شکست یک انتخاب است
من از این تجربه نکات بسیار زیادی آموختم. اولین نکته اینکه بیش از حد روی نتایج و تکنولوژی درخشان تمرکز کرده بودم که به خودی خود رویکردهای ارتباط با مشتری کسبوکار من را تغییر میداد. نکته دوم اینکه در مورد اینکه چگونه کارمان میتواند به کسبوکار مشتری ما در آینده منفعت برساند فکر نکرده بودم. از همه مهمتر، بهجای آنکه پذیرای یادگیری در سراسر فرآیند باشم، میخواستم پاسخ همه سوالات را از همان ابتدای کار داشته باشم.
اما بزرگترین و سختترین درسی که آموختم این بود: هیچ مشاوری نباید ایدههای از پیش تعیین شده یا روشهای ایدهآل را معرفی کند. شما باید خدمات خود را برای نیازهای منحصربهفرد مشتری سازماندهی کنید. در هفت سال گذشته، من این سبک کار کردن را با استفاده از دیدگاههای مختلف پذیرفتهام. در دنیای امروز، واضح است که تحول دیجیتال در مورد شروع یک محصول تکنولوژیک جدید و مجزا یا شکل دادن به تجربه جدید مشتری نیست. بلکه در مورد خودکارسازی ساده فرآیند است. تحول دیجیتال باید در مورد ایجاد یک روش جدید، کلنگر و نوآورانه برای عملکرد تیمها و شرکتها باشد.
چرا تحول دیجیتال شکست میخورد؟
تجربه به من آموخت که چرا اکثر تحولات دیجیتال شکست میخورند: شرکتها بهدلیل هرجومرجهای اجتنابناپذیری که تغییر واقعی با خود به همراه دارد از آن هراس دارند. چون نااطمینانی، ماهیت ریسکگریز ما را فعال میکند و ما دست از تحول واقعی برمیداریم، آن هم درست زمانی که تکنولوژی تغییرات پیرامون ما را تسریع میکند. در عوض، مدیران از تغییرات غیرواقعی استفاده میکنند یا قدمهای نامطمئن در راستای تلاشی مرتبط برمیدارند. آنها از تکنولوژیهای جدید استفاده میکنند تا به نظر بیاید که در حال تغییر هستند. نکته تحول، قبول سریعتر تکنولوژیهای جدید نیست بلکه به معنی تغییر رفتارمان و اطمینان یافتن از این امر است که نیروی کار و مهارتهای ما در راستای اهداف باقی بمانند. بسیاری از اوقات، نوع تغییر رفتاری که مورد نیاز است، منجر به اختلال و عملکرد بد میشود اما این هرجومرجها موقتی و برای فرآیند ضروری هستند. چه باور کنید چه نکنید، اضطراب و ناراحتی نشانهای است که نیروی کار شما به چالش کشیده میشود و واقعا یاد میگیرد تا به روشهای جدید کار کند. ایجاد و پذیرش برخی از نااطمینانیها اولین گام برای توانمندی تغییر واقعی است. حتی شکست در دستیابی به اهدافتان دادههای ارزشمند و فرصتی را فراهم میکند تا مدل کسبوکارتان را برای رشد آینده بازطراحی کنید. در هر سازمانی، چه بزرگ و چه کوچک، ترس از شکست ما را مجبور میکند تصمیمات دشوار را کنار بگذاریم. ما از قبول آنچه نمیدانیم اجتناب میکنیم و همچنان به تصمیمات قدیمی پایبندیم و به سازمانها اجازه میدهیم راکد بشوند. اگر میخواهیم کسبوکارهای چابکتر و انطباقیتر ایجاد کنیم، باید در کاهش غرایز ریسکگریز خود بهتر شویم.
ریسک کردن برای ایجاد تغییر واقعی
بهجای اینکه فرض کنید همه پاسخها از قبل شناخته شده هستند، بر پاسخ به سوالات درست تمرکز کنید و از جوابها نهراسید.واشنگتنپست را در نظر بگیرید. پیش از اینکه جف بزوس مدیر ارشد اجرایی آمازون، واشنگتنپست را در سال ۲۰۱۲ خریداری کند، به نظر میرسید این روزنامه هیچ مسیری برای موفقیت ندارد. درآمد آن رو به کاهش بود؛ چرا که درآمد آگهیها کم شده بود و فروش آنلاین تبلیغات نتوانست این کمبود را جبران کند.
اما بزوس میخواست ریسک کند و شکست بخورد. او در سال ۲۰۱۳ گفت «شما مطالعه میکنید، وارد بحث میشوید، فکر میکنید و آنگاه پاسخها شروع به ظاهر شدن میکنند.» «شما تئوریها و فرضیهها را توسعه میدهید اما نمیدانید که آیا خوانندگان واکنش نشان خواهند داد یا خیر. شما تا جای ممکن تجربیات بسیاری را به سرعت بهدست میآورید.»
واشنگتنپست تحت مدیریت بزوس به سرعت در افراد و تکنولوژیها و در تغییر طرزفکر حول تکنولوژی سرمایهگذاری کرد. یک تجربه موفق شامل توسعه یک سیستم عامل شد که بسیار پیشرفته است و اکنون به روزنامههای دیگر فروخته میشود. این شرکت تقریبا هیچ بخش IT نداشت و راههای کمی برای جذب استعداد در اختیار داشت. اکنون این شرکت بیش از ۲۵۰ پرسنل دارد و به آسانی استخدامهای جدیدی را اضافه میکنند که برای چشمانداز کار کردن برای یک شرکت متحولشده هیجانزده هستند. تقریبا هر ابزاری که اکنون اتاق خبر و تیمهای فروش استفاده میکنند در داخل سازمان ایجاد میشود.
اکنون درآمد تبلیغات دیجیتال از ۱۰۰ میلیون دلار تجاوز میکند و در سه سال گذشته، سالانه رشد دورقمی را شاهد بوده است. تا اواخر سال ۲۰۱۷، واشنگتنپست بیش از یک میلیون دلار پرداختهای مشترکان دیجیتال بهدست آورد که نسبت به یکسال قبل از آن سه برابر شده بود. بیش از ۵۰ وبسایت روی نرمافزاری که واشنگتنپست ایجاد کرده است راهاندازی میشوند و این شرکت در مسیر توسعه عملیات خود در حال افزودن پرسنل است. در ژانویه ۲۰۱۸، فرد رایان ناشر این روزنامه به کارمندانش گفت «واشنگتن پست، در سال ۲۰۱۸، میتواند تنها استارتآپ ۱۴۰ ساله دنیا باشد.» البته داشتن منابع مالی زیاد کمککننده است. اما تحول دیجیتال واقعی نمیتواند یک شبه یا تنها با پول بهدست بیاید. راهحلهای دیجیتال باید مناسب هر شرکتی باشند؛ تیمها برای کار در مسیر تحولات و یادگیری کار متفاوت، نیاز به زمان دارند. پذیرش نااطمینانی که همراه با تحول دیجیتال میآید در آغاز کار آسان نخواهد بود. تهدید شکست ممکن است شما را وسوسه کند که به عقب برگردید. اما با پذیرش ناشناختهها و قبول اینکه شما پاسخ همه سوالات را ندارید و کسب تجربه، بذر پیشرفت در آینده را خواهید کاشت.
ارسال نظر