آینده مشاغل در عصر اتوماسیون

مشاغل منسوخ و مشاغل جدید در هر کشور متفاوت خواهند بود و این مهم‌ترین چالشی است که اقتصادهای پیشرفته پیش‌رو دارند. میزان مشاغلی که در آینده ایجاد می‌شود، در کشورهای مختلف بسیار متفاوت خواهد بود. ۴ عامل در این زمینه نقش کلیدی ایفا می‌کنند:

- سطح دستمزد: بالا بودن سطح دستمزدها توجیه اقتصادی بیشتری برای اعمال سریع‌تر اتوماسیون ایجاد می‌کند، با این وجود، کشورهایی با سطح دستمزد پایین هم متاثر خواهند شد، چراکه تولید‌کنندگان با به‌کارگیری اتوماسیون به دنبال افزایش کیفیت تولیدات یا دستیابی به کنترل تولید بهتر هستند، به این ترتیب می‌توانند فرآیند تولید را به کشورهای مصرف‌کننده که سطح دستمزد در آنجا بالاست منتقل ‌کنند و یا در پی منافعی هستند که فراتر از کاهش هزینه نیروی کار است. برخی اقتصاددانان از روندی به نام «صنعت‌زدایی زودهنگام» ابراز نگرانی کرده‌اند که در اثر رواج اتوماسیون در کشورهای کم‌تر توسعه‌یافته اتفاق خواهد افتاد.

- افزایش تقاضا: ایجاد فرصت‌های شغلی مستلزم رشد اقتصادی است. اقتصادهایی که درگیر رکود هستند یا به کندی رشد می‌کنند، در ایجاد مشاغل موفق نخواهند بود. به این ترتیب کشورهایی که اقتصادی قوی‌تر دارند و رشد تولید و نوآوری در آنها رواج دارد شاهد افزایش چشمگیر فرصت‌های شغلی خواهند بود، گرچه تعداد و ماهیت فرصت‌های شغلی ایجاد شده وابسته به این است که کدام بخش‌ها پیشران رشد اقتصادی هستند.

- جمعیت‌شناسی: ویژگی‌های جمعیت‌شناختی می‌تواند هم عرضه و هم تقاضای نیروی کار را تحت‌تاثیر قرار دهد. کشورهایی نظیر هند که با رشد سریع نیروی کار مواجه هستند، ممکن است از مزایای «توزیع جمعیت‌شناختی» منتفع شوند که در صورت به‌کار گرفته‌شدن نیروی کار جوان، منجر به افزایش تولید ناخالص داخلی خواهد شد. در مقابل کشورهایی نظیر ژاپن که با کاهش تدریجی نیروی کار روبه‌رو هستند، احتمالا شاهد رشد کندتر تولید ناخالص داخلی خواهند بود که تنها از رشد بهره‌وری نشأت خواهد گرفت. کشورهایی که نیروی کار در آنها کاهش می‌یابد، نیازمند اتوماسیون هستند تا افت تدریجی در عرضه نیروی کار را جبران کنند، در حالی که کشورهایی با نیروی کار رو به رشد، در زمینه ایجاد فرصت‌های شغلی با چالش بزرگ‌تری روبه‌رو هستند.

- ترکیب بخش‌های اقتصادی و فرصت‌های شغلی: ظرفیت اتوماسیون در کشورها بازتابی از ترکیب بخش‌های اقتصادی و ترکیب مشاغل در هر یک از بخش‌های اقتصادی است. به‌عنوان نمونه ژاپن به دلیل وزن بخش‌هایی نظیر تولید که کاملا قابلیت خودکارسازی دارند، نسبت به آمریکا از ظرفیت اتوماسیون فنی بالاتری برخوردار است. در بخش تولیدی هم برخی مشاغل مشتمل بر وظایفی هستند که ساده‌تر می‌توان آنها را خودکارسازی کرد. سهم این مشاغل از کل بخش تولید در ژاپن نسبت به آمریکا بیشتر است.

این عوامل دست به دست یکدیگر می‌دهند تا چشم‌اندازی متفاوت از آینده مشاغل در هر کشور ترسیم شود. به‌عنوان نمونه ژاپن کشوری ثروتمند است اما پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۰ اقتصاد این کشور شاهد رشدی کند باشد. به این ترتیب روند ایجاد مشاغل جدید بر اثر توسعه اقتصادی چندان پرشتاب نیست و از سوی دیگر بخش قابل‌توجهی از مشاغل به دلیل دستمزد‌های بالا، ساختار اقتصادی و قابلیت خودکارسازی در معرض نابودی قرار دارند. اما نیروی کار نیز در ژاپن تا سال ۲۰۳۰ حدود ۴ میلیون نفر کاهش خواهد یافت و با در نظر گرفتن سهم مشاغل آینده که هنوز از وجود آنها بی‌خبریم، احتمالا تغییرات نیروی کار در ژاپن متناسب خواهد بود و نسبت کنونی عرضه و تقاضا را کم‌وبیش در همین حد کنونی حفظ خواهد کرد.  در آلمان و آمریکا هم مانند ژاپن، مشاغل بسیاری بر اثر اتوماسیون در معرض خطر نابودی قرار دارند، اما طبق پیش‌بینی‌ها، روند رشد اقتصادی و در نتیجه ایجاد مشاغل جدید در این کشورها نسبت به ژاپن بیشتر خواهد بود.

نیروی کار در آمریکا در حال افزایش است اما در آلمان نیروی کار تا سال ۲۰۳۰ حدود ۳ میلیون نفر کاهش خواهد یافت، بنابراین تقاضای نیروی کار در آلمان بیش از تعداد کارجویان خواهد بود. کشور هند نیز در سر دیگر طیف حضور دارد؛ کشوری در حال توسعه با نرخ رشد بالا که طی ۱۵ سال آینده از قابلیت خودکارسازی بالایی برخوردار نیست. تحلیل‌ها نشان می‌دهند اغلب بخش‌های اشتغال در هند رشد خواهند کرد. این موضوع نشانگر وجود ظرفیت قابل توجه توسعه اقتصادی در هند است. با این حال پیش‌بینی می‌شود نیروی کار در هند تا سال ۲۰۳۰ با رشد ۳۰ درصدی، حدود ۱۳۸ میلیون نفر افزایش یابد. به کار گرفتن این افراد مستلزم اشتغال‌زایی چند برابری در مقایسه با روندهای کنونی است. اتوماسیون نیز این چالش را تشدید خواهد کرد، برخی نگران «رشد بدون مشاغل» در هند هستند، اما تحلیل‌ها نشان می‌دهند هند با سرمایه‌گذاری مناسب در سناریوی بهبود، می‌تواند تاثیر اتوماسیون را خنثی و تمامی این نیروی تازه‌وارد را جذب بازار کار کند.

چین و مکزیک نسبت به هند سطح دستمزد بالاتری دارند و بدین ترتیب احتمالا اتوماسیون در این کشورها نسبت به هند گسترده‌تر خواهد بود. چین هنوز رشد اقتصادی بسیار بالایی دارد و در آینده همچون آلمان شاهد کاهش نیروی کار خواهد بود. مشکل چین کمبود نیروی کار است. رقم پیش‌بینی رشد اقتصادی مورد انتظار در مکزیک پایین‌تر است و شمار نیروی کار در این کشور تا سال ۲۰۳۰ حدود ۱۵ میلیون افزایش خواهد یافت. نظیر آنچه در مورد آمریکا و ژاپن گفته شد،‌ مکزیک نیز می‌تواند از سرمایه‌گذاری در سناریوی بهبود و نیز به کار بستن نوآوری‌ها در مشاغل و فعالیت‌ها منتفع شود و ظرفیت نیروی کار خود را به‌طور کامل به کار بگیرد.

روی دیگر سکه

آخر هفته

اتوماسیون لااقل سه تاثیر مهم اقتصادی بر جا خواهد گذاشت. بیشترین توجه معطوف به از دست رفتن فرصت‌های شغلی است، اما اتوماسیون می‌تواند به بهبود بهره‌وری هم بینجامد. سازمان‌ها تنها درصورتی اتوماسیون را پذیرا می‌شوند که آنها در جهت تولید محصولاتی پرشمارتر و با کیفیت‌ بالاتر یاری کند و یا ورودی‌های مورد نیاز آنها نظیر مواد اولیه، انرژی و نیروی کار را کاهش دهد. تاثیر سوم آن است که اتوماسیون موجب افزایش سرمایه‌گذاری در اقتصاد خواهد شد و در کوتاه مدت تولید ناخالص داخلی را افزایش خواهد داد. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهند تمامی ۶ کشور ذکر شده می‌توانند در سال ۲۰۳۰ در وضعیت اشتغال کامل باشند. نکته قابل توجه آن است که تمامی کسانی که بر اثر اتوماسیون شغل خود را از دست می‌دهند، باید ظرف مدت کمتر از یک سال دوباره مشغول به کار شوند. دراین صورت اتوماسیون به رشد کلی اقتصاد منجر خواهد شد و بهره‌وری افزایش خواهد یافت. اما در صورتی که برخی از افراد بیکار شده، سال‌ها در انتظار فرصت شغلی تازه‌ای باشند، نرخ بیکاری در کوتاه‌مدت و میان‌مدت رشد خواهد کرد. بازار کار در گذر زمان تطبیق می‌یابد و در درازمدت نرخ بیکاری کاهش خواهد یافت، اما میانگین افزایش دستمزدها تحت تاثیر چنین شرایطی قابل توجه نخواهد بود. موفقیت در به کار گماردن مجدد افراد، تابعی از موثر بودن آموزش‌ها، ظرفیت نوآوری شرکت‌ها و سازمان‌ها و نیز در برخی موارد کشش تقاضاست.

تاثیر آموزش و مهارت‌های مورد نیاز

در تمامی کشورها تعداد مشاغلی که تصدی آن مستلزم داشتن مدارک تحصیلی دانشگاهی است افزایش خواهد یافت. در اغلب کشورها مشاغلی که سطح تحصیلات ابتدایی و متوسطه برای تصدی آنها کافی است، بر اثر اتوماسیون به‌طور قابل ملاحظه‌ای کاهش خواهند یافت. بدین ترتیب سرمایه‌گذاری در حوزه آموزش و همچنین بازآموزی نیروی کار اولویت خواهد یافت. افزون بر این، با گسترش اتوماسیون افراد بیشتر به مشاغلی گمارده می‌شوند که دستگاه‌ها فاقد قابلیت‌های لازم برای انجام آن‌ هستند. مهارت‌هایی نظیر مدیریت افراد، به کار گرفتن تخصص‌ها و ارتباط با دیگران در زمره این توانمندی‌ها هستند. افراد کمتر به مشاغلی نظیر فعالیت‌های فیزیکی تکراری و جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها خواهند پرداخت، چرا که رایانه‌ها و ربات‌ها حتی امروزه در این زمینه‌ها عملکردی بهتر از انسان دارند. مهارت‌ها و توانمندی‌های مورد نیاز تغییر خواهند کرد و مهارت‌های اجتماعی و عاطفی و توانمندی‌های ادراکی پیچیده نظیر استدلال منطقی و خلاقیت بیشتر مورد نیاز خواهند بود.

دو قطبی شدن دستمزدها

سطح دستمزد در مشاغلی که در معرض نابودی قرار دارند، ثابت خواهد ماند و یا کاهش خواهد یافت، چرا که تقاضا برای نیروی کار در این بخش‌‌ها کم خواهد شد. از دهه ۱۹۸۰ میلادی تا کنون اغلب اقتصادهای پیشرفته دنیا شاهد کاهش سهم نیروی انسانی در درآمد ملی بوده‌اند. پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهد روند رشد فناوری دلیل این موضوع بوده است. طبق مطالعات صورت گرفته با گسترش اتوماسیون رشد تعداد فرصت‌های شغلی در پردرآمدترین مشاغل کنونی صورت خواهد گرفت. البته مشاغل کم‌درآمدی نظیر دستیاری پرستار و دستیاری آموزگار نیز با افزایش تقاضا روبه‌رو خواهد شد. اما مشاغل بسیاری که درآمد متوسطی دارند با کاهش شدید نرخ استخدام مواجه خواهند شد. این جریان به ادامه و تشدید روند کنونی دوقطبی شدن دستمزدها منجر خواهد شد. کشورها با سرمایه‌گذاری گسترده در زیرساخت‌ها، بخش ساخت و ساز و انتقال انرژی می‌توانند تا حدی موجب افزایش تقاضا در مشاغلی با درآمد متوسط شوند. اما روند تغییر دستمزدها در اقتصادهای نوظهوری نظیر چین و هند به کل متفاوت خواهد بود. در این کشورها مشاغلی با درآمد متوسط، نظیر خرده‌فروشی و آموزگاری، همگام با رشد اقتصادی به سرعت رشد خواهند کرد. بدین ترتیب در دهه‌های پیش رو طبقه مصرف‌کننده در این کشورها به رشد خود ادامه خواهد داد.