از سال ۱۹۷۹، چین در هیچ تهاجم گسترده‌ای مشارکت نداشته است. با این حال، درس مهم این است که ایالات‌متحده نباید اجازه دهد اختلاف‌نظرها در مورد این ادعاها تلاش بزرگ‌تر این کشور برای همکاری با چین در چارچوب نظم چندجانبه را تضعیف کند.  

* به‌طور کلی، ایالات‌متحده باید از نهادهای اقتصادی منطقه‌ای که مورد حمایت چین هستند استقبال کند و به آنها ملحق شود البته تا زمانی که این نهادها معیارها و شرایطی اساسی‌ را بپذیرند که از سوی همتایان منطقه‌ای‌شان تاسیس شده است (برای مثال، چنانکه AIIB تاکنون در مورد استانداردهای بانک جهانی چنین کرده است).

* پشتیبانی- به‌جای مخالفت- از نقش بزرگ‌تر چین در رهبری فرآیندهای اساسی سازمان ملل مانند عملیات صلح‌بانی.

* مبنا قرار دادن اصلاحات موجود، حمایت از نقش مهم‌تر چین در صندوق بین‌المللی پول از جمله ارائه سهم بیشتری در دادن رای.

* استقبال از سرمایه‌گذاری و کمک‌های چین در آفریقا و طرح کمربند و جاده از سوی کشورهای شریک تا زمانی که با شرایط سیاسی اجباری همراه نباشد؛ نتیجه‌ای که کشورهای دریافت‌کننده هم مشتاق دوری از آن هستند.

* همکاری نزدیک با چین در مسائل مهم منطقه‌ای که اسباب نگرانی متقابل هستند مانند کره‌شمالی و جدی گرفتن این حقیقت که چین تا حد زیادی در منافع آمریکا سهیم است و ممکن است ایده‌های متفاوتی در مورد بهترین راه برای دستیابی به آن داشته باشد.

قاعده در این فرآیندها این است که ایالات‌متحده می‌تواند در مورد نفوذ روزافزون چین در نظم موجود تامل بیشتری داشته باشد؛ در جایی که چین ثابت کرده است تمایلی به رعایت استانداردهای کلیدی نداشته یا همچنان فاقد معیارهای کلیدی است. این حمایتی مشروط‌تر و تدریجی‌تر برای ابتکارات چین در برخی حوزه‌ها را نشان می‌دهد. این حمایت‌ها می‌تواند شامل پذیرش «رنمینبی» به‌عنوان ارز ذخیره جهانی باشد؛ چیزی که ایالات‌متحده باید آن را به اصلاحات اقتصادی داخلی چشمگیر و نیز اهداف کلی ژئوپلیتیک که از سوی ابتکار کمربند و جاده دنبال می‌شود، مشروط سازد.

در نهایت، استراتژی به اشتراک گذاشتن فعالانه نظم چندجانبه با چین – اما آن نوع نظمی که اولین بینش ذکر شده در این بخش را به رسمیت می‌شناسد که حل مشکلات تدریجی خواهد بود نه ناگهانی- تلاش‌های دیپلماتیک برای پیشرفت نسبی و حتی نمادین را در- لااقل- سه حوزه مهم دارای اختلاف بالقوه که به نظم مربوط است، تسریع می‌بخشد. اینها شامل: اول، حوزه تجارت است. ایالات‌متحده باید به چین برای مجموعه‌ای از اصلاحات در جریان در حوزه‌هایی مانند حمایت از مالکیت معنوی، درخواست برای انتقال تکنولوژی و سرقت سایبری اطلاعات صنعتی و نیز حوزه‌های سنتی حمایت‌های غیرتعرفه‌ای فشار آورد. نباید مشکل یک‌شبه حل شود بلکه مسیر به‌ویژه در حوزه‌های سرقت مالکیت معنوی، نفوذ سایبری برای نفع صنعتی و انتقال تکنولوژی باید مثبت باشد.