ماجرای مردی که حامله شد /تصاویر
پائولا کوکوزا در مصاحبه ای در گاردین از داستان زندگی جیسون بارکر مرد ترنسی می گوید که حاملگی و به دنیا آوردن فرزند را تجربه کرده است:
حاملگی در بین مردان ترنس امری معمول و شایع است. برای جیسون بارکر که خود، فیلمی در مورد تجربه شخصی اش ساخته است مسیر زندگی وی را تغییر داد.
در صحنه پایانی فیلم او در شرق لندن در استخری در حال شنا کردن است. صفحه نمایش آبی رنگ می شود و بارکر مثل یک ستاره در آب می رقصد؛ با لباس شنای طرح هاوایی و شکمی که گنبدی شکل است.
این اولین نمایش از تجربه او در فستیوال فیلم لندن خواهد بود. "این لحظه سرشار از لذت و شادی ست و این اولین باری بود که توانستم بگویم بله من این بدن را دوست دارم، واقعا دوست داشتنی ست".
بارکر زن به دنیا آمد. او بیست سال پیش یعنی در ۲۶ سالگی تریسی را ملاقات کرد. آنها امیدوار بودند که یک خانواده تشکیل دهند، اما داستان تریسی متفاوت بود او قدرت این را داشت که شریک خود را باردار کند. بنابراین بارکر تخمدانش را حفظ کرد. بعد از آن هردو دوربینی خریدند و شروع به ساختن فیلمی از زندگی خود کردند. به زودی آنها صاحب یک فیلم و یک بچه شدند. بارکر بعد از سه سال مصرف تستسترون را متوقف کرد و عمل برداشتن رحم خود را به تعویق انداخت.
بارداری در میان مردان تراجنسی به طور چشمگیری رواج دارد. سالی هاینز استاد دانشگاه لیدز که مسئولیت یک پروژه تحقیقاتی سه ساله را به عهده دارد می گوید: در انگلستان تعداد زیادی از مردم به وبلاگ ها و انجمن های حمایتگر آنلاین دسترسی دارند و سوالات خود را در مورد مراقبت های بهداشتی دوران بارداری می پرسند. بنابراین وقتی مردم چیزی را زیاد مشاهده می کنند آن را یک امر ممکن تلقی می کنند.
در انگلستان سازمان ثبت احوال هیچ آماری از جنسیت پدر و مادرهایی که بچه دار می شوند نمی دهد حتی سازمان سلامت همگانی هم این آمار را اعلام نمی کند.
روزنامه سان و ایندیپندنت، هایدن کراس را به عنوان اولین مرد باردار معرفی کردند. بعد از آن به زودی آنها مجبور شدند که مرد باردار دیگری با نام اسکات پارکر را معرفی کنند.
با این حال بارداری مردان ترنس به عنوان یک پدیده نوظهور هنوز پذیرفته شده نیست. همانطور که هاینس می گوید: گذر از آ به ب کار ساده ای نیست. بارداری به هیچ وجه توقف نیست بلکه بخشی از یک سفر طولانی و پیچیده است.
فیلم با پیام های درهم آمیخته ای شروع می شود.جیسون در شلواری کتانی راه راه ظاهر می شود. نوعی از لباس مادران باردار در سال 1970. وقتی از او می پرسم چرا به این قراردادهای زنانه متوسل شده است، می خندد و می گوید: بدن شما بسیار بزرگ می شود و چیزی برای پوشیدن ندارید. خرده فروشان لباس های بارداری به مردان تراجنسی فکر نمی کنند. تریسی یکبار به برند نیو لوک رفت و یک شلوار بارداری خرید که گلدوزی شده بود. پس مجبور شد همه گلدوزی ها را با دست بشکافد.
دوران بارداری بارکر شبیه به زندگی کسی که فقط اندام چاقی دارد، گذشت، زیرا کسی فکر نمی کرد که او حامله باشد، کسی در اتوبوس جایش را به او تعارف نمی کرد و کسی مراقب احوالش نبود. در یک کلاس مراقبت های بارداری وقتی که معلم می خواست بخشی از بدن افراد باردار حاضر در آنجا را (برای انجام آزمایش) لمس کند او امتناع نکرد. البته مردی که کنار دست او نشسته بود با آرنج به او زد و گفت: ما مجبور نیستیم معذب باشیم رفیق!
بارکر تا جایی که یادش می آید در آن دوران اندام مناسبی نداشت. او در فیلم به پسرش می گوید حالا تو اینجایی و من دیگر نمی خواهم به این چیزها فکر کنم.
آسان است که بارداری مردان ترنس را به عنوان یک اختلال جنسی تصور کنیم. الکسیس هافلینگ محقق و دانشجوی پزشکی در دانشگاه کالیفرنیا کسی که خودش را تراجنسی می داند،می گوید:من از اغلب مردم در طول بارداری شان توقع رفتارهای نابهنجار با بدن هایشان داشتم. چندسال پیش او با مردان ترنسی که باردار بودند مصاحبه کرد و متوجه شد که بعضی از آنها با بدن هایشان حس خوبی ندارند. البته بعضی از آنها احساس قدرت بیشتری می کردند و بعضی از آنها احساس چاق بودن بیش از حد نسبت به قبل داشتند .
بارکر فکر می کند که هرکسی باید هویت جنسی خود را بدون توجه به آن حفظ کند. او می گوید من یک مرد هستم و باردار اما هنوز یک مرد هستم و این شکم یک مرد باردار است .اما برای من این تجربه ای متفاوت و شگفت انگیز است.
بارکر می گوید که به طور طبیعی یک فرد دوجنسیتی است: "من در مورد جنسیتم در زندگی همیشه جدی بوده ام. این چیزی است که شما باید به آن متعهد باشید.". او می گوید بارداری مثل تماشای مسابقات دو است. او حسی سرشار از خوشحالی و شگفتزدگی دارد.
به همان شیوه ای که بارکر برای همنوعان خود در برابر ترس از ترنس ها در میان غریبه ها می ایستد او مجبور است از بدن حامله خود در مقابل حسی که از نابرابری دارد محافظت کند: "من از این بدن دفاع می کنم. این بدن زیباست به خاطر آن چه که انجام می دهد. این بدن همه چیز مربوط به فرزندم بود"
جای تعجب دارد که بارکر در دوران بارداری اش کمتر احساس مرد بودن داشته باشد اما او می گوید: این تجربه دورانی فوق العاده دوست داشتنی برایم بوده است.
بارکر می گوید که می خواهم از شما یک سوال شخصی بپرسم؛وقتی مردم درباره تخمک گذاری دوباره صحبت می کنند خیلی آزار دهنده است.اینطور نیست؟این خیلی بد است چون هیچ کدام از ما دوست نداریم که فکر کنیم توسط هورمون هایمان اداره می شویم. این درست است اما من باید بگویم که بازهم این قابلیت (تخمک گذاری) را دارم.
او و تریسی می دانستند که یک بچه دیگر نمی خواهند اما برای مدتهای مدید بارکر با سایه ای از یک کودک زندگی کرد. "من همیشه به این فکر می کنم که چطور تصادفا باردار شدم و هیچ کس نمی دانست.ما نفهمیدیم که چطور اتفاق افتاد و این چیزی شبیه به معجزه بود".
او هرگز جراحی هیسترکتومی را انجام نداد و ۱۵ سال است که تستسترون مصرف نکرده است.
در حال حاضر هنوز هیچ کتاب راهنمای بارداری برای مردان ترنس وجود ندارد. قبلا یک یادداشت تحت عنوان "مادر کجاست؟" منتشر شده که شامل داستان هایی از یک پدر ترنس به نام ترور مک دونالد (که در کانادا با فرزندان ۳ و هفت ساله اش زندگی می کند ) است. او در فیس بوک گروهی در زمینه بارداری مردان ترنس راه اندازی کرد.
اما مک دونالد فرزندانش را خودش شیر داده است و اولین داوطلب ترنس در گروه حمایت از تغذیه با شیر مادر شد اگرچه در ابتدا به او گفتند کمک به او برای آن ها مناسب نیست.
یکبار در بیمارستان پرستاران بارکر را مادر صدا کردند اما این تنها قضاوت اشتباهی ست که او می تواند به یاد بیاورد. مک دونالد می گوید که از تجربه ملایم و همواری که بارکر با پرستارانش داشته است بسیار شگفت زده است. اگرچه ثبت کردن تولد هم یک مانع بود اما بارکر هیچ انتخابی نداشت مگر اینکه به طور رسمی مادر پسرش شود.
او در این باره می گوید: این واقعا دیوانه کننده است.
گرچه غالبا والدین از این چالش های اداری آزاد شده اند اما در واقع نقش پدری تنها با یک بچه در متن جامعه بیشتر از یک مرد حامله جلب توجه می کند. بارکر یک نویسنده است اما او اولین مراقب فرزندش هم هست. "به خاطر دارم که در اتوبوس فرزندم گریه می کرد و زنی در آنجا فریاد زد که: آن طور که فکر می کنی آسون نیست درسته؟ (منظورش نگهداری از بچه است.) و من یکمرتبه با حالتی شوک گفتم که شریک زندگی ام دو هفته بعد از تولد بچه به سرکار برگشته است.
پسر کوچک آنها که اکنون هشت سال دارد در حالی بزرگ شده است که درک درستی از خانواده اش دارد. از زمانی که به دنیا آمده است اغلب این داستان را مثل قصه ای قبل از خواب در گوشش خوانده اند.
او گاهی اوقات پدرش را به خاطر اینکه جنسیت خود را به رخ می کشد سرزنش می کند. روزی درباره هری پاتر گفتگو می کردند و پسرش می خواست بداند که اگر بارکر بخواهد یکی از شخصیت های داستان هری پاتر باشد کدام را انتخاب می کند. بارکر پاسخ داد: هاگرید، یک غول بزرگ پشمالو. پسر با قدردانی گفت که خب البته همینطور است، شما قبلا ریش داشته اید!
البته فیلم به یک جرقه نیاز دارد برای اینکه جایی که شروع شد پایان یابد. بارکر زمانی که داشت فیلمش را ادیت می کرد دائم نگران این موضوع بود که این یک فکر وحشتناک است که کسی فکر کند جنسیت من درمان شده است. برای تریسی شریک سرسخت او همه چیز درست پیش می رود. کسی که چشمهایش حتی با وجود برداشتن سینه به خاطر سرطان هنوز می درخشد. او در هر شرایطی می تواند بدرخشد.
او می گوید: «من فکر می کنم این فیلم درباره آسیب پذیری است» و این تعجب آور است که این جمله را از او می شنویم برای اینکه کیفیتی که او می خواهد در فیلم نشان بدهد انعطاف پذیری است.
البته که هر دو اینها باهم اتفاق می افتند و داستان بارکر درباره هردو موضوع است و رشد شخصی که می تواند حاصل به دنیا آوردن یک انسان باشد. او نه تنها مرزهای جهان اطرافش را به چالش کشید بلکه به شناخت بیشتر از خودش هم دست یافت.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر