هر سال وقتی به این روزها میرسیم، به سنت «حول حالنا الی احسن الحال» دنبال ردپایی از تغییر در وضعیت معیشت و شرایط اقتصاد کلان میگردیم و هر سال امیدمان نسبت به قبل برای تغییر کمرنگتر میشود. نوع کنش فعالان بازار نیز نمایشی تمامعیار از این موضوع است که آنان چشماندازی از تغییر را نمیبینند. روندهای قیمتی بهویژه در بازار سرمایه حاکی از این مساله است و جالب آنکه بر خلاف گذشته، بورس دیگر به اخبار مذاکره نیز پاسخ نمیدهد و گویی میانگارد در نهایت، نتیجهای نخواهد بود و اقتصاد ایران در انفکاکی ابدی از دنیای اطرافش، در خود فرو میرود، هر روز بخشی از وجودش را از دست میدهد و تصمیمگیرندگان تنها میگویند ناترازی بیشتر شد. چه ناترازی برق باشد یا بنزین یا سرمایهگذاری و در خوان آخر حتما ناترازی دارو و غذا.
چرا دولت که خود با صلاحدیدش ارز ترجیحی را به واردکنندگان کالاهای اساسی تخصیص میدهد، قادر به کنترل «گرانی» در انتهای زنجیره عرضه به مصرفکننده نیست؟ این پرسشی بود که چندی پیش آقای رئیسجمهور در گفتوگو با وزیر محترم جهاد کشاورزی مطرح کردند.
زمانی که دونالد ترامپ برای نخستینبار به ریاستجمهوری آمریکا رسید، اقتصاد جهانی شرایط متفاوتی داشت؛ نرخ تورم و نرخ بهره در سطح جهانی پایین بود و اقتصاد بسیاری از کشورها در وضعیت آرام و پایداری به سر میبرد. یکی از سیاستهای اقتصادی جنجالی ترامپ، وضع تعرفههای تجاری بر واردات از چین بود. هرچند این سیاستها به نتیجه مطلوب مورد نظر ترامپ منجر نشد، اما واقعیتهای اقتصادی جدیدی را آشکار ساخت که تا پیش از آن بسیاری تنها در کتابهای درسی و دانشگاهها خوانده بودند. تاثیر این تعرفهها البته از روابط تجاری آمریکا و چین فراتر نرفت.
میدانیم که در ۴۶سال گذشته، یعنی از آغاز استقرار جمهوری اسلامی در ایران، رابطه با آمریکا بحرانی و پرتنش بوده است. بسیاری از مردم دلایل آن را فراموش کردهاند. گاهی شنیده میشود دلیل آن را دشمنی اصولی آمریکا با نظام جمهوری اسلامی اعلام میکنند که از روز نخست خواهان سرنگونی نظام اسلامی بوده و درصدد کودتا و براندازی آن هم برآمده است. بررسی روند وقایع نشان میدهد که هیجان انقلاب اسلامی و بحران بیماری شاه طی دوسال بدون تقابل جدی بهموازات هم گسترش یافت و سرانجام بدنه نیروهای مسلح را هم فراگرفت و ارتش، ژنرالها را که نفوذ خود را در بدنه مردمی ارتش از دست داده بودند، از هرگونه تقابلی باز داشت.
برخلاف انتظارها که عمان، قطر یا سوئیس را مامور تحویل نامه ترامپ به ایران میدانست، قرعه فال به نام امارات زده شد. انور محمد قرقاش، دیپلمات بلندپایه اماراتی و مشاور دیپلماتیک شیخ محمد بن زاید رئیس دولت امارات عربی متحده، راهی تهران شد تا نامه رئیسجمهور آمریکا خطاب به مقامات ارشد ایران را تحویل سیدعباس عراقچی دهد.
فراز و فرود اقتصاد ایران در دهه اخیر در مقایسه با دهههای گذشته نشان از تغییرات ساختاری مشهود متغیرهای بخش واقعی و اسمی اقتصاد دارد. نوسانات متغیرهای اسمی مانند نرخ ارز، رشد نقدینگی و شاخص قیمت مصرفکننده به گونهای بوده که شدت آنها در دهه اخیر در مقایسه با دورههای مشابه بیشتر بوده است. نکته قابل تامل، علاوه بر نوسانات شدید این متغیرها تواتر تکرار آنهاست. همانطور که در نمودار نیز نشان داده شده است، جهشهای شدید در نرخ ارز که حدود ۵۰درصد یا بیشتر بودهاند، در سالهای اخیر سهبار تکرار شده است.
زمانی که سالنامه۱۴۰۲ گروه رسانهای «دنیایاقتصاد» با تصویر دونالد ترامپ بر جلد آن، منتشر شد برخی بر ما خرده گرفتند که پوشاندن لباس حاجیفیروز، این پیامآور ایرانی بهار، بر تن ترامپ کجسلیقگی بوده است. برخی دیگر نیز پیشتر رفتند و ما را به دامن زدن به حس ترامپهراسی در جامعه متهم کردند. مخاطب آن جلد اما جامعه ایرانی نبود؛ شهروندان ایرانی خود از سر ناچاری و به تجربه آموختهاند که رخدادهای بیرونی تا چه اندازه میتوانند در تعیین وضعیت زندگیشان اثرگذار باشند.
دوستی داشتم که عادت داشت فیلمهای ویدئویی را با دور تند تماشا کند. از همان لحظه آغاز، سرعت فیلم را بالا میبرد و تا پایان به همین شکل پیش میرفت. هرچه اعتراض میکردیم، بیفایده بود. نکته جالبتر اینکه پس از پایان فیلم، داستان را برایمان بازگو میکرد و حتی نقدی هم بر آن میگفت. رفقایی که فیلم را با سرعت عادی دیده بودند، اعتراض داشتند؛ روایتی که او تعریف میکرد، اغلب با واقعیت فیلم همخوانی نداشت و از اساس اشتباه بود. به گمانم سال۱۴۰۳ برای جامعه ایران نیز چنین بود؛ فیلمی که روی دور تند گذاشته شده بود و تحولاتش چنان سریع رخ داد که مجالی برای تامل و درک عمیق باقی نگذاشت.
رشد اقتصادی از جمله متغیرهای اقتصاد کلان به شمار میآید که عملکرد یک اقتصاد با حضور تمام عاملان اقتصادی را نشان میدهد. رشد اقتصادی نهتنها برای ارزیابی عملکرد یک اقتصاد در افق زمانی مشخص و معین استفاده میشود، بلکه به نوعی با لحاظ کردن جمعیت، میتواند وضعیت رفاه اقتصادی جامعه را نشان دهد. ازاینرو، بررسی وضعیت رشد اقتصادی همواره از سوی سیاستگذاران اقتصادی و اقتصاددانان کلان مورد توجه قرار میگیرد.
ساختار قدرت در ایران، شبکهای پیچیده از نهادهای انتخابی و انتصابی است که در تعارض منافع و رویکردها به سر میبرند. قوه مجریه، با وجود جایگاهش بهعنوان مجری سیاستها، در عمل تحت فشار نهادهای موازی چون مجمع تشخیص مصلحت، شوراهای عالی متعدد، شورای نگهبان و نهادهای دیگر قرار دارد. این وضعیت در حالی است که سازوکاری رسمی برای حل اختلافات این نهادها با دولت اندیشیده نشده است.
اوضاع پیچیدهای بر ایران حاکم شده است. راست جدید در جهان قدرت گرفته و نظم منطقه نیز ائتلافهای ارتجاعی و تجدیدنظرطلبانه را شروع کرده است. در ایران کشورداری با برساختههایی چون قومیت و فدرالیسم دست به گریبان است که نتیجه آنها پدیدار و غلبه امر محلی بر امر ملی است.
«بیدلی در همه احوال خدا با او بود / او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد».
اقتصاد ایران گرفتار چرخهای معیوب شده است؛ چرخهای که از کسری بودجه آغاز میشود، با تورم ادامه مییابد و در نهایت، به زوال سرمایهگذاری مولد ختم میشود. این چرخه، در سالهای اخیر با سیاستهای اشتباه و تصمیمات مقطعی، تشدید شده و چشمانداز رشد اقتصادی را بیش از پیش تیره کرده است. از یکسو، خلق پول بیرویه برای جبران کسری بودجه، ارزش پول ملی را کاهش داده و قدرت خرید مردم را فرسوده است. از سوی دیگر، سرکوب نرخهای بهره و تعیین تکلیفی آن، باعث شده است تا سرمایهها از مسیر تولید خارج شوند و به بازارهای غیرمولد مانند مسکن، طلا، ارز و حتی خروج سرمایه از کشور هدایت شوند. در چنین فضایی، سیاستگذاران به جای اصلاح ساختاری، به سیاستهای قهری همچون مالیات بر عایدی سرمایه یا کنترل دستوری قیمتها روی آوردهاند، غافل از اینکه چنین اقداماتی، سرمایهگذاری مولد را بیش از پیش در محاق فرو میبرد.
دو نفر از کابینه مسعود پزشکیان پیاده شدند. درحالیکه از زمان آغاز کابینه جدید، ۶ماه نگذشته است اعضایی از آن خارج میشوند که در رویکرد وفاق وی و چینش کابینه با همه گروههای سیاسی، از افراد همفکر وی هستند و یکی از آنان نقش کلیدی در به پای صندوق آوردن مرددان و قدرت گرفتن پزشکیان داشت. مرددانی که فکر میکردند ساخت قدرت دیگر ظرفیت عبور از مشکلات را ندارد و محمدجواد ظریف بهعنوان نماد تنها راه، از طریق مذاکره این امید را زنده میکرد که شاید هنوز راهی وجود داشته باشد. اما حالا ساخت قدرت، ظرفیت تحمل وی را ندارد. رنگ کابینه وفاق، نزدیک به همانهایی خواهد شد که ایران را به اینجا کشاندهاند.
جلسه استیضاح عبدالناصر همتی، وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت چهاردهم در مجلس دوازدهم علاوه بر نتیجهای که برای وزیر رقم زد، یک نتیجه واضح و مشخص داشت و آن اجماع نمایندگان موافق و مخالف وزیر و همچنین اجماع دولت و مجلس بر وخامت اوضاع اقتصادی کشور بود.
همایش چشمانداز اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۴ که با حضور جمعی از اقتصاددانان برجسته کشور و تحلیلگران روابط بینالملل در هفته گذشته برگزار شد، حاوی دو پیام مهم بود که کموبیش در همه سخنرانیها انعکاس داشت.
انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده در سال ۲۰۲۵ شوک قابلتوجهی به نظام بینالملل وارد کرد. این شوک نهتنها ابعاد اقتصادی داشت، بلکه پیامدهای سیاسی گستردهای نیز در پی داشت.
حتی اگر سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه، تصریح کند که امیر قطر و وزیر خارجه روسیه در سفر به تهران حامل پیامی از سوی آمریکا برای جمهوری اسلامی ایران نبودهاند، اما وضعیت مبهم و بلاتکلیف پرونده هستهای و پتانسیل آن برای از کنترل خارج کردن وضعیت شکننده موجود، باعث خواهد شد در هفتهها و ماههای آینده و بهویژه ناظر بر بازه زمانی اکتبر ۲۰۲۵، فرا رسیدن موعد اسنپبک، انگیزههای میانجیگران برای مدیریت روابط تهران و واشنگتن بیشتر و بیشتر شود.
مفهوم سرمایه انسانی ناظر به ارزش اقتصادی تجربه و مهارت نیروی کار است و هرچند یک دارایی نامشهود بوده و در ترازنامه شرکتها ذکر نمیشود، ولی موجب افزایش سطح بهرهوری و در نهایت سودآوری خواهد شد. هرچه شرکتی سرمایهگذاری بیشتری روی کارمندان خود انجام دهد، شانس موفقیت و کسب سهم بازار آن شرکت بیشتر میشود.
فناوری با گامهای خارقالعادهای در حال پیشرفت است. در ۹دسامبر۲۰۲۴، گوگل با معرفی اولین مکانیزم تصحیح خطای خود، یک پیشرفت بزرگ در رایانش کوانتومی را اعلام کرد. گوگل از سال۲۰۱۳، زمانی که با همکاری ناسا و انجمن تحقیقات فضایی دانشگاهها (USRA) آزمایشگاه هوش مصنوعی کوانتومی (Quantum AI Lab) را راهاندازی کرد، توسعه رایانههای کوانتومی را آغاز کرد. در ابتدا، گوگل از پردازندههای کوانتومی بازپخت شرکت
D-Wave استفاده میکرد؛ اما بعدها به توسعه رایانههای کوانتومی ابررسانای مبتنی بر دروازه خود روی آورد.
اقتصاد ایران این روزها شرایط خطیری را پشت سر میگذارد؛ بهگونهایکه برخی، وضعیت موجود را با سالهای پایانی جنگ تحمیلی قابل مقایسه میدانند. عبور کمخطر از این گردنه تاریخی نیازمند پذیرش الزامات وضعیت موجود است.
دو قرن گذشته صحنه درخشش علم پزشکی و تغذیه در افزایش طول عمر و کاهش مرگ و میر در سنین پایین بوده است. طی ۱۰۰سال گذشته، شاخص امید به زندگی در هر دهه تقریبا ۲.۵سال افزایش داشته و در شماری از کشورها از ۹۰سال هم گذشته است.
تصویری که فضانوردان ایستگاه فضایی بینالمللی طی پرواز شبانه بر فراز شرق آسیا در ۳۰ ژانویه ۲۰۱۴ از شبهجزیره کره ثبت کردند، احتمالا پربازدیدترین و در همین حال، نمادینترین عکس در تاریخ اقتصاد سیاسی است.
گاهی اوقات، سادهسازی بیش از حد یک مساله، خود به مانعی برای حل آن تبدیل میشود. این دقیقا همان مشکلی است که سالها گریبانگیر نظام مالی ایران شده است. سیاستگذاری مالی و بانکی در کشور ما درگیر نوعی سادهانگاری شده که مجموعهای از باورهای بیچونوچرا را جایگزین تحلیلهای پیچیده و تخصصی کرده است. نتیجه چنین وضعیتی این است که نهتنها مشکلات حل نمیشوند، بلکه هر روز به ابعاد آنها افزوده میشود.
میزبانی کاخ درعیه ریاض از وزرای خارجه آمریکا و روسیه بهعنوان پیشدرآمد مذاکرات صلح اوکراین را میتوان یک نقطهعطف در دیپلماسی منطقهای و نقش آن در روندهای نوظهور بینالمللی متاثر از شکافها و تکانههای فروپاشی نظم موجود و متعارف دانست. به عبارت بهتر نقش مناطق بهویژه مناطقی چون خلیج فارس و شبهجزیره عربی در روندها و فرآیندهای بینالمللی در حال پررنگتر شدن است. در چنین زمینهای بازیگرانی که دارای وزن و جایگاه سیاسی و اقتصادی توامان هستند و دارای روابط عالی و در عین حال متوازن بین قطبهای متعارض قدرت هستند، فرصت چانهزنی و ایفای نقش بیشتر را پیدا خواهند کرد.
کرمان هنوز از شوک پرپر شدن دختران فرزانهاش در حادثه واژگونی اتوبوس خارج نشده است. این حادثه اولین نبود و متاسفانه آخرین هم نخواهد بود. معمولا در چنین شرایطی، تقصیرها گردن جاده و اتوبوس و راننده میافتد و دولت ماموریت اصلی خود، یعنی صیانت از منافع ملی و جان و مال مردم را به فراموشی میسپرد؛ انگار در این حوادث مسوولیتی ندارد.
اظهارات تحریکآمیز دونالد جی ترامپ درخصوص الحاق کانادا، گرینلند و بازپسگیری کنترل کانال پاناما، در هفتههای اخیر خبرساز شدهاست. این اظهارات هرچند ممکن است برای جلبتوجه و رسانهای بهنظر برسند اما این واقعیت مهم را نشان میدهند؛ حفظ کنترل بر مسیرهای تجاری اصلی برای ایالاتمتحده حیاتی است و فرقی ندارد چهکسی در کاخسفید باشد.
اعلام ازسرگیری «فشار حداکثری» توسط دونالد ترامپ و تصمیم مقامات ما مبنی بر اینکه حداقل فعلا حاضر به مذاکره با آمریکا نیستند، ایران را وارد دوره جدیدی کرده است که عدمقطعیت از ویژگیهای عمده آن است.
تصور کنید وارد یک بازی شدهاید. هر بار سکهای میاندازید و اگر برنده شوید، سرمایه شما ۵۰درصد افزایش مییابد؛ اما اگر ببازید، ۴۰درصد از سرمایهتان از دست میرود. این بازی در نگاه اول جذاب به نظر میرسد؛ چراکه میانگین بازدهی مثبت است. اما چیزی که در ابتدا امیدوارکننده به نظر میرسد، بهسرعت به فاجعه تبدیل میشود؛ اگر این بازی را بارها و بارها ادامه دهید، سرمایه شما به صفر میل خواهد کرد.
در کنگو، جنگی در جریان است که دیگر صرفا یک درگیری داخلی محسوب نمیشود. گروه شورشی «۲۳مارس» (M۲۳) که سالها در سایه تحولات آفریقا بهسر میبرد، حالا با نیرویی تازه به میدان بازگشته است.