اثر «دانینگ کروگر» چگونه دامن مدیران را میگیرد و چگونه میتوان از آن اجتناب کرد؟
اُفت کارآیی با توهم دانایی
این تجربیات، تصویری روشن از «اثر دانینگ-کروگر» (Dunning-Kruger effect) یا «توهم دانایی» ارائه میدهند؛ یک سوگیری شناختی که در آن افراد بدون داشتن دانش کافی در یک زمینه، تواناییهای خود را دست بالا میگیرند. این پدیده، بهویژه در زندگی کاری ما که در حوزه منابع انسانی فعال هستیم، تاثیر عمیقی دارد. از یکسو، احتمال دارد خودمان به دام این توهم بیفتیم و از سوی دیگر، با کارفرمایان و مدیرانی در ارتباطیم که در زمینههای حساس منابع انسانی، دچار این توهم هستند. توهم دانایی در چنین موقعیتهایی، نهتنها باعث اتخاذ تصمیمات نادرست و ناکارآمد میشود، بلکه میتواند به چالشهای جدی برای عملکرد سازمان و تیمها منجر شود. متاسفانه، عدمشناخت کافی از پیچیدگیهای حوزه منابع انسانی، معمولا به اعتماد به اطلاعات ناقص و سطحی ختم میشود، و این همان جایی است که مشکلات بزرگ سازمانها آغاز میشود.
مروری بر آمار
در تحقیقات اولیه «جاستین کروگر» و «دیوید دانینگ» که این مفهوم را اولین بار در سال ۱۹۹۹ مطرح کردند، مشخص شد افرادی که از نظر سطح دانش و مهارت در یکچهارم پایینتر ردهبندیها قرار دارند، به طور میانگین سطح توانایی خود را ۳۰درصد بالاتر از حد واقعی برآورد میکنند.
همچنین در مطالعهای که در سال ۲۰۱۸ توسط دانشگاه هاروارد انجام شد، مشخص شد که ۶۲درصد از مدیران ارشد به دلیل اعتماد به نفس بیش از حد و عدمآگاهی از ضعفهای خود، در تصمیمات استراتژیک اشتباههای اساسی مرتکب شدهاند.
در مطالعهای که در سال ۲۰۲۰ در حوزه پزشکی منتشر شد هم مشخص شد پزشکان تازهکار به دلیل اثر دانینگ-کروگر، در ۴۵درصد از موارد، تشخیص اولیه خود را اشتباه برآورد کرده بودند.
موسسه تحقیقاتی Pew در سال ۲۰۲۲ گزارش کرد ۵۴درصد بزرگسالان در آمریکا معتقدند که بیشتر از میانگین مردم در حوزههای مختلف دانش دارند، در حالی که آزمونهای عمومی نشان داد این افراد اغلب دانش کمتری از حد میانگین داشتند. همچنین مطالعهای در انگلستان نشان داده که ۶۸درصد از مدیران اعتراف کردهاند در جلسات با مشاوران، به دلیل اعتماد به نفس بیش از حد، نظرات تخصصی را نادیده گرفتهاند.
این آمارها نشان میدهد اثر دانینگ-کروگر یک پدیده بسیار رایج و تاثیرگذار است که آگاهی از آن میتواند ما را به تصمیمگیریهای بهتر و هوشمندانهتر سوق دهد.
چرا به توهم دانایی دچار میشویم؟
داشتن اعتماد به نفس بالا در جوامع مختلف چنان مورد تقدیر و احترام است که بسیاری از افراد ترجیح میدهند به داشتن هوش یا مهارتهای گوناگون تظاهر کنند؛ بهجای اینکه بهصورت واقعی و با نگاه نقادانه، تواناییهای خود را ارزیابی کنند و با محدودیتهای خود روبهرو شوند.
دلایل زیر میتوانند باعث افزایش این توهم شوند:
۱- مطالعه ناقص یا سطحی: یکی از بزرگترین دلایل توهم دانایی این است که افراد بخشی از موضوعات را بهطور سطحی مطالعه میکنند و احساس میکنند همه چیز را میدانند. در حقیقت، مطالعه ناقص به فرد اعتماد به نفس کاذب میدهد و باعث میشود فکر کند دیگر نیازی به یادگیری عمیقتر نیست.
بهتر است یا مطالعه عمیق و کامل داشته باشید یا اصلا سراغ موضوع نروید.
۲- آموزش غلط: آموزش نامناسب و ناقص میتواند فهم نادرستی از موضوعات مختلف ایجاد کند. گاهی اوقات، افراد از منابع نامعتبر یا دورههای آموزشی سطحی یاد میگیرند و فکر میکنند که در آن زمینه تخصص دارند، در حالی که اطلاعات نادرست و ناقصی به دست آوردهاند.
۳- فضای مجازی و شبکههای اجتماعی: شبکههای اجتماعی و فضای مجازی نقش مهمی در ایجاد توهم دانایی دارند. اطلاعات ناقص، گلچینشده یا حتی اشتباه بهراحتی در دسترس قرار میگیرد و باعث میشود که افراد بدون دانش عمیق، احساس کنند در یک زمینه تخصص دارند. دشواری تشخیص اطلاعات درست از نادرست، بهویژه در عصر ارتباطات سریع و انبوه اطلاعات، این توهم را تقویت میکند.
۴- تاثیر گروههای اجتماعی: افراد در گروهها و اجتماعات بهخصوص در محیطهای کاری، تحتتاثیر نظرات و باورهای دیگران قرار میگیرند. اگر افراد گروه احساس کنند که یک نفر اطلاعاتی دارد، ممکن است بدون تحقیق کافی به آن شخص اعتماد کنند و از او تبعیت کنند. این تاثیر گروهی میتواند باعث تقویت توهم دانایی در فرد و همچنین در کل گروه شود.
۵- کاهش تفکر انتقادی: در دنیای امروزی، با توجه به سرعت تغییرات و اطلاعات زیاد، بسیاری از افراد بهجای تحلیل و بررسی اطلاعات، بهسرعت به نتایج و برداشتهای نادرست میرسند.
عدمتمایل به تفکر انتقادی و تحلیل منطقی میتواند منجر به این شود که افراد به راحتی در دام توهم دانایی بیفتند.
۶- ترس از ناامنی: برخی افراد به دلیل ترس از ابراز ضعف یا ناامنی، به توهم دانایی روی میآورند. آنها ممکن است احساس کنند اگر به اشتباهات خود اعتراف کنند یا نشان دهند که در یک زمینه خاص اطلاعات ندارند، مورد قضاوت یا انتقاد قرار میگیرند.
این ترس میتواند آنها را به ارائه نظرات نادرست و قاطعانه وادار کند.
۷- تجربههای گذشته: برخی افراد به دلیل موفقیتهای گذشته در زمینهای خاص، احساس میکنند در همه زمینهها میتوانند نظر دهند. این توهم از موفقیتهای قبلی میتواند باعث شود که آنها از یادگیری و بهروزرسانی دانش خود غافل شوند.
۸- خودمحوری: برخی افراد بهطور طبیعی تمایل دارند خود را مهمتر و توانمندتر از آنچه هستند تصور کنند. این خودمحوری میتواند منجر به ارزیابی نادرست توانمندیها و دانش آنها شود.
از کجا بفهمیم دچار توهم دانایی شدهایم؟
هر گاه از جملات زیر استفاده کردید یا افکار زیر به ذهنتان رسید، بدانید دچار توهم دانایی هستید:
۱-«خودم میدانستم. نیازی به گفتن شما نبود.» این جمله نشاندهنده خودبزرگبینی است و بیان میکند که فرد به نظرات دیگران ارزشی نمیدهد و خود را بهتر از آنچه هست، تصور میکند.
۲-«این مقاله هیچ چیزی برای من نداشت.» این اظهارنظر به این معناست که فرد توانایی یا تمایلی برای یادگیری از منابع جدید ندارد و به سطح دانایی خود اکتفا کرده است.
۳-«یک سمینار تکراری رفتم، هیچ نکتهای نداشت.» این جمله نشان میدهد که فرد به سادگی از یک تجربه آموزشی ارزشمند صرفنظر میکند و نمیتواند به نکات مفید آن توجه کند.
۴-«کتابها تکراری شدهاند. من ترجیح میدهم با علم روز دانشم را اضافه کنم.» فرد به این نتیجه میرسد که هیچچیز جدیدی در منابع قدیمی وجود ندارد و به نوعی از یادگیری مداوم کنارهگیری میکند.
۵-«نه! این درست نیست! آنها همه اشتباه میکنند.» این جمله نشاندهنده انکار کامل نظر دیگران و اعتقاد به درست بودن صرفا دیدگاه خود است که میتواند به فقدان قابلیت شنیدن و یادگیری از دیگران منجر شود.
۶-«من همه چیز را میدانم.» این ادعا نهتنها نشانهای از توهم دانایی است، بلکه نشاندهنده عدمپذیرش این واقعیت است که دانش همیشه در حال تحول و گسترش است.
۷-«همیشه حق با من است.» این باور به انحصار حق و نادرست بودن دیدگاههای دیگران، فرد را از پذیرش انتقاد و بهبود بازمیدارد.
۸-«به اطلاعات خود اعتماد دارم.» اعتماد بیمورد به دانش خود، میتواند منجر به نادیده گرفتن واقعیتها و اطلاعات جدید شود. برای جلوگیری از بروز توهم دانایی راهکارهای زیر پیشنهاد میشود:
۱-نقد دیگران را بپذیرید: از اطرافیان و همکاران خود بخواهید تا شما را نقد کنند و دیدگاههایشان درباره توانمندیهایتان را بیان کنند. این بازخوردها میتواند به شما کمک کند نقاط ضعف و قوت خود را بهتر بشناسید.
۲- یادگیری مستمر داشته باشید: در مسیر یادگیری متوقف نشوید و هرگز فکر نکنید به سطح مطلوبی رسیدهاید. همیشه به دنبال یادگیری مفاهیم و مهارتهای جدید باشید.
۳- به نظرات مخالف گوش دهید: به حرفهای کسانی که نظرات مخالف با شما دارند گوش دهید و گارد دفاعی خود را کنار بگذارید. این کار به شما کمک میکند دیدگاههای جدید را بررسی کنید.
۴- به افراد موفق توجه کنید: افرادی را که از شما بسیار جلوتر و قویتر هستند مدنظر داشته باشید. با پیگیری فعالیتهای آنها، تصویری واقعبینانهتر از جایگاه خود به دست میآورید و میتوانید از تجربیاتشان یاد بگیرید.
۵- در ارزیابی توانمندیها بازاندیشی کنید: به این فکر کنید در چه مواردی برآوردی غیرواقعبینانه از توانمندیهای خود داشتهاید. این بازنگری میتواند به شما کمک کند خود را بهتر بشناسید.
۶- انعطافپذیری داشته باشید: همواره انعطافپذیر باشید و اجازه دهید دانستههایتان مورد آزمایش قرار گیرند. روی نظرات خود تعصب نداشته باشید و پذیرای تغییر باشید.
۷- مراقب کلمات باشید: از کلمات «همیشه» و «هیچوقت» کمتر استفاده کنید. این کلمات میتوانند بر تصور شما از واقعیت تاثیر بگذارند و به توهم دانایی دامن بزنند.
۸- به دانایی بیشتر اشتیاق داشته باشید: همیشه مشتاق به یادگیری و دانایی بیشتر باشید. به یاد داشته باشید ممکن است یک سال بعد، تمام دانستههایتان تغییر کند و متوجه شوید که در برخی موارد اشتباه میکردید. این نگرش میتواند شما را در مسیر رشد و پیشرفت قرار دهد.
۹- در بحثهای گروهی مشارکت کنید: شرکت در بحثها و کارگاههای گروهی میتواند به شما کمک کند نظرات و تجربیات مختلف را بشنوید و از دیدگاههای دیگران بهرهمند شوید.
۱۰- منابع معتبر را مطالعه کنید: برای بهروز نگه داشتن اطلاعات خود، به جای اتکا به منابع سطحی، به مطالعه مقالات علمی و کتب معتبر در حوزههای مورد علاقهتان بپردازید. این کار به شما کمک میکند دانستههای خود را بر پایهای قویتر بنا کنید.
۱۱- نواقص را بپذیرید: به یاد داشته باشید که هیچکس کامل نیست و همه ما در برخی حوزهها نقاط ضعفی داریم. پذیرش این واقعیت میتواند به شما کمک کند با آرامش بیشتری به یادگیری و رشد ادامه دهید.
۱۲-فرهنگ یادگیری ایجاد کنید: در محیط کاری خود به ایجاد فرهنگی تشویقکننده برای یادگیری و تبادل دانش کمک کنید. این کار میتواند باعث افزایش آگاهی در تیم و کاهش توهم دانایی شود.
نتیجهگیری
اثر دانینگ-کروگر بهوضوح بر عملکرد فردی و سازمانی تاثیرگذار است.
در دنیای پیچیده و متغیر امروز، این پدیده میتواند باعث تصمیمگیریهای نادرست، کاهش کارآیی تیمها و ایجاد چالشهای جدی در روابط کاری شود. بنابراین، آگاهی از وجود این اثر و تلاش برای جلوگیری از آن، برای همه فعالان حوزه منابع انسانی و مدیران حیاتی است.
با بهکارگیری راهکارهای ذکرشده، میتوانیم به ایجاد فضایی پویاتر و یادگیرندهتر کمک کنیم. به جای اتکا به دانش موجود، باید به یادگیری مداوم و پذیرش نظرات دیگران تمایل داشته باشیم.
به یاد داشته باشید که هر فردی در هر مرحلهای از زندگی میتواند با تکیه بر خود، در دام توهم دانایی بیفتد. اما با ایجاد آگاهی، انعطافپذیری و تمایل به یادگیری، میتوانیم از این چالش عبور کنیم و به افراد و تیمهای موثرتری تبدیل شویم.
در نهایت، یادگیری یک سفر است نه یک مقصد. با آگاهی و تلاش مستمر، میتوانیم بر موانع توهم دانایی غلبه کنیم و در این مسیر به رشد و توسعه خود و دیگران کمک کنیم.