تحمل  خرده‌استرس‌‌‌ها  به شیوه‌‌‌های گوناگون

این تعاملات به شیوه‌‌‌های گوناگونی به ما کمک می‌کنند که در مقابله با خرده‌استرس‌‌‌ها تاب‌‌‌آوری داشته باشیم، از جمله:

  حمایت ناشی از همدلی را فراهم می‌کنند که به ما اجازه می‌دهد احساساتمان را تخلیه و تعادل خود را حفظ کنیم.

  به ما کمک می‌کنند مسیر پیش ‌‌‌رو را ببینیم و دنبال کنیم.

  باعث می‌شود در مواجهه با شکست و ناکامی‌‌‌ دید منطقی داشته باشیم و آن اتفاق را زیادی برای خودمان بزرگ و مهم نکنیم.

  کمکمان می‌کنند فشارهای سنگین خانه یا محل کار را مدیریت کنیم.

  باعث می‌‌‌شوند افراد و سیاست‌‌‌ها را درک کنیم.

  تشویقمان می‌کنند به خودمان و شرایطی که در آن قرار داریم بخندیم و زندگی را زیادی جدی نگیریم.

  فرصتی را فراهم می‌کنند که موقتا همه‌‌‌چیز را کنار بگذاریم و از چالش‌‌‌های زندگی فاصله بگیریم.

افرادی که تاب‌‌‌آوری بیشتری دارند، به خوبی می‌‌‌دانند برای عبور از دوران سخت، به چه نوع حمایتی احتیاج دارند. انسان برای مواجهه با خرده‌استرس‌‌‌های روزمره به حمایت‌‌‌های گوناگونی نیاز دارد و صرفا همدلی دوستان نزدیک و خانواده کافی نیست.

باید شبکه تاب‌‌‌آوری خود را بسازید و آن را حفظ کنید. آن هم نه فقط برای پشت سر گذاشتن خرده‌استرس‌‌‌های روزمره، بلکه برای اینکه در مواجهه با مشکلات بزرگ، آن شبکه در کنارتان باشد.

یک متخصص بیهوشی که ما در اینجا نامش را مایکل می‌‌‌گذاریم، به عنوان رئیس بخش خود در یک بیمارستان بسیار معتبر و معروف، به خوبی به مقابله با چالش‌‌‌های روزمره‌‌‌اش عادت کرده بود. از آنجا که مسوولیت چند صد پزشک و پرستار را برعهده داشت، روزهایش مملو از خرده استرس بودند: اولویت‌‌‌های اداری که مرتب جابه‌‌‌جا می‌‌‌شدند، ناسازگاری اهداف بخش‌‌‌های بیمارستان، الزامات بوروکراتیکی که بهره‌‌‌وری‌‌‌اش را برای انجام سایر کارها کاهش می‌‌‌دادند و مطالبات حامیان مالی اصلی‌‌‌شان که باعث می‌‌‌شد تمرکزش را روی اولویت‌‌‌های خود از دست بدهد، صرفا بخشی از این خرده استرس‌‌‌ها بودند. اما مایکل می‌توانست از پس این فشارها بربیاید، چون شبکه ارتباطی که در داخل و خارج از بیمارستان ساخته بود به او کمک می‌‌‌کرد این خرده استرس‌‌‌ها را مدیریت کند و بیشتر روزها به راحتی، زندگی پرفشارش را مدیریت می‌‌‌کرد، تا اینکه با شروع پاندمی همه‌‌‌چیز تغییر کرد.

متخصص بیهوشی، یکی از آن شاخه‌‌‌های پزشکی نبود که امکان طبابت از راه دور را داشته باشد. به همین دلیل مایکل و تیمش مجبور بودند در آن شرایط پرفشار و بحرانی هر روز در بیمارستان حاضر شوند. بار مسوولیتی که همزمان هم نسبت به تیمی که بسیار برایش مهم بودند و هم بیمارانش داشت، به شدت بر شانه‌‌‌هایش سنگینی می‌‌‌کرد. او می‌‌‌گوید: «دو ماه تمام شب‌‌‌ها خواب نداشتم. هر روز تیمم را بدون تجهیزات کافی به میدان جنگ می‌‌‌فرستادم و حتی نمی‌‌‌دانستم چند نفرشان مبتلا می‌‌‌شوند.»

مایکل روزانه ۱۶ ساعت کار می‌‌‌کرد و هر روز مجبور بود تصمیم بگیرد که تیمش در این شرایط اضطراری چطور و چه زمانی کار کنند. او می‌‌‌گفت: «بعضی شب‌‌‌ها و آخر هفته‌‌‌ها همکارانم با گریه به من زنگ می‌‌‌زدند، چون واقعیت این است که از جانشان می‌‌‌ترسیدند.»

اما مایکل به خوبی برای چنین دوران پر‌استرسی آماده بود. او سال‌ها وقت گذاشته بود و با افراد مختلفی ارتباطاتی اصیل و واقعی ساخته بود که کمکش می‌‌‌کردند خرده استرس‌‌‌های روزمره را پشت سر بگذارد. پس حتی زمانی که سطح استرس از آنچه تا به حال تجربه کرده بود هم بیشتر شد، افراد قابل اعتمادی داشت که می‌توانستند بخشی از این بار سنگین را کم کنند. شبکه ارتباطی مایکل حمایت‌‌‌های متنوعی را ارائه می‌‌‌داد، از به عهده گرفتن بخشی از کارهای او که وقتش را آزاد می‌‌‌کرد تا اعطای منابع اضافی به بخش او و حتی کمک فکری برای پیدا کردن راه‌‌‌های بهتری برای مقابله با چالش‌‌‌های روزانه. او می‌‌‌گوید: «فکر می‌‌‌کنم تا قبل از پاندمی حتی نفهمیده بودم که ما چقدر در زندگی روزمره همدیگر نقش داریم و به هم کمک می‌‌‌کنیم.»

تلاش‌‌‌های قبلی مایکل برای ساختن شبکه ارتباطات شخصی و حرفه‌‌‌ای در زمانی به بار نشست و نتیجه خود را نشان داد که به خاطر خرده استرس‌‌‌های دوران پاندمی که با سرعت وحشتناکی روی هم تلنبار می‌‌‌شدند، بیش از هر زمان دیگری به تاب‌‌‌آوری احتیاج داشت. اگر قبلا با افراد گوناگونی در بیمارستان ارتباط برقرار نکرده بود، قطعا در دوران پاندمی با چالش‌‌‌های بسیار سنگین‌‌‌تری مواجه می‌‌‌شد.

برای بیشتر ما، چالش‌‌‌هایی که در دوران پاندمی تجربه کردیم، آزمونی برای سنجش تاب‌‌‌آوری‌مان بود. شاید ما مثل مایکل روزانه ترس جانمان را نداشتیم، اما ناگهان زندگی‌‌‌مان پر از خرده استرس‌‌‌هایی شد که تا قبل از آن هرگز با آنها مواجه نشده بودیم. پاندمی یادآوری مهمی بود از اینکه ارتباطات ما با دیگران چه در زندگی شخصی و چه در زندگی کاری‌‌‌مان، می‌توانند تاثیر بسزایی در بقای ما در دوره‌‌‌های سخت داشته باشند. ساختن ارتباطات و استفاده صحیح از آنها در زندگی روزمره به ما کمک می‌کنند برای مواجهه با مشکلات کوچک و بزرگ آمادگی بیشتری داشته باشیم و چابک‌‌‌تر باشیم.

اگر تاب‌‌‌آوری در زندگی روزمره‌‌‌مان جاگیر شود، نقش بسیار مهمی در موفقیت حرفه‌‌‌ای و سلامت جسم و روحمان ایفا می‌کند. تحقیقات متعددی نشان می‌دهند که افراد تاب‌‌‌آور در حرفه خود موفق‌‌‌تر هستند و در مسابقه تصاحب ارتقای شغلی مزیت‌‌‌هایی دارند از جمله:

افراد تاب‌‌‌آور بهتر با شغل‌‌‌های پرمسوولیت و سختی‌‌‌های اقتصادی کنار می‌‌‌آیند. مطالعات نشان می‌دهند که تاب‌آوری در برابر فرسودگی شغلی از فرد حفاظت می‌کند و ارتباط مستقیم با سطوح بالاتر امید و خوش‌بینی دارد.

افراد تاب‌‌‌آور در بحران و چالش کمتر دچار بیماری‌‌‌های جسمی و روحی می‌‌‌شوند و معمولا رضایت شغلی بالاتری دارند.

افراد تاب‌‌‌آور بهتر با تغییر کنار می‌‌‌آیند. هنگامی که محیط تغییر می‌کند و مهارت‌‌‌هایشان قدیمی می‌شود، بهتر می‌توانند مهارت‌‌‌های تازه‌‌‌ای بیاموزند.

همه ما به تاب‌‌‌آوری نیاز داریم تا اجازه ندهیم خرده استرس‌‌‌های روزمره مسیر ما را از موفقیت منحرف کند. تحقیقات ما روی «ده درصدی‌‌‌ها» نشان می‌دهد که تاب‌‌‌آوری ساختنی و قابل پرورش است، آن هم نه به واسطه خودکاوی عمیق برای دستیابی به یک نوع مقاومت درونی، بلکه از طریق تعامل با دیگران. و همان‌طور که قبلا هم گفتیم، این تعامل صرفا محدود به دوستان صمیمی و عزیزانی نمی‌شود که همه جا پشت ما هستند. فرد می‌تواند تاب‌‌‌آوری را در لحظات کوتاهی از ارتباطات خالصانه و حقیقی با طیف گسترده‌‌‌ای از افراد بسازد.

اینکه بتوانید برای دریافت حمایت مناسب به شیوه‌‌‌های کوچک اما قدرتمندی، به موقع سراغ آدم‌‌‌های درستی در شبکه ارتباطی‌‌‌تان بروید، نیاز به نوع خاصی از چابکی دارد. به عنوان نمونه گاهی احتیاج به همدلی داریم، اما زیادی‌‌‌اش می‌تواند باعث شود در احساس ترحم به خودمان غرق شویم و قدم به جلو برنداریم. گاهی هم ممکن است به مشاوره‌‌‌ای برای پیدا کردن راه درست، یک دیدگاه جدید یا حتی فقط خندیدن به مسخره بودن زندگی نیاز داشته باشیم. لحظات کوتاه می‌توانند ما را شارژ کنند و از سقوط در چرخه منفی‌‌‌گرایی نجات دهند. در نوشتارهای بعدی توضیح می‌‌‌دهیم که نحوه عمل این فرآیند چگونه است و چطور می‌توان شبکه تاب‌‌‌آوری قدرتمندی ساخت و حفظ کرد که هم برای مقابله با خرده‌استرس‌‌‌های روزمره و هم برای مدیریت بهتر دوره‌‌‌های سخت و چالش‌‌‌برانگیز زندگی به کار آید.

منبع: کتاب The Microstress Effect