چتر کوتاه بیمه اجتماعی نشانهای از توسعهنیافتگی است. اگر قرار باشد در عمل مفاهیم توسعه پایدار محقق شوند رفاه اجتماعی یکی از شاخصهای آن است که نادیده گرفتن آن پیامدهای زیانباری چون تشدید فقر، مهاجرت و... را به دنبال دارد؛ پیامدهایی که جبران بخشی از آنها هزینههای هنگفتتر و زمان بیشتری نیاز دارد. از همینرو است که اهمیت فعالیت صندوقهای بیمه اجتماعی بیش از پیش آشکار میشود. صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر یکی از همین صندوقهاست که اهمیتش در نام آن هویداست. افزایش ضریب نفوذ بیمه اجتماعی و پرداخت مستمری به بخشی از جامعه که بسیاری از آنها از کمترین پوشش بیمهای و حمایتی برخوردارند، یکی از مهمترین رسالتهای صندوق است. علی شیرکانی، مدیرعامل صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» ضرورت توجه به وضعیت جوامع آسیبپذیر روستایی و عشایری را مورد تاکید قرار میدهد. او از جزئیات طرحی سخن به میان آورده که بر اساس آن قرار است بنگاههای اقتصادی در قالب عمل به مسوولیت اجتماعیشان در تامین معیشت پایدار روستاییان و عشایر آسیبپذیر مشارکت کنند. اقدامی که شیرکانی از آن به عنوان «ایده برد-برد» یاد میکند. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
نگاه جهانیان درحال تغییر جهت از دولتها به نقش فعالیتهای اقتصادی افراد و شرکتها در جامعه است و روی کسب و کارها متمرکز شده است. مسوولیت اجتماعی شرکتها، مدت زیادی است که توجه بخش آکادمیک، پژوهشگران، شرکتهای غیردولتی و دولت را به خود جلب کرده و بهعنوان یکی از ابعاد مهم فعالیتهای عملیاتی شرکتها درآمده است. افزایش جهانیشدن تجارت، بالا رفتن اهمیت استراتژیک روابط ذینفعان و رشد مدیریت تصویر (نما) شرکت، سه عامل کلیدی و محرک اصلی در افزایش اهمیت مسوولیت اجتماعی بنگاههاست.
وقتی شنیدم بنگاهداران درباره مسوولیت اجتماعی کسبوکار در یک سیستم رقابت آزاد به شیوایی صحبت میکنند، یاد شاعر فرانسوی افتادم که در ۷۰سالگی تازه متوجه شد که تمام عمرش غیرمنظوم شعر گفته است. بنگاهداران وقتی میگویند کسبوکار «تنها» به سود مربوط نیست، بلکه به پشتیبانی از اهداف مطلوب «اجتماعی» نیز ربط دارد یا میگویند بنگاه دارای «وجدان اجتماعی» است و مسوولیتهایش برای تامین اشتغال، حذف تبعیض، پرهیز از ایجاد آلودگی و هر چیز دیگری را که میتواند شعار گروههای اصلاحطلب امروزی باشد جدی میگیرد، فکر میکنند که جانب کسبوکار آزاد را میگیرند، اما در حقیقت دارند سوسیالیسم ناب و خالص را تبلیغ میکنند. بنگاهدارانی که اینگونه سخن میگویند عروسکهای خیمهشببازی نیروهای روشنفکری هستند که بنیان جامعه آزاد را تضعیف میکنند.
میلتون فریدمن، اقتصاددان آمریکایی و برنده نوبل اقتصاد در سال ۱۹۷۶ دکترینی دارد که به نظریه سهامدار معروف است. این نظریه، یک نظریه هنجاری در باب اخلاق کسبوکار است که بیان میکند تنها مسوولیت یک بنگاه، این است که منفعت سهامدارانش را حداکثر کند. طبق این دیدگاه، سهامدار، به عنوان موتور بنگاه در نظر گرفته میشود و بنابراین سهامداران بنگاه، تنها گروهی هستند که بنگاه نسبت به آنها مسوولیت دارد.
«اگر مسوولیت بیابان را به دولت واگذار کنید، بعد از پنج سال با کمبود شن مواجه میشوید.» این جمله از یکی از نوابغ اقتصاد و برنده جایزه نوبل، میلتون فریدمن، است. فریدمن طرفدار بازار آزاد و کوچک شدن نقش دولت در اقتصاد بود. طبق دیدگاه او، اگر دو نفر میخواهند بر سر خرید یا فروش چیزی به توافق برسند، این توافق فقط به آنها مربوط میشود و نیازی به مداخله طرف سومی نیست.
دعوای میان مکاتب اقتصادی در باب مسوولیت اجتماعی، چیزی از جنگ کم ندارد. آنها که میگویند تنها مسوولیت اجتماعی شرکتها این است که منافع سهامداران را حداکثر کنند به بیاخلاقی و رذالت متهم میشوند و آنها که معتقدند شرکتها باید بهطور مستقیم در جهت منفعت اجتماعی گام بردارند به این متهم میشوند که یا پوپولیست هستند یا نادان! تحقیقات جریان ارتدوکس در علم اقتصاد نشان میدهند مسوولیت اجتماعی شرکتی چیزی است که باید به صورت داوطلبانه از سوی خود شرکتها انجام شود و در مقابل، تحقیقات جریان هترودوکس در علم اقتصاد نشان میدهند که دولتها باید شرکتها را مجبور کنند که مسوولیت اجتماعی خود را به درستی انجام دهند.
آیا اقتصاددانان موافق مسوولیت اجتماعی شرکتی هستند؟ آیا اقتصاددانان مخالف مسوولیت اجتماعی شرکتی هستند؟ برای هر دو سوال میتوان طوماری از استدلالهای مثبت و منفی را ارائه کرد. همه چیز بستگی به این دارد که مسوولیت اجتماعی شرکتی را چه چیزی تعریف کنیم.
نیویورکتایمز ۵۰ سال پیش مقاله «سودآوری، تنها مسوولیت اجتماعی شرکتها» به قلم میلتون فریدمن را به چاپ رساند ولی هنوز هم بعد از گذشت نیمقرن این موضوع بحثبرانگیز و جنجالی است. برای بعضی دیدگاه فریدمن، فاز جدیدی را در زندگی اقتصادی آمریکایی شروع کرد که در آن سودآوری تنها هدف والای تجارت بود. با این حال بعضی دیگر در این نظریه، مانیفست سرمایهداری میدیدند که به نقش کلیدی مدیران در سیستم بازار آزاد پرداخته بود.
مناسبترین هدف عملیاتی برای یک بنگاه اقتصادی چیست؟ این پرسش قابل طرح به دو بخش جزئیتر است: اول، قانون در مورد سیاستگذاریهای هیاتمدیره و مدیران یک شرکت چه میگوید؟ دوم، مدیران شرکت بهتر است چه کاری را انجام دهند؟
تا سالهای نهچندان دور، بیشتر مشاغل بزرگ در جهان، تقریباً تنها یک هدف انحصاری و واحد را دنبال میکردند: کسب سود و منفعت. مبتنی بر این رویکرد، به حداکثر رساندن سود در قلب هر یک از اقدامات و ابتکارات بنگاهها وجود داشت. با این حال، در چند دهه گذشته، جهت فکری شمار افزونتری از رهبران اقتصادی و صاحبان بنگاهها به اینسو تغییر مسیر داد که مجموعه تحت هدایت آنها، مسوولیت انجام کارهایی بیش از صرفاً «به حداکثر رساندن سود سهامداران و مدیران اجرایی» است.
مسوولیت اجتماعی شرکت مفهومی است که در اواسط قرن بیستم در آمریکا مطرح شد و توجه بسیاری را در محافل اقتصادی، علمی و سیاسی جهان به خود جلب کرد. ظهور مسوولیت اجتماعی شرکت در سالهای اخیر ریشه در دادوستدهای جهانی، پیچیدهتر شدن فضای کسبوکار، تقاضا برای شفافیت در کسبوکار و پاسخی به تحولات و چالشهای جهانی شدن بوده است.
این سوال که چگونه اخلاق و اخلاق حرفهای را میتوان در فعالیتهای بشری به کار برد، مسالهای آزاردهنده است. اگرچه فلاسفه در بیشتر تاریخ ثبتشده درباره معضلات اخلاقی انتزاعی صحبت کردهاند، اما به نظر میرسد هیچ پاسخ جهانیای برای حل مشکلات اخلاقی وجود ندارد. آثار متنوع فلاسفه به تدوین چارچوبهای اخلاقی منجر شده که ممکن است تنها در موقعیتهای خاصی اعمال شود.
نه از کمبود ایده خبری است، نه از بیانگیزگی و نه حتی کمبود منابع. هر روز مردم کتابهای جدیدی مینویسند، در تلاش برای اصلاح اقدامات خود هستند و تحقیقات گستردهای را برای اثربخشتر بودن در ایجاد تغییرات اجتماعی مثبت انجام میدهند. با تمام این موارد، چرا مردم پیشرفت دائم و معناداری ندارند؟
«وقتی میشنوم که بازرگانان با صراحت درباره مسوولیتهای اجتماعی تجارت در یک سیستم کسبوکار آزاد صحبت میکنند، این نکته شگفتانگیز را درباره شاعر فرانسوی به یاد میآورم که در ۷۰سالگی متوجه شد که تمام عمرش بهجای شعر، نثر میگفت.
مدیرعامل بنیاد نیکوکاری یاس فاطمه النبی(س) اعلام کرد: این بنیاد درنظر دارد مطابق سیاست های گروه مالی گردشگری و بانک گردشگری، به ازای هر شعبه بانک، یک مرکز آموزشی در مناطق محروم کشور احداث کند. تاکنون ۲۶ مرکز آموزشی احداث شده است.
با شنیدن کلمه مادر معنایی همچون ایثار ، دلسوزی و تعهد به ذهن متبادل می شود چرا که مادر با عشق و علاقه خاصی فرزندان خویش را پرورش می دهد و برای رشد و تعالی آنها از هیچ تلاشی حتی در سخت ترین شرایط دریغ نمی ورزد . حال صحبت از مادری است به گستره ایران زمین... مادری از جنس فولاد که فرزندان پولادینی را در دامان خود پرورش داده است در جای جای ایران زمین نامی نیک از خود تا ابد به یادگار گذاشته است ، فرزندانی پویا و خلاق که در حیات صنعتی کشور همچون قلبی تپنده هر روز با تکیه بر آموخته های مادر خویش برای رشد و شکوفایی بیشتر کشور تلاش می کنند. چرا که فرزند آیینه خانواده خود است ...