فراز و نشیب جامعه تجاری بوشهر مرکز حکمرانی بوشهر در دوره قاجار/ عمارات چهار برج

دوران طلایی تجارت در بوشهر که توماس ریکس از آن باعنوان دوران رنسانس تجاری بوشهر یاد می‌کند در دوران قاجاریه نیز تداوم یافت و البته گسترده‌تر و شکوفاتر شد. در دوران زندیه سنت‌های تجاری در بوشهر تحکیم شد و در دوره قاجاریه این سنت‌ها نهادینه شد. شکوفایی گفتمان تجاری در بوشهر در دوره قاجاریه چند دلیل داشت. نخست اینکه امنیت که نیاز اولیه یک جامعه بازرگانی است وجود داشت. دوم اینکه انتظارات و ملاحظات یک جامعه تجاری رعایت شده و مورد احترام بود. اتفاقا یکی از علل سقوط خاندان آل مذکور در بوشهر در سال ١٨٥٠ میلادی همانا عدم تحقق انتظارات تجار بوشهر و عدم احترام به خواسته‌های تجار بود. دلیل سوم آن است که فرهنگ مدارا و بردباری در بوشهر نهادینه شده بود و این جامعه از وجه تمایز خاصی که همانا چندگونگی فرهنگی است برخوردار بود. یکی از ویژگی‌های ممتاز و برجسته بوشهر در طول دوره قاجاریه همانا تکثیر و گسترش گفتمان تجاری و نهادینه شدن اصول و رفتارهای یک جامعه تجاری بود. منظور از جامعه تجاری جامعه‌ای است که اقتصاد آن بر محور بازرگانی آزاد و دریانوردی تجاری استوار بود و بازرگانان و صاحبان سرمایه از ارکان اصلی آن به‌شمار می‌رفتند.

در آن عصر برخلاف روزگار معاصر، تجار بزرگ و درجه اول، صاحبان سرمایه و سرمایه‌داران در بوشهر سکونت داشتند و ماهیت شهر تحت‌تاثیر حضور تجار گوناگون و شرکت‌های بازرگانی متعدد ماهیتی تجاری و بازرگانی بود و در این شهر کارکردهای تجاری از ارکان اصلی اقتصاد شهر به‌شمار می‌رفتند. به عبارت دیگر ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوشهر در آن عصر تحت تاثیر تجارت و تجار قرار داشت. امروزه ساختار اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بوشهر تحت تاثیر تجارت قرار ندارد بلکه تحت تاثیر ساختار اداری، سیاسی و نظامی است. در حال حاضر بخش عمده‌ای از فعالیت‌های بازرگانی در بوشهر را ترخیص‌کاران کالا بر عهده دارند. این به آن معنا نیست که تاجری در بوشهر وجود ندارد بلکه به آن معناست که امروزه تعداد تجار بوشهر اندک است و عمدتا تجار محلی به‌شمار می‌روند درحالی‌که در دوران قاجاریه مشهورترین و ثروتمندترین تجار ایران در بوشهر زندگی کرده و خود به بازرگانی می‌پرداختند. این سکونت تجار بزرگ در بوشهر دارای ابعاد گوناگونی بود. نخست اینکه گفتمان حاکم بر شهر را یک گفتمان تجاری و اقتصادی می‌نمود. دوم اینکه مشارکت آنها را در امور عمومی شهر افزایش داده و آنها را به یک گروه که دارای مرجعیت اجتماعی بودند تبدیل می‌کرد. سوم اینکه حضور تجار و بازرگانان فراوان در بوشهر سطح زندگی و رفاه و مناسبات شهری را افزایش داده و آن را به شهری متمایز بافرهنگ مدارا تبدیل می‌کرد.

این شکوه و ثروت و فرهنگ تکثرگرا در معماری، خانه‌سازی، بناهای عمومی، خوردوخوراک، پوشاک و گذران اوقات فراغت خود را نشان می‌داد. چهارم اینکه حضور خانواده‌ها و بستگان این بازرگانان در بوشهر موجب فراهم آمدن خدمات و تسهیلات گسترده شهری همچون مدارس و مراکز رفاهی و بهداشتی و ارتباطی می‌شد و دقیقا به همین دلیل است که بوشهر به‌عنوان دروازه ورود مدرنیته به جنوب ایران‌شهر اولین‌ها نام گرفته است. پنجم اینکه قدرت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی تجار در بوشهر نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای در سیر تحولات داشت و اقشار و لایه‌های مختلف اجتماعی از قبیل سیاستمداران، حکام محلی و امرا و علمای دینی شهر همگی تلاش داشتند که جایگاه و منافع تجار در بوشهر رعایت شود. این رعایت و ملاحظه جایگاه و شأن بازرگانان در بوشهر متضمن توسعه و شکوه شهر بود. از سوی دیگر قدرت سیاسی و اجتماعی تجار که ناشی از قدرت اقتصادی آنان بود به حدی بود که می‌توانست جایگاه و منصب امرا و مقامات محلی در بوشهر را به چالش کشیده و موجبات برکناری آنها را فراهم آورد. درواقع یکی از علل اصلی برکناری خاندان آل مذکور در بوشهر در عصر ناصرالدین‌شاه همانا جلب‌توجه تجار بوشهری بود.  بعد از برکناری آل مذکور در بوشهر حکومت این شهر مدتی به دست حکمرانان و امرایی بود که از تهران یا حکومت ایالت فارس انتخاب شده و اعزام می‌شدند.

این حکام دارای منصب دریابیگی بودند تا آنکه در سال ١٣٠٣ قمری برابر با ١٨٨٦ میلادی اداره حکمرانی بندرهای خلیج‌فارس تاسیس شد و حکمران بندرهای خلیج‌فارس مقیم بوشهر شد. حاکم بوشهر بعد از این تاریخ حکمران کل بندرها و جزایر خلیج‌فارس بود و قلمرو وی تا بلوچستان و بندر چاه‌بهار ادامه داشت. در بوشهر در آن دوره اداراتی از قبیل کارگزاری امور خارجه، ساخلوی دولتی، گمرک و کنسولگری‌های خارجی مستقر بودند. علاوه بر اینها دفاتر نمایندگی شرکت‌های بازرگانی داخلی و خارجی و نیز نمایندگی‌های شرکت‌های کشتیرانی خارجی نیز مستقر بودند. تجار مقیم بوشهر دو قسم‌اند؛ قسمی که عامل دیگران است و حق‌السعی گرفته، مال‌التجاره تجار داخله را از گمرک مرخص می‌کند. قسم دیگر که برای خود تجارت می‌کنند. همین قسم دوم یا نوع دوم از تجار بودند که ارکان اصلی اقتصاد بوشهر و ستون فقرات جامعه تجاری آن روز بوشهر را تشکیل می‌دادند.

مقایسه‌ای بین میزان صادرات و واردات بندر بوشهر با بندرعباس و بندر خرمشهر در دهه ۲۰خورشیدی و دهه ۹۰ خورشیدی نشان می‌دهد حتی در بین بندرهای ایرانی بندر بوشهر به بندری رده  دوم تبدیل‌شده و این درحالی است که بندر بوشهر در اوایل قرن بیستم نه فقط بزرگ‌ترین بندر ایران بلکه یکی از مشهورترین و پرجمعیت‌ترین بندرهای خلیج‌فارس بود. امروزه بندرعباس دارای ۶۸۰هزار نفر جمعیت است درحالی‌که جمعیت بوشهر ۲۳۰هزار نفر است. این آمار به‌تنهایی نشان‌دهنده نقش این دو بندر در اقتصاد دریایی کشور است. در قرن نوزدهم و تا اواسط قرن بیستم میلادی بندر بوشهر بندر اصلی ایران در خلیج‌فارس بود و بعدازآن بندر خرمشهر و بندرلنگه و بندرعباس قرار داشتند ولی در اواخر قرن بیستم بندرعباس به بزرگ‌ترین بندر ایران در جنوب کشور تبدیل شد. بنا به نوشته سدیدالسلطنه کبابی در سال ١٣٣٠ قمری بوشهر ۳۰ هزار نفر جمعیت داشته و بندرعباس شش هزار نفر و بندرلنگه هم حدود ۱۰ هزار نفر سکنه داشته است. همان‌گونه که اشاره شد جمعیت امروزی این بندرها قابل‌مقایسه نیست. بوشهر در سال ١٣٣٠ قمری دارای ۳۰ هزار نفر جمعیت بود.

در سال ۱۳۰۰ خورشیدی جمعیت بوشهر ۲۵هزار نفر برآورد شده و در سال ۱۳۲۰ خورشیدی جمعیت شهر به حدود ۱۵هزار نفر کاهش یافته بود و روند مهاجرت به‌خصوص مهاجرت تجار از آن شدت گرفته بود. البته در یک دوره کوتاهی در حد فاصله مهروموم‌های پس از مشروطیت تا وقوع جنگ‌جهانی اول تجارت در بوشهر تا حدی احیا شد‌ ولی دوباره بازرگانی دچار رکود شد و مهاجرت بازرگانان از بوشهر بعد از جنگ‌جهانی اول تشدید شد. در عصر رضاشاه به‌رغم برخی سیاست‌ها و اقدامات اداری و اقتصادی بوشهر همچنان دچار رکود شد و تضعیف اقتصاد آن شدت گرفت. نکته مهم درباره اقتصاد و تجارت بوشهر در دوره رضاشاه این است که تفکیک درآمدهای دولت مرکزی ایران از گمرک و بندر بوشهر از درآمدها و وضع معیشت تجار و کسبه بوشهر است. توضیح اینکه طبق آمارهای موجود در عصر پهلوی‌اول تحت‌تاثیر اقداماتی همچون تصویب و اجرای قانون انحصار تجارت، قانون مبارزه با قاچاق و نیز اصلاح ساختار گمرک، درآمدهای دولت مرکزی در بندر بوشهر افزایش یافت ولی وضع معیشت بازرگانان روی به تنزل گذاشت. البته باید تاکید کرد که این اطلاعات و آمارها یکسویه بوده و گمراه‌کننده هستند زیرا این آمار تنها درآمدهای دولت را نشان می‌دهند و بیانگر شرایط تجاری و وضعیت بازرگانان بوشهر نیستند.

سهم بازرگانان بوشهری و بندربوشهر در صادرات و واردات‌کالا در این دوره مرتبا در حال کاهش بود. نگاهی به میزان و آمار صادرات و واردات بوشهر در سال ١٣٠٤ خورشیدی و مقایسه آن با سال ١٣٢٠ خورشیدی نشان می‌دهد که بوشهر جایگاه اول خود را به نفع خرمشهر از دست‌داده و به این ترتیب افول اقتصادی بوشهر رقم خورد. افول تجاری بوشهر ناشی از علل متعددی بود که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت اما نتیجه فوری آن همانا خروج بازرگانان و صاحبان سرمایه از بوشهر بود. نگاهی به اسامی و تنوع تجار بوشهر در سال ١٣٠٠ خورشیدی و مقایسه آن با اسامی و تنوع بازرگانان بوشهری در سال ١٣٢٠ خورشیدی نشان از تغییرات عمده و اساسی می‌دهد. طبق اسناد و گزارش‌های اتاق بازرگانی بوشهر جلد اول که در سال ١٣٩٣ منتشرشده، تجار بوشهر تحت‌فشارهای شدید قرار داشته و مرتبا مراتب نارضایتی خود را از شرایط تجاری بوشهر اعلام کرده و خواهان حل‌مشکلات و موانع کار خود شده‌اند.

طبق گزارش‌های متعدد و پیوسته‌ای که توسط اتاق بازرگانی بوشهر در سال‌های گوناگون به‌خصوص بعد از سال ١٣١٠ خورشیدی به تهران ارسال‌شده، مهاجرت تجار از بوشهر در این مهروموم‌ها شدت گرفته و اکثریت تجار بوشهر را به مقصدهایی همچون خوزستان، شیراز، اصفهان، تهران، کویت، بحرین و هند ترک کرده‌اند. با خروج و مهاجرت تجار بزرگ و صاحبان‌سرمایه از بوشهر که روند آن از جنگ‌جهانی اول آغازشده و در دو دهه نخستین قرن جاری خورشیدی شدت یافته بود، جامعه تجاری بوشهر رو به ضعف و افول نهاد. اهمیت جامعه تجاری بوشهر فقط محدود به کارکرد تجاری و اقتصادی آن نبود، بلکه این جامعه بانفوذ و تعیین‌کننده در ابعاد گوناگون حیات اجتماعی بوشهر تاثیرگذار بوده و تضعیف و اضمحلال آن به تضعیف حیات اجتماعی در این شهر منجر شد. تجار بوشهر و در راس آنان تجار برجسته‌ای همچون محمدمهدی ملک‌التجار، معین‌التجار و خاندان‌های مشهوری همچون خاندان‌های ده‌دشتی، کازرونی، هفته و شیرازی از ارکان اقتصاد و اجتماع بوشهر به‌شمار می‌رفتند. آنها در امور سیاسی شهر نقش مهمی داشتند. اتحاد یا اختلاف آنها با حاکم شهر می‌توانست زمینه‌های رشد یا سقوط حاکم را فراهم کند. در برخی مواقع تجار بوشهر منبع مهمی برای تامین نیازهای مالی حکومت محلی بوشهر و ازجمله نماینده سیاسی و نظامی دولت مرکزی به‌شمار می‌رفتند.

همچنین تجار بوشهر نیازهای مالی مردم عادی را نیز از طریق وام‌دادن و قرض‌دادن و اخذ بهره تامین می‌کردند. همچنین برخی از تجار دارای چنان نفوذ و قدرتی بودند که می‌توانستند همانند قوه قضائیه به حبس و زندانی‌کردن افراد مجرم یا آزاد کردن آنها بپردازند. برخی از تجار بوشهر از چنان شهرت و ثروتی برخوردار بودند که از طرف تجار تهران به‌عنوان نماینده تهران در اولین دوره مجلس شورای‌ملی انتخاب شدند، معین‌التجار که وی را سلطان اقتصاد جنوب ایران می‌خواندند و در سال ١٩٠٠ میلادی صاحب یک‌میلیون تومان ثروت بود به‌عنوان نماینده تجار وارد مجلس شورای ملی اول شد. برخی از تجار بوشهر سهامدار کارخانه‌های مهم پارچه‌بافی در بریتانیا و منچستر بودند. تجار بوشهر روابط نزدیک و تعیین‌کننده‌ای هم با علما و روحانیون داشتند.

این روابط مستحکم و مستمر در وقایع و رویدادهای مهمی همچون حمایت از حقوق تجار و اعتراض به رفتار ماموران گمرک با تجار یا در هنگامه دفاع از میهن و مبارزه با اجنبی بسیار نزدیک‌تر و موثرتر بود. حوزه دیگری که بازرگانان بوشهری در آن مشارکت داشته و به مسوولیت اجتماعی خود عمل می‌کردند همانا مشارکت در امور عام‌المنفعه و خدمات عمومی بود. به‌طور مثال مشارکت تجار بوشهر در تاسیس مدرسه سعادت مظفری در بوشهر یا وقف اراضی و کمک به ساخت مساجد و تکایا و آب‌انبارها و کمک به مستمندان و غیره بود. علاوه بر آن تجار بوشهری مورد‌اعتماد مردم بودند و مردم اسناد ملکی، سکه‌های طلا یا اشیا قیمتی خود را نزد تجار به امانت می‌گذاشتند.

جامعه تجاری بوشهر که در تمام حوزه‌های اجتماعی فعال بود، در جهت دفاع از حقوق و منافع صنفی خود نیز فعال بود و از ساختارهای ضروری بهره می‌برد. وجود مقاماتی همچون ملک‌التجار و معین‌التجار و معاون‌التجار نشان‌دهنده دو موضوع است؛ نخست به رسمیت شناخته‌شدن تجار و جامعه تجاری از سوی قدرت حاکم به‌عنوان یک جامعه مستقل و دارای نفوذ و دوم وجود تشکیلات و سلسله‌مراتب صنفی درونی بین تجار در جهت دفاع از منافع صنفی آنها. ملک‌التجار که در راس بازرگانان هر شهر قرار داشت، وظیفه دفاع از حقوق صنفی تجار و همچنین داوری بین آنها در موقع اختلاف را بر عهده داشت. اولین ملک‌التجار بوشهر در دوره قاجار حاجی عبدالمحمد پسر غلامحسین تاجر بود که در سال‌١٢٦٠ قمری به این سمت نائل آمد. معین‌التجار بوشهری نمونه بارزی از ترکیب قدرت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بود. او در عهد ناصرالدین‌شاه عضو مجلس وکلای تجار شد و بعد از انقلاب مشروطیت به‌عنوان نماینده تجار وارد اولین دوره مجلس شورای ملی شد.

او در یکی از فرمان‌های ناصرالدین‌شاه مقرب‌الخاقان خطاب شده است. در دوره احمدشاه قاجار نیز معین‌التجار ریاست شورای‌عالی تجارت ایران را بر عهده داشت که دارای ١٢ عضو بود. در بندر بوشهر نیز تجار و بازرگانان دارای تشکیلات صنفی بودند. وجود مقام ملک‌التجار نشان‌دهنده وجود این تشکیلات است. کسبه و اصناف بوشهر هم دارای تشکیلات صنفی بودند. نخستین انجمن تجارت بوشهر در سال ۱۳۲۵ قمری تاسیس شد. در‌ دسامبر ١٩٠٨م شرکت‌های انگلیسی مقیم بوشهر نیز اتاق تجارت بریتانیا در بوشهر را تاسیس کردند. در مقابل تجار بوشهر در سال ١٣٢٧ قمری برابر با ١٩٠٩ میلادی اتاق تجارت بوشهر را تاسیس کردند. این اتاق فعال بود تا اینکه قانون تشکیل اتاق‌های تجارت در روز پنج‌شنبه دهم مهرماه ١٣٠٩‌خورشیدی در مجلس شورای ملی به تصویب رسید و به‌دنبال آن در بوشهر نیز مقدمات تاسیس اتاق جدید فراهم شد و انتخابات آن در سال ١٣١٠ خورشیدی برگزار شد. اتاق تجارت که بعدا به اتاق بازرگانی تغییر‌نام داد تا امروز در بوشهر فعال باقی‌مانده و به حیات خود ادامه می‌دهد.

 

از مقاله‌ای به قلم، حمید اسدپور، استادیار گروه تاریخ دانشگاه خلیج‌فارس