محیط زیست از بخشهای متعددی برخوردار است. محیط طبیعی یکی از مهمترین بخشهای محیط زیست است. چراکه ارزش تنوع زیستی هر سرزمین نشانگر کیفیت توسعه و توجه و تعهد به سرزمین است. البته تصور غلطی بر این پایه استوار بوده که گویی محیط زیست فقط حیاتوحش است، با این حال اگر محیط زیست را ترکیبی از اکوسیستم و مبنای مدیریت آن را توسعه پایدار بدانیم آنگاه انسان بخشی از این چرخه حیات تلقی شده و روشهای مدیریت محیط زیست نیز بر پایه پایداری تعریف میشود. آب، خاک، جنگل، حیاتوحش و... همه اینها محیط زیست هستند. ایران کشوری با تنوع اقلیمی و توان سرزمینی بالایی است. اما بیتوجهی به توسعه پایدار و توسعه لجامگسیخته و نبود آموزش عمومی سبب شده، امروزه کشور ما در معرض نابودی تنوع زیستی خود باشد. دلیل آن نیز ندانمکاری دولتی و ناآگاهی عمومی ارزیابی شده است.
سازمان محیط زیست، ابتدا به عنوان تشکیلاتی درست شد که شکار را در کشور مدیریت کند. این سازمان در سال ۱۳۴۶ تحت عنوان سازمان شکاربانی و نظارت بر صید تاسیس شد. سال ۱۳۵۰ این سازمان به سازمان حفاظت از محیط زیست تغییر نام پیدا کرد. در آن زمان که این سازمان به دست اسکندر فیروز شکل گرفت، شخص فیروز علاقه بسیاری به حفاظت از محیط زیست داشت و ارتباطات خوبی هم با دربار داشت که میتوانست اهداف مدنظرش را عملی کند.
منابع محیط زیستی هرچند به نوعی کالای عمومی هستند اما در برخی از موارد میزان استفاده از این منابع نامشخص است و در مقابل در برخی از منابع میزان استفاده به گونهای است که این مصرف قابل احصا نیست. در مواردی که میزان مصرف قابل احصا هم باشد میتوان انتظار داشت هزینهای به همین میزان جبران شود. البته در خیلی از موارد تعیین هزینه دشوار است. به خاطر اینکه هزینهای که بر پیکره محیط زیست وارد میشود، هزینهای اجتماعی است.
به دلیل شکست بازار، سازوکار قیمتها نمیتواند از تخریب محیط زیست و استفاده بد از منابع طبیعی جلوگیری کند چراکه اساساً بازار به مفهوم مرسوم آن در این حوزه به خوبی کار نمیکند و متغیر بسیار کلیدی قیمت نمیتواند به عاملهای اقتصادی در جهت استفاده بهینه فردی (اجتماعی) از محیط زیست جهت دهد. این شکست البته به این معنا نیست که علم اقتصاد نمیتواند کمکی در این زمینه بکند بلکه اتفاقاً همچنان میتواند راهکارهای کلیدی برای سازماندهی انگیزهها برای حفظ محیط زیست ارائه دهد. این راهکارها را شاید بتوان در دو دسته کلی تقسیم کرد: راهکارهای پیشگیرانه برای جلوگیری از استفاده نادرست از منابع طبیعی و راهکارهای انگیزشی برای همجهتسازی بهرهمندی فردی از منابع طبیعی با میزان مصرف بهینه اجتماعی آن.
کسانی میتوانند به محیط زیست اهمیت بدهند و دولتهایی میتوانند حفاظت از محیط زیست را به عنوان یک اولویت برای خود در نظر بگیرند که برای آنها منابع ملی و منافع ملی مهمتر از منافع سیاسی دوره مدیریت و اقتدار خودشان باشد. برای درک اهمیت محیط زیست نیاز به فهمی بومشناختی داریم. متاسفانه دولتهایی که تاکنون حضور داشتند دائم درگیر روزمرگی و سیاسیکاری بودند و محیط زیست را به عنوان حیاط خلوت نگاه کردهاند. فکر میکنند هر وقت جایی کم میآورند، حق دارند از محیط زیست بردارند تا هزینهها را تامین کنند. دولتها در ایران حداکثر هشتساله هستند و در مدت هشت سال تخریبهای محیط زیستی آنگونه که باید خودش را نشان نمیدهد.
در مورد طرحهای انتقال بینحوضهای خصوصاً انتقال آب از دریای کاسپین (خزر) به کویر و فلات مرکزی ایران و استان سمنان مدتهاست صحبتهایی در محافل مختلف توسط آقای رئیسجمهور و رئیس سازمان محیط زیست کشور مطرح شده و آنها این انتقال را با لحاظ یکسری شرایط، بلامانع دانستهاند. طرحهای توجیهی این طرحها برای شرب و صنعت در نظر گرفته شده است. بیان نکاتی برای روشن شدن ابعاد این مساله ضروری است. باید دید چرا اساساً طرح انتقال آب از دریا به کویر مطرح شده است. خاستگاه این بحثها چیست؟
تحولات اجتماعی و افزایش سطح آگاهی عمومی، حوزه مسوولیت صنایع و بنگاههای اقتصادی را دستخوش تغییر کرده است، در چرخه حیات تولید (Production life cycle) مسوولیت صنایع با فروش کالا خاتمه نمییابد و تا زمانی که این محصول به زائدات تبدیل میشود از چتر مسوولیت تولیدکننده خارج نمیشود.
مدیریت محیط زیست ایران مثل بسیاری از سازمانهای مدیریتی کشور، با چالشهایی روبهرو است اما آنچه مساله مدیریت محیط زیست را بیش از دیگر نهادها چالشبرانگیز میکند، تهاجم همهجانبه به آن است. محیط زیست فقط یک سازمان نیست. طبیعت ایران همه چرخه اکوسیستمی از انسان تا حیوانات و درختان، از آب و هوا و خاک گرفته تا صنایع و معادن و... همه در یک تعامل میتوانند گاه به پایداری یک سرزمین کمک کنند و گاه میتوانند در یک عدم تعامل و تعادل ساختاری مانند توسعه ناپایدار، زمینه تخریب یک سرزمین را به وجود آورند. عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست ایران، در این گفتوگو به مساله توسعه پایدار و چالشهایی که مدیریت محیط زیست از منظر توسعه و مدیریت کلان دولتی با آن روبهرو است، پرداخته است.
آلودگی هوا از ذرات معلق و گردوغبار گرفته تا ذرات ناشی از احتراق ناقص سوخت خودروها و آلایندههای ناشی از سوختهای فسیلی کارخانهها، یکی دو دهه است که شهروندان ایرانی را در شهرهای بزرگ و کلانشهرها هدف گرفته است. آمارهای قطعی از مرگ سالانه چهار هزار و ۵۰۰ نفر به طور مستقیم در تهران بر اثر آلودگی هوا حکایت دارد. به این بهانه به بررسی مسائل و مخاطرات محیطزیست طبیعی بهویژه مساله آلودگی و چالشهای محیطزیست انسانی در فصل پیشرو پرداختهایم.
آلودگی هوای تهران و کلانشهرهای کشور مساله جدیدی نیست. هر بار یا تودههای گردوغبار از کانونهای فعال برمیخیزد یا در زمستان و هوای سرد، اینورژن یا وارونگی هوا اتفاق میافتد و مردم شهرهای بزرگ را در معرض آلایندههای کشنده قرار میدهد. طرح مدیریت آلودگی کلانشهرها سالهاست با نهادهای مختلفی درگیر است. کارگروه مدیریت آلودگی هوا به مدیریت سازمان محیط زیست نیز در قلب این فعالیت است. مدیریت آلودگی هوا مدیریتی حاکمیتی است و تا زمانی که اقتصاد دولتی است و آلودگی از خودروهای شرکتهای دولتی وارد هوا میشود، چون دولت از دولت نمیتواند شکایت کند، این مشکل لاینحل باقی خواهد ماند.
نخستین قربانی مسیر رشد و توسعهیافتگی جوامع در حال توسعه منابع طبیعی و محیط زیست این کشورهاست. این کشورها اگرچه تجربه پرهزینه توسعهیافتگی دیگر کشورها را بهویژه در زمینه تخریب منابع طبیعی و محیط زیست پیش روی خود دارند و اثرات آن را به خوبی مشاهده میکنند اما بدون توجه به این تجارب، مسیر پرهزینه خود را در نیل به توسعهیافتگی طی میکنند و گاه بیشتر از کشورهای دیگر هزینه پرداخت میکنند.
در دنیای امروز که بعضاً توسعه با پیشرفتهای افسارگسیخته همجهت میشود، دو ساختار مهم حیاتی یعنی جوامع انسانی و محیط زیست بیشترین لطمهها را دیدهاند. به نحوی که آثار مخرب محیطزیستی سالها باقی مانده بعضاً برای همیشه تمامی زیرساختهای حیاتی خود را از دست خواهند داد.
زیادهطلبی و آز بشری برای داشتن اموال بیشتر باعث تعدی به منابع طبیعی در ایران شده است. علاوه بر این ضعف قانون نیز در این مساله دخیل است. وقتی این دو در کنار هم اتفاق بیفتد چنین فجایعی در طبیعت ایران نیز رخ میدهد. آنچه میتواند در برابر این طمعخواری قرار بگیرد و مانع زمینخواری و کوهخواری و... شود موارد قانونی است که باید وجود داشته باشد که از قضا در بسیاری مواقع چنین قوانینی خود منشأ مشکلاتی هستند. البته بخشی از این تصرفات و تعرضها به منابع طبیعی و محیط زیست ناشی از مشکلات تکنیکی است و متاسفانه آن نقشههای هدفمند سراسری که باید با دقت بالایی تقسیمات کاربریها در عرصههای منابع طبیعی را نشان دهند و چراغ راه باشند، وجود ندارند. ما در برخی مواقع مرز منطقه حفاظتشده را با عرصه طبیعی ملی نمیدانیم و جای ابهام دارد. برای مثال وقتی موردی به این مسائل برمیخوریم گاهی نمیدانیم آیا این زمین کشاورزی است یا منابع طبیعی.
پیش از هر چیز باید گفت دوقطبیسازی حفظ محیط زیست یا رشد صنعتی، دوگانه صحیحی نیست. پیش از سال ۱۹۷۰ میلادی جدلهای فراوانی در کشورهای صنعتی و توسعهیافته شکل گرفت که طرفداران محیط زیست مطرح میکردند. آنها اظهار میکردند که یا باید به لحاظ صنعتی کشور را توسعه داد یا آنکه باید محیط زیست و منابع طبیعی را حفظ کرد. پیشرفت مباحث نظری و تئوریک محیط زیستی در گذر زمان ثابت کرد که لزومی ندارد نوع بشر دست به چنین انتخابی بزند.
حافظان محیطزیست کشور در مقام اجرا، محیطبانانی هستند که شبانهروز از آب، خاک و هوای کشور پاسداری میکنند. حساسیت این شغل خاص در مساله محیط زیست، توجه ویژهای را از سوی قانونگذاران و مدیران اجرایی میطلبد. اما به نظر غفلتی در این موضوع وجود دارد که محیطبانان را با محدودیتهای مختلف حقوقی و قضایی مواجه کرده است. علاوه بر این، وجود نگاه کارمندی به پاسداران محیطزیست، سختی کار آنان را دوچندان کرده تا معیشت محیطبان همتراز اهمیت شغلش نباشد.
صنعت فولاد در ایران روزبهروز و گامبهگام در حال توسعه است. آنگونه که آمارها میگویند قرار است در سال ۹۸ میزان تولید فولاد کشور از مرز ۱۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تن بگذرد. در واقع، بر اساس آمارهای رسمی انجمن تولیدکنندگان فولاد، در ۱۰ماهه ابتدای سال ۹۷، میزان تولید کل محصولات فولادی با هفت درصد رشد در مقایسه با مدت مشابه سال ۹۶، به ۱۷ میلیون و ۵۷۲ هزار تن رسیده است.
شرکت فولاد مبارکه اصفهان همگام با توسعه صنعتی کشور و سیاستهای دولت جمهوری اسلامی ایران، توجه به محیط زیست را به عنوان یکی از برتریهای نظام مدیریتی خود تلقی کرده و به ویژه از سال ۱۳۷۵ اقدام به پیاده کردن نظام مدیریت محیط زیست در شرکت کرده و به عنوان اولین مجتمع بزرگ صنعتی کشور، در اسفندماه ۱۳۷۶ موفق به اخذ گواهینامه بینالمللی استاندارد ایزو ۱۴۰۰۰ شده است.
مسیری سبز، آن هم از دل صنعتی سخت. همانند حکایت شیشه و سنگ است که چطور باید با ظرافت، آن دو را پیش هم نگه داشت و هنری را خلق کرد که نهتنها توسعه پایدار را رقم میزند، بلکه صنعتی ارزآور را در زیستبومی حفاظتشده، با قدرت روی پای خود نگه میدارد. این حکایت غریب صنعت فولاد در کشور است. صنعتی که این روزها یکی از تکیهگاههای اصلی ارزآوری برای کشور است و هرچقدر توسعه یابد، کشور را در مسیر پیشرفت صنعتی قرار میدهد. اما پایه اصلی این توسعه صنعتی، توجه به مسائل زیستمحیطی و رعایت استانداردهایی است که باید برای توسعه متوازن این صنعت در نظر گرفت. بر همین اساس است که همواره باید توجه به این استانداردها مدنظر قرار گیرد و شرایط به گونهای پیش برود که بتوان ادامه این مسیر را به صورت پیوسته شاهد بود. محسن ستاری، مدیر بخش محیط زیست شرکت فولاد مبارکه بر این باور است که اکنون این شرکت به لحاظ رعایت مسائل زیستمحیطی و استفاده از استانداردهای مدنظر سازمان حفاظت محیط زیست، همزیستی مسالمتآمیز صنعت و محیط زیست را پیادهسازی کند.
در حال حاضر در حوزه صنایع بزرگ کشور، محیط زیست یک اصل پذیرفته شده است. در واقع، اکثر صنایع کشور، به این باور رسیدهاند که توسعه پایدار، راهی جز رعایت مسائل زیستمحیطی و استانداردهای مرتبط با آن ندارد. در این میان، صنایع فولاد هم از این اصل مستثنی نیستند. آنها همواره تلاش کردهاند تا جایی که امکانپذیر است و تکنولوژیها و تجهیزاتشان اجازه میدهد، راه را برای اجرای استانداردهای زیستمحیطی هموار کنند. انجام طرح خوداظهاری و توجه به رعایت استانداردهای زیستمحیطی یکی از اصولیترین تعهدات صنایع نسبت به محیط زیست است.
اصولاً رشد و گسترش شهرها و پدیده شهرنشینی، اغلب با فعالیتهای صنعتی همراه است. این همراهی و همزیستی از یکسو امکان اشتغال و رشد اقتصادی را برای شهروندان به ارمغان میآورد و از سوی دیگر، آنها را در معرض آلودگیهای مختلف قرار میدهد. با توجه به این مطلب، با توجه به اینکه صنعت فولاد به عنوان یک صنعت مادر نقش مهمی در توسعه کشور دارد و از طرفی نیز به دلیل تولید حجم زیاد آلایندهها و پسماندها با توجه به ماهیت فرآیند، این صنعت همواره مورد انتقاد فعالان محیط زیست است.
محیط زیست همچنان از جمله مباحثی است که بسیاری از واحدهای صنعتی در برنامهها و الگوهای توسعهای خود، حتماً نیمنگاهی هم به آن داشته و تلاش میکنند تا یکی از پایههای اصلی توسعه پایدار را در اجرای سیاستهای زیستمحیطی و توجه بیش از پیش به این مقوله مهم و اساسی داشته باشند. در واقع، صنایعی میتوانند ادعای توسعه پایدار و حرکت روی ریل استانداردهای بینالمللی را داشته باشند که حتماً، در گوشهای از تمامی پلنها و الگوهای توسعهای خود، به مباحث زیستمحیطی به عنوان یکی از مقولههای اصلی توجه کرده و بنای گسترش فعالیتهای خود را با توجه به شرایط غیرزیانبار برای محیط عمومی زندگی تمامی آحاد جامعه بگذارند. در ایران نیز واحدهای صنعتی بهخصوص آن دسته از فعالیتهایی که کار در الگوهای بینالمللی و منطبق با استانداردهای جهانی را دنبال میکنند، تلاش کردهاند تا یکی از برنامههای اساسی خود را بر پایه توجه به مسائل زیستمحیطی قرار داده و حتماً به مسوولیت اجتماعی خود هم در این زمینه عمل کنند. فرزاد ارزانی، مدیرعامل فولاد هرمزگان، به تشریح اقدامات این شرکت بزرگ فولادسازی کشور میپردازد و از برنامههایی میگوید که شرکت تحت مدیریتش برای توجه و حفظ محیطزیست تدارک دیده است.
مسوولیت اجتماعی شرکتهای صنعتی مانند دیگر ارگانها و نهادها و حتی اشخاص برای بهبود کیفیت زندگی و حفظ محیطزیست، ایجاب کرده که شرکت صنعتی ذوبآهن اصفهان نیز به دلیل نوع فعالیت در زمینه تولید فولاد و... به سمت بهبود شرایط زیستمحیطی برود. این اتفاق از محیط پیرامون مثل کاشت درختان و ایجاد فضای سبز گرفته تا تلاش برای کاهش گازهای گلخانهای و مدیریت زیستمحیطی کورهها و منابع تولید آلاینده پیش رفته است. آموزش نیروهای انسانی در حوزه حفظ محیط زیست بهخصوص مدیریت آلایندهها نیز در دستور کار این شرکت اقتصادی است.
توجه به محیط زیست از ضرورتهای ایجاد واحدهای صنعتی است و هر واحد صنعتی بر اساس فضا و همچنین نوع عملکرد خود باید اقداماتی را در راستای حفاظت از محیط زیست انجام دهد. یکی از این اقدامات حفظ محیط زیست پیرامون و حتی درختکاری و ایجاد فضای سبز است که در این راستا ذوبآهن اصفهان پیشتاز سایر واحدهای صنعتی است و با ایجاد ۱۶ هزار و ۵۰۰ هکتار فضای سبز ۸۴ برابر استانداردهای این حیطه فضای سبز ایجاد کرده است. منصور یزدیزاده مدیرعامل ذوبآهن میگوید: سالانه بالغ بر ۱۴ میلیارد تومان صرف نگهداری فضای سبز پیرامون این کارخانه میشود.
شرکت سهامی ذوبآهن اولین و بزرگترین کارخانه تولیدکننده فولاد ساختمانی در ایران است. در این کارخانه آهن خام (چدن مذاب) از طریق ذوب و احیای سنگآهن توسط کک در کورهبندها تولید و پس از دمش اکسیژن و تبدیل به فولاد مذاب در کنورتورها و انجام عملیات پالایش و همگنسازی در کورههای پاتیلی، در ماشینهای ریختهگری مداوم به شمشهای فولادی با ابعاد مختلف ریختهگیری میشوند. این شمشها سپس در چهار کارگاه نورد به انواع محصولات ساختمانی و صنعتی بر اساس نیاز بازار تبدیل میشوند. اشاره به اهم پروژههای زیستمحیطی انجامشده به این گزارش کمک میکند.
شرکت ملی صنایع مس ایران با توجه به معادن مختلفی که در مناطق مختلف ایران دارد در حوزه محیطزیست نیز به همان نسبت اقدامات اساسی انجام داده است.بهطورکلی، عملیات معدنکاری همراه با تخریب محیطزیست یا به هم خوردن شرایط عادی طبیعت است؛ اما در اقتصاد معدنی نوین، فعالیتهای اکتشافی و استخراجی تا آنجا توجیه اقتصادی دارند که موجودیت بشر را به خطر نیندازند. بدین ترتیب، درک صحیح از ابعاد زیستمحیطی یک مسأله سبب میشود تا فعالیتهای اقتصادی، اندیشمندانه هدایت شوند.ارزیابی زیستمحیطی قبل از شروع فرآیندهای انسانزاد و مدیریت اصولی در حین کاربری از معادن سولفیدی کمک زیادی به حفظ محیطزیست میکند و توسعه پایدار را ممکن میسازد. در همین راستا و برای دستیابی به یک صنعت سبز شرکت ملی صنایع مس ایران اقدامات بیشماری در سه حوزه آب، خاک و هوا در سه مجتمع مس سرچشمه، میدوک و سونگون انجام داده تا ضمن کاهش حداکثری آلایندههای زیستی محیطی صنعت مس ایران را به یک صنعت سبز تبدیل کند.
به دنبال پررنگ شدن دغدغههای زیست محیطی درجهان، مهم پنداشتن حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی در کشورما نیز در این برهه زمانی ضروری است . به اذعان کارشناسان با نگاهی منطقی و توجه به مسائل زیست محیطی میتوان از همه پتانسیلها و ظرفیتهای معادن در تحقق اقتصاد مقاومتی استفاده کرد.
در قرن بیست و یکم بود که بشر ناگهان از خواب غفلت بیدار شد و متوجه بلایی که با دست خود تقریبا در یکصد سال گذشته بر سر محیط زیست و حیات وحش آورده بود، شد. محیط زیست و حیات وحشی که پس از انقلاب صنعتی، با ساخت و ساز بیرویه یا برداشت بیش از حد مجاز از منابع طبیعی، تخریب یا کاملا منقرض شد و با هیچ دستگاهی قابل ساخت یا برگشت نیست.