره برای توسعه منطقه به دست آورد. فردای پیش روی مناطق زلزلهزده امیدبخش است و این بار شهرها و روستاها را مقاومتر از گذشته و بر اساس معیارهای فنی و کاملاً استاندارد میسازیم تا از آسیبهای احتمالی آینده در امان باشیم.