یک نظرسنجی دوسالانه از رهبران بازاریابی ایالات متحده نشان داده که سرمایهگذاری در شبکههای اجتماعی به پایینترین سطح خود در هفت سال اخیر رسیده است. در ژوئن ۲۰۲۰، هزینههای صرفشده در شبکههای اجتماعی به ۲۳درصد از بودجه بازاریابی رسید، چون پاندمی باعث شده بود مصرفکنندگان در خانه بمانند و بازاریابان برای ارتباط با مخاطبان به کانالهای دیجیتال روی آورند. تمرکز جدید بر شبکههای اجتماعی روند دیجیتالیشدن بازاریابی را تسریع کرد، بهطوری که تا سال ۲۰۲۲، ۵۷درصد از هزینهها به بازاریابی دیجیتالی اختصاص یافت. با وجود رشد سرمایهگذاری در کانالهای دیجیتال، سرمایهگذاری در شبکههای اجتماعی اکنون کاهش یافته است.
افرادی که دارای تحصیلات یا تخصصهای فنی هستند، هنگامی که به لایههای مدیریتی در سازمانها ارتقا مییابند، ممکن است بگویند از زمانی که مدیر شدهاند به دلیل اینکه از کار فنی سابق خود فاصله گرفتهاند و دیگر تمرینی در آن زمینه ندارند، دانش تخصصیشان در حال از بین رفتن است. این افراد چنانچه بخواهند جدای از نقش مدیریتی که در سازمان خود دارند، در پروژهای به عنوان مشاور ایفای نقش کنند دیگر قابلیتهای فنی لازم را نخواهند داشت. آنها میخواهند شغل مدیریتی خود را حفظ کنند و در عین حال در زمینههای تخصصی خودشان هم بهروز باشند. بنابراین تلاش میکنند با قبول پروژههای فنی کوچک حتی به عنوان کارداوطلبانه به این هدف برسند، اما احساس میکنند که این کافی نیست.
یکی از وظایف اصلی و کلیدی مدیران پس از جذب نیروهای کارآمد و تشکیل تیمهای کاری زبده و تعیین اهداف و طراحی فرآیندهای اجرایی مناسب این است که محیط کاری پر از آرامشی را به وجود آورند که در آن کارکنان بتوانند تمام پتانسیلها و توانمندیهای خود را بروز دهند و بهترین عملکرد ممکن را از خود به نمایش بگذارند. منظور از محیط کاری آرام فقط این نیست که بدون سروصدا و مشاجرات درونسازمانی باشد. در یک محیط کاری پر از آرامش، کارکنان این اطمینان خاطر را دارند که در صورت اشتباه کردن و موفق نشدن در پروژههای نوآورانه خود، مورد بازخواست قرار نخواهند گرفت و از حمایت کامل مدیران و رهبری سازمان برخوردار خواهند بود.
جمعه، ۱۸ آبان ۱۴۰۳
کسب و کارهایی که در صنعت خود به صورت انحصاری فعالیت میکنند، چه پیامی را منتقل میکنند؟
بازارهای «تکبرنده» (بازارهایی که تولیدکننده برتر یک محصول در آن بیشتر از سایر رقبا سهم دارد) از مدتها قبل در حوزه ورزش، سیاست، سرگرمی و برخی دیگر از بخشهای اقتصاد وجود داشتهاند. مثلا در ورزش، در یک یا چند فصل یک تیم همواره برنده مسابقات است. در انتخابات سراسری برخی کشورها، برای چند دوره متوالی تنها یک نفر به عنوان رئیسجمهور کشور انتخاب میشود. این وضعیت زمانی بهوجود میآید که یک شرکتکننده در یک مسابقه کل جوایز یا منافع را برنده شود. فقط بهدلیل شخصیت و اعتبار نیست که در این شرایط نصیب تنها فرد برنده میشود، بلکه برندگان انحصاری اغلب پوشش رسانهای بیشتری دریافت میکنند و رقابت بیشتری برای دریافت خدمات آنها شکل میگیرد. اما در حوزه کسب و کار وضعیت کاملا متفاوت است.
هوش مصنوعی مولد، با بیش از ۱۸۰ میلیون کاربر فقط در چتجیپیتی، توانسته پایگاه کاربر گستردهای برای خودش درست کند و از قابلیتهایش برای همه چیز استفاده کند؛ از بهرهوری فردی گرفته تا تولید محتوا و شروع سرمایهگذاریهای جدید. و همه اینها در کسری از زمان و هزینه انجام میشود.
با چیزهایی که تا اینجا با هم آموختیم، حالا میدانیم که ۱۰درصدیها چگونه خردهاسترسهایشان را مدیریت میکنند و حتی یاد گرفتیم که ما هم میتوانیم به سادگی جدول مشابهی برای مهار اثرات خردهاسترسهایمان درست کنیم. حالا نوبت این رسیده که ببینیم از متدهای آگاهانه و حتی ناخودآگاه ۱۰ درصدیها در برابر خردهاسترسهایشان چه درسهایی میتوانیم بگیم.
نقش منابع انسانی در سالهای اخیر بسیار استراتژیکتر شده و بهسرعت در حال حرکت از کارکرد اداری به سمت ایفای نقش محوری در راستای دستیابی به اهداف سازمانی است. امروزه بسیاری از سازمانها از منابع انسانی انتظار دارند استراتژیهای موثری را پیرامون DEIB (مخفف تنوع، برابری، جامعیت و تعلق)، کار ترکیبی، اهداف سازمانی و رفاه کارکنان و... پیادهسازی کنند. با این توصیف، تنها عنصر گمشده در این بین، حمایت از خود نیروهای فعال در بخش منابع انسانی است. اگر قرار باشد واحد منابع انسانی به رشد و شکوفایی سازمان کمک کند، اعضای آن باید در بهترین شرایط روحی و کاری باشند. اولین قدم برای عبور از این چالش این است که منابع انسانی بر بحران فرسودگی شغلی خود غلبه کند و اگرچه این موضوع ممکن است با ماهیت کاری بسیاری از افرادی که در منابع انسانی کار میکنند مغایرت داشته باشد، متخصصان منابع انسانی باید ابتدا به فکر نجات خودشان باشند. در این مطلب، ۸ روشی را که به کمک آنها بهعنوان یک متخصص منابع انسانی میتوانید از فرسودگی شغلی جلوگیری کنید و رفاه کاری خود را بهبود بخشید، بررسی خواهیم کرد.
مدت کوتاهی پس از توفان هلن در اواخر سپتامبر امسال که منجر به کشته شدن صدها نفر در سراسر جنوب شرقی آمریکا شد، ساکنان ایالت فلوریدا از تاثیر یک توفان مرگبار دیگر متحیر و سردرگم شدند. توفان میلتون میلیونها نفر را بدون برق گذاشت و دست کم ۱۶ نفر جانشان را از دست دادند و بسیاری دیگر مفقود شدند.
پایداری اقتصادی را بهطور خلاصه میتوان بهعنوان ادامه فعالیت کسبوکارها بدون آسیب به ظرفیت رشد بلندمدت و نسلهای آتی تعریف کرد. این حفاظت از ظرفیت رشد آتی به معنای حرکت همگام با منابع تجدیدپذیر زمین (چه منابع فیزیکیتر و چه ظرفیت بازیابی سیاره پس از آلودگیها) است. چنین رویکردی به فعالیتهای اقتصادی منافع گوناگونی برای کسبوکارها و ذینفعان مختلف آن دارد و البته نیازمند نوآوری و تغییر بسیاری از رویههای عملیاتی رایج است.
مدیر خدمات حمایتی محک از کلینیک سوگ بهعنوان بخشی از زنجیره درمانی محک یاد میکند. این کلینیک با ارائه مشاورههای تخصصی، تلاش میکند والدین را در ادامه مسیر زندگی پس از یک فقدان بزرگ همراهی کند. ندا دادخواه، مدیر خدمات حمایتی محک، در خصوص هدف تاسیس کلینیک سوگ اظهار کرد: این بخش با هدف تکمیل زنجیره حمایت در خیریه محک ایجاد شده است.
دوشنبه، ۱۴ آبان ۱۴۰۳
یک روانشناس سازمانی میگوید تاکید بیش از حد بر کار تیمی همیشه کلید موفقیت نیست
عملکرد بالا به عوامل بسیاری بستگی دارد و ساخت تیمی که بهرهوری بالایی داشته باشد، به مراتب فاکتورهای بیشتری دارد و حتی از آن هم پیچیدهتر است. استخدام نیروهای بااستعدادی که اهل کار تیمی هستند و همکاری را خوب بلدند کافی نیست. شما در قالب یک سازمان، باید محیطی را پرورش دهید که در آن افراد بتوانند بهترین خود باشند و در آن واحد برای رسیدن به یک هدف مشترک با هم کار کنند.
«سندروم کمخونی سازمانی» که به عنوان «بقای غیراصلح» هم شناخته میشود، یکی از مشکلات چالشبرانگیز در سازمانها، بهویژه در دوران بحرانهای اقتصادی است. این مفهوم به این اشاره دارد که در شرایط سخت، نیروهای ضعیفتری که اثرگذاری کمتری در سازمان دارند باقی میمانند، در حالی که نیروهای بااستعداد و موثر سازمان را ترک میکنند. در نتیجه، سازمانها با افت شدید در سطح مهارتها، خلاقیت، و پویایی مواجه میشوند.
آیا شبها تا دیروقت کار میکنید و صبحها زودتر از همه سر کار حاضر میشوید؟ آیا پروژهها را در دقیقه ۹۰ تمام میکنید؟ آیا همیشه احساس خستگی و فرسودگی دارید؟ آیا وقتهایی که سر کارید، ذهنتان جای دیگر است و وقتی سر کار نیستید، دائم به کار فکر میکنید؟ آیا همیشه استرس دارید؟ اگر پاسختان به همه این سوالات مثبت است، مراقب باشید چون احتمالا دچار اعتیاد به کار هستید. طبق تحقیقات محققانی مثل «ملیسا کلارک» از دانشگاه جورجیا، اعتیاد به کار، صرفا یک مشکل شخصی و محدود به کارکنان نیست بلکه توسط سازمانها نیز تقویت میشود.
جاناتان هیث، استاد دانشگاه نیویورک در توصیف کتاب «زمین مرتفع» (Higher Ground) مینویسد: آیا به نظر شما چیزی اساسی در جهان کسب و کار تغییر کرده است؟ آیا به نظر میرسد که هر روز اتفاقی در جریان است، همه از چیزی عصبانی هستند، همه چیز با سرعت بیشتری در حرکت است و به طور کلی اوضاع عجیبی است؟ شما اشتباه نمیکنید. من از سال ۲۰۱۵ به مطالعه کارکردهای اینترنت، رسانههای اجتماعی و تغییر روابط انسانی در پی ظهور گوشیهای هوشمند پرداختهام. همچنین به تولید دانش، سلامت روان نسلهای جوان (بهویژه نسل زد و متولدین سال ۱۹۹۵ به بعد) و ثبات دموکراسیهای لیبرال علاقهمند بودهام. انگار به واقع اتفاقی شگرف در حال رخ دادن است. ما عصر گوتنبرگ را به تازگی به پایان بردهایم؛ عصری که با اختراع ماشین چاپ در قرن پانزدهم میلادی توسط یوهان گوتنبرگ آلمانی شروع شده بود. اکنون رسانههای اجتماعی انبوه اوضاع را در دست دارند.
پیشرفتهای خیرهکننده در زمینه هوش مصنوعی و رسانههای اجتماعی طی سالهای اخیر و از بین رفتن کنترل توجه در میان بسیاری از کاربران دنیای مجازی به طور خاص و عموم مردم به طور عام، موجب شده خیلیها به این موضوع به طور جدی بیندیشند که چرا و چگونه باید در دنیای دیجیتال امروز به دنبال خودکنترلی بود، خودکنترلی دیجیتال چگونه و به چه صورتی امکانپذیر است و در صورتی که افراد نسبت به خودکنترلی دیجیتال نگاه جدی و درستی نداشته باشند سلامت جسمی و روحیشان به خطر خواهد افتاد. در ادامه به چند مورد از رایجترین حواسپرتیهای ناشی از گسترش هوش مصنوعی و نفوذ حیرتانگیز آن بر زندگی انسانها اشاره خواهد شد.
جمعه، ۱۱ آبان ۱۴۰۳
سه پرسش که به مدیران کمک میکند از مدیریت خرد تیمهای خود اجتناب کنند
هیچکس نمیخواهد یک «مدیر ذرهبینی» باشد اما وقتی مسوولیت رهبری یک تیم را بر عهده دارید، این دام به سادگی میتواند شما را گرفتار کند. فشار برای اثبات خود به تیم و در عین حال ارائه نتایج قوی به سازمان، گاهی منجر به نوعی رهبری سازمانی میشود که بیش از حد درگیر جزئیات است.
چهارشنبه، ۰۹ آبان ۱۴۰۳
نظرسنجیها نشان میدهد در برخی صنایع پرچالش، به نقش مهم مدیران منابع انسانی به اندازه کافی اهمیت داده نمیشود
صنعت دارویی یکی از معدود صنایعی است که بهرغم رکود اقتصادی جهانی، از سرعت رشد نسبتا قابل قبولی برخوردار است. پیشبینی میشود میانگین رشد سالانه این صنعت حدود ۸درصد باشد و ارزش تولیدات آن از ۱.۱ تریلیون دلار در سال ۲۰۱۴ به ۱.۶ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۵ برسد. ارزیابیها نشان میدهد تا سال ۲۰۲۵ تعداد مصرفکنندگان طبقه متوسط - افرادی با درآمد سالانه بین ۶هزار تا ۳۰هزار دلار - از ۱.۷میلیارد نفر به ۳.۶ میلیارد نفر افزایش یابد.
توجه به مسوولیتهای زیستمحیطی و اجتماعی، تبدیل به الزامی برای سودآوری بلندمدت هر شرکت کوچک و بزرگی شده است. البته که برای هر یک از آنها با توجه به اندازه و شرایط منحصربهفردشان، راهکارهایی مناسبتر است. در این مطلب، سه راهکار شرکت گوگل برای افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر از سبد انرژی مصرفیشان را بررسی میکنیم.
سهشنبه، ۰۸ آبان ۱۴۰۳
معرفی مدل تحلیل نوآوری «آتش و سپر» و کاربرد آن در کسب و کار
مدل «آتش و سپر» که در این مقاله معرفی خواهد شد، توازن بین دو اصل مدیریتی را سادهسازی میکند: آتش نماد اشتیاق و خلاقیت است و سپر نماد حفاظت و حمایت. مدیران با حفظ این توازن میتوانند نوآوری را تقویت کرده و همزمان از سلامت جسم و روان کارکنانشان اطمینان داشته باشند. این چارچوب نظری، قابلیت انطباق و استفاده در شرایط مختلف را دارد تا مدیران اطمینان داشته باشند با اصلاحات سریع در زمان مناسب، از فرسودگی یا رخوت سازمان خارج میشوند.
زنجیرههای تامین برای دستیابی به«اهداف توسعه پایدار» سازمان ملل بسیار حیاتی محسوب میشوند - زنجیرههای تامین در هشت صنعت که غذا، مد و حملونقل هم جزو آنها هستند، عامل بیش از ۵۰درصد انتشار گازهای گلخانهای در جهان محسوب میشوند.
سال ۱۹۹۹ «دیکسون دسپومیر»، استاد بهداشت عمومی و محیطزیست دانشگاه کلمبیا و شاگردانش، برای اولین بار مفهوم «کشاورزی عمودی» را مطرح کردند. آنها مزرعهای عمودی به شکل یک برج طراحی کردند که میتوانست غذای ۵۰هزار نفر را تامین کند. گرچه این برج هنوز ساخته نشده اما ایده کشاورزی عمودی به خوبی محبوبیت یافت و در برخی نقاط جهان به اجرا درآمد.
دوشنبه، ۰۷ آبان ۱۴۰۳
برای انجام بهینه امور، یک روش کلی مناسب برای همه وجود ندارد
ساعتهای روز خود را چگونه حساب میکنید؟ من حتی زمانی که روز کاریام پر از جلسات مختلف نیست اغلب به ساعت نگاه میکنم و حیران میمانم که کی بعدازظهر شد؟ و هنوز کلی از کارهایم ماندهاند. حواسپرتی یکی از مجرمان اصلی این مساله است. اعلانهای ایمیل و پیامهای درون شبکه ممکن است شبیه کار کردن به نظر برسد، اما این معمولا از آن کارهایی است که ماحصل چندانی برای عرضه ندارد.
تقریبا همه ما در موقعیتهایی بودهایم که مساله مهمی بروز میکند و هیچکس حاضر نیست دربارهاش صحبت کند. این اختلاف خاموش را میتوان به فیلی تشبیه کرد که وسط اتاق است و همه آرزو میکنند «ای کاش یک نفر رامش کند!» گفتوگوی صریح و بیپرده به صداقت و شفافیت نیاز دارد و به همین دلیل میتواند معذبکننده و ناخوشایند باشد، پس طبیعی است که وسوسه شویم که بگذاریم اختلافها به قوت خود باقی بمانند.
در دنیای رقابتی کسب و کار، کارآفرینان همواره به دنبال فرمولهای جدیدی مانند «بوم مدل کسب و کار» (Business Model Canvas) و «متد استارتآپ ناب» (Lean Startup Method) بودهاند. با این حال، موثرترین ابزار ممکن، همان است که قرنها قدمت دارد: رویکرد علمی.
یکشنبه، ۰۶ آبان ۱۴۰۳
چگونه فرهنگ اعتیاد به کار را بهنفع همه تغییر دهیم؟
«جف»، کارمندی که دچار اعتیاد به کار بود و من او را در جلسه «معتادان به کار گمنام» دیده بودم میداند که ترسها و شیاطین درونش چطور او را مجبور به ساعتها کار، شبکاری، خواب ناکافی و وسواس شدید نسبت به کار کردهاند. اما چیزی که ابتدا فقط یک اجبار درونی بود پس از مدتی تبدیل به اعتیاد بلندمدت شد که فرهنگ سازمانشان نیز آن را تقویت کرد. او میگوید: «مدیرانم همیشه از من به خاطر سختکوشیام تعریف میکردند و آن را یک جور حس وظیفهشناسی تعبیر میکردند چون همیشه تا دیروقت سرکار بودم.» او مورد تحسین مدیران بود، حتی زمانی که میدانست کار زیاد و کمخوابیاش، به کار باکیفیت منجر نشده. او دائما کارها را پشت گوش میانداخت و ناتوانیاش در زمانبندیهای واقعبینانه باعث شده بود خودش و تیمش همیشه به شکلی دیوانهوار و هول هولی تا شب در شرکت بمانند تا پروژهها را تمام کنند. او معتقد است مشکل از مدیریت سازمان نیز بوده چون «حضور بیش از حد را نشانه بازدهی میدانستند.» او میگوید: «اندازهگیری و ارزیابی حضور، آسان است اما ارزیابی بازدهی سخت است. و فشار زیادی از سوی جامعه در رابطه با کار بیش از حد وجود دارد.»
شنبه، ۰۵ آبان ۱۴۰۳
نظر کارشناسان در مورد یک سوال چالشبرانگیز و اضطرابآور در مصاحبههای کاری
در مصاحبههای شغلی آخرین چیزی که دلتان میخواهد با آن مواجه شوید یک سوال اضطرابآور است. این سوالات میتوانند شما را گیج کنند و تسلطتان را روی جلسه از بین ببرند، چون نمیدانید باید چگونه پاسخ بدهید. «حقوق فعلی شما چقدر است؟» یکی از همان سوالهای ترسناک است که میتواند سکوت ناراحتکنندهای به دنبال داشته باشد و به پاسخ نامناسبی منجر شود. درست است که صداقت اصل خوبی است، اما افشای این اطلاعات میتواند شما را در موضع ضعف قرار دهد. برای مدیریت این موقعیت چالشبرانگیز، نظرات متخصصان حوزههای متفاوتی را جویا شدیم. استراتژیهای آنها میتواند به شما کمک کند چنین موقعیتی را به بهترین شکل مدیریت کنید.
وقتی بیکارید و بدهیهای تلنبارشده و هزینههای روزمره شما را نگران کرده، ممکن است وسوسه شوید و هر پیشنهاد شغلی را بپذیرید. اما این کار را نکنید. پذیرفتن شغلی که تناسبی با شما ندارد بیش از آنکه خوب باشد میتواند مضر باشد.