والاس ولز: فکر می‌کنید (این اجباری شدن) مضر بود؟

فائوچی: تقریبا به طرز متناقضی، شما افرادی را داشتید که درباره واکسینه شدن این‌گونه فکر می‌کردند که چرا آنها مرا مجبور به انجام این کار می‌کنند؟ و آن رگه‌ گاه زیبای مستقل در کشور ما نتیجه معکوس می‌یابد و شما آن احساس ضد علم در کشور را هم در ذهن دارید، یک شکاف و تفرقه که از نظر سیاسی در این کشور قابل لمس است. چیزی که من را متحیر کرد این است که وقتی در مناطق خاصی شیوع عفونت‌ها وجود داشت و بیمارستان‌ها در حال مستهلک شدن بودند، مردم همچنان می‌گفتند که این اخبار جعلی است. منظورم این است، حتی افرادی که عزیزانشان در بیمارستان بودند، کووید بودن آن را انکار می‌کردند. غیرقابل تصور به نظر می‌رسد. به همین دلیل باید بگویم که واقعا نمی‌دانم. ای کاش جوابی داشتم؛ اما روان‌پریشی‌های بسیار عجیبی در کشور ما جریان داشت.

والاس ولز: آیا این فقط مختص کشور ما بود؟ یا آیا اساسا چالش ارتباطات در طول یک بیماری همه‌گیر جدید باید در نظر گرفته می‌شد؛ جایی که شما اهداف نامطمئن و غیر قطعی دارید، اما همچنین نیاز به ارائه راهنمایی‌های مشخص در این جنگ غبارآلود دارید؟

فائوچی: ذاتا ارتباطات در بیماری‌های همه‌گیر در بهترین شرایط دشوار است. چیزی که برای من به‌عنوان یک مقام بهداشتی بسیار نگران‌کننده بوده، این است که وقتی با یک هدف نامطمئن سروکار دارید و شواهد (به مرور) در حال تکامل هستند و داده‌های جدیدی در دسترس قرار می‌گیرند، اما شما با افراد مختلفی روبه‌رو هستید که با مجموعه‌ای از داده‌های خاص خود هستند که این داده‌ها واقعی نیستند. اما حتی در یک دنیای عالی، این کار آسان نخواهد بود.

والاس ولز: به نظر می‌رسد که شما از این پدیده از منظر راست‌گراها صحبت می‌کنید. اما از جناح چپ نیز به میزان قابل توجهی مورد انتقاد قرار گرفته‌اید؛ به‌ویژه که این شکاف در سال‌های بایدن نیز ادامه داشته است. هرچند که این یک ساده‌سازی بیش از حد است، اما در میان راست‌گراها، می‌توان گفت محور اصلی انتقاد این بود که چرا باید تا این حد سختگیری کرد. در طیف چپ، این بود که چرا تا این حد سهل‌گیری می‌شود. در دوره بایدن دستورالعمل‌ها در خصوص ماسک زدن، تست‌های کووید و قرنطینه کمتر ناشی از نگرانی‌های بهداشت عمومی بود تا آنچه کاخ سفید آن را واقعیت‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی می‌دانست؛ در حالی که افرادی همچنان در حال مرگ بودند، مردم دیگر می‌خواستند از این شرایط عبور کنند.

  فکت:

در دسامبر ۲۰۲۱، درست زمانی که نوع اُمیکرون در سراسر کشور در حال گسترش بود، مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها دستورالعمل قرنطینه خود را کوتاه و پیشنهاد کرد که افراد آلوده به ویروس باید تنها به مدت ۵روز و نه ۱۰روز ایزوله شوند و نباید بیش از این احساس وظیفه کنند. اما باید قبل از تعامل مجدد با دیگران تست بدهند. در فوریه۲۰۲۲، این مرکز، سطوح آلودگی در جامعه را تغییر دارد و مواردی که قبلا « به‌شدت خطرناک» تلقی می‌شدند، به « کم‌خطر» تغییر دادکه همین باعث ایجاد سیاست‌های سهل‌گیرانه محلی درخصوص ماسک زدن شد. در دو ماه بین این دو تغییر سیاست، ۱۳۰هزار آمریکایی بر اثر کووید جان خود را از دست دادند. در دو ماه پس از آن، نیز ۴۰هزار نفر دیگر نیز مردند.

فائوچی: من مطمئنا فکر می‌کنم که کارها می‌توانست به‌گونه‌ای متفاوت - و بهتر - در هر دو طرف انجام شود. منظورم این است که هر کسی که فکر می‌کند کاری که ما یا هر کس دیگری انجام داد کامل بوده است، به واقعیت نگاه نمی‌کند. هیچ کاری به‌طور کامل انجام نشد؛ اما چیزی که می‌توانم بگویم این است که، حداقل طبق تصور من، تاکید دقیق بر علم و سلامت عمومی - این همان کاری است که افراد حاضر در مرکز و کنترل پیشگیری از بیماری‌ها باید انجام دهند. من اقتصاددان نیستم مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری یک سازمان اقتصادی نیست. جراح عمومی اقتصاددان نیست. بنابراین ما از یک نقطه‌نظر صرفا بهداشت عمومی به آن نگاه کردیم. این برای افراد دیگر بود که ارزیابی‌های گسترده‌تری انجام دهند - افرادی که موقعیت‌هایشان منحصرا مربوط به سلامت عمومی نیست.

این افراد باید درباره تعادل بین پیامدهای منفی بالقوه یک چیزی در مقابل مزایای یک چیزی تصمیم بگیرند. مطمئنا می‌توانست درک بهتری از چرایی تاکید مردم بر اقتصاد وجود داشته باشد. اما وقتی مردم می‌گویند «فائوچی اقتصاد را تعطیل کرد»، درست نیست. این فائوچی نبود. این مرکز و کنترل پیشگیری از بیماری‌ها بود که این توصیه‌ها را ارائه می‌کرد. اتفاقا من به‌عنوان شخصیت حقیقی توصیه‌هایی می‌کردم که انعکاس این توصیه‌ها در مرکز و کنترل پیشگیری از بیماری‌ها دیده می‌شد. مدرسه‌ای را به من نشان دهید که تعطیل کردم و کارخانه‌ای را که تعطیل کردم به من نشان دهید. هرگز. من هرگز انجام ندادم. من یک توصیه بهداشت عمومی دادم که مطابق با توصیه مرکز و کنترل پیشگیری از بیماری‌ها بود و مردم بر اساس آن تصمیم گرفتند. اما من هرگز از افرادی که باید به این صورت تصمیم می‌گرفتند، انتقاد نکردم.

  فکت

فائوچی در جایی گفته بود: «همیشه احساس می‌کردم وقتی افرادی هستند که شما را پس می‌زنند، حتی اگر از بسیاری جهات در جایی از میدان چپ قرار داشته باشند، همیشه به نظر می‌رسد هسته‌ای از حقیقت با آنها همراه است؛ شاید یک هسته کوچک یا یک بخش بزرگ از هسته حقیقت از آنچه می‌گویند، در گفته‌های آنها وجود دارد.»

ادامه دارد