نگاه دیگران-بخشنودونهم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
کیسینجر بهشدت آزرده شد و احساس توهین کرد. آیا او [کیسینجر] به وی [مایر] التماس نکرده بود که پیشنهادی بدهد که به او [کیسینجر] در دفاع در برابر فشار شوروی کمک کند؟ آیا او [کیسینجر] هجده ساعت مصریها و شورویها را متوقف نکرده بود؟ آیا ارتش سوم مصر حتی پسازاینکه اسرائیل به آنها اجازه حداقل تدارکات را داد، در دام باقی نماند؟ او [کیسینجر] معتقد بود که پاسخ وی [مایر] برای افشا شدن تهیه شده بود، همانطور که مطمئنا پس از در میان گذاشتن آن با کابینهاش چنین خواهد بود و او [کیسینجر] میدانست که پیام وی [مایر] برای بسیج گروههای طرفدار اسرائیل علیه او [کیسینجر] در واشنگتن استفاده خواهد شد. نیکسون ممکن است پر از هیاهو باشد؛ اما در آن شرایط در کنار کیسینجر نمیایستاد. او مشکلات خودش را داشت. درست زمانی که چشمانداز رویارویی عمومی با اسرائیل در افق نمایان بود، کیسینجر دوباره توسط سادات نجات یافت.
روز بیستودوم، شنبه، ۲۷اکتبر۱۹۷۳. در ساعت حدود ۳ بامداد، «اتاق وضعیت» کاخ سفید پیامی از حافظ اسماعیل دریافت کرد که در آن مصر با پیشنهاد اسرائیل برای گفتوگوهای نظامی مستقیم موافقت کرد. اسماعیل پیشنهاد داد که بین سرلشکرها، عالیترین افسران ارتش، ملاقاتی برگزار شود. مکان آن در کیلومتر ۱۰۱جاده قاهره-سوئز خواهد بود. جلسه باید ساعت۱۵ به وقت محلی برای بحث درباره اجرای قطعنامههای ۳۳۸ و ۳۳۹ شورای امنیت برگزار شود. باید قبل از آن آتشبس کامل برقرار شود. لطفی که اسماعیل نیاز داشت همانا مجوز اسرائیل برای تنها یک کاروان تدارکات غیرنظامی برای شهر سوئز و ارتش سوم بود. کیسینجر در حالت ناباوری با دینیتز تماس گرفت. کیسینجر با توصیف آن بهعنوان معجزه، از مایر خواست تا درخواست اسماعیل را بپذیرد. مایر رضایت داد؛ اما در عمل، پیشنهاد خود را برای گفتوگوهای ارتش با ارتش پذیرفت. جنگ یوم کیپور به اتمام رسید. دوران جدیدی از صلح به رهبری آمریکا در شُرُف آغازیدن بود.