اقتصاد نمیتواند ترامپ را نجات دهد
به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیای اقتصاد» پل کروگمن، روزنامهنگار برجسته نیویورکتایمز در گزارشی با تاکید بر نرخ پایین محبوبیت ترامپ و چشمانداز منفی پیشروی او در انتخابات ۲۰۲۰ نوشت: اگرچه در مراسم شامی که برای حامیان دونالد ترامپ برگزار میشود جمعیت انبوهی قابل رویت است، واقعیت آن است که دونالد ترامپ بهطرز قابلتوجهی محبوبیت خود را از دست داده است. براساس آخرین تحلیل موسسه نظرسنجی پیو (PEW)، تنها یک رئیسجمهور دیگر را میتوان در تاریخ مدرن آمریکا نام برد که پس از گذشت دو سال از ورود به کاخسفید با کاهش محبوبیت خود تا این حد مواجه شده است. آن رئیسجمهور رونالد ریگان نام دارد که توانست در دور دوم نیز با کسب اکثریت آرا بار دیگر بر کرسی ریاستجمهوری تکیه بزند.
از این رو برخی از حامیان ترامپ بر این باورند که ترامپ نیز میتواند همین تجربه را تکرار کند. اما آیا چنین امری ممکن است؟ پاسخ آن منفی است. از این رو برای ارزیابی چشمانداز سیاسی کنونی و موشکافی درمورد اسطوره ریگان که برای چند دهه بر محافظهکاران در آمریکا سایه افکنده است فهم این موضوع اهمیت فراوانی دارد. به این ترتیب بهتر است ابتدا به داستان ریگان پرداخته شود. درواقع ریگان بهطور مشخص در ژانویه ۱۹۸۳ محبوبیت پایینی داشت که عامل اصلی آن نیز شرایط نامناسب اقتصادی بود. باوجود کاهش عمده مالیات در سال ۱۹۸۱ و افزایش قابلتوجه هزینههای نظامی، بیش از ۱۰ درصد نیروی کار آن زمان بیکار بودند. اگرچه بسیاری از رایدهندگان ریگان را برای چنین شرایطی مقصر میدانستند، واقعیت آن بود که نابسامانی آن سالها کمترین ارتباط را با سیاستهای ریگان داشت.
درواقع آن شرایط درپی تلاشهای فدرال در راستای کاهش تورم ایجاد شده بود که نرخ سود بانکی را تا ۱۹ درصد افزایش داد. با این حال از اواسط سال ۱۹۸۲ دولت فدرال تلاش کرد با تغییر جهت سیاستهای خود نرخ سود را کاهش دهد. این امر موجب بازگشت رونق چشمگیر به بازار مسکن شد که بهبود سریع اقتصاد را درپی داشت. مانند رکودی که پیشتر رخ داد، این رونق نیز ارتباطی با سیاستهای ریگان نداشت اما رایدهندگان بازهم او را عامل این موفقیت دانستند. با این حال نرخ بیکاری در نوامبر ۱۹۸۴ بیش از ۷ درصد بود که هنوز آمار بالایی محسوب میشد. اما مسالهای که در انتخابات مهم است روند مثبت یا منفی است که اقتصاد درحال طی کردن آن است نه اینکه چه دستاوردهایی حاصل شده است. در سالهای ۱۹۸۳ و ۱۹۸۴ نیز نرخ بیکاری بهسرعت درحال کاهش بود و ریگان از این عامل برای بهبود تصویرعمومی خود استفاده کرد.
اما این سناریو را چگونه میتوان با شرایط کنونی ترامپ مقایسه کرد؟ ابتدا باید توجه داشت که ریگان بهدلیل اقتصاد ضعیف محبوبیت بالایی نداشت اما ترامپ به رغم اقتصاد پررونق بازهم محبوبیت پایینی دارد. از این رو هیچ شانسی برای «سپیدهدم در آمریکا» به این معنا که شوک مثبتی به اقتصاد طی دو سال آتی وارد شود وجود ندارد. موضوع دیگر آن است که در سالهای ۱۹۸۳ و ۱۹۸۴ آمریکا توانست از رکود ۴ ساله عبور کند و اقتصاد خود را رونق ببخشد. اکنون با توجه به آنکه نرخ بیکاری کمتر از ۴ درصد است مشخص نیست که آیا هیچ ضعفی در اقتصاد آمریکا وجود داشته باشد. البته بهنظر نمیرسد افزایش ۷ درصدی در میزان درآمد افراد حقیقی که در ماههای منتهی به انتخابات ۱۹۸۴ آثار مثبتی در افزایش محبوبیت ریگان داشت اکنون قابل اجرا باشد.
همچنین رونق چشمگیر بازار مسکن درپی کاهش نرخ سود، نقطه کانونی رشد اقتصادی آمریکا در سالهای سوم و چهارم ریاستجمهوری وی بود. بنابراین محبوبیت او تنها وابسته به کاهش مالیات نبود. اما امروز دولت فدرال نمیتواند مانند آن روزها با کاهش نرخ دورقمی سود به کمتر از ۱۰ درصد آنچنان شوک مثبتی را به اقتصاد وارد کند، چراکه نرخ سود هم اکنون نیز پایین است. آیا سناریوهای دیگری نیز ممکن است که براساس آن اقتصاد، ترامپ را در دور دوم انتخابات نجات دهد؟ طرح «کاهش مالیاتی ۲۰۱۷» که ترامپ آن را سوخت موشک برای اقتصاد تشبیه کرده بود چنین دستاوردی برای او محسوب میشود؟
با افزایش کسری بودجه، طرح مذکور ممکن است محرکهایی را در اقتصاد ایجاد کند که میتوان به افزایش موقتی نرخ سودها اشاره کرد. اما این اثر هماکنون نیز درحال محو شدن است و اقتصاد با کاهش رونق مواجه شده است اگر اقدام ترامپ را به تعطیلی کشاندن دولت فدرال در نظر نگیریم. البته این به آن معنا نیست که آمریکا در کوتاهمدت با رکود مواجه خواهد شد اما بهطور قطع باید انتظار رشد بسیار کند را در آینده داشت. حتی افزایش متوسط میزان سرمایهگذاری که در سال ۲۰۱۸ حاصل شد بهنظر میرسد که درپی رشد قیمت جهانی نفت، نه کاهش مالیات ایجاد شده است. بنابراین شرایط دونالد ترامپ را نمیتوان با آن روزهای ریگان مقایسه کرد.
حتی میتوان گفت رونالد ریگان نیز رونالد ریگان نبود. باوجود اینکه جناح راست در آمریکا چهرهای اسطورهای از او ترسیم کردهاند که توانست با کاهش مالیات اقتصاد را به شکوه خود بازگرداند اما اقتصاد آمریکا تحت رهبری بیل کلینتون که مالیاتها را نیز افزایش داد بهبود ملموستری را تجربه کرد. اغلب دستاوردهای سیاسی ریگان بهدلیل تغییرات اقتصادی بنیادی رخ نداد بلکه او تنها فردی خوششانس بود که در زمان سیکل تجاری مناسب در کاخسفید بود.
با درنظر گرفتن این موضوع که در دو سال آینده اقتصاد آمریکا روند صعودی را طی نمیکند و نیز میزان کاهش چشمگیر محبوبیت ترامپ، حتی درصورتی که او تا پایان دوره نخست در کاخسفید باقی بماند، چشمانداز خوبی برای انتخابات ۲۰۲۰ پیشرو نخواهد داشت. واقعیت آن است که ترامپ و متحدانش اکنون در چاهی عمیق قرار دارند و عامل اقتصاد نمیتواند آنها را نجات دهد.
ارسال نظر