«دنیای اقتصاد» بررسی کرد
الزامات بازارهای کالایی در دهه پنجم
دو بازار استراتژیک اما با سهم پایین
این دو بازار هرچند از منظر ساختاری و از نظر اهمیتی که در اقتصادهای توسعهیافته جهان دارند دو بازار استراتژیک محسوب میشوند اما نگاهی به باطن آنها نشان میدهد اولا در جایگاه مناسبی که از آنها انتظار میرفت قرار ندارند و ثانیا تحت تاثیر سیاستهای محدودکننده دولتی قرار دارند و از آزادی عملی که از خصوصیات مهم بازارها است برخوردار نیستند. با این حال نگاهی به عملکرد این دو بازار نشان میدهد پتانسیلهای موجود در آنها میتواند در بلندمدت و در یک دهه پیش رو زمینهساز تحول اقتصادی برای کشور باشد. بهعنوان چند نمونه باید گفت راهاندازی بورس کالا در کشور در یک دهه گذشته توانست بخشهای صنعتی اصلی را همچون پتروشیمی، فولاد و فلزات تا حد زیادی ساماندهی کرده و فعالیت آنها را شفاف کند.
این بازار با مشخص ساختن میزان تقاضا در کشور عرضهها را شفاف و مسیر حرکتی مبادلات در این بازار را هموار ساخته است. قیمتگذاری این محصولات هرچند هنوز با مشکلاتی روبهرو است اما در بورس کالا سر و سامان داده شد و با تمام مشکلاتی که در برهههای زمانی مختلف بر سر راه این بازار ایجاد شد، سازوکارهای قیمتی در این بازار اکنون به شرایط نسبتا ایدهآلی رسیده است. در حوزه پتروشیمی اصرار و پافشاری دولت بر عرضه محصولات این گروه در بورس کالا در سالهای گذشته باعث شده تا فروش در بازارهای غیررسمی کاهش چشمگیری یابد.
درست است که هنوز مشکلات متعددی در زمینه عرضه و تقاضا در بورس کالا وجود دارد اما صنایع پاییندستی لااقل این اطمینان را دارند که تغییرات قیمتی، تغییرات تقاضا، تقاضای کاذب، کاهش احتمالی عرضه و تمام موضوعات مرتبط دیگر به راحتی از کانال بورس کالا قابل نظارت است. همین چند ماه پیش بود که رانتهای موجود در بازار محصولات پتروشیمی و فولادی از کانال واقعیتهای تابلوی بورس کالا شناسایی شد و اگر دولت به موقع در عملیات آزادسازی قیمتها قدم برمیداشت رانت بازار در نطفه خفه میشد. با این حال مبادلات در این بازار شرایطی را ایجاد کرد که تحلیلگران و کارشناسان به راحتی با استناد به آمارهای شفاف اکنون میتوانند هر نوع حرکتی را در بازارهای کالایی رصد کنند. این موضوعی است که در بازار سایر کالاها مثل مواد غذایی یا دارویی یا لوازم خانگی و... که توزیع آنها از قاعده بازارهای متمرکز تبعیت نمیکند مشاهده نمیشود و به همین دلیل مشکلات این بازارها همیشه زیاد است.
از طرف دیگر بورس کالا در خلال سالهای اخیر به خصوص در دولت تدبیر و امید توانست گامهای مهمی در حوزه تامین مالی صنایع مهم و استراتژیک بردارد. انتشار اوراق مختلف که مسیرهای تامین مالی را برای صنایع هموار میکند و استفاده از ابزارهای موجود در این بازار همگی از این راهکارها محسوب میشوند اما چون اولا شرایط اقتصادی کشور شرایط مساعدی نیست و بازارهای گوناگون مثل ارز و سکه و مسکن و خودرو و... همواره با تلاطمهای مختلف روبهرو میشوند استقبال عمومی از این اوراق معمولا تحت تاثیر قرار گرفته است. مشکل دوم که این ابزار را در این سالها کم اثر ساخته بروز یک رکود طولانی در کشور در صنایع پاییندستی بوده که روی تقاضای واقعی در بازار اثر منفی بر جای گذاشته و صنایع مذکور را به اهرم صادرات وابسته ساخته است.
رشد جایگاه صنایع پایه کشور، بهبود دسترسی صنایع پاییندستی به مواد اولیه، ایجاد توازن نسبی بین مصرف داخلی و صادرات، رصد شکافهای تولید و مصرف و... همگی از آثار دسترسی به این بازار مهم هستند. با این حال کارشناسان معتقدند سهم این بازار در مقایسه با کل اقتصاد چندان قابل قبول نیست و انتظار میرود در دهه جدید نقش این بازار در اقتصاد ملی تقویت شود.
نفت و برق؛ دو عنصر حیاتی صادراتی بورس انرژی
این موضوع در مورد بورس انرژی نیز شرایط نسبتا مشابهی دارد اما با توجه به عرضه نفت در این بازار نقش این بازار بیش از گذشته مورد توجه ناظران داخلی و بینالمللی قرار گرفته است. اکنون شرایطی است که تحریم نفت در دستور کار آمریکا قرار دارد و این مساله ایجاب میکند که راهکارهای مختلف فروش نفت مورد ارزیابی و آزمون و خطا قرار گیرد. کارنامه چهار عرضه اخیر نفت چنگی به دل نمیزند با این حال قرار است فردا نیز (دوشنبه ۲۹ فروردین)یک میلیون بشکه نفت دیگر در بورس انرژی عرضه شود. دو عرضه اخیر نفت بدون مشتری مانده و عرضه گاز مایع یک میلیون بشکهای که روزهای چهارشنبه و دیروز در این بازار عرضه شده بود بدون مشتری ماند که این موضوعات نشان میدهند هنوز بورس انرژی نتوانسته جایگاه خود را در اقتصاد کشور بهعنوان یک پتانسیل نفتی و گازی باز کند و این در حالی است که حجم معاملات در این بازار در دو سال اخیر به شدت رشد کرده است.
کارشناسان با این حال معتقدند ایران با توجه به سهمی که در بازارهای نفت و گاز دنیا دارد میتواند ابزار بورس نفت را در یک دهه پیش رو کاملا جا بیندازد تاجاییکه ایران به قطب قیمتگذاری نفت منطقه خاورمیانه تبدیل شده و صادرات از طریق این بازار بدون توجه به تحریمهای مختلف تقویت شود. اما نفت همه ماجرا نیست. ایران از موقعیت فوقالعادهای در حوزه برق منطقه برخوردار است و شرایط جوی کشور در دورههای مختلف توانسته ایران را به تولیدکننده و صادرکننده مهم این انرژی تبدیل کند. این در حالی است که بورس انرژی میتواند نقش مهمی در تبدیل شدن ایران به هاب برقی منطقه ایفا کند و در عین حال تامینکننده اصلی برق مورد نیاز صنایع گوناگون و تعیینکننده قیمت واقعی و رقابتی برای آن باشد.
فعالان صنایع مختلف به خصوص صنایع بزرگی که برق مورد نیاز خود را از کانال بورس انرژی تامین میکنند در سالهای اخیر توانستهاند این منبع انرژی را با قیمتهای کاملا رقابتی خریداری کرده و در عین حال برق مازاد خود را در این بازار به فروش برسانند. با این حال این بازار نیز همچون بورس کالا با مشکلات متنوعی روبهرو است که بخش زیادی از آنها به ضعف دولت در زمینه ارتقای سهم این بازار برمیگردد. در حال حاضر بهعنوان یک نمونه خریداران نفت از بورس انرژی معتقدند آنقدر بوروکراسی و ضوابط پیچیدهای بر این بازار حاکم است که مشکلات بخش خصوصی را برای فعالیت در این بازار افزایش داده است.
بهعنوان نمونه نایب رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی اخیرا اعلام کرد که تنها ۳۰ درصد از ظرفیت شرکتهای انرژی مورد استفاده قرار میگیرد که رقم چندان مناسبی نیست در حالیکه اگر از همه این ظرفیت استفاده شود همه کشورهای منطقه برای خرید فرآوردههای نفتی کشور ما صف خواهند کشید. این در شرایطی است که در چهار دهه گذشته تولید فرآوردههای نفتی و محصولات پتروشیمی چند برابر افزایش یافته است و این حجم از رشد تولید نیازمند بازارهای گسترده است که البته شاهد چنین بازاری نیستیم؛ به عبارتی بازارهای مالی متناسب با بخش واقعی و تولید در این بخشها رشد نکرده است و اکنون زمان آن است که عملیات متناسبسازی دو بخش در دستور کار قرار گیرد. کارشناسان معتقدند نقش ایران در اوپک که در دولتهای نهم و دهم به کمترین میزان خود رسیده بود اکنون بار دیگر احیا شده و این نقش میتواند از طریق راهاندازی یک بورس نفت استاندارد و قدرتمند که محل حضور شرکتهای بزرگ دنیا باشد به بالاترین میزان خود تقویت شود.
توسعه بازاری در کنار توسعه بخشی
در این بین علاوه بر توسعه صنعتی و بخشی، بورسهای انرژی و کالا توانایی فوقالعادهای در توسعه بازارهای هدف هم دارند. در حال حاضر بازارهای منطقه از پتانسیلهای خوبی برخوردار هستند؛ بازارهای عراق، افغانستان، پاکستان، بازارهای حاشیه دریای خزر و حتی بازارهای آسیایی که در فاصله بیشتری نسبت به مرزها قرار دارند تمایل زیادی به مراودات تجاری با ایران دارند و فروش محصولات مختلف از بستر این دو بازار میتواند هم بر شیوههای بازاریابی صادرکنندگان ایرانی اثر بگذارد و هم نقش محوری بورس ایران را در منطقه تقویت کند که در این مسیر باید ضعفهای موجود در این بازارها که مانع از بینالمللی شدن آنها شده برطرف شوند تا بتوان با استفاده از این ابزار زمینه دسترسی صادرکننده واقعی را در بازارهای جهانی و منطقهای فراهم کرد.
اکنون غرب آسیا و شمال آفریقا از پتانسیلهای بسیار خوبی برای خرید فولاد ایران برخوردار است. جنوب شرق آسیا از ظرفیتهای مناسبی برای واردات محصولات پتروشیمی برخوردار است و کشورهایی همچون چین و هند نیز در زمینه واردات محصولات معدنی دارای تقاضای قابل توجهی هستند حال آنکه تمامی این محصولات میتوانند از کانال بورس کالا صادر شوند که در صورتی که این اتفاق بیفتد در کمتر از دو سال آینده بورس کالای ایران یکی از مهمترین اهرمهای دولت برای عبور از همه شرایط تحریمی خواهد بود. در این رابطه اما پیش از این نیز گفته بودیم که با توجه به برخی خلأهای قانونی تاکنون شاهد عرضه قدرتمند محصولات مختلف در رینگ صادراتی بورس کالا نبودهایم، در حالیکه دست یافتن به این مهم میتواند منافع بخش بزرگی از فعالان بازار را در صنایع بالادستی و پاییندستی برآورده کرده، همچنین شفافیت صادرات محصولات مختلف چند برابر خواهد شد.
مهمترین دلیل عدم عرضه محصولات مختلف در بورس کالا را باید بیتوجهی شرکتهای بزرگ به این ابزار مهم و شفاف به شمار آورد. با توجه به انتظار برای اجرایی شدن بند الف ماده ۲ دستورالعمل اجرایی ماده ۳۷ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی که عرضه مواد خام را ملزم به عرضه و عدم معامله در سه بازه زمانی مختلف میکند، قطعا ایجاد رینگ صادراتی محصولات مختلف توجیهی دوچندان خواهد داشت. این در حالی است که این قانون در سال ۹۱ مصوب شده ولی دستورالعمل اجرایی آن در سال ۹۴ به امضای معاون اول رئیسجمهور رسیده اما تاکنون آن گونه که باید و شاید اجرایی نشده است.
در این رابطه شمش و اسلب فولادی، تیرآهن، میلگرد و ورق کالاهایی هستند که هم اکنون بهصورت دائمی در بورس کالای ایران مورد دادو ستد قرار گرفته تا جایی که نبض تغذیه بازار داخلی از سوی تولیدکنندگان بزرگ در بورس کالای ایران میتپد. این ویژگیها فضایی ایدهآل را برای صادرات این گروه کالایی از بستر بورس کالا فراهم آورده هرچند که فرآیند بازاریابی این محصولات نیز در بورس کالا فراهم است. در این بازار و بهخصوص در مورد ورقهای فولادی، شمش و اسلب نیز همچون بازار محصولات پتروشیمی انتقادات بسیاری نسبت به قیمتهای صادراتی به گوش رسیده که با ورود این کالاها به رینگ صادراتی بورس کالا و شفافیت معاملات میتوان با کاهش حجم انتقادات، بازاری منسجم و قدرتمند را برای عرضه محصولات فولادی و فلزی کشور در بورس کالا پدید آورد.
ارسال نظر