شاید کار غیرممکنی بود. در میان یک بیماری همه‌گیر بی‌سابقه، در کشوری مانند ایالات متحده، یک نفر به چهره سلامت عمومی تبدیل شود. آن هم در میان ناامیدی و مشکلاتی که وجود داشت. با این حال، در ماه دسامبر، زمانی که ایلان ماسک در توییتر به شوخی گفت که او را محاکمه کنید، این احساس وجود داشت که گویی یک چرخش بزرگ در حال رقم خوردن علیه مردی است که اساسا این نقش را در سه سال اول همه‌گیری ایفا کرده است. دست‌کم ۳۰قانون‌گذار ایالتی قوانینی را تصویب کرده‌اند که اختیارات بهداشت عمومی را در همه گیری‌ها محدود می‌کند. ژانویه امسال، پس از بازنشستگی آنتونی فائوچی در مقام چهار دهه موسسه ملی آلرژی و بیماری‌های عفونی، تقریبا نیمی از آمریکایی‌ها گفتند که به موسسات بهداشت عمومی کشور برای مدیریت یک بیماری همه‌گیر در آینده اعتماد دارند. اما وال استریت ژورنال میراث او را چنین خواند: «بی‌اعتمادی نسبت به بهداشت عمومی و واکسن‌ها.» در اوایل همه‌گیری، مجله چپ‌گرای دریفت فائوچی را به‌عنوان «دکتر دو لیتل» به سخره گرفت و مت گاتز، نماینده جمهوری‌خواه فلوریدا پیشنهاد کرد که فائوچی «دست‌هایش به خون آلوده» است. پس از اعلام بازنشستگی فائوچی، فرماندار فلوریدا، ران دیسانتیس که بالقوه نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری از سوی جمهوری‌خواهان در سال ۲۰۲۴ است، گفت: «آن شیطان کوچک را بگیرید و او را از روی پل به داخل رود پوتوماک بیندازید.»

البته اشتباهات و خطاهایی نیز وجود داشت؛ از جمله اینکه در فوریه۲۰۲۰ تهدید کرونا را برای کشور (آمریکا) «کوچک» توصیف کرد یا ابتدا توصیه به پوشیدن ماسک نکرد و گفت که چرخش این ویروس بسیار آهسته است یا در تابستان سال ۲۰۲۱، عفونت‌های جدید ناشی از ویروس کرونا را بی‌اهمیت یا کم‌خطر خواند. همچنین سازمان بهداشت عمومی که فائوچی وارد آن شد، اشتباهات دیگری نیز مرتکب شد؛ هرچند که شاید نتوان بگوییم که این مشکلات از پیش از ورود او وجود داشته‌اند یا اینکه بعد از ورودش شکل گرفتند. تقریبا به‌طور قطع، مدارس بیش از آنچه لازم بود بسته ماندند. به‌طور واضح، نرخ واکسیناسیون آمریکایی‌ها هرگز به سطح کشورهای همتا نزدیک نشد و مشکل فقط به خاطر ضد واکسن‌ها نبود. دستورالعمل‌های قرنطینه با ورود اُمیکرون کوتاه شد، در عین حال که آستانه حضور مردم در فضاهای عمومی نیز از نو تعریف شد. هیچ مرخصی استعلاجی با حقوق موثری برقرار نشد و با پایان رسمی وضعیت اضطراری همه‌گیری در یازدهم ماه مه، پوشش بیمه‌ای ۱۵میلیون آمریکایی را به خطر انداخت.

اما سه سال بعد، چه روی مرگ‌ومیر مستقیم کووید متمرکز شده باشید و چه روی آسیب‌های جانبی آن، به نظر غیرمنطقی می‌رسد که بی‌رحمی همه‌گیری آمریکا را به شکست‌های سیاستی مرتبط کنیم؛ هرچند آمریکایی‌ها همواره دنبال این هستند که شکست را متوجه چیزی یا شخصی کنند. طی چندین ساعت و چندین بار تماس از طریق «زوم» و تماس‌های تلفنی در ماه آوریل، با فائوچی درباره همه این وقایع صحبت کردم: «او گفت چگونه داستان کامل این حالت اورژانسی تاریخ آمریکا را می‌بیند و برای خود چه نقشی قائل است.» گاهی اوقات، او حالت تدافعی و حتی جنگنده داشت؛ به‌ویژه وقتی نوبت به قسمت‌هایی می‌رسید که احساس می‌کرد مواضع خودش بد تعبیر شده است، مثلا درباره تحقیقات سودمند و منشأ همه‌گیری. اما در کل، او متفکر و حتی متواضع بود، به‌ویژه وقتی که کووید-۱۹ محدودیت‌های بهداشت عمومی را آشکار و او و همکارانش را متعجب کرد. او در پاسخ به انتقاداتی که مبنی بر اینکه کشور را بیش از حد جلو انداخته است، گفت: «من یک پزشک هستم. این هویت من است. من در سال‌های اولیه انتشار بیماری «اچ‌آی‌وی» (ایدز) از هزاران بیمار در یک دوره از زندگی خود مراقبت کرده‌ام. من معتقدم که در بیشتر عمرم رنج و مرگ دیده‌ام. نمی‌خواهم شعارگونه صحبت کنم؛ اما نمی‌خواهم ببینم مردم رنج می‌برند و نمی خواهم ببینم مردمم می‌میرند.»

ادامه دارد