تنگنای صادرات
تحریمها چه اثری بر صادرات گذاشتهاند؟
در حالی که کل صادرات ما به عراق به حدود ۱۵۰ میلیون دلار در این بخش محدود شده است. دلیل این موضوع چیست؟ طبیعتاً تا به حال گزارشهای مختلفی درباره میزان رقابتپذیری و ابعاد آن در اقتصاد ایران خواندهاید. نرخ تامین مالی را هم میدانید. اقلاً در مورد کشورهای منطقه اگر بخواهیم بررسی کنیم، تامین مالی صادرات برای فعالان عربستانی نزدیک به صفر درصد است و برای ترکیه در نرخ بسیار پایین قرار دارد. این در حالی است که صادرکننده ما مجبور است حداقل ۲۰ درصد بابت مسائل تامین مالی هزینه کند و در بهترین حالت که بانک توسعه صادرات به شکل تخصصی کار را انجام میدهد، این عدد به زحمت به ۱۶ درصد میرسد. خب در شرایطی که با چنین سیاستگذاری معیوبی حرکت میکنیم، نباید انتظار داشته باشیم در بازار مهمی همچون عراق قدرت مانور بالایی در مقایسه با رقبا داشته باشیم.
ما مدتهاست که شعار توسعه صادرات غیرنفتی را اعلام میکنیم در حالی که متاسفانه هرگاه که بحث از صادرات غیرنفتی میشود، آمار و ارقام صادرات مواد خام و معدنی، کومودیتیها و فروش حلقههای اول زنجیره ارزش افزوده مبتنی بر نهادههای حاوی سوختهای فسیلی با آمار صادرات صنعتی واقعی که حاوی تکنولوژی و ارزش افزوده است، یکی میشود. موضوعی که کلاً اشتباه است. صادرات را اگر در ایران به سه قسم نفت، مواد خام و طبیعی و صادرات صنعتی تقسیم کنیم، کمترین توجه به قسمت سوم صورت میگیرد در حالی که پتانسیلهای صادراتی این بخش بسیار بالاتر از حد تصور است.
در یکی دو سال اخیر به همراه تعدادی از دوستان در کمیسیون توسعه صادرات غیرنفتی در اتاق تهران یا سندیکای برق کشور مباحثی را شروع کردهایم که نقطه کانونی آنها تغییر نگرش سیاستگذار در این زمینه و توجه به صادرات صنعتی واقعی است که من اسم آنها را صادرات ساختمحور مینامم. این یعنی صادرات سیمان، فولاد، پتروشیمی و مواد معدنی بایستی از صادرات اقلام حاوی ارزش افزوده صنعتی جدا شود تا بهطور واضح، جایگاه صادرات صنعتی که با بخشهای مهمی نظیر صنایع غذایی، صنایع برق و کابل، صنایع لبنی و بهداشتی و شکلات و شیرینی شناخته میشود مشخص شود. وقتی اینگونه به قضیه صادرات نگاه میکنیم آنوقت چالشهای واقعی بخش صنعت مشخص میشود.
با اینکه اثر تحریمها بر اقتصاد ایران جدی است و بنگاههای ایرانی با این حربه آمریکا از حضور در زنجیره جهانی تولید دور میمانند اما مشکلات عمده ما در بخش صادرات نه ناشی از تحریم که عمدتاً به دلیل سیاستگذاریهای اشتباهی است که صورت میگیرد. این را نه من که گزارشهای دقیق مجمع جهانی اقتصاد و چندین و چند نهاد دیگر بینالمللی ثابت کردهاند. متاسفانه با وجود رتبه نسبتاً متناسب ما در شاخصهای رقابتپذیری، مقیاس بالا، بدهکار نبودن دولت، نظام آموزش، بهداشت، تربیت نیروی انسانی و امنیت، سیاستگذاریهای ما از حل معضلات بزرگ ما در بخشهایی نظیر بازار کار، کیفیت و توسعه بازارهای مالی یا روابط خارجی ناتوان ماندهاند.
الان دشواری تامین مالی واقعاً همه صادرکنندگان را در بازارهای خارجی آزار میدهد و سیاستگذار هم نتوانسته فعلاً برای حل آن چارهای بیندیشد. یکی از بخشهای دیگری که سالهاست در صنایع ایران با آن روبهرو هستیم، ضعف بنیه زنجیره تامین در کشور است که باعث شده توان صادراتی کشور به شدت تحلیل رود. خب در این شرایط تصور نمیکنم تنها چالش اقتصاد ایران، تحریم باشد. آمار و ارقام میزان رقابتپذیری در صنایع ایران را که میبینیم آنوقت است که متوجه میشویم چرا صنایع ساختمحور که بخش اصلی و اساسی صادرات غیرنفتی است، تا این اندازه نحیف به نظر میرسد. تحریم با اینکه مشکلات را تشدید کرده ولی عامل اصلی عقبگرد یا سکون ما نیست و به نظر میرسد باید برای خروج از این سیکل، به چیزی ورای تحریمها پل بزنیم.
اخیراً در پژوهش مشترکی که به همت کمیسیون صنایع اتاق تهران و مرکز مطالعات و پژوهشهای بازرگانی صورت گرفت، بحث توسعه صنعتی و دلایل تاریخی ضعف صادرات صنایع ساختمحور مورد بررسی و مداقه قرار گرفت که نتیجه کار جالب توجه است. لازم است به دو نتیجه کلی این پژوهش توجه شود. نخست اینکه در این پژوهش مشخص شده که در سالهای اخیر نهتنها صنایع ساختمحور رشدی را تجربه نکردهاند که از ناحیه مسائل مختلف تهدید شده و در روند کلی روبه افول بودهاند. آنچه هم که عمدتاً به عنوان رشد بخش صنعت از آن یاد میشود، به رشد صنایعی مربوط میشود که محصول نهایی آنها مواد خامی نظیر فولاد و سیمان است. این موضوع البته عمدتاً ناشی از رشد بخش صنایع پتروشیمی و شیمیایی بوده است. چیزی که ابداً با اهداف واقعی توسعه صادرات غیرنفتی همسان و همسو نیست. دوم اینکه پژوهش مشخص کرده اقتصاد ایران در همه این سالها از چیزی به نام تعادل دور بوده و همواره با نوسان افت و خیز دست و پنجه نرم کرده است.
جالب است که گزارش دیگری که کمیسیون صنایع اتاق تهران در همین باره منتشر کرده نشان میدهد صنعت ایران از دو عارضه تنوع و پیچیدگی پایین و نیز ارزش افزوده نازل رنج میبرد. این نکته حاوی یک پیام آشکار است. اینکه ما در ایران از فقدان یک زنجیره تامین قوی و عمیق رنج میبریم و تا مادامیکه این قضیه حل نشود امکان تولید کالاهای صادراتی با ارزش افزوده و دانش فنی بالا وجود ندارد. گزارش البته نکات مهم دیگری هم دارد. مروری در این گزارشها که حاصل ساعتها کار تحقیقاتی است نشان میدهد نباید تنها به تحریم به عنوان بزرگترین معضل امروز اقتصاد ایران توجه کرد. بنگاههای ما در بخشهای مختلف اقتصاد ایران هنوز از ضعف تحقیق و توسعه، نیروی کار تربیتشده و ماهر و تولید قطعات پیشرفته رنج میبرد.
البته در این گزارشها تاکید شده تحریم و روابط نامناسب خارجی موجب شده تا اقتصاد ایران از اقتصاد جهانی جدا شده و فرصتهای بسیاری را در این بخش از دست بدهد. ما بعد از برجام امیدواری بسیاری برای اتصال واقعی اقتصاد ایران به زنجیره جهانی تولید داشتیم. منتها وقتی از این اتصال حرف میزنیم نباید بعد سرمایهگذاری آن را تنها در نظر گرفت. ما امیدوار بودیم مثلاً در بخش خودرو یا دیگر صنایع، همکاریهای خارجی باعث تولید کالاهای صنعتی پیشرفته و صادرات آن به خارج از مرزهای ایران شود. چیزی که مثلاً در ترکیه با یک سیاستگذاری درست و حسابشده موجب شده تا شرکت آلمانی بوش یک مجموعه عظیم با حدود ۱۵ هزار نفر کارمند و حجم عظیمی از سرمایهگذاری در این کشور ایجاد کرده و از آن سایت، سالانه به اقصی نقاط دنیا حدود دو میلیارد دلار صادر کند. بوش که سالانه ۷۰ میلیارد دلار فروش دارد و در سرتاسر جهان بیش از ۲۷۰ هزار نفر نیرو را به استخدام خود درآورده، چرا نباید در ایران حضور داشته باشد؟ این به سیاستگذاری برمیگردد نه به تحریم. مشکلات و چالشهای ما در بخش صادرات کلان و عمیق و تاریخی هستند و تا حل نشوند، امکان تحقق اهداف واقعی ما در این بخش وجود ندارد.
در نهایت اما امیدوارم با توجه به راهاندازی قریبالوقوع کانال مالی مشترک ایران و اتحادیه اروپا، این فرآیند زمینه توسعه مراودات مالی و کاهش مشکلات فعالان اقتصادی کشور را تا حدی فراهم کند. روابط مختلف و سفرهای خارجی متعدد هیاتهای ایرانی به کشورهای همکار و طرف قرارداد نشان میدهد هیچکس از چین تا اتحادیه اروپا و از عراق تا هندوستان نسبت به سوءاستفاده آمریکا از قدرت مالی خود علیه اقتصادهای کوچک خوشحال نیست. این کانال گرچه فعلاً روی تجارت مواد و کالاهای اصطلاحاً انسانی مانور میدهد اما امیدواریم که به بقیه بخشها هم گسترش یابد تا آلترناتیو تازه اروپاییها بتواند به رفع بخشی از مشکلات صنعتگران ایران کمک کند.
ارسال نظر