شبکه تابآور چطور مانع انباشت خرده استرس میشود؟
حل هر خردهاسترسی به صورت جداگانه کمک میکند از انباشت خردهاسترسهایی که میتوانند نفسگیر باشند، جلوگیری شود. حالا چگونه میشود با استفاده از روابط، در مقابل خردهاسترسها به تابآوری رسید؟
به دنبال همدلی باشید تا بتوانید احساساتتان را تخلیه و تعادل خود را حفظ کنید. گاهی در مواجهه با یک چالش الزاما به دنبال مشاوره یا نصیحت و راهنمایی نیستید.
گاهی فقط میخواهید درددل کنید و یک نفر باشد که حرفتان را بشنود و کاری کند احساس کنید کسی به حرفهایتان گوش میدهد و احساستان برایش معتبر است. این نوع حمایت باعث میشود تعادل احساسیتان را حفظ کنید. زندگیهای بسیاری سر همین مساله به مشکل خوردهاند، چون همسران بیخبر از اینکه شریک زندگیشان اصلا به دنبال نصیحت و راهکار نیست و فقط یک گوش شنوا میخواهد، به جای شنیدن و همدلی بلافاصله راهحل عملی ارائه میکردند. اگر این گفتوگوها به درستی پیش بروند، همان لحظه نیاز فرد را برطرف میکنند.
در واقع حمایت همدلانه به سه روش خردهاسترسها را معدوم میکند:
۱- امکان تخلیه احساسی را فراهم میکند. ابراز خشم در یک فضای امن باعث میشود به پاسخهای منطقیتری برسید.
۲- تایید و تصدیق به همراه دارد. وقتی کسی تایید میکند که شما حقیقتا با مساله سختی مواجه هستید یا استیصالتان منطقی و قابل درک است، راه را بر خردهاسترس شک به خود یا اشتباه بودن افکارتان میبندد.
۳- نشانه اهمیت و توجه است. فقط دانستن اینکه کسی کنارتان است، میتواند آرامشبخش باشد و این اطمینانخاطر را به شما بدهد که در مواجهه با سختیها تنها نیستید.
از سوی دیگر، استفاده از حمایت همدلانه در برابر خرده استرسها صرفا به معنای آرام کردن خود نیست. میتوانید از آن به عنوان حمایت موقتی استفاده کنید که اراده شما را برای عبور از موقعیتی دشوار آهنین کند. به عنوان نمونه، گیب که مدیری در حوزه تکنولوژی است، برای حمایت همدلانه به شدت روی همسرش و گروهی از دوستان صمیمیاش حساب میکند. همسرش هم در همان شرکت کار میکند و این دو نفر درباره کار چیزی دارند که نامش را گذاشتهاند: «جلسات غرزنی دوسویه.» به نظر میرسد صرفا بلند گفتن مشکلات، دید بازتر و آرامش بیشتری برای گیب به همراه دارد. همسرش اغلب او را خاطرجمع میکند که مقابله با مشکلاتی که با آنها مواجه است برای هرکسی سخت است و به او یادآوری میکند که گاهی خیلی به خودش سخت میگیرد. همچنین به واسطه ارتباط با گروه متنوعی از دوستانش - که از متخصص آیتی مثل خودش تا انیماتور حرفهای را شامل میشود- هم فشارهای کاری را تخلیه میکند. در کنار آنها احساس میکند میتواند شوخی کند و خودش باشد. او توضیح داد: «فقط همدلی و تسلیشان مرا شارژ میکند. اینکه بدانید در سردرگمیتان تنها نیستید به خودی خود آرامشبخش است.» حتی همین فاصله کوتاه از کار هم به گیب کمک میکند تجدید قوا کند و راهی برای مواجهه با چالشهایش بیابد.
به دنبال افرادی باشید که تجربیات یا چالشهای مشابه شما را دارند. اینکه عزیزانتان در سختیها پشتتان دربیایند و هوایتان را داشته باشند عالی است، اما همیشه درک عمیق و درستی از چالش پیش روی شما ندارند. به دنبال افرادی باشید که قبلا در این موقعیت بودهاند. مثلا میتوانید سراغ شخصی که پیش از شما متصدی شغل شما بوده بروید و از او بپرسید با رفتار متغیر و غیرقابل پیشبینی رئیس چگونه کنار میآمده. پیدا کردن کسی که گوش شنوا داشته باشد و بتواند از نظر کسی که قبلا در موقعیت مشابهی بوده صحبت کند، میتواند منبع قدرتمندی برای تابآوری باشد.
سنت بسازید، نه وظیفه. برنامه زمانبندی مرتب و مشخصی برای حفظ ارتباطاتتان داشته باشید که طی آن با افراد شبکه ارتباطیتان مراوده داشته باشید. این زمانها اغلب میتوانند تبدیل به سنت شوند و فضای ارزشمندی برای ارتباطات اجتماعی به وجود بیاورند. یکی از مدیران ارشد یک شرکت مشاوره به ما گفت سالهای سال است با بهترین دوستان دوران دانشگاهش سالی یک آخر هفته دخترانه دارند.
او گفت: «فقط یک آخر هفته در سال است، اما همه ما تحت هر شرایطی و بهرغم هر اتفاقی در زندگی شخصیمان نسبت به آن متعهد و پایبندیم.» آنها این ارتباط دور و دراز را در طول دورانهایی مثل بچهدار شدن، مهاجرت کردن و حتی بیماریهای جدی حفظ کردند. از آنجا که در زندگی روزمره همدیگر حضور ندارند، به راحتی میتوانند بدون ترس از قضاوت شدن، مشکلاتشان را به اشتراک بگذارند. این همراهی در قالب یک گروه چت هم درآمده که عملا تبدیل به منبعی برای حمایت روزانه از یکدیگر شده.
حامی باشید. پیش از گرفتن همدلی، حمایت همدلانه را در اختیار دیگران قرار دهید. خیلیوقتها ناخودآگاه در نقش کسی فرو میرویم که سعی میکند مشکلات دیگران را حل کند، اما گاهی اینکه بتوانید صرفا گوش شنوا داشته باشید و شنونده خوبی باشید، فوقالعاده ارزشمند است. سعی کنید به جای اینکه فورا مشاوره بدهید یا نصیحت کنید، از عبارتی مثل «واقعا سخت به نظر میآید» یا «میتوانم تصور کنم باید چقدر برایت سخت باشد» استفاده کنید. کمتر حرف بزنید و بیشتر گوش دهید.
به دنبال افرادی باشید که به شما کمک کنند مسیر پیشرفت را پیدا و دنبال کنید. درست است که غر زدن حس خوبی دارد، اما در نهایت به یک راه عملی برای حرکت و پیش رفتن نیاز دارید. در این شرایط روابط خوب به دو صورت به کمک شما میآیند:
۱- الگوی واقعی برای پیش رفتن در اختیارتان میگذارند. میتوانید از کسی که قبلا با چنین موقعیتی مواجه شده بپرسید چطور از پس آن برآمده است.
۲- به شما انگیزه میدهد پیش بروید. در یک رابطه خوب فرد مقابل شما را تشویق میکند کاری بکنید و حتی شما را مسوول میداند که به جای غرق شدن در یأس و احساس ترحم نسبت به خود، واقعا دست به کار شوید و کاری بکنید. افراد تابآور به شکل گستردهتری از ایدههای دیگران استفاده میکنند تا مسیرهای گوناگون حرکت و پیش رفتن را تصور کنند و با پیادهسازی مکرر این ترفند، مانع انباشت خردهاسترسها میشوند. با ساخت ارتباطاتی که کمکتان میکنند مشکلات را به قطعات کوچکتر و قابل مدیریتی تقسیم کنید، راههای تازهای برای پیشرفت در کارهای چالشبرانگیز پیدا کنید و تابآوری خود را تقویت کنید.
منبع: کتاب The Microstress Effect