آیا نیروی کار منعطف می‌تواند مشکلات را حل کند؟

این موضوع در سال ۱۹۷۶ که یاسویوکی نامبو (Yasuyuki Nambu) اولین آژانس استخدام موقت خود را برای کمک به زنان خانه‌دار برای ورود مجدد به بازار کار شروع کرد، بسیار داغ شد. قانون کار شرکتی در دهه ۸۰ میلادی در ژاپن برای فلسفه استخدام مادام‌العمر خود مشهور بود و کسب‌و‌کارهای آن نسبت به آنچه آنها «کارمندان غیردائمی» می‌نامیدند بی‌توجه بود. (قوانین استخدام ژاپن کارمندان دائمی را به عنوان افرادی با مشاغل نامحدود، تمام‌وقت و مستقیم تعریف می‌کند- ۳۵ ساعت یا بیشتر در هفته به‌عنوان کارمندان دستمزدبگیر، غیرپیمانی با بدون تعریف تاریخ پایان.)

سوگیری علیه کارمندان غیردائمی نامبو را که در سال آخر دانشگاه در حال تلاش برای کسب مدرک مهندسی در دانشگاه کانسای (Kansai) بود متوقف نکرد. چهل سال بعد، آرایش نیروی کار جهانی حتی در ژاپن تغییر کرد. امروزه ۴۰ درصد کارمندان ژاپنی به عنوان کارمندان غیرثابت در نظر گرفته می‌شوند که چهار برابر این مقدار در اوایل دهه ۱۹۹۰ به شمار می‌رود. نامبو اکنون در حال راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار استخدام ۵/ ۲ میلیارد دلاری با دفاتری در ۱۵ کشور از جمله چین، آلمان، اندونزی، مالزی، سنگاپور، کره‌جنوبی، تایلند، ایالات متحده آمریکا و ویتنام است.

همان‌طور که طبقه‌بندی افراد از نظر سن و جمعیت و درآمد و تکنولوژی، رابطه بین کارفرمایان و افراد استخدام‌شده را تغییر می‌دهد، نامبو به تشویق دولت‌ها برای تطبیق قوانین‌شان کمک کرده‌ است تا به کسب‌و‌کارها و افراد کمک کند از این تغییرات سود ببرند. پرداخت برابر برای زنان، مزایا برای کارمندان پاره‌وقت و انعطاف‌پذیری برای کارمندان مسن‌تر از جمله مسائل کلیدی است که مشکلاتشان همچنان باقی می‌مانند. او ماموریت شرکتی خود را به عنوان ارائه «راه‌حل‌هایی برای مشکلات جامعه» توصیف می‌کند. نامبو در دهه گذشته نسبت به کاهش جمعیت در مناطق روستایی و امنیت غذایی ژاپن اظهار نگرانی می‌کند- این کشور ۶۰ درصد محصولات غذایی خود را وارد می‌کند- و این مسائل را به مسوولیت اجتماعی شرکتی پاسونا مرتبط کرده است.

در سال ۲۰۱۰، نامبو یک مزرعه خانگی دایر کرد که محصولات ارگانیک داخل شعب پاسونا  را در وسط توکیو تولید می‌کرد. در سال ۲۰۱۷، زمانی که شرکت شعب جدید را افتتاح کرد، این مزرعه شهری گسترش یافت، حدود ۶۲۰ حیوان را از جمله بز، خوک، گاو، یک جغد و حتی فلامینگو را اضافه کرد.

نگرش بلندمدت پاسونا تمام سهامداران آن را خشنود نکرده است؛ برخی از سهامداران این نگرش را با عملکرد مالی کوتاه‌مدت و ضعیف مرتبط می‌دانند.

نامبو در گفت‌وگویی با strategy-business توضیح می‌دهد که چرا یک نیروی کار منعطف و مستقل‌تر باید در راس گفت‌وگوها برای کسب‌و‌کارها در سراسر جهان قرار بگیرد.

نیروی محرک شما برای شروع گروه پاسونا چه بود؟

زمانی که دانشجو بودم می‌خواستم یک سازمان غیرانتفاعی برای کمک به کارمندان زن ایجاد کنم اما پدرم به من توصیه کرد که با یک موسسه غیرانتفاعی نمی‌توانم مانند یک شرکت کار زیادی انجام دهم. بنابراین تاسیس یک شرکت را شروع کردم تا از زنان خانه‌داری که می‌خواستند دوباره وارد نیروی کار شوند حمایت کنم. این شرکت به پاسونا تبدیل شد. اغلب زنان پس از تولد فرزند در یافتن مکانی برای نگهداری نوزاد شیرخوار خود با مشکلاتی مواجه هستند بنابراین نمی‌توانند به شغل‌شان بازگردند. ۲۵ سال قبل، ما این مشکل را حل کردیم. ما اولین شرکتی در ژاپن بودیم که نگهداری نوزاد شیرخوار درون سازمان را داشتیم. امروزه در ژاپن، هر کسی که بخواهد کار کند، صرف‌نظر از جنسیت و سن، تنها باید توانایی کار کردن را داشته باشد؛ این دیدگاه من است. ما نیاز به ایجاد مشاغلی برای همه افراد داریم.

بسیاری در ژاپن پاسونا را به عنوان یک ارائه‌دهنده استخدام موقت می‌شناسند. شما برای تبدیل این امر به واقعیت با چه مشکلاتی باید مواجه می‌شدید؟

یکی از مشکلاتی که با آن مواجه شدیم مشکلی بود که به مساله ۴۰۱(k) مشهور است. ۲۰ سال پیش، برای کارمندان ممکن نبود که وقتی شغل‌شان را تغییر می‌دادند، مزایا‌یشان را منتقل کنند؛ چرا که تمرکز شرکت‌های ژاپنی روی استخدام یک نفر و داشتن آنها برای همیشه بود. هیچ نیازی برای برنامه خدمات درمانی قابل‌انتقال نبود. ما می‌خواستیم در پاسونا با این مشکل مقابله کنیم. ما پیش‌تر این سیستم با انعطاف بیشتر را از آمریکا وارد کرده بودیم.

پاسونا شرکتی است که پتانسیل ارائه  کارمندان قدیمی‌تر را می‌بیند. چگونه تطبیق نیروی کار با نیازهایشان را تجسم می‌کنید؟

ما باید فرصت‌های شغلی برای افراد قدیمی‌تر ایجاد کنیم. اما چگونه چنین چیزی میسر می‌شود؟ دولت نیروی کار را در شرایط بسیار محتاطانه و سنتی می‌بیند. دولت باور دارد که افراد باید از دوشنبه تا جمعه و از ساعت ۹ تا ۵:۳۰ کار کنند، سپس کارمند مالیاتش را خواهد پرداخت. برای ما، نیروی کار باید در درجه اول در نظر گرفته شود. من فکر می‌کنم که ما در حال حرکت به سوی یک نیروی کار منعطف هستیم. بگذارید برایتان مثالی بزنم: بسیاری از ژاپنی‌های مسن کل عمرشان را برای تنها یک شرکت کار کرده‌اند. ما به آن استخدام مادام‌العمر می‌گوییم. ایده من متفاوت است. یک فرد می‌تواند روزهای دوشنبه، چهارشنبه و جمعه برای شرکت A و روزهای سه‌شنبه، پنجشنبه و شنبه برای شرکت B کار کند و این مساله می‌تواند بعد از بازنشستگی نیز اتفاق بیفتد. به عنوان مثال، ما به مدیران اجرایی بازنشسته فرصتی برای مشاور شدن می‌دهیم.

اما این مساله تنها در مورد کارمندان قدیمی نیست. در ژاپن، افراد جوان بسیار زیادی داریم که کار نامنظم و گاهی چندین کار در یک زمان، انجام می‌دهند. ما باید از این نوع برنامه کار حمایت کنیم و پرداخت و مزایای شغلی مشابهی مانند کارمندان تمام‌وقت به آنها بدهیم.

امروزه تنها ۶۰درصد نیروی کار در ژاپن در استخدام دائم هستند که از شروع کار پاسونا یک تغییر بزرگ بوده است. آیا تصور می‌کنید که تحولات در نیروی کار از آنچه اکنون به نظر می‌آید، بیشتر خواهد شد؟

بگذارید از یک قیاس استفاده کنم: در گذشته، در ژاپن، خانواده‌های بزرگ با یکدیگر زندگی می‌کردند. رئیس خانواده باید یک ماهی بزرگ می‌گرفت و همه افراد در آن ماهی شریک می‌شدند. اکنون، افراد بیشتری تنها زندگی می‌کنند. اگر وارد یک سوپر مارکت شوید، خواهید دید که ماهی‌ها به قطعات کوچک برای یک یا دو نفر تقسیم شده‌اند. مشاغل در حال حرکت در یک مسیر مشابه هستند. ممکن است یک فرد، به‌جای داشتن یک شغل بزرگ، چندین شغل کوچک‌تر را در یک زمان انجام دهد. نه‌تنها افراد می‌توانند برای چندین شرکت متفاوت کار کنند، بلکه فرصت‌هایی برای افراد بیشتری وجود دارد تا با انعطاف بیشتری به‌کار بپردازند. این فلسفه من به عنوان یک خالق شغل است.

من تصور می‌کنم که بسیاری از شرکت‌ها با چالش‌هایی مشابه این چالش‌ها در ژاپن مواجه‌اند: نرخ تولد پایین و جوامع سالخورده با افراد جوانی که درحال تلاش برای یافتن کار هستند. من فکر می‌کنم این راه‌حل تقسیم اشتغال در همه جا کاربرد خواهد داشت. در واقع ما به‌سوی این نوع از محیط کار حرکت می‌کنیم؛ محیطی که کارمندان روی یک شرکت تنها به عنوان یک ارائه‌دهنده شغل تکیه نمی‌کنند. در این سیستم، کارمندان می‌توانند برای کارفرمایان بیشتری در زمان یکسان کار کنند؛ این مدل اجتماعی است که می‌خواهیم ایجاد کنیم.

مدل کسب‌و‌کار شما از توسعه یک نیروی کار منعطف، الگوهای استخدام در ژاپن را مختل کرده است. آیا تصور می‌کنید که این امر مسائل را برای جهان کسب‌و‌کار بهتر خواهد کرد؟

حالتی که من در ذهن دارم این است که برای یافتن یک شغل لازم نیست در یک مکان کار کرد. در این حالت، شرایط شغلی خودش مهیا می‌شود. مادامی شما در چیزی تخصص یافته‌اید و مجموعه مهارتی را دارید که موردنیاز است، از شما خواسته خواهد شد تا روی یک پروژه کار کنید. ممکن است این کار کوتاه‌مدت باشد (حتی تنها یک روز) یا اینکه برای ۱۰سال طول بکشد. در این رویکردافرادی که مهارت‌های موردنیاز برای انجام یک شغل را دارند، برای انجام یک کار گردهم جمع خواهند شد و زمانی که کار انجام شد آن را ترک خواهند کرد.

تحقیقی که توسط موسسه PWC انجام شده است، نشان می‌دهد که مدیران ارشد بر این باورند که علم روباتیک و هوش مصنوعی اثر مخربی روی نیروی کار در آینده خواهد داشت. شما چه فکر می‌کنید؟

در جواب باید بگویم که من یک کارشناس هوش مصنوعی نیستم. من می‌توانم صرفا از دیدگاه بازار نیروی کار صحبت کنم. ما انواع بسیاری از صنایع را در مناطق جداگانه داشته‌ایم. اما در آینده، این موضوع تغییر خواهد یافت. به عنوان مثال، من تصور نمی‌کنم که در آینده تقسیم کار روستایی-شهری یکسانی برای استخدام داشته باشیم. با روند رو به رشد اینترنت، دیگر نیازی برای این تقسیم نیست. اینجا دیدگاه من از نیروی کار منعطف‌تر بیان می‌شود. افراد بسیار زیادی تصور می‌کنند که خودکارسازی و هوش مصنوعی مشاغل را از بین خواهند برد. اما من بر این باور هستم که عکس این قضیه رخ می‌دهد. آنها به افراد بیشتری اجازه خواهند داد تا زمان بیشتری داشته باشند و زمان‌شان را خلاقانه‌تر سپری کنند. تکنولوژی همیشه روی الگوهای نیروی کار تاثیر گذاشته است. در اوایل دهه ۱۹۶۰، با پیشرفت‌های تکنولوژیک مانند لوازم خانگی، زنان ژاپنی قادر به ورود به‌عنوان نیروی کار شده بودند. به عقیده من تا سال ۲۰۲۰، هوش مصنوعی و اینترنت می‌تواند به کل نیروی کار کمک کند تا شغل پیدا کنند.

آیا تعهد شما به مسوولیت اجتماعی شرکتی، به پیشروی کسب‌و‌کار شما کمک کرده است؟

بگذارید برایتان مثالی بزنم که چگونه مسوولیت اجتماعی برای ما و برای همه افراد دیگر خوب است. ما در مناطق روستایی سرمایه‌گذاری می‌کنیم و اطمینان می‌یابیم که اقتصادهای محلی مورد حمایت باشند؛ به این ترتیب افراد جوان به مناطق روستایی می‌روند. علاوه‌بر این، ما تصور می‌کنیم که اطمینان یافتن از این موضوع مهم است که اقتصادهای محلی سود به‌دست می‌آورند.

این چیزی است که ما با پروژه احیا در جزیره آواجی (Awaji) انجام می‌دهیم. ما اکوسیستمی از مشاغل را توسعه داده‌ایم که به شعب شرکتی وابسته نیستند؛ اما در سطح محلی پایدار هستند. شرکتی واقع در توکیو ممکن است یک مرکز تماس را در یک منطقه روستایی افتتاح کند و منجر به تولید اشتغال شود. اما اگر یک بحران اقتصادی در توکیو رخ دهد یا اگر یک بلای طبیعی در توکیو نازل شود، این امر اثری منفی روی کسب‌و‌کار خواهد داشت و ممکن است حتی منجر به خاتمه آن مرکز تماس شود. ما نگرش متفاوتی در پیش گرفتیم. ما می‌خواهیم تا به حمایت از فعالیت‌های اقتصادی محلی کمک کنیم؛ بنابراین آنها به‌طور مستقل فعالیت می‌کنند. در آواجی، ما با چالش ایجاد شغل جدید در مناطق متفاوت مانند کشاورزی و سلامت و جذب منابع انسانی برای مناطق روستایی روبه‌رو هستیم. هدف تجدید حیات صنایع منطقه‌ای با کنار هم قرار دادن استعدادهای متنوع است؛ به طوری که نیروی کار محلی مستقل و پایدار باشد. ما حدود ۳۰ نفر را از ۲۰ کشور مختلف استخدام کرده‌ایم. آنها تخصص‌شان را برای حل مسائلی از جمله امنیت غذایی و سلامتی که دو چالش مهم محسوب می‌شوند، وارد میدان کردند.

در سال ۲۰۱۸ با چه مسائلی روبه‌رو خواهید بود؟

امنیت غذایی. آیا از مزرعه شهری ما در ساختمان دیگر شعب بازدید کرده‌اید؟ به‌طور معمول شرکت‌های حاضر در بازار سهام چنین کاری انجام نمی‌دهند. اما دلیل داشتن این مزرعه یک چیز است: بحث پیرامون مساله مهم امنیت غذایی.

EPA (قرار مشارکت اقتصادی) بین اروپا و ژاپن منجر به واردات محصولات ارزان از اروپا به ژاپن شده است. کشاورزی در ژاپن بسیار گران شده است که برای امنیت غذایی ژاپن خبر خوبی نیست؛ چرا که به این معناست که ژاپن نیاز به واردات مواد غذایی بسیار زیادی دارد. به عنوان یک خالق شغل، ما مسوولیت آگاه کردن افراد را به عهده داریم و این کاری است که با مزرعه گفته شده در شرکت انجام می‌دهیم.

هدف ما توسعه اقتصادهای محلی مانند آنچه که در جزیره آویجی انجام می‌دهیم و حمایت از کشاورزی شهری در بخش مرکزی شهر مانند مزرعه ما در توکیو است. ما شغل ایجاد و به تغذیه افراد در این منطقه کمک کرده‌ایم. این یک پیشرفت طبیعی از ماموریت ماست.

p28- (1)

در گذشته، در ژاپن، خانواده‌های بزرگ با یکدیگر زندگی می‌کردند. رئیس خانواده باید یک ماهی بزرگ می‌گرفت و همه افراد در آن ماهی شریک می‌شدند. اکنون، افراد بیشتری تنها زندگی می‌کنند. خواهید دید که ماهی‌ها به قطعات کوچک برای یک یا دو نفر تقسیم شده‌اند. مشاغل در حال حرکت در یک مسیر مشابه هستند. ممکن است یک فرد، به‌جای داشتن یک شغل بزرگ، چندین شغل کوچک‌تر را در یک زمان انجام دهد. این فلسفه من به عنوان یک خالق شغل است.