«دنیایاقتصاد» بررسی کرد
نفع چهارگانه فروش سایتهای شهرستانی خودرو
هر چند محسن صالحینیا نامی از سایتهای موردنظر نبرده، با این حال آن طور که منصور معظمی مدیرعامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) پیشتر در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» عنوان کرده بود، از بین سایتهای گرمسار، تبریز، سمنان و ساوه، یکی از آنها در اختیار رنو قرار خواهد گرفت.جدای از اینکه سرانجام کدام سایت داخلی در اختیار رنو قرار خواهد گرفت، پرسش مهم دیگر اینجاست که آیا واگذاری این سایتها به خودروسازان خارجی یا بخش خصوصی، میتواند نسخهای شفابخش و توسعهدهنده برای آنها باشد؟
برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید نگاهی بیندازیم به وضع کلی سایتهای شهرستانی خودروسازان، سایتهایی که از پراکندگی جغرافیایی برخوردار و بیشتر آنها با تولیدی کمتر از ظرفیت اسمی مشغول فعالیت هستند. در مجموع هماکنون ۹ سایت شهرستانی متعلق به خودروسازان، در کشور وجود دارد که اکثر قریب به اتفاق آنها مشغول فعالیت بوده و کجدار و مریز بخشی از تیراژ سالانه صنعت خودرو را به نام خود ثبت میکنند. در این بین، فعالترین و پرتیراژترین آنها سایت ایرانخودرو خراسان است و کمترین تیراژ نیز به سایت بنرو تعلق دارد.
بنابر آخرین آمار منتشره از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت، سایتهای شهرستانی در مجموع چیزی حدود یک پنجم (معادل ۲۰ درصد) از تیراژ سالانه خودروسازی کشور را تامین میکنند که به نوبه خود رقم قابلتوجهی بهشمار میرود. نکته دیگر در مورد سایتهای شهرستانی خودرو این است که برخی از آنها از تجهیزاتی مدرن برخوردار و به روز محسوب میشوند. از سوی دیگر، وجه مشترکی که بین این سایتها به چشم میآید، عقبه تاسیس آنهاست. بر این اساس، بیشتر سایتها بر پایه تصمیمات غیر فنی و ناشی از اعمال فشار برخی نمایندگان پیشین مجلس شورای اسلامی احداث و بهنوعی خودروسازان مجبور به تاسیسشان شدهاند. بهعبارت بهتر، خودروسازان تمایلی به ساخت برخی از سایتهای شهرستانی خود نداشتهاند و این موضوع در جانمایی سایتهای موردنظر به وضوح قابل درک است.هستند شهرستانهایی که اصلا به لحاظ جغرافیایی و حتی لجستیکی توجیهی برای میزبانی از سایتهای خودروسازی ندارند، با این حال بهدلیل مسائل غیر فنی و سیاسی، صاحب سایت شده و خودروسازان نیز چارهای جز انتقال بخشی از محصولات شان به آنها نداشتهاند.
واگذاری سایتها، نسخه آیندهساز
در چنین شرایطی اما بسیاری از کارشناسان و حتی فعالان صنعت خودرو معتقدند واگذاری سایتهای موردنظر (چه به بخش خصوصی و چه به خودروسازان خارجی)، نسخهای مناسب برای توسعه و خروج آنها از رخوت است. درست است که سایتهای شهرستانی در حال حاضر فعال بوده و ۲۰ درصد از تیراژ سالانه خودرو در کشور را تولید میکنند، با این حال اولا این تولید کمتر از ظرفیت اسمی آنها بوده و ثانیا معمولا محصولاتی قدیمی به تولید میرسانند. بهنظر میرسد با ادامه این وضع، سایتهای موردنظر در آیندهای نه چندان دور به مشکل بر خواهند خورد؛ زیرا در درجه اول احتمالا نمیتوانند هزینههای خود را بهدلیل تیراژ پایین، سرشکن و کنترل کرده و همچنین با توجه به حذف برخی خودروهای قدیمی، با خلأ محصول مواجه خواهند شد. با این حساب، بیشتر سایتهای شهرستانی در آینده به باری گران بر دوش خودروسازان تبدیل خواهند شد، زیرا نه کارآیی لازم را خواهند داشت و نه امکان تعطیلی آنها (بهدلیل تبعات اجتماعی و همچنین مستهلک شدن سرمایه)، وجود دارد. سایتهای شهرستانی (چه خوب، چه بد)، در حال حاضر سبب اشتغال شدهاند، بنابراین خودروسازان بهراحتی نمیتوانند از آنها عبور کرده و تعطیل شان کنند؛ زیرا قطعا تاب تبعات اجتماعی و اعمال فشارهای خاص را نداشته و مجبورند به هر نحو ممکن، سایتهای موردنظر را سرپا نگه دارند.
از طرفی، خودروسازان در این سایتها سرمایه گذاریهای کلانی انجام داده، بنابراین از جنبه اقتصادی نیز صلاح نیست آنها را تعطیل کرده و بایگانی کنند.در چنین شرایطی است که کارشناسان و فعالان صنعت خودرو پیشنهاد میدهند بهتر است خودروسازان اقدام به واگذاری سایتهای شهرستانی کنند تا هم خود را از این بار گران نجات دهند و هم زمینهساز آیندهای روشن برای آنها باشند.در این بین، پیشنهاد اصلی، واگذاری سایتهای شهرستانی به خودروسازان خارجی است. اما از نظر بسیاری از کارشناسان و البته شخص رئیسجمهوری، آغاز واگذاری سهام خودروسازان داخلی به خارجیها، میتواند شروع راه توسعه صنعت خودرو کشور باشد. اتفاقا دولت ایران نیز بیتمایل به این موضوع نبوده و شخص حسن روحانی رئیسجمهوری در چند نوبت تاکید کرده که بهتر است خودروسازان داخلی (از جمله همین سایتها) با مدیریت خارجی اداره شوند.
اصرار دولت از این جهت است که مسوولان نیز متوجه شدهاند در شرایط فعلی خودروسازی ایران، واگذاری و فروش شرکتهای خودروسازی و همچنین سایتهای شهرستانی به خارجیها، میتواند کمک بزرگی به توسعه آنها کرده و از رخوت فعلی نجات شان دهد.از سوی دیگر، تجربه فروش سایتهای خودروسازی برخی کشورها به شرکتهای بزرگ، مثبت بوده و گاه حتی سبب شده شرکتهای ورشکسته، کاملا احیا شوند و بتوانند محصولات خود را به بازارهای جهانی نیز ارسال کنند. بهعبارت بهتر، فروش سایتهای خودروسازی تجربه بدی در دنیا بهشمار نمیرود و بسیار بعید بهنظر میرسد تکرار این اتفاق در ایران نیز ضرر و زیانی را متوجه مجموعه صنعت خودرو کشور کند. البته این واگذاریها در صورتی موفق و سبب رشد و توسعه خودروسازی کشور خواهند بود که در قالب قراردادهایی برد-برد انجام شده و الزاماتی مانند انتقال تکنولوژی و دانش فنی روز، در آنها دیده شود. در حال حاضر یکی از بزرگترین مشکلات صنعت خودرو ایران، به روز نبودن تکنولوژی و خطوط تولید و در نتیجه تولید محصولاتی کمکیفیت و گران و پرمصرف است.
در واقع خودروسازی کشور به دلایل مختلف از جمله تحریمهای بینالمللی و البته کمکاریهای داخلی، از تکنولوژی روز دنیا عقبمانده، بنابراین یکی از راههای رسیدن به این مهم، فروش سایتهای شهرستانی و حتی خودروسازان بزرگ به برندهای معتبر خارجی است. طبعا وقتی خودروسازان معتبر دنیا تمام یا بخشی از این سایتها را در اختیار بگیرند، خود نیز میل بیشتری به انتقال تکنولوژی دارند و چون میخواهند ایران را به پایگاه تولید و صادراتشان در منطقه تبدیل کنند، متعهدتر عمل خواهند کرد. بعید است هیچ عقل سلیمی با این موضوع مخالفت کند که به جای تولید محصولات قدیمی و کمکیفیت در سایتهای شهرستانی، برندهای خارجی اختیار آنها را در دست گرفته و خودروهایی بهروز و رقابتی و صادرات محور به تولید برسانند. البته طبعا به اجماع رسیدن بر سر واگذاری سایتهای شهرستانی به خودروسازان خارجی، به اصطلاح ۵۰ درصد قضیه است و ۵۰ درصد باقیمانده این است که خارجیها نیز میلی به خرید آنها داشته باشند. این در شرایطی است که طی دو سه سال گذشته پیشنهادهایی برای خرید این سایتها از سوی شرکتهای خارجی مطرح شده اما در بیشتر موارد پاسخ مثبتی از طرف داخلیها داده نشده است.در این اوضاع و احوال و با توجه به باز شدن فضای بینالمللی و وجود سندی جهانی به نام برجام، بهنظر میرسد بهترین فرصت برای فروش سایتهای شهرستانی (حداقل آنها که از جذابیتهای جغرافیایی و فنی لازم برخوردار هستند)، به خارجیها فراهم آمده است. در صورتی که این اتفاق رخ دهد، خودروسازی ایران از چهار جهت سود خواهد کرد.
اول اینکه خود را از زیر بار گران نگهداری سایتهای شهرستانی نجات خواهد داد؛ دوم اینکه آنها را بهواسطه وصل کردن به برندهای خارجی، در مسیر توسعه و اتصال به دانش فنی روز دنیا قرار میدهد؛ سوم اینکه میتواند در قراردادهای خارجی، به جای پرداخت پول، از سایتهای شهرستانی بهعنوان آورده خود استفاده کند. و چهارم اینکه امکان اجرایی شدن هرچه زودتر قراردادهای خارجی (بهدلیل حاضر و آماده بودن زیرساخت اصلی یعنی سایت و خط تولید)، فراهم میآید.به نظر میرسد این چهار دلیل آنقدر قانعکننده هستند که خودروسازان و مسوولان ذیربط تمام تلاش خود را برای فروش سایتهای شهرستانی به خارجیها انجام داده و نقطه عطفی را در کارنامه سایتهای موردنظر به ثبت برسانند. هرچند در این شرایط، گزینه دیگری به نام واگذاری سایتهای شهرستانی به بخش خصوصی داخلی نیز وجود دارد، با این حال در مقایسه با گزینه اول در اولویت بعد قرار داشته و ارجحتر آن است که سایتها در اختیار برندهای معتبر خارجی قرار گیرند.
سایتهایی آماده واگذاری
اما نگاهی بیندازیم به اسامی و جزئیات سایتهای شهرستانی خودروسازان، تا مشخص شود ظرفیت و شرایط آنها برای واگذاری به خارجیها در چه حدی است. در حالحاضر ایرانخودرو بهعنوان بزرگترین خودروساز داخلی، پنج سایت شهرستانی را به خود اختصاص داده و در این بین، سایت خراسان گل سرسبد آنهاست. این سایت که در دامنه کوه بینالود ساخته شده، دارای بیشترین تیراژ میان سایتهای شهرستانی صنعت خودرو است و از محصولاتی شامل پژو ۴۰۵، هایما و سوزوکی گرندویتارا پذیرایی میکند. هرچند صحبتهایی مبنیبر فروش این سایت به خارجیها مطرح شده، اما تا به امروز هیچ خبر رسمی در این مورد انتشار نیافته و ایرانخودرو خراسان همچنان تحت مالکیت شرکت مرکزی قرار دارد.
به اعتقاد برخی کارشناسان، ایرانخودرو خراسان ظرفیت این را دارد که به سوزوکی ژاپن فروخته شود، چه آنکه سالهاست برخی از محصولات این شرکت را مونتاژ میکند. از سوی دیگر، سایت تبریز که پس از خراسان دارای بیشترین حجم تولید است نیز گزینهای مناسب برای فروش به خارجیها است، چه آنکه تبریز دارای شرکتهای قطعهسازی زیادی بوده و این موضوع یک مزیت بزرگ بهشمار میرود.اما دیگر سایت شهرستانی ایرانخودرو، مازندران است که در حالحاضر پژوپارس تولید میکند و این سایت نیز میتواند یکی از گزینههای واگذاری به شرکتهای خارجی باشد. دو سایت دیگر یعنی فارس و کرمانشاه نیز که هر دو پژوپارس تولید میکنند، میتوانند در لیست فروش به برندهای خارجی قرار گیرند، بهخصوص کرمانشاه که با توجه به نزدیکیاش به مرزهای غربی ایران، از مزیت جغرافیایی برای صادرات برخوردار است. هرچند صحبتهایی مبنیبر واگذاری این سایت به پژو فرانسه شده، با این حال فعلا حالت رسمی پیدا نکرده است.از ایرانخودرو که بگذریم، سایپا هم چهار سایت شهرستانی را در کنار خود میبیند که هماکنون نصف سهام بزرگترین آنها یعنی کاشان، در اختیار سیتروئن فرانسه قرار گرفته است.
در حالحاضر سیتروئن هیچ تولیدی در این سایت ندارد، اما سایپا تیبا و پراید را در آن تولید میکند. دیگر سایت شهرستانی سایپا یعنی بنرو اما داستان پر پیچ و خمی را پشتسر گذاشته و در حالی که رنو خواهان آن بود، ولی ظاهرا با این انتقال مخالفت شده است. بنرو در حالحاضر یک خودرو چینی و وانت پراید را به تولید میرساند ودر صورت واگذاری به خارجیها، میزبان محصولاتی بهروزتر و با کیفیتتر خواهد شد.همچنین سایت سایپا آذربایجان نیز که ظاهرا امسال تولید خودرو در آن صورت نگرفته، دیگر گزینه واگذاری به خارجیها محسوب میشود، بهخصوص آنکه در مهد قطعهسازی کشور قرار دارد.در نهایت اما سایت خمین سایپا نیز که احتمالا تا پایان سال وارد مدار تولید میشود و ظاهرا بسیار مجهز نیز هست، گزینه بعدی برای واگذاری به شرکتهای خارجی به حساب میآید، هرچند گفته میشود سایپا قصد تولید تیبا۲ را در آن دارد.
ارسال نظر