نگاه دیگران-بخش نودوهفتم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
شورای امنیت همان شب در ساعت ۹ جلسه داشت تا اتهامات جدید مصر درباره نقض آتشبس اسرائیل را بررسی کند. او پیش از آن نیاز به پیشنهاد اسرائیل داشت «یا شما محکوم خواهید شد.» این یک راه کوتاه برای گفتن این مساله بود که ایالاتمتحده از وتوی خود در شورای امنیت برای جلوگیری از سرزنش اسرائیل استفاده نخواهد کرد. سه ساعت بعد، دینیتز با پیامی از کابینه تماس گرفت و پیشنهاد مذاکرات مستقیم اسرائیل و مصر در سطح نظامی را مطرح کرد. اسرائیل در این گفتوگوها چیزی را به مصر پیشنهاد میدهد که «نه تسلیم باشد و نه تحقیر، بلکه راهی شرافتمندانه برای خروج آنها از این وضعیت باشد.»
کیسینجر از مبهم بودن این پیشنهاد تحت تاثیر قرار نگرفت. این فرض که مصریها برای گفتوگوهای مستقیم- چیزی که آنها بیستوپنج سال آن را رد کردند یعنی از مذاکرات آتشبس ۱۹۴۸ - «باز» خواهند بود، برای کیسینجر طولانی به نظر میرسید؛ بهویژه زمانی که اسرائیل در حال تحقیر آنها [مصریها] بود. او آن را تلاش بیشتر اسرائیل برای نادیده گرفتن این واقعیت میدانست که آنها چارهای جز باز کردن خطوط تدارکاتی برای ارتش سوم ندارند. باوجوداین، او این پیشنهاد را بدون آراستگی به حافظ اسماعیل منتقل و روشن کرد که توصیه نمیکند که مصر آن را بپذیرد. درحالیکه خشم کیسینجر عمیقتر و تهدیدهای او تیره و تارتر شد، خشم مایر افزایش یافت و انتقاد او شخصیتر شد. در یکی از جلسات کابینه آن روز، او [مایر] به همکارانش گفت که کیسینجر فاقد فروتنی است: «او فکر میکند که هوشش میتواند حلال همهچیز باشد.»
در یک تماس تلفنی با دینیتز که در آن وی [دینیتز] به مایر گزارش داد که کیسینجر به پیشنهاد اسرائیل برای مذاکره مستقیم با مصر خندیده است، مایر انگیزه کیسینجر را زیر سوال برد: آیا او تلاش میکند که نیروهای اسرائیلی را تحت محاصره قرار دهد؟ به دنبال بهانهای برای واردکردن نیروهای آمریکایی به سینا است؟ سرپوش گذاشتن بر حضور شوروی در ارتش سوم؟ یا چه؟ مایر او[کیسینجر] را درک نمیکرد. مایر میگفت وقتی کیسینجر از اسرائیل بازدید کرد، پیشنهاد داد که [اسرائیلیها] سرزمینهای بیشتری از مصر بگیرند. مایر اعلام کرد اکنون از اسرائیل انتظار میرفت که بهای این کار را با خون بپردازد، «و این تنها بهایی است که ما حاضر به پرداخت آن نیستیم.» مایر به دینیتز پیشنهاد کرد که پشت سر کیسینجر نزد هیگ و لئونارد گارمنت، مشاور حقوقی یهودی نیکسون برود تا به آنها اطلاع دهد که کیسینجر در را به روی اقدام نظامی مصر علیه اسرائیل و ورود نیروهای شوروی باز کرده است.
دایان با این استدلال که هدف کیسینجر این بود که به اعراب نشان دهد که او تنها کسی است که میتوانست امتیازات اسرائیل را بدهد، به حس خیانت مایر افزود و به همین دلیل خواستار پایان دادن به تحریم نفتی شد. وی مدعی شد که اگر اسرائیل به درخواست کیسینجر مبنی بر باز کردن راه ارتش سوم تن در دهد، این درخواست به بازگشت به خطوط ۲۲اکتبر منجر خواهد شد. مایر برای کابینه از پیش مضطرب استدلال کرد که این امر میتواند به درخواست آمریکا برای عقبنشینی به خطوط۱۹۶۷ منجر شود. در بحبوحه تمام این جاروجنجال و غوغای اسرائیل، پیام تلفنی فوری از سوی برژنف به کاخ سفید رسید. این اولین پاسخ کتبی برژنف به هشدار دو روز قبلِ «دفکون ۳» بود. کیسینجر با این باور که این امر استدلال او را تقویت میکند که اسرائیلیها در معرض خطر رویارویی ابرقدرتها هستند، اسکوکرافت را واداشت تا آن را فورا به دینیتز بدهد. بااینحال، هنگامیکه او لحظهای فرصت داشت تا آن را بخواند، کیسینجر متوجه شد که انتظاراتش درهمریخته است.
برژنف نوشت که اقدامات اسرائیل «منافع صلح جهانی را به خطر میاندازد و به اعتبار اتحاد جماهیر شوروی و ایالاتمتحده آسیب میرساند.» اما بعد گفت: «باید صراحتا به شما بگویم که اگر چند ساعت آینده خبری مبنی بر انجام اقدامات لازم به گوش ما نرسد... ما جدیترین تردیدها را درباره نیات طرف آمریکایی خواهیم داشت.» برژنف چشم بر هم زد. او در ادامه مودبانه از ایالاتمتحده درخواست کرد که نفوذ «موثر و فوری» خود را بر اسرائیل اعمال کند تا اوضاع اصلاح شود. همانطور که کیسینجر بعدا ملاحظه کرد، «جملهبندیهای محتاطانه نشان داد که درسهای مهمی آموخته شده است.»
درست مانند سپتامبر۱۹۷۰ یعنی زمانی که شوروی، سوریها را برای عقبنشینی از اردن تحتفشار قرار داد یا در ژوئیه۱۹۷۲ زمانی که آنها با درخواست سادات برای خروج مستشاران نظامی خود از مصر موافقت کردند، یا در ۱۸اکتبر۱۹۷۳ زمانی که برژنف مشتاقانه الزامات آتشبس کیسینجر را پذیرفت، رفتار شوروی در خاورمیانه بار دیگر با یک ترس نهایی در برابر عزم آمریکا مشخص شد.این خبر خوبی برای هدف اساسی کیسینجر جهت ربودن مصر از جیب کرملین بود؛ اما مشکل فوری ایجاد کرد؛ زیرا تهدید مداخله شوروی را بهعنوان اهرم فشار بر اسرائیل از بین برد. این امر بهویژه ازآنجاکه او قبلا متن پیام ماهیتا ضعیف برژنف را به دینیتز رسانده بود، صادق بود. با توجه به فوریت وضعیت، خطراتی که برای استراتژی خاورمیانهای او و نتیجهگیری خستهکنندهاش وجود داشت مبنی بر اینکه «به نظر میرسد اسرائیل ترجیح میدهد برای رها کردن طعمهاش تحتفشار قرار بگیرد تا اینکه آن را آزادانه رها کند»، کیسینجر تصمیم گرفت اولتیماتوم صادر کند.
کیسینجر بدون چک کردن آن با نیکسون، در ساعت ۱۰:۵۸شب با دینیتز تماس گرفت. وی که به نام رئیسجمهور صحبت میکرد، تکرار کرد که آمریکا اجازه نابودی ارتش سوم را نخواهد داد. او با درخواست پاسخ تا ساعت ۸صبح روز بعد، از اسرائیل خواست که با ارائه تدارکات غیرنظامی به ارتش سوم موافقت کند و تهدید کرد که اگر این کار انجام نگیرد، ایالاتمتحده در شورای امنیت برای «اجرایی کردن» قطعنامه ۳۳۸ با الزام آن مبنی بر عقبنشینی اسرائیل به خطوط ۲۲اکتبر (در نتیجه آزاد شدن ارتش سوم) به سایرین خواهد پیوست. در اصطلاح شورای امنیت، «اجرایی کردن» معنای خاصی دارد. کیسینجر اشاره میکرد که ایالاتمتحده ممکن است طبق فصل ۷ منشور سازمان ملل عمل کند که اعمال تحریمهای اقتصادی توسط همه کشورهای عضو را مجاز میسازد و استفاده از زور را برای مقابله با «تهدیدات بر صلح، نقض صلح و اقدامات تجاوزکارانه» مشروع میداند. این معادل دیپلماتیک هشدار «دفکون ۳» بود.