هرچند جامعه کسب و کار، از زمان توافق اقلیمی پاریس در سال ۲۰۱۵ پیشرفتهایی در مسیر توجه به تغییرات اقلیمی داشتهاند، کمتر از یکپنجم از آنها اهداف کربن صفر را برای خود تعیین کردهاند. این هدفی است که در سطوح کلانتر توسط دولتهای ملی و محلی اتخاذ شده است. همچنین فقط یکسوم از شرکتهای بزرگی که اهداف کربنصفر را پذیرفتهاند، این کار را به صورت علمی و عملی انجام دادهاند. علاوه بر این کمتوجهی، لابیهای ضداقلیمی اثرات فاجعهباری بر سیاره به جای گذاشته و برای جبران آنها نیاز به سالها اقدام موثر است. در چنین شرایطی، بیتفاوتی دیگر امکانپذیر نیست. کسب و کارهایی که متعهد به قرار گرفتن در سمت درست تاریخ هستند، باید از سیاستها، مقررات و قوانین اقلیمی دفاع کنند. در این صورت، میتوان اقتصاد را به صورتی پیشرونده به سمت اهداف اقلیمی تعیینشده پیش برد. نویسندگان این مقاله، بر اساس همکاریهایشان در سه سازمان دارای گواهینامه بیکورپ۱ (B Corp)، به شناسایی پنج مولفه حیاتی برای استراتژیهای هواداری اقلیمی پرداختهاند. این مولفهها به کسب و کارها کمک میکنند تا از قدرت و نفوذ خود برای ایجاد تغییرات سیستمی موردنیاز در رسیدن به اهداف اقلیمی بهره ببرند.
تحقیقات جدید موسسه نیروی کارمستقر درUKG) Ultimate Kronos Group) درباره سلامت ذهنی (Mental Health) بیانگر آن است که مدیر یک فرد بیش از پزشک یا درمانگر او روی سلامت ذهنی شخص اثرگذار است. این اثر چیزی معادل اثرگذاری شریک زندگی اوست. این نتیجهگیری در مورد ۷۰درصد از شرکتکنندگان در تحقیق صادق بوده است. تحقیق بر روی ۳۴۰۰ نفر از ۱۰کشور مختلف انجام شد و نشان داد که بسیاری از کارکنان تحتتاثیر استرس قرار دارند. ۴۳درصد از آنها احساس میکردند به کلی خسته و وامانده شدهاند. ۷۸درصد عقیده داشتند که استرس روی عملکرد شغلی آنها اثر منفی گذاشته است. همچنین ۷۱درصد گفتند که استرس محیط کار روی زندگی خانوادگیشان اثر نامطلوب داشته و ۶۲درصد نیز کاهش کیفیت ارتباطاتشان را ناشی از استرس محیط کار میدانستند. ۶۳درصد از کارکنانی که از سلامت ذهنی خوبی در محیط کار برخوردار بودند اظهار کردند که نسبت به کار خود تعهد بیشتری دارند و ۸۰درصد نیز احساس پرانرژی بودن داشتند. رویکردهای زیر میتواند برای بهبود سلامت ذهنی در سازمان مفید باشد.
شرکتها و سازمانهای بزرگ و مستحکم بر پایه تیمهای مسوولیتپذیر و پاسخگویی ساخته میشوند که تمام اعضای آن بهشدت نسبت به پاسخگو بودن در برابر دیگران و مسوولیتپذیری حساس هستند و خود را متعهد به قولها و وعدههایی که دادهاند میدانند. البته در چنین شرکتها و سازمانهایی همیشه انعطافپذیریهای خوبی در قبال وقایع غیرمترقبه و اشتباهاتی که بخشی از واقعیت کار و فعالیت محسوب میشوند وجود دارد و اگر یکی از اعضای تیم تاریخ مشخصی را برای تحویل یک پروژه اعلام کرده باشد و نتوانسته باشد دقیقا در موعد مقرر آن پروژه را تحویل دهد مورد بازخواست و مجازات قرار نخواهد گرفت و به او فرصت دیگری داده خواهد شد. بااینهمه باید دانست که فرهنگ مسوولیتپذیری و پاسخگویی همیشگی جزو ارزشمندترین و موثرترین عادتها و ویژگیهای کسب و کارهای موفق به شمار میآید. در ادامه به شش توصیه کاربردی در ارتباط با ایجاد و تقویت حس مسوولیتپذیری و پاسخگویی حداکثری نسبت به عملکرد فردی و تیمی در شرکتها و سازمانها اشاره خواهد شد: