هفت گام برای متمایزسازی خودتان در دنیای کسبوکار
اهمیت ساختن برند شخصی در فرصتسازی
«جیل آوری»، از استادان دانشگاه هاروارد و متخصص برندسازی شخصی، در این زمینه میگوید: «هر مدیر یا کارمندی میتواند برای مهمترین و اصیلترین محصولی که در اختیار دارد، «یعنی خودش» برندسازی کند و این کار را میتواند به همان شیوهای که برای برندسازی محصولات و خدمات تولیدی استفاده میکند، انجام دهد.
برندسازی شخصی هر بار که میخواهید در شغل جدیدی استخدام شوید، یا ارتقا یابید یا مشتریان جدیدی پیدا کنید، به درد شما میخورد و باعث میشود نسبت به دیگران متمایز باشید. در واقع از طریق برندسازی شخصی برای خودتان بازاریابی میکنید و زمینهساز رشد و پیشرفت کاریتان خواهید شد.»
اما چگونه میتوان تئوریهای مرتبط با برندسازی برای محصولات و شرکتها را در مورد افراد به کار بست و ارزشهای منحصربهفرد شخصی را به رخ دیگران کشید و خود را از دیگران متمایز ساخت؟ برای پاسخ دادن به این سوال، ابتدا باید دید برندسازی شخصی چیست و چرا از اهمیت فراوانی در دنیای امروز برخوردار است.
برندسازی شخصی چیست و چرا مهم است؟
برندسازی شخصی یک اقدام آگاهانه و راهبردی است برای تعریف خود و نشان دادن ارزشهای اصیل و خاص خود به دیگران. برندسازی شخصی باعث میشود عقاید، احساسات، نگرشها و انتظارات دیگران درباره شما شکل بگیرد و قضاوت دیگران در مورد شما نیز بر همین اساس اتفاق خواهد افتاد.
برندسازی شخصی باید بهگونهای انجام شود که نگرشها و احساس دیگران در مورد شما به شکلی دقیق، همگون، جذبکننده و متمایز صورت پذیرد و امکان وجود ابهام و برداشتهای نادرست دیگران درباره شما به حداقل برسد.
واقعیت این است که اگر خود شما بهعنوان یک مدیر یا کارمند نسبت به برندسازی برای خودتان اقدام نکنید و برند شخصیتان را آن گونه که خود میخواهید و دوست دارید شکل ندهید دیگران در مورد شما دست به قضاوت و فرضیهپردازی خواهند کرد و برندی را برای شما شکل خواهند داد که با واقعیت وجودی شما متفاوت خواهد بود و منطبق با آن تصویری نیست که میخواهید از خودتان به دیگران نشان دهید.
بنابراین، برندسازی شخصی همان فرآیندی است که شما با استفاده از آن تلاش میکنید به شکلی با دیگران ارتباط برقرار کنید که خودتان میخواهید و همان تصویری را از ارزشها و تواناییها و وجوه متمایزکننده خود در معرض دید دیگران قرار دهید که مورد نظر خودتان است.
بهعنوان مثال، اگر شما موفق شوید از طریق برندسازی شخصی به دیگران بقبولانید که یک تحلیلگر مالی با هوش عاطفی بالایی هستید، اتفاقات زیر برای شما خواهد افتاد:
پروژههای جدید و مناسبی به شما پیشنهاد خواهد شد و زمینه ارتقای مقام شما در سازمان فراهم خواهد آمد.
فرصتهای شغلی مرتبط با مهارتهای شما افزایش خواهد یافت.
با افرادی پیوند پیدا میکنید که از خصوصیات و علایق حرفهای مشابهی برخوردارند و امکان ورود شما به شبکههای حرفهای قدرتمندتری فراهم خواهد آمد.
علاوه بر این باید دانست که برندسازی شخصی دارای مزیتهای درونی و فردی متعددی نیز هست که مهمترین آنها عبارتند از:
افزایش اعتماد به خود و تواناییهای مدیریتی و رهبری خود
شفافسازی اهداف و برنامههای شخصی
کاهش سردرگمیهای کاری و روشنتر شدن افقهای پیش رو.
چگونه برند شخصیتان را ایجاد کنید
۱- هدفتان را تعریف کنید
اولین گام برای برندسازی شخصی این است که ارزشها، اهداف و آرمانهای مورد نظرتان را به طور دقیق و کامل تعریف کنید. برای این کار باید سوالات زیر را از خود بپرسید و تلاش کنید به دقت به آنها جواب دهید:
من به چه چیزهایی بیشتر از بقیه اهمیت میدهم؟
ارزشهای مورد تاکید من کدامند؟
دوست دارم دیگران چه چیزهایی را در مورد من بدانند؟
میخواهم چگونه خودم را تعریف کنم؟
چه چیزی باعث میشود منحصربهفرد باشم؟
چگونه میتوانم برای دیگران ارزشآفرینی کنم؟
به عنوان مثال، تصویری که میتوانید از خود بسازید میتواند چیزی شبیه به مثال زیر باشد:
«من یک مدیر رسانهای باتجربه و نوآور در صنعت پوشاک ورزشی هستم که علاقه زیادی به تقویت و قدرتبخشی به اعضای تیم تحت رهبریام دارم و اندیشههای بزرگی هم در سر دارم.»
۲-وضعیت کنونی خود را موشکافانه مورد بررسی قرار دهید
بعد از تعریف اهداف، نوبت به شناسایی و بررسی وضع موجود میرسد.
در این مرحله باید ببینید که وضعیت کنونیتان چگونه است و الان شما در چه جایگاهی از نظر تواناییها و مهارتها و عقاید قرار دارید و لازم است که در چه زمینههایی خود را تقویت کنید. به همین منظور لازم است چند ساعتی را با خود خلوت کرده و وضعیت خود را در موارد زیر بهصورت دقیق مشخص کنید:
سوابق: تحصیلات، افتخارات و جوایزی که نصیب خود کردهاید و دستاوردهایی که در کارتان داشتهاید.
سرمایه اجتماعی: ارتباطات شخصی و کاری و حرفهای که با دیگران دارید و کیفیت و کمیت پیوندهایی که با دیگران به شکلهای مختلف برقرار کردهاید.
سرمایه فرهنگی: هوش عاطفی و تخصصهایی که دارید و تجربیات مهمی که در زندگیتان کسب کردهاید.
علاوه بر این، لازم است فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوبتان در این زمینهها را مشخص کرده و برای پر کردن این فاصله برنامهریزی کنید.
همچنین باید از خود بپرسید چگونه میتوانید و باید از سرمایههای اجتماعی و فرهنگی و ارتباطاتی که با دیگران برقرار کردهاید برای ارزشآفرینی و تقویت هرچه بیشتر خود بهره ببرید.
۳-داستانگویی را تمرین کنید
بعد از تعیین و تعریف اهداف و مشخص کردن وضعیت موجود نوبت میرسد به شکلدهی به داستانهایی درباره خودتان که نشاندهنده ارزشهای مورد تاکید شما هستند. البته قرار نیست این داستان خیلی طولانی و مفصل باشد، بلکه میتواند بهاندازه یک خط اما گویا و تاثیرگذار باشد.
در واقع شما از طریق داستانگویی تلاش میکنید آیندهای را برای دیگران به تصویر بکشید که به وسیله شما رقم خواهد خورد و شما در قالب قهرمان داستانی که تعریف میکنید، تواناییها و مهارتها و نگرشهایی که دارید را به تصویر میکشید.
۴- برندتان را با دیگران به اشتراک بگذارید
بعد از برنامهریزی برای برند شخصیتان نوبت میرسد به اینکه برند ساخته و پرداخته شده توسط خود را در معرض دید دیگران قرار دهید. برای این کار میتوانید از رسانههای اجتماعی و سایر کانالهای ارتباطی با دیگران استفاده کنید. در این مرحله باید آن تصویری را که از خود ترسیم کردهاید به دیگران نشان دهید و از دیگران در این خصوص بازخورد بگیرید. با این کار دارید برای خودتان بازاریابی میکنید و خودتان را در معرض دید و انتخاب دیگران قرار میدهید؛ خواه این دیگران اطرافیان و دوستان شما باشند و خواه شرکتها و موسساتی که میتوانند از تواناییها و مزیتهای شخصی شما بهرهمند شوند.
علاوه بر این، میتوانید و باید در گفتوگوها و تعاملات رودررو با دیگران نیز به دنبال معرفی و عرضه برند شخصیتان به کسانی باشید که روبهروی شما نشستهاند یا با شما بهصورت غیرحضوری گفتوگو میکنند یا شما را میبینند.
بهعنوان مثال، اگر یک بخش از برند شخصی که برای خودتان ساختهاید به کارهای عامالمنفعه و خیرخواهانه مربوط میشود، میتوانید در زمانی که همکاران یا دوستانتان از شما درباره برنامه آخر هفتهتان میپرسند به شکلی هدفمند بگویید که قصد دارید در یک مراسم خیریه یا فعالیت داوطلبانه برای کمک به افراد آسیبدیده و نیازمند شرکت کنید.
با استفاده از چنین فرصتهایی که از طریق تعاملات روزمره با اطرافیانتان در محل کار دارید، میتوانید برای خود برندسازی شخصی کرده و ارزشهای خاص خود را به رخ دیگران بکشید. بهعنوان مثال، به آنها ثابت کنید که از مهارتهای رهبری و برنامهریزی و مسوولیتپذیری اجتماعی خوبی برخوردارید.
۵-برند شخصیتان را توسعه دهید
گام بعدی این است که با کمک گرفتن از دیگران در راستای معرفی عمومی و توسعه دادن هرچه بیشتر برند شخصی که ساختهاید در سطح جامعه گام بردارید. میتوانید برای تحقق این هدف از افراد دارای نفوذ و اینفلوئنسرها و افراد شناخته شدهای که افکار و دغدغههایی مشابه با شما دارند کمک بگیرید.
یا از طریق شرکت در انجمنها و دورهمیهای دوستانه و کاری پیام مورد نظر خود را به تعداد بیشتری از مخاطبان برسانید. به این ترتیب شرایط را بهگونهای شکل دهید که به شما کمک کند فرصتهای جدیدی را به سمت خود جذب کنید.
واقعیت این است که هر چه توسعه و گسترش برند شخصی شما با سرعت و کیفیت بهتری انجام شود، شانس شما برای پیشرفت در کار و برقراری ارتباطات سازنده و سرنوشتساز با دیگران افزایش پیدا خواهد کرد و برندسازی شخصی شما به نتایج مطلوبتری منتهی خواهد شد.
۶- برند شخصیتان را به طور پیوسته مورد ارزیابی مجدد و تعدیل قرار دهید
همانطور که شما به طور مداوم تغییر میکنید و ارزشها و نگرشهای شما دستخوش تغییر و تحول میشوند طبیعی است که لازم باشد برند شخصیتان را نیز بهطور پیوسته و دورهای مورد بازبینی قرار دهید و تغییرات و تعدیلهای لازم را در آن به وجود آورید و آن را بهروزرسانی کنید.
شما میتوانید و باید از افراد مورد اعتماد خود در این بازبینی و تعدیل کمک بگیرید؛ چرا که آنها در برخی موارد میتوانند بهتر از خود شما نقاط ضعف موجود در برند شخصیتان را ببینند و به شما گوشزد کنند.
بنابراین لازم است که ضمن انجام بررسیهای لازم روی برند شخصیتان از همکاران، دوستان و حتی اعضای خانواده خود بخواهید برند شخصیتان را برای شما توصیف و دیدگاههای خود در این خصوص را به شما منتقل کنند و اگر کمبود یا ابهامی در برندی که ساختهاید، مشاهده کردند آن را به شما یادآور شوند.
این بازبینیها و پالایشها به شما کمک میکند همیشه و در همه حال یک برند شخصی قدرتمند و تاثیرگذار برای خودتان در اختیار داشته باشید و از طریق همین برند شخصی بتوانید فرصتهای فراوانی برای خود بسازید؛ دقیقا همان کاری که شرکتهای نامدار و برندهای شناخته شده در دنیای کسب و کار انجام میدهند.
این شرکتها، از طریق برندسازی درست و موفق برای خود، هم مشتریان و طرفداران و وفاداران بسیاری را برای خود دستوپا میکنند و هم با ارزشآفرینی برای خودشان، بر رقبا برتری پیدا میکنند.
منبع: Harvard Business School