مصرفکنندگان، پایداری واقعی از شرکتها میخواهند
پایداری به عنوان مکمل محصول، نه مزیتی اضافی
پایداری را به تنهایی نمیتوان راحت فروخت. مصرفکنندگان سختگیر بیش از هر چیز در انتخاب محصولات و خدمات مصرفی خود به کیفیت و عملکرد بها میدهند (بیش از نیمی از پاسخدهندگان این دو معیار را در تصمیمگیریهایشان مهم دانستهاند). در عین حال ۴۵درصد از مصرفکنندگان جهانی عنوان کردهاند که خواهان محصولات و خدماتی پایدار هستند که اثرات زیستمحیطی و اجتماعی اندکی داشته باشند. آنها همچنین به ارزش محصولات نسبت به قیمتشان حساساند. به این معنا که حاضر نیستند پایداری محصولات به بهای از دست رفتن کیفیت و عملکرد آنها یا قیمت نامتناسب با ارزششان تمام شود، بلکه محصولات و خدمات با کیفیت و با عملکرد بالایی میخواهند که به شیوهای پایدار تولید شدهاند. مصرفکنندگان به آن دسته از برندها (نشانهای تجاری) جلب میشوند که داشتن سبک زندگی پایدار را برای آنها راحتتر و در دسترستر میسازند؛ چرا که یک محصول پایدار اما گرانتر از گزینههای مشابه، زندگی و مدیریت هزینهها را برای آنها دشوارتر میکند. شرکتها فقط در صورتی که بتوانند مزایای پایدار و غیرپایدار (کیفیت و عملکرد) محصولات را با یکدیگر تلفیق کنند، قادر به توجیه قیمتهای بالاتر درخواستی خود میشوند. مصرفکنندگان دغدغهمندی که میتوان آنها را خرجکنندگان سبز (Green Spenders) نامید، آماده پرداخت مبالغی بیشتر برای محصولات و خدمات انتخابی خود هستند، ولی این کار را به بهای از دست دادن کیفیت یا عملکرد محصولات انجام نمیدهند. به همین دلیل، شرکتها باید اطمینان یابند که پایداری در طراحی محصول آنها ادغام شده است، قیمتها منصفانه هستند و شفافیت و قابلیت ردگیری کافی در زنجیره تامین آنها برای افزایش اطمینان خاطر مصرفکنندگان وجود دارد.
عمل به ادعا
مصرفکنندگان خواهان شواهد محکم از عملگرایی شرکتها و وفا به وعدههایشان هستند. آنها همچنین در صورت نیاز، کل چرخه عمر محصولات (چه زمانی که به شکل مواد اولیه در دست تامینکنندگان هستند و چه در پایان عمر آنها که زمان دورریز یا بازیافت میشود) را بررسی میکنند. مصرفکنندگان بهویژه نسبت به میزان انتشار گازهای گلخانهای حساس هستند و ابتدا شرکتهایی با این نوع ادعا را پیدا میکنند و سپس عملگراترین آنها را انتخاب میکنند. البته بررسیها نشان میدهد که در بازارها، توضیحات کافی درباره استراتژیهای کربن خنثی و کربن کاهشیافته داده نمیشود. این موضوع تا حد زیادی به این دلیل است که هنوز بخشی از جامعه، اهمیت کاهش انتشار گازهای گلخانهای(از جمله دیاکسید کربن و مونواکسید کربن) را جدی نگرفته است. چنین وضعیتی بهویژه در اقتصادهای در حال توسعه دیده میشود. با این حال، حتی در کشوری مانند سوئد، فقط ۱.۲درصد از محصولات ارائه شده در بازارهای دیجیتال، با نشانهای کربنخنثی و کربن کاهش یافته متمایز شدهاند. سایر کشورها از این حیث، عقبتر از سوئد هستند. به عنوان مثال، در کشورهایی مانند هند و برزیل، بسیاری از فعالان زیستمحیطی و مصرفکنندگان معتقدند که محصولات کربنخنثی خریدهاند، ولی در بازارهای آنها محصولاتی با این نوع نشان و تضمین کمتر پیدا میشود. تغییر مقررات دولتی و افزایش شفافیتها تا حدی این مساله را مرتفع خواهد کرد.
نسل جوان، سبک رفتاری کاملا متفاوتی دارد
جوانترین نسل مصرفکنندگان موسوم به نسل زِد (متولدان ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۳) گرایش زیادی به الگوی اقتصاد چرخشی دارند(الگویی که ویژگی بارز آن کاهش چشمگیر ضایعات و پسماند از طریق افزایش کیفیت و دوام محصولات و قابلیت بازیافت و بازاستفاده آنها است). بسیاری از آنها مایل به خرید از فروشگاههای دستدوم به منظور یافتن پوشاک شیک و خوشقیمت هستند. آنها سبک زندگی متفاوتی را دنبال میکنند که یکی دیگر از ویژگیهای برجستهاش سادگی و کنار گذاشتن یا تغییر کاربری داشتههای کماستفادهشان است. در حالی که رفتارهای پایداری در نقاط مختلف جهان تفاوتهایی با یکدیگر دارند، یک ویژگی مشابه در آنها دیده میشود: از شرایط اقتصادی کلان تاثیر میگیرند. به عنوان مثال، در کشورهای آسیا و اقیانوسیه که فرهنگ بازاستفاده و بازتعریف کالاها و اقلام مصرفی ترویج میشود، مغازههای تعمیراتی و بازارهای محصولات دستدوم در حال افزایش هستند تا به تقاضای فزاینده پاسخ دهند. چنین رفتاری در اتحادیه اروپا هم کموبیش دیده میشود ولی دلیل اصلی آن تعهد به کاهش پسماند و آسیب به محیطزیست است. صنایع پوشاک و محصولات الکترونیک بیش از بقیه حوزهها زیر ذرهبین قرار دارند. این صنایع به طور سنتی فشارهای سنگینی به محیطزیست وارد میکردهاند. اکنون مصرفکنندگان با ایجاد کمپینهایی مبنیبر «حق تعمیر» تولیدکنندگان را به طراحی محصولات بادوامتر و باقابلیت تعمیر و بازاستفاده تشویق میکنند.
منبع: Euromonitor