«دنیای اقتصاد» در پی بروز عدم تعادل قیمتی در برخی بازارهای کشاورزی و دامی بررسی کرد
عبور از بحران بازار کشاورزی از طریق بورس
اما در شرایطی که قانونگذار بورس کالا را یک بخش از بهبود سازو کار تجارت و توزیع به شمار آورد و حتی در فاز بهرهوری محصولات کشاورزی از این بازار رسمی بهعنوان یک ابزار استفاده شده است چرا در حال فاصلهگرفتن از آن هستیم. تجربیات جهانی، اصول علمی اقتصادی، منافع و مزایا همگی از اهمیت بازارهای رسمی حکایت دارد ولی مدتی است که این بازار نه تنها جدی نگرفته نشده بلکه نادیده گرفتن این بازار بیش از حد مشهود است. مشخص نیست که چه توجیهی پشت سر فاصلهگرفتن از بورس کالا در بازار محصولات کشاورزی و دامی است آنهم در شرایطی که وضعیت بازار به صراحت نشان میدهد مدیریت دستوری راه به جایی نبرده است. عدم معامله در بورس کالا و معامله در بازار غیرشفاف فعلی تنها موجب میشود تا از واقعیتهای معاملاتی بیخبر بمانیم گویی با دست خود قصد داشته باشیم برخی آمارها را مخفی کرده و با پردهپوشیهای حرفهای صورت مساله را پاک کنیم اما این به معنی مدیریت بازار نیست. بورسهای کالایی در جهان بهخصوص در کشورهای پهناور و پرجمعیت، اغلب بر پایه محصولات کشاورزی شکل گرفته و همچنین مهمترین بخش هنوز هم در بازارهای کالایی رسمی در جهان به محصولات کشاورزی اختصاص دارد.
محصولاتی که از غلات گرفته تا دام زنده، انواع گوشت و محصولات باغی، حبوبات و پنبه و پشم تا آب پرتقال، چای، پنیر، روغن پالم، کائوچو و برخی کالاهای خاص ژنتیکی دامی را شامل میشود. همه اینها در بورسهای کالایی مورد معامله قرار میگیرند و شاید بتوان گفت بزرگترین بازارهای کالایی در جهان را همین گستره معاملاتی تشکیل میدهد. بورس کالایی شیکاگو بهترین معرف این قبیل بازارهاست و در فاز بعدی میتوان به بازارهای کالایی در چین و هند و آفریقای جنوبی اشاره کرد. اهمیت عرضه امن مواد غذایی و محصولات کشاورزی در اقصی نقاط جهان که لازمه آن حمایت واقعی از بخش کشاورزی و دامپروری است موجب شده تا توسعه بازارهای رسمی محصولات کشاورزی در دستور کار اغلب کشورهای بزرگ قرار بگیرد و از همین مسیر شاهد هستیم که کشورهای توسعهیافته سالهاست که با تکانههای عرضه محصولات کشاورزی بهصورت جدی روبهرو نشدهاند و نوسان قیمتها در این بازارها یا بازارهای منطقهای در تعاملی واقعی با نرخهای بینالمللی باشد. این تجربه موفق جهانی امکان بازتولید و بازتعریف در بازارهای داخلی دارد و میتوان از ظرفیت بورس کالای ایران در این زمینه بهره برد. این انتظار در شرایطی امکان بررسی دارد که بهصورت نامحسوس و ناملموسی بازار محصولات کشاورزی بورس کالا در حال از بین رفتن است. آمارهای بورس کالا نشان میدهد حجم دادوستد محصولات کشاورزی در بورس کالا در سال جاری تاکنون به نسبت مدت مشابه سال قبل ۲۹ درصد کاهش داشته است. این در حالی است که مثلا حجم معامله محصولات پتروشیمی در همین میزان ۱۴ درصد افزایش داشته است. بهعنوان یک نمونه مشخص و عینی حجم معاملات جو در سال جاری به نسبت مدت مشابه سال قبل ۹۴ درصد افت داشته و این شرایط برای معاملات ذرت کاهشی ۹۵ درصدی را نشان میدهد. این دو کالا مهمترین خوراک دام در کشور است که کاهش این حجم داد و ستد در کنار افزایش غیرمنتظره بهای گوشت قرمز این ذهنیت را ایجاد میکند که گویی این دو رخداد بیتاثیر بر یکدیگر و بیارتباط با هم نباشند. وخیمتر از این شرایط را باید در معاملات کنجاله و مرغ منجمد تعقیب کرد که در هر دو بازار شاهد افت ۱۰۰ درصدی حجم معاملات هستیم؛ یعنی در سال جاری اصلا کنجاله یا مرغ منجمد در بورس کالا دادوستد نشده است. این دو کالاها هم از لحاظ فنی و هم تجاری با یکدیگر مرتبط هستند. همچنین در سال جاری نزدیک به یک میلیون قطعه جوجه یک روزه گوشتی مورد معامله قرار گرفته ولی این رقم در سال قبل ۶ میلیون و ۴۱۵ هزار قطعه بوده است یعنی داد و ستد جوجه یک روزه در سال جاری در بورس کالا به یکششم کاهش یافته است. حتی گندم که عرضه آن در بورس کالا در چارچوب قیمت تضمینی پشتوانه قانونی دارد هم دچار کاهش حجم معاملات شده است و شاهد افت ۸ درصدی حجم معاملات سالانه هستیم آنهم در شرایطی که معاملات امسال تنها ۶۶۷/ ۱ میلیون تن را شامل میشود که تنها نزدیک به ۱۳ درصد از معاملات امسال را شامل شده است.
مدتها اهمیت و جذابیتهای معاملاتی در بورسهای کالایی گوشزد شده است و بر پایه همین موارد میتوان به صراحت عنوان کرد که حتی در شرایط پیچیده فعلی هم مسیری بهتر از بورس کالا برای مدیریت بازار وجود ندارد. بهعنوان یک نمونه میتوان مواد غذایی وارداتی را ملزم به عرضه در بورس کالا کرد آن هم در شرایطی که با ثبت دادوستد در این بازار حتی بهصورت پیشفروش توسط صادرکننده، امکان اعطای تسهیلات ارزی و حمایتهای گمرکی و عدم نیاز به مجوزهای خاص و البته مرسوم در امر واردات مواد غذایی هم وجود خواهد داشت.البته این سادهترین مسیری است که میتواند هم به شفافیت قیمتی و هم به توزیع شفاف منتهی شود و اما و اگرهای موجود در امر توزیع و قیمتگذاری را به کل مرتفع میسازد. البته این مطلب سادهترین شیوه اجرایی در این بازار است.در گذشته مدتها به بررسی صندوقهای کالایی استراتژیک پرداختیم و حتی صندوقهای کالایی مرسوم را هم از مسیرهای مختلفی مورد بررسی قرار دادیم.
نگاهی به آرشیو «دنیای اقتصاد» نشان میدهد که تاکنون در ۱۲ گزارش مختلف بهصورت مبسوط زیر و بم اجرای این رویکرد حمایتی از بازار را مورد بررسی بسیار دقیق قرار دادهایم ولی گویی هیچ نهادی در کشور توجهی به این گزارشها نکرده و از این امکان بهرهبرداری نشد. گزارشهای پیشین در شرایطی به رشته تحریر درآمده بود که نه تحریم جدیدی اعمال شده بود و نه نگرانی خاصی در مورد تامین ذخایر این صندوقها وجود داشت. در همان دوران حدس احتمال گذار به شرایط فعلی مطرح شده بود و این نگرانی حداقل در فاز رسانهای به دقت پاسخ داده شده بود. اگر در گذشته از این ابزارها بهرهبرداری کرده بودیم که البته هزینه خاصی هم نداشت هماکنون هیچ نگرانی در مورد خوراک دام، گوشت یا سایر حبوبات و موادغذایی مورد نیاز وجود نداشت. باید در پایان به مدیران و مسوولان تنظیم بازار مواد غذایی و محصولات کشاورزی گفت که اگرچه دیر شده ولی هنوز هم بورس کالا راهگشای بسیاری از نگرانیهاست به شرطی که شفافیت را بپذیریم.
ارسال نظر