درسهایی از توماس گورنی که از شما کارآفرین بهتری میسازد
کارآفرینان نباید هرگز یک استراتژی خروج داشته باشند:گورنی طی یک مصاحبه بیان کرد که بهعنوان یک کارآفرین، شما نباید یک استراتژی خروج داشته باشید. اگر در حال برنامهریزی برای یک خروج هستید، ذهن شما روی چیزهای اشتباهی برای کسبوکارتان متمرکز شده است. داشتن یک استراتژی خروج به این معناست که شما ترسها یا شکهایی دارید که ممکن است شما را در یک مسیر بسیار معنیدار عقب نگه دارد و اگر امید به موفقیت در صنعتتان دارید، شاید هرگز به آن دست نیابید.
اهداف خود را حول دارایی خالصتان تعیین نکنید.گورنی در سن ۲۲ سالگی و در حالی که بسیار جوان بود به موفقیت مالی دست یافت و این امر او را به سرمایهگذاری در سایر شرکتها هدایت کرد چون او بر افزایش ارزش خالص خود متمرکز بود. اما زمانی که سقوط حباب دات کام اتفاق افتاد (یک حباب اقتصادی در خلال سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ میلادی بود که طی آن بازارهای بورس سهام کشورهای صنعتی دنیا شاهد رشد سریع ارزش مالیشان بودند که از رشد بخش اینترنت و شاخههای مرتبط با آن ناشی میشد) و پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، او در آستانه ورشکستگی قرار گرفت. گرونی میگوید «من اهدافم را حول ارزش خالصم تنظیم کردم و این یک اشتباه محض بود.» او میافزاید «همه چیز ناگهان فروپاشید.» پس از آن، تمرکز او به مجموعه مهارتهای اصلیاش تغییر یافت و به او اجازه شروع دوباره را داد.
شکافی در بازار و بازاری برای این شکاف پیدا کنید: گورنی طی مصاحبهای بیان کرده است که «من همیشه تلاش میکنم شکافها در بازار را شناسایی کنم و ببینم که آیا واقعا بازاری در این شکاف وجود دارد یا خیر.» و این نگرش منجر به این شد که SiteLock، یکی از کسبوکارهای گورنی، یکی از شرکتهای امنیت وبسایت پیشرو در جهان شود و به موفقیت نکستیوا در فضای ارتباطات کمک کرد. محصولات بزرگ توجه عموم را جلب میکنند: گورنی ادعا میکند که ارائه محصولات و خدمات برتر، راهی برای ایجاد ماندگاری، حتی در بازارهای شلوغ است. محصولات قوی مشتریان را تحتتاثیر قرار خواهند داد، وفاداری ایجاد خواهند کرد و تبلیغات دهان به دهان را بهعنوان یکی از قدرتمندترین منابع بازاریابی که همه امیدوار به بهدست آوردن آن هستند تشویق خواهند کرد.
دستکم گرفته شدن را بپذیرید: زمانی که گورنی کارش را شروع کرد، لهجه غلیظ او باعث شد تا مردم او را دستکم بگیرند؛ اما او توانسته بود از این لهجه برای سبقت گرفتن بر کسانی که او را دستکم میگرفتند استفاده کند. گورنی میگوید «زمانی که مردم شما را دستکم میگیرند، این مساله مزایای بسیار زیادی برای کسبوکارها به همراه میآورد و این امر به طریقی میتواند یک قدرت بزرگ باشد که میتواند شما را قدرتمندتر کند.» فرمان دادن به افراد برای انجام پیشنهاد شما به معنای رهبری سازمان نیست: گورنی معتقد است یک سبک رهبری سازمانی که از افراد انتظار دارد زمانی که شما میگویید «بپر»، میپرسند «چقدر بلند بپرم؟» نگرشی موثر نیست. او دریافت که بهترین نگرش، آن است که به پرسنل شما اجازه میدهد «چرایی» پشت هر درخواست را بدانند؛ چرا که این امر هدف را واضح و روشن میسازد.
با افرادی که دوست دارید کار کنید: او معتقد است کار با افرادی که دوستشان ندارید منجر به ایجاد استرسهای غیرضروری میشود و میتواند زمانتان را هدر داده و به بهرهوری شما آسیب وارد کند. گورنی میگوید «من تنها میخواهم با استرس کسبوکارم مواجه باشم. من نمیخواهم با استرس ناشی از روابط در کسبوکار کلنجار بروم.» بر مشتری تمرکز کنید: «شخصا، هرگز روی فروش کسبوکارها یا تبدیل به سهامی عام شدن یا ادغام شدن متمرکز نشدیم. ما بر مشتری متمرکز بودیم و یک بار که من پارادایمم را تغییر دادم و بیشتر بر خلق ثروت تمرکز کردم، شکست خوردم.» گورنی بهجای تمرکز بر پیامدهای خارجی، معتقد است که با تمرکز بر کسبوکار، «پیامد خارجی ممکن است بهطور قابلتوجهی بهتر از آنچه شما تصور کردهاید باشد.»
آن را جذاب کنید: همانطور که در سالهای اخیر تاکید بیشتر بر فرهنگ شرکتی شده است، ایجاد محیطی که افراد در آن فقط کار نمیکنند بلکه سرگرمی هم دارند، یک نیروی کار بهرهورتر ایجاد میکند که به کسبوکار شما وفادارتر خواهد بود و در مورد نقش و وظیفه خود اشتیاق بیشتری نشان خواهد داد. گورنی همچنان که همه را به تمرکز بر اهداف تشویق میکند، برای خلق فرصتها برای سرگرمی نیز سخت در تلاش است. بهعنوان مثال، زمانی که تیم او برای جلسات استندآپ با حضور کلیه پرسنل (جلساتی که به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بهصورت ایستاده برگزار میشود) بسیار بزرگ شد، آنها NexTV را تشکیل دادند، یک مجموعه ویدئویی برای اشتراک اطلاعات «جالب، آموزشی و سرگرمکننده». با توجه به موفقیتهای مکرر گورنی و پیروزی نکستیوا در عرصه رقابت، به نظرم منصفانه است بگوییم که مسیر کارآفرینی او درست بوده است.
ارسال نظر