نگاه دیگران-بخش صدوچهارم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
چارچوب ۱۰مادهای فهمی برای توافق، با تحکیم آتشبس از طریق عقبنشینی اسرائیل به خطوط ۲۲اکتبر آغاز شد. پسازآن، دومین عقبنشینی نظامی اسرائیل از شرق گذرگاههای میانی سینا و سپس عقبنشینی نهایی به مرزهای بینالمللی که منجر به خاتمه وضعیت جنگی میشود (مصریها هنوز آماده پذیرش ایده پیمان صلح با اسرائیل نبودند). کل این روند با کنفرانس صلح سازمان ملل برای همه طرفهای درگیر از جمله فلسطینیها همراه خواهد بود. همانطور که فهمی، زمانی که طرح را به کیسینجر داد، اشاره کرد، این یک سکانس بود تا یک بسته.
از این نظر، این با مفهوم خود کیسینجر از «گامبهگام» منطبق بود، اگرچه مراحلی که سادات و فهمی در نظر گرفتند کمی جاهطلبانهتر از آن چیزی بود که کیسینجر در ذهن داشت. با وجود شباهتها در حیلههای دیپلماتیک و منیتهای مشابه، فهمی به کیسینجر اعتماد نداشت. او بهسرعت مهارتهای فریبکارانه او و ناامنیها را تشخیص داد. بنابراین هنگامیکه کیسینجر ابراز امیدواری کرد که در هنگام ورود به قاهره با او ملاقات کند، فهمی با این کار موافقت کرد، مشروط بر اینکه کیسینجر هم با او هر بار که در پایگاه نیروی هوایی اندروز فرود میآمد ملاقات کند. باوجود اینکه این برخلاف پروتکل بود، اما کیسینجر موافقت و به قول خود عمل کرد.
در یک مورد، کیسینجر دیر رسید و به همین دلیل از برج کنترل اندروز خواست که هواپیمای فهمی را تا رسیدن او در آسمان نگه دارند. وقتی در پای پلهها از فهمی استقبال کرد، وزیر خارجه مصر کیسینجر را در آغوش کشید و گونههای او را بوسید. در این حین، فهمی با سیگاری که میکشید، سوراخی را در کت کیسینجر به وجود آورد. کیسینجر متقاعد شد که فهمی این کار را عمدا به عنوان غرامت انتظار طولانی خود در آسمان انجام داد. فهمی معتقد بود که کیسینجر مرهون لابی یهودیان است. او تغییر سرنوشت مصر در جنگ را صرفا به تصمیم کیسینجر برای ارائه سلاحهای ضروری به اسرائیل برای تغییر جریان جنگ نسبت داد. فهمی در خاطرات خود مینویسد که کیسینجر ممکن است وانمود کند که صلحجو و میانجیگر است، اما «او در واقع همیشه به نمایندگی از طرف اسرائیل عمل میکرد.»
او که هرگز با والدین کیسینجر ملاقات نکرده بود، با وجود این ادعا کرد که آنها «یهودیان افراطی و متعصب» بودند. در ملاقات اول و فیالبداههشان، فهمی دیپلماتتر از آن بود که اجازه دهد دیدگاه بدبینانهاش به کیسینجر نشان داده شود و کیسینجر فقط به تحتتاثیر قرار دادن او علاقه داشت. این بیشتر شبیه یک رقص دو نفره بود تا یک تانگو: فهمی برای جلب نظر وزیر امور خارجه از چاپلوسی استفاده میکرد و کیسینجر از آن برای اثبات انعطافپذیری مصری بهرهبرداری میکرد.
فهمی تصریح کرد که مصر اکنون به کیسینجر و ایالات متحده برای انجام این کار وابسته است، اما هیچ تهدید یا فشاری در شراکت مورد نظر سادات وجود نخواهد داشت. فهمی با تکرار سخنان اسماعیل گفت که آرمان فلسطین جلوی مصر را نخواهد گرفت. سادات نیز نقشی برای اتحاد جماهیر شوروی نمیپذیرد. اگرچه او از همه اینها استقبال کرد، اما کیسینجر به سرعت برای تعدیل انتظارات فهمی حرکت کرد. او گفت که اکنون آنچه اهمیت دارد، تضمین یک آتشبس پایدار است که باعث شود مذاکرات صلح در فضایی آرام برگزار کند. این دقیقا با هدف سادات و ماموریت فهمی همزمان بود. فهمی با احتیاط شروع به افشای دست خود کرد: سادات آماده مذاکره برای تبادل اسرای جنگی بود که ابتدا با مجروحان شروع میشد و به ایالات متحده اطمینان میداد که فقط تدارکات غیرنظامی در کاروانهای ارتش سوم وجود خواهد داشت. در مقابل، سادات به دنبال تضمینی از ایالات متحده بود که تدارکات مجدد بیش از یک بار ادامه خواهد داشت و اینکه نیکسون از تلاش اسرائیل برای نابودی ارتش سوم جلوگیری میکند.
کیسینجر قدردانی کرد که تضمین رئیسجمهور مصر مبنی بر اینکه هیچ تدارکات نظامی در کاروانها وجود نخواهد داشت میتواند نگرانیهای اسرائیل را کاهش دهد. در مورد اسرای جنگی، کیسینجر توضیح داد که اسرائیلیها آتشبس را تنها به این دلیل پذیرفتهاند که شوروی آزادی فوری آنها را تضمین کرده است. فهمی شوکه شد. چنین تضمینی کارت چانهزنی او را گرفت و نشان داد که اتحاد جماهیر شوروی میتواند به جای مصر صحبت کند. او به سرعت به کیسینجر گفت که سادات چنین تعهدی نداده و فقط اوست [سادات است] که از طرف مصر صحبت میکند. آنها صبح روز بعد دوباره ملاقات کردند.
کیسینجر رویکردی را که بر اساس آنچه از فهمی در اولین دیدارشان شنیده بود، بیان کرد: اسرائیلیها به خطوط ۲۲ اکتبر باز خواهند گشت؛ تدارکات غیرنظامی تحت نظارت سازمان ملل، ارتش سوم را تامین میکند؛ و پس از این عقبنشینی اولیه اسرائیل، اسرای جنگی مبادله میشوند و محاصره بابالمندب برداشته میشود. فهمی به طور کلی با این رویکرد موافق بود، با یک استثنا: تدارکات دوباره و دائمی ارتش سوم باید قبل از عقبنشینی ارتش اسرائیل به خط ۲۲ اکتبر انجام میشد. او معتقد بود که جزئیات این رویکرد میتواند بین سادات و کیسینجر در قاهره نهایی شود و در پایان آن دیدار، کیسینجر میتواند از سرگیری روابط دیپلماتیک کامل بین مصر و ایالات متحده را اعلام کند. کیسینجر اولین دستاورد خود را تضمین کرده بود.
زمانی که فهمی به هتل خود بازگشت، متوجه شد که سادات، بدون مشورت با او، به الجمسی دستور داده که به یاریو بگوید که مصر برای تبادل فوری اسرای جنگی آماده است. فهمی همچنین متوجه شد که چارچوب مذاکرات ۱۰مادهای که او تهیه کرده بود، و سادات موافقت کرده بود که به آمریکاییها ارائه کند، نیز به دستور سادات توسط الجمسی به یاریو تحویل داده شده است. اگر درست باشد، این یعنی اسرائیلیها آن را قبل از اینکه فهمی فرصتی برای به اشتراک گذاشتن آن با کیسینجر داشته باشد، دریافت کردند. او با عجله به کاخ سفید رفت تا به کیسینجر در مورد این چارچوب قبل از رفتن به دفتر بیضیشکل برای ملاقات با نیکسون توضیح دهد.